مجله ساندی تایمز، ۱۰مهر ۹۷طی گزارشی در مورد جنایات رژیم اسد علیه مردم خودش از جمله نوشت، حجم گسترده اسناد و مدارکی که بهتازگی از سوریه خارج شدهاند، نشاندهنده این است که دستور شکنجه و کشتار مخالفان مستقیماًً از جانب شخص بشار اسد صادر شده است.
داخل ۲۶۵جعبه متحدالشکل که در یک گاو صندوق بزرگ که توسط دوربینهای امنتی مانیتور میشوند، یک میلیون صفحه سند و مدارک وجود دارد؛ مدارکی شامل دستورالعملهای فوقسری دستگاههای اطلاعاتی رژیم اسد، برای شکنجه و کشتار نظاممند مخالفان. اغلب این اسناد دارای سربرگ عقاب طلایی هستند، همچنین روی بعضی از آنها نیز امضای خود بشار اسد به چشم میخورد.
این بزرگترین و رسواییآورترین انبار اسناد و مدارک است که تا کنون از جنگی در حال وقوع جمعآوری شده است.
این آرشیو حیرتانگیز شرارت نشان میدهد که بشار اسد چگونه توانسته در صحنه جنگ ۷ساله، پیروزی را به دست آورد. در حالیکه آتش جنگ در حال خاموش شدن است، با این سؤال اساسی مواجه هستیم که آیا دادگاهی برای رسیدگی به این میزان جنایت در کار خواهد بود؟
بشار اسد در مقایسه با داعش مسئول کشتارهای بهمراتب بیشتری است
این آرشیو افشاگر رژیمی است که طی جنگی با حدود یک میلیون کشته و ۵میلیون آواره، مناطق مسکونی و حتی بیمارستانها را آماج بمبهای بشکهیی و خوشهیی و حملات هوایی و حتی حملات شیمیایی قرار داده است.
این پروژه سری برای جمعآوری مدارک جنایات جنگی اسد محصول ذهن و کار بیل وایلی است، بازپرس جنایتهای جنگی است و از کار کردن در دیوان کیفری بینالمللی کیفری که کُند و پرهزینه عمل میکند، سرخورده است.
بیل وایلی میگوید اسناد جمعآوری شده «به قوت و شدت ثابت میکند که اسد کاملاً کنترل هر آنچه در رژیم روی میدهد را در دست دارد و در مقایسه با داعش مسئول کشتارهای بهمراتب بیشتری است.»
او گفت، این اسناد توسط سوریها جمعآوری و به خارج منتقل شده است. برخی از دستاندرکاران این پروژه بهای این کار را به قیمت جانشان پرداختهاند و دو نفر از آنها هماکنون در بازداشت رژیم بشار اسد بهسرمیبرند.
این پروژه از سال ۲۰۱۱، (سال آغاز جنگ) آغاز به کار کرد. بیل وایلی که با ارتش آزاد سوریه کار میکرد برای پیشبرد این پروژه ۶۰داوطلب را آموزش داد. او در این رابطه توضیح داد: «ما میخواستیم آنها بیش از هر چیز روی مستندات ایجاد شده توسط رژیم تمرکزکنند، چون چیزی که ما نیاز داشتیم مدارکی بود که بتواند مجرمیت رژیم را نشان دهند.»
وایلی میگوید که این اولین بار است که یک نفر این زنجیره دستورات را به هم وصل کرده است تا مشخص شود این زنجیره تا آن بالا بالاها میورد. «حالا ما تصویر بسیار خوبی داریم از اینکه رژیم سوریه چطور کار میکند». رژیم بشار اسد نیز مانند نازیها اعمالش را مستند میکند. مقامات ارشد معمولاً هر سندی را که روی میزشان قرار داده میشود امضا میکنند و مهر میزنند.
کابینه جنگی برای مقابله با اعتراضات مردم سوریه
در این اسناد فاش شد که بشار اسد در روزهای آغازین اعتراضات در مارس ۲۰۱۱، یک واحد مرکزی مدیریت بحران، یا نوعی کابینه جنگی تشکیل میدهد. اعضای این واحد هر شب در طبقه اول ساختمان ستاد فرماندهی حزب بعث در مرکز دمشق جمع میشدند و روی استراتژیهای مرتبط با سرکوب دگراندیشان کار میکردند.
الزام انجام چنین کاری جمعآوری اطلاعات دقیق در مورد هر اعتراض بود، بنابراین واحد مدیریت بحران از کمیتهها و مأموران امنیتی هر استان گزارش میگرفت. گزارشات واصله، و همچنین دستورات صادر شده، در نهایت گزارشات ارسالی در خصوص موفقیت سرکوب نیز جزء اسناد موجود در این انبار است.
وایلی گفت: «مسأله این است که کنترل واحد مدیریت بحران با چه کسی است و اسناد ما نشان میدهند که بهطور قطع کنترل آن با اسد بوده است.». «ما میدانیم که حتی اگر او در جلسات حضور نداشته است، صورت جلسهها را دریافت و با پیشنهادات موافقت میکرده است.»
بیل وایلی تأکید کرد که برخلاف این ادعا که برخی مطرح میکردند که قدرت واقعی در دستان ماهر اسد، فرمانده گارد ریاستجمهوری، است، این اسناد نشان میدهند که «بشار اسد یک مقام تشریفاتی نیست، او عملاً و قانوناً قدرت و اختیار دارد و آن را پیاده میکند». «همه در مورد ماهر صحبت میکنند، اما ما مطلقاً هیچچیز ضد او نیافتیم. برعکس، مدارک زیادی برضد بشار اسد پیدا کردیم، پرونده او مانند پرونده اعلان جرم علیه [اسلوبودان] میلوسویچ است، همان قدر گلوگشاد و بیدروپیکر.»
حجم اسنادی که علیه بشار اسد موجود است بیشتر از مدارک دادگاه نورنبرگ است
یکی از همکاران بیل وایلی نیز گفت، مدارک و اسنادی که آنها از اسد در اختیار دارند، از مدارک دادگاه نورنبرگ بیشتر است. وایلی با آن اسناد و مدارک بهخوبی آشناست، چرا که برای دکترایش در رشته حقوق کیفری بینالمللی آنها را بررسی کرده است. او میگوید: «دادگاه نورنبرگ اسناد بیشتری داشت، چرا که دولت آلمان سقوط کرده بود، اما با استفاده از تکنولوژی مدرن ما بهتر میتوانیم یک بانک اطلاعاتی ایجاد کنیم. من در کل دوران کاریام هرگز برای هیچ پروندهیی بانک اسناد و مدارکی به این قدرتمندی ندیدهام.»
در تأیید این اسناد، ۵۵هزار عکس نیز وجود دارد که توسط یک مأمور پلیس نظامی با نام مستعار سزار به بیرون از سوریه منتقل شده است. او و تیمش از اجساد بازداشت شدگان که گاهی به ۵۰جسد در روز میرسید عکسبرداری میکردند، اجسادی که از سرویسهای امنیتی به بیمارستانهای نظامی منتقل شده بودند. هر جسد با یک شماره منحصر بهفرد چهار رقمی، که با ماژیک، روی یک تکه نوار یا روی پیشانی مقتول نوشته شده است و همچنین شماره دیگری که شعبه و اداره اطلاعاتی را که فرد در آن کشته شده است را نشان میدهد، تفکیک میشود.
عکسها نشان میدهد، بسیاری از مقتولین گلوله خورده، برخی ضرب و شتم شده، گروهی مثله، سوزانده و در برخی موارد حتی گداخته شده بودند.
این جنایات قبلاً از سوی بازماندگان سوری مطرح شده بود، اما هرگز رد آنها تا دستورات امضا شدهای که به موافقت بشار اسد رسیدهاند گرفته نشده بود.
وایلی میگوید: «داعش بهخاطر شیوه تبلیغ کارهایش در شبکههای اجتماعی است که اینقدر در غرب توجهها را به خود جلب کرده است، و همچنین بهخاطر هراسافکنی در غرب. اما اکثریت مطلق جنایتهای صورتگرفته در سوریه نه توسط داعش، که توسط رژیم اسد انجام شده.»
بزرگترین سرخوردگی پیش روی بیل وایلی، اما این است که پس از همه این کارها و تلاشها، معلوم نیست پای بشار اسد به دادگاه کشیده شود.
حمایت رژیم ایران و شبهنظامیان تحت الحمایه آن از رژیم اسد
برخلاف نسل کشیهای رواندا و بوسنی، اما هنوز هیچ دادگاهی برای قضاوت در مورد جنایتهای جنگی در سوریه برپا نشده و فقط شورای امنیت میتواند پرونده سوریه را به دیوان کیفری بینالمللی ارجاع دهد. اما روسیه راه هر گونه اقدامی در این باره را سد کرده است.
وایلی میگوید: «خیلی ناامیدکننده است، ما مدتها منتظر بودهایم. مسلماً وقتی کار را شروع کردیم فکر میکردیم شاهد سقوط اسد و کشاندن او به یک دادگاه کیفری بینالمللی خواهیم بود.»
اسناد وایلی همچنین نشان میدهند که رژیم اسد در دو مقطع وضعیت بسیار وخیم و متزلزلی داشته است: یکی در سال ۲۰۱۳، که حزبالله، گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران، برای کمک به او وارد عمل شد؛ و دیگری در سال ۲۰۱۵و پیش از آن که نیروی هوایی روسیه برای نجات رژیم مداخله کند.
او اذعان دارد که مدتی است به دست آوردن اسناد جنایت رژیم تقریباًً غیرممکن شده است؛ جدیدترین سندی که او در اختیار دارد متعلق به سال ۲۰۱۶است و حالا اسناد فقط «خردخرد و ریزریز» به دستاش میرسند.
بیشتر بخوانید:
- راهحل سوریه در «خیابانهای اطراف و شهرهای ایران» است
- هشدار سازمان ملل متحد نسبت به بحران جدید انسانی در سوریه
- پاسداران نگهبان کاخ بشار اسد برای سرکوب تظاهرات به ایران بازگشتند
- سفیر جیمز جفری: ایران نمیتواند آینده مردم سوریه را دیکته کند