بازتابهای رسانهیی جمعه ۶ دی ۱۴۰۴ نشان میدهد شکافهای عمیق سیاسی، بنبست ساختاری در حکمرانی و تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، به محور مشترک تحلیلها تبدیل شده است. از جدال درونحاکمیتی بر سر «اصلاحات» و «وفاق» تا هشدار درباره فروپاشی امید اجتماعی، رسانهها تصویری از نظامی ارائه میدهند که در مواجهه با بحرانها، به جای پاسخگویی، گرفتار تناقض و فرسایش درونی است.
گزیده رسانهها:
هممیهن: محمدجواد روح «روزنهگشایی» را راهبردی از سر ناچاری توصیف میکند و از تقویت همزمان انسدادگرایی در حاکمیت و سردرگمی در اپوزیسیون مینویسد؛ روندی که به تعبیر او به «یکسانسازی در جامعه» و میل به فاشیسم نزدیک شده است.
هممیهن: هادی خانیکی و عباس عبدی نسبت به مرگ طبقه متوسط و از دست رفتن چشمانداز امید هشدار میدهند. عبدی صریحاً میگوید برای نخستینبار به ناتوانی سیستم در تداوم بقا رسیده است.
فرهیختگان: با حمله به اصلاحطلبان رادیکال، آنان را فرصتطلب و فاقد مسئولیتپذیری معرفی میکند و میکوشد بحران موجود را از حاکمیت به رقابتهای جناحی تقلیل دهد.
شرق: در روایتی انتقادی از عملکرد پزشکیان، نشان میدهد چگونه رئیسجمهور خامنهای به سپر بلای ناکارآمدی ساختاری بدل شده و فشارها بهصورت هدفمند بر یک فرد متمرکز شده است.
جهان صنعت: مجموعه هشدارهای چهرههای سیاسی درباره «اکنون خطیر» و «آینده بیمناک» را نشانهای از نگرانی عمیق نسبت به فروپاشی اجتماعی و اقتصادی میداند.
اعتماد: از «زنگهای بحران» مینویسد و بر ضرورت گفتن حقیقت تأکید میکند، هر چند این صراحت را در چارچوب همان ساختار ناکارآمد دنبال میکند.
آرمان امروز: تنش دولت و مجلس بر سر بودجه ۱۴۰۵ و استیضاح وزرا را بخشی از جنگ قدرت درون ساختار میداند، نه تلاشی برای پاسخ به مطالبات مردم.
هممیهن و جهان صنعت: بحران ارز، گرانی و قطع دسترسی بیماران خاص به دارو را مصداقی از هزینههای مستقیم سیاستهای اقتصادی رژیم معرفی میکنند.
شرق و ستاره صبح: از رشد بیمهار بودجه نهادهای پرهزینه، از جمله صدا و سیما و مجلس، پرده برمیدارند و آن را نشانه تداوم اولویتهای سرکوبگرانه بر معیشت مردم میدانند.
کامل رسانهها:
هم میهن: راهبردی از سر ناچاری/ بحثی در تبیین مبانی روزنهگشایی و نسبت آن با زندگی روزمره، سیاست داخلی و سیاست خارجی امروز ایران و ایرانیان/ بخش نخست
محمدجواد روح سردبیر
منتقدان روزنهگشایی عمدتاً این تصویر را خیلی دمدستی تعریف کردهاند. مثلاً خانم آذر منصوری اخیراً گفته است که روزنهگشایان کسانی هستند که میگویند به هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کنیم حتی اگر همه ردصلاحیت شده باشند…
این طیف از روزنهگشایان، … نهفقط از لحاظ راهبردی بلکه از نظر مبنایی و در سطح ارزشها و نگرشها دچار تغییرات جدی شدهاند. …
از ۱۴۰۰ بهاینسو، شاهد تقویت دو گرایش در پوزیسیون و اپوزیسیون هستیم. گرایش نخست (در سطح پوزیسیون)، همان خالصسازی و انسدادگرایی است که روزبهروز تقویت شده و دایره تسلط و سیطرهاش بر قدرت سیاسی و نهادهای اقتصادی پیدا و پنهان افزایش یافته است…
به عبارتی، جریان مسلط در مقطع ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ تلاش داشت «خالصسازی در قدرت» را به «یکسانسازی در جامعه» (که به عبارت دقیقتر، همان فاشیسم است) ارتقا دهد.
هم میهن: هشدار هادی خانیکی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو هیأت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و عباس عبدی درباره روند تحولات ایران/ مرگ طبقه متوسط، اصلاحات را خاطره میکند
اکنون از یکطرف با فردیت شکننده و از طرف دیگر با گسستهای بیننسلی مواجهیم. البته ما نیز به موازات نسل z تغییر کردهایم، کما اینکه میبینیم برخی از کسانی که زمانی پیشگام انقلاب بودند، اکنون از آن زده شدهاند. کاهش تابآوری و تحمل اجتماعی نیز از دیگر ویژگیهای وضعیت کنونی است و نشان میدهد جامعه سرشار از خشم شده است. به علاوه، مرجعیتهای سنتی سیاسی و اجتماعی تضعیف شدهاند و میدان سیاست از نهادها به زیستجهان مردمی تغییر یافته است. اینها همه تغییراتی است که رخ داده و اگر اصلاحطلبی بخواهد با رویه دیروز ادامه دهد، نمیتواند با جامعه همزبان شود».
حتی در سال ۶۰ بهرغم تمام مشکلات بزرگ، هیچ کسی تصور نداشت که نظام فرو میپاشد. اما امروز کاملاً متفاوت شده، زیرا چشمانداز امید وجود ندارد. لایحه بودجه سال آینده، بسیار خطرناک است و البته دولت هم جز آن کار دیگری نمیتوانست انجام دهد. لذا مجموعه شاخصها در تمام حوزهها، به بحران رسیده است…
عبدی: من هیچ وقت مانند امسال، معتقد نبودم که سیستم دیگر نمیتواند به بقای خود ادامه دهد…
فرهیختگان: غیرقابل اعتماد مثل اصلاحطلبان رادیکال
اعضای رادیکال اصلاحطلب موضع خود را بر مبنای امواج تبلیغاتی و رسانهیی به راه افتاده تنظیم میکنند تا در مواجهه با افکار عمومی هیچ هزینهای نداده باشند. اما این همسویی با موج واقعیت سیاسی اصلاحطلبان رادیکال که همطیفان و نزدیکانشان در ساختار دولت منفعت اقتصادی میبرند، در تناقض است…
جناح رادیکال اصلاحطلبان به جای قرارگیری در موقعیت پاسخگویی نسبت به وضع موجود بهدنبال انحراف افکار عمومی به سمت مطالبات تاریخ مصرف گذشته است. این طیف که پیش از این با حمایت از حسن روحانی در انتخابات و سپس مرزبندی با ناکارآمدیهای دولت او، بازی منفعتطلبی و ریاکاری را تمرین کرده اکنون همین راهبرد را در مقابل دولت پزشکیان نیز در پیش گرفته است…
فرهیختگان: تلاش برای نجات اصلاحات از رادیکالیسم
اگر اصلاحطلبی خود را با زبان جدید جامعه همراه نکند به یک خاطره سیاسی تبدیل خواهد شد». هادی خانیکی، عضو ارشد حزب اتحاد ملت این نکته را در نشست حزب توسعه ملی مطرح کرد. فارغ از آن که منظور خانیکی از «زبان جدید جامعه» چیست و همراهی با آن چگونه است، اما زنگ خطر تبدیلشدن اصلاحات به یک خاطره سیاسی پیش از این بارها از جانب افراد شناسنامهدار اصلاحطلب نیز مطرح شده بود و این گزاره روشن بود که اصلاحات اگر دست به خانهتکانی در افکار و بدنه تشکیلاتیاش نزند، همین مسیر سقوط را ادامه خواهد داد…
شرق: چوب امدادی از دست چه کسی بر زمین افتاد؟
هفته گذشته جناب رئیسجمهور پرهیز را شکست. ایشان از همان ابتدای استقرار در پاستور، با خود و دیگران عهد بسته بود و تا هفته پیش به هر سختی، بر عهد خود استوار مانده بود. جناب پزشکیان عهد کرده بود در مسیر انجام کارها، دشواری امور را به گردن آنانی که پیش از او در این مقام بودهاند نیندازد و بدون گِلهگزاری کارش را انجام دهد و برای همین هم تا هفته گذشته، با همه سختیها بر عهد خود پایدار ماند هر چند این اواخر، غُر هم میزد و البته قصدش این بود که با وفاق درونساختاری، به کمک همانهایی که شاید چوب را بد به او رسانده بودند یا حتی به او نرسانده بودند، مسابقه را ادامه دهد، با این تصور که این یک مسابقه فوتبال است و همه تیم با هم در برد و باخت شریکاند و اگر مثلا یک بازیکن اشتباه کرد، همتیمیها تلاش میکنند تا اشتباه او را جبران کنند و اگر گلی وارد دروازه شد، چون این تیم است که گل خورده، همه تیم با هم تلاش میکنند که گل خورده را جبران کنند. اما یک سال و نیم گذشت و بهمرور، جناب رئیسجمهور متوجه شد که انگار داستان چیز دیگری است. انگار یکسری لیدر روی سکوها نشستهاند و دارند تماشاگران را هدایت و تهییج میکنند که فقط یکی از بازیکنان درون زمین را فحش دهند و بد بازیکردن تیم را فقط به گردن یک بازیکن بیندازند و از قضای روزگار، آن تکبازیکن، خود او، یعنی جناب پزشکیان است.
آیا جناب پزشکیان در این بازی فوتبال بد بازی کرده؟ شواهد بسیاری هست که قطعاً جاهایی بد بازی کرده، ولی تنها او نیست که بد بازی کرده، همتیمیهای وفاق او نیز بد بازی کردهاند و بیاغراق، بدتر از او بد بازی کردهاند و حتی بعضی از همتیمیهای وفاق در این مدت، پاس گل به تیم حریف دادهاند و اینجاست که بعد از یک سال و نیم، وقتی از روی سکوها، فقط به ایشان است که حمله و فحاشی میکنند و شعار میدهند «مسعود برو بیرون، مسعود برو بیرون» طاقت رئیسجمهور طاق میشود و میگوید «آیا بیآبی را ما آورده بودیم؟ مشکل آب، مشکل برق، مشکل گاز، مشکل پول، مشکل تورم، مشکل خارجی، تازه اتفاق افتاده بود که گفتید چه شد؟...» و در ادامه معاون خود را به تلویزیون میفرستد و جناب «قائمپناه» که از جناب پزشکیان، رودربایستی کمتری دارد، یک اشاره کوچک میکند که دولت چهاردهم چه چیزی از دولت سیزدهم تحویل گرفته است. …
انگار قصد همین بوده که یک نفر پیدا شود تا تمام تقصیرات را به گردن او بیندازند و چوب امدادیای را که بر زمین افتاده، تقصیر او بدانند و تازه جناب پزشکیان متوجه شده که داستان چیست و حالا هر چند دیر شده، ولی شاید هنوز کمی فرصت باشد که ایشان آن گزارش لازم، از آنچه از دولت سیزدهم تحویل گرفته را به مردم گزارش دهد، یک گزارش جامع از اینکه کشور در چه وضعیتی بوده است. …
جهان صنعت: وقت بازنگری است
ابراز نگرانی و هشدار خاتمی، جهانگیری، عبدی و خانیکی نسبت به امروز و فردای ایران؛
همگی بهشدت نگران امروز و اکنون ایران بوده و نگاهشان به فردا نیز نگاهی توأم با بیم و هراس بود.
«اکنون خطیر» و «آینده بیمناک» از آن کلیدواژههایی هستند که احتمالاً بعید است بتوان بهحال و روز ایران و ایرانیان پرداخت و از آنها سخن نگفت. چنانکه در همین یکی، دو روز پایانی هفتهیی که گذشت نیز در گفتار و سخنان چند تن از چهرههای شاخص و تاثیرگذار سیاسی- اجتماعی کشور هم از این اکنون خطیر سخن به میان آمد و هم البته از آن آینده ناروشن و بیمناکی که انتظار مان را میکشد…
اعتماد: جماعت خواب زده و زنگهای بحران
دبیر شورای اطلاعرسانی دولت- این دولت بر این باور است که نه با بزک واقعیت، بلکه با گفتن حقیقت و پذیرش دشواریها میتوان اعتماد عمومی را بازسازی کرد. قدرتی که از صداقت برمیخیزد، آرام است اما اثرگذار و درست به همین دلیل، برای مخالفانی که به روایتهای پرهیاهو و کممحتوا خو گرفتهاند، قابلتحمل نیست. …
امروز زنگ هشدار بحرانها به صدا درآمده است و بهرغم نارضایتی خوابزدگان، همه باید برای ایران و برای اتخاذ تصمیمات بزرگ با جسارت و صداقت به میدان بیایند.
آرمان امروز: چانهزنی سیاسی دولت و مجلس همزمان با بررسی بودجه۱۴۰۵
همزمان با ارائه لایحه بودجه از سوی دولت، تنشهای سیاسی میان قوه مجریه و مجلس وارد مرحله تازهیی شده است؛ تنشهایی که اینبار حول محور «ترمیم کابینه» و احتمال استیضاح برخی وزرا شکل گرفته و بهطور معناداری با زمان بررسی بودجه در مجلس گره خورده است. …
در این میان، ایدهای تحت عنوان «راه سوم» نیز در محافل سیاسی مطرح شده است؛ رویکردی که نه بر حذف وزرا و نه بر حفظ کامل وضع موجود تأکید دارد، بلکه بر جابهجایی و بازآرایی نیروها در درون کابینه متمرکز است…
هم میهن: قطع دسترسی بیمارانِ پیوند عضو به داروهای حیاتی/گزارش هممیهن از تأثیر بحران ارز بر قطع دسترسی بیماران خاص به دارو
رئیس سازمان غذا و دارو: ارز ترجیحی دارو بهصورت کامل حذف نشده است
سارا سبزی
تا اواخر دهه ۹۰ شمسی، بیش از ۷۰هزار عمل جراحی پیوند عضو در ایران انجام شده و حالا بیمارانی که در تن خود یک عضو پیوندی دارند، مدتهاست با نبود داروی خارجی مای فورتیک، سلسپت و ولسایت روبهرو شدهاند اما بهجای داروخانههای تخصصی شهرهای مختلف، میتوانند قرص مای فورتیک را با قیمتی بین ۱۱ تا ۱۴میلیون تومان و شربت ولسایت را از بازار آزاد تهیه کنند.
رئیس سازمان غذا و دارو درباره آخرین وضعیت ارز ترجیحی دارو و تخصیص آن هم میگوید: «ارز ترجیحی دارو بهصورت کامل حذف نشده است، اما با محدودیتهای جدی در تخصیص و انتقال مواجه هستیم. نیاز سالانه کشور برای دارو و تجهیزات پزشکی حدود ۵ تا ۵/۵میلیارد دلار برآورد میشود. در حالیکه ۲/۲میلیارد دلار ارز ترجیحی برای این حوزه پیشبینی شده، حدود ۷۰۰میلیون دلار آن هنوز منتقل نشده است.
جهان صنعت: فرسایش امید در سایه گرانی
با افزایش بیرویه قیمت ارز، فشار روانی بر جامعه تشدید شده و در نتیجه، آرامش و امید به آینده مردم بهشدت کاهش یافته است.
لطفیحقیقت معتقد است که در چنین شرایطی امید به آینده محو و یا بهطور کلی از بین میرود. او ضمن تصریح این مسأله گفت: امید به آینده نیازمند افق قابل تصور است. افقی که فرد بتواند خود را در آن ببیند و برایش برنامه بریزد. در شرایط بیثباتی مداوم، این افق مدام عقب میرود یا کاملاً محو میشود. افراد دیگر به آینده بلندمدت فکر نمیکنند و تمرکز ذهنی آنها به امروز و نهایتاً فردا محدود میشود. این کوتاه شدن افق زمانی پیامدهای اجتماعی مهمی دارد. تصمیمهای اساسی زندگی به تعویق میافتد یا با تردید شدید همراه میشود. جوانان احساس میکنند تلاش آنها تضمینی برای بهبود شرایط ندارد و همین مسأله امید را به احساسی شکننده و ناپایدار تبدیل میکند. در نهایت وقتی امید جمعی تضعیف شود جامعه به سمت نوعی انفعال سوق پیدا میکند، نه از سر رضایت بلکه از سر خستگی و بیاعتمادی به آینده.
آرمان ملی: هزینه سنگین فرار مغزها
امانالله قراییمقدم
کاهش رتبه علمی ایران در سالهای اخیر را نمیتوان پدیدهیی اتفاقی یا صرفاً آماری دانست. این افت بیش از هر چیز بازتابی از نامساعد بودن فضای اجتماعی، فرهنگی و نهادی کشور است.
فضایی که به جای جذب و نگهداشت نخبگان، آنان را به خروج از کشور سوق داده است. حدود ۲۵سال پیش، نگارنده و سایر اساتید و دردمندان مسأله «فرار مغزها» را مطرح کریم و نسبت به پیامدهای آن هشدار داده شد. آن هشدارها امروز به واقعیت تبدیل شده است. وقتی نخبگان از کشور میروند، تنها افراد جابهجا نمیشوند، بلکه سرمایههای فکری، علمی و انسانی یک جامعه مهاجرت میکنند. حاصل سالها آموزش، پژوهش و سرمایهگذاری عمومی، در اختیار کشورهای دیگر قرار میگیرد. مقالات علمی، اختراعات و دستآوردهای پژوهشی نخبگان مهاجر، به نام دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور ثبت میشود و طبیعی است که در چنین شرایطی رتبه علمی ایران در سطح جهانی کاهش یابد. علم و دانش به محیطی نیاز دارد که در آن امنیت شغلی، آزادی اندیشه، امکان رشد حرفهیی و شان اجتماعی وجود داشته باشد. اگر این بستر فراهم نباشد، نخبه ناچار به رفتن میشود. این قاعدهیی جهانی است و ایران نیز از آن مستثنا نیست.
آرمان ملی: آینده متزلزل نخبگان
در ادبیات علوم سیاسی، سرمایه انسانی و بهویژه نخبگان، بهعنوان یکی از ارکان اصلی قدرت ملی، توسعه پایدار و کارآمدی نظامهای حکمرانی شناخته میشوند.
. تحلیلها نشان میدهد که مهاجرت نخبگان صرفاً واکنشی به شرایط اقتصادی نیست، بلکه بهشدت تحتتأثیر کیفیت زندگی، میزان شفافیت نهادی، سطح مشارکت سیاسی، عدالت و امکان اثرگذاری واقعی افراد در جامعه باز میگردد. بنابراین مسأله جذب نخبگان نه یک مسأله فنی یا صرفاً اقتصادی، بلکه مسألهیی عمیقاً سیاسی و نهادی است که با ماهیت رابطه دولت و جامعه، سازوکارهای پاسخگویی و کیفیت حکمرانی گره خورده است.
آرمان ملی: «بحران خاموش»؛ ۱۷میلیون مجرد در سن ازدواج
بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت، وضعیت جمعیت و ازدواج در ایران وارد مرحلهای هشدارآمیز شده است. رضا سعیدی، سرپرست مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، با صراحت نسبت به پیامدهای ادامه روند فعلی هشدار داده است. او میگوید: «تعداد افراد مجرد در سن ازدواج حدود ۱۶ تا ۱۷میلیون نفر است و روند ازدواج در دهه اخیر به شکل محسوسی نزولی شده است. در حال حاضر سالانه حدود ۴۷۰هزار ازدواج ثبت میشود، در حالی که این عدد در سالهای گذشته نزدیک به ۸۰۰هزار مورد بوده است». سعیدی با اشاره به پیامدهای این روند تأکید میکند: «اگر مسئولان برنامهیی برای تسهیل ازدواج جوانان نداشته باشند، کاهش فرزندآوری و افزایش سالمندی جمعیت بهسرعت تشدید خواهد شد».
بهارنیوز: چرا مردم باید چوب سیاستهای ارزی دولت را بخورند
معیشت مردم با گرانی ارز به سختترین روزها میرسد
افزایش نرخ ارز یک مسأله حاد معیشتی است
کامران ندری، کارشناس مسائل اقتصادی: این بحران دیگر صرفاً یک مسأله کلان اقتصادی نیست؛ بلکه یک مسأله حاد معیشتی است.
وی افزود: افزایش قیمت دلار، بهصورت یک دومینو، به تمام کالاها و خدمات سرایت میکند. : بحران ارزی باعث میشود برنامهریزی خانوادهها برای آینده، از خرید خانه و آموزش فرزندان گرفته تا پسانداز بازنشستگی، عملاً فلج شود. مردم از ترس افزایش مجدد قیمتها، ترجیح میدهند به جای سرمایهگذاری یا پسانداز، داراییهای خود را بهسرعت به ارز تبدیل کنند تا قدرت خریدشان حفظ شود؛ این رفتار منطقی از دید فردی، در سطح کلان، به تضعیف پول ملی دامن میزند.
بهارنیوز: دولت حقوقها را فقط ۲۰درصد افزایش میدهد!
زندگی سخت «شاغلان فقیر»
۲۰درصد پیشنهاد دولت برای افزایش حقوق کارمندان در شرایطی مطرح میشود که هزینههای مربوط به آموزش، درمان و مسکن که جزو اساسیترین هزینهها هستند و طبق قانون اساسی باید مورد حمایت دولت قرار بگیرند، افزایش قابل توجهی داشته است. خاصه در مورد آموزش و درمان که بهدلیلِ خصوصیشدنِ هر چه بیشترِ این خدمات و برداشته شدن حمایتهای دولتی، هزینههای سرسامآوری بر نیروی کار تحمیل کرده است. در چنین وضعیتی مشخص نیست معاون اجرایی رئیسجمهور، چگونه یارانهٔ ۳۰۰ هزار تومانی و کالابرگ ۶۲۰ یا ۳۵۰هزار تومانی را برنامهٔ دولت برای جبرانِ مشکلاتِ معیشتی میداند؟!
علی قنبری، کارشناس مسائل اقتصادی، با رد استدلال دولت در رابطه با کنترل تورم از طریق سرکوبِ مزد نیروی کار گفت: افزایش حقوق الزاماً عامل اصلی تورم نیست و سرکوب دستمزدها نهتنها تورم را کنترل نمیکند، بلکه باعث کاهش قدرت خرید مردم و تعمیق رکود اقتصادی میشود.
بهتازگی مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «بررسی اشتغال و حداقل دستمزد از منظر فقر» به این موضوع اشاره کرده و نوشته: «نتایج نشان میدهد که حداقل دستمزد نسبت به تورم سبد خط فقر عقبافتاده و این عقب افتادگی، اهمیت اشتغال برای توضیحدهندگی تفاوت فقرا با غیرفقرا را کاهش داده است. کاهش ارزش حقیقی حداقل دستمزد باعث بروز پدیدهیی به نام شاغلین فقیر شده که با فلسفه اولیه حداقل دستمزد در تضاد است».
چرا کارگران هر چه میدوند فقیرتر میشوند؟
بهارنیوز: افزایش حقوق یا مهندسی آمار؟ روایت مزایای پنهان فیش کارمندان دولتی
دولت با تقدیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ به مجلس، ضریب ریالی حقوق و افزایشهای متناظر برای کلیه دستگاههای اجرایی و همچنین حقوق بازنشستگان، وظیفهبگیران و مشترکان صندوقهای بازنشستگی را ۲۰درصد تعیین کرده است، بنابراین حداقل حقوق ماهانه کارکنان در سال آینده ۱۵میلیون و ۶۰۰هزار تومان (حکم قدیم) خواهد بود. حداقل حکم حقوق بازنشستگان و وظیفهبگیران نیز ۱۴ میلیون و ۴۰هزار تومان (حکم قدیم) تعیین شده است. امتیاز کمکهزینه عائلهمندی ۳۶۲۵ و کمکهزینه حق اولاد ۲۹۶۷ امتیاز پیشبینی شده است.
حکم افزایش حقوق برای ۶۳درصد جامعه کارگری حکم زنده ماندن است
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با اشاره به ۳دسته بازنشستگان، گفت: گروه نخست بازنشستگان، سقفبگیر و گروه دوم، متوسطبگیرند. گروه کثیر ۶۳درصدی نیز گروه سوم حداقلبگیر و زیرٍ حداقلبگیرند. صادقی افزود: این گروه همان فقراییاند که دستشان به هیچ جا بند نیست و چشمشان به دست شورای عالی کار و تبعیت سازمان تأمین اجتماعی است. تصمیمات شورای عالی کار برای این گروه حکم بقا و زنده ماندن دارد.
بهار نیوز: آیا یوتیوب فارسی به آخر خط رسیده است؟
بازدیدهایی که دلار نمیشوند
در ابتدا، فیلترینگ داخلی بهطور عجیبی به نفع یوتیوبرهای ایرانی تمام شد. کاربران بهدلیل فیلترینگ مجبور به استفاده از VPN بودند و با تغییر آیپی، گوگل آنها را بهعنوان کاربرانی از آلمان، هلند یا آمریکا شناسایی میکرد. چون هزینه تبلیغات در این کشورها بسیار گران است، درآمد دلاری یوتیوبرهای فارسیزبان بهشدت رشد کرد. اما اکنون وضعیت تغییر کرده است؛ گوگل با استفاده از هوش مصنوعی و دیتای عظیمی که دارد (زبان کیبورد، لوکیشن گوشی، شبکههای موبایلی ایران و... ) هویت واقعی یوزر را تشخیص میدهد و میفهمد که فرد در واقع در ایران است. نتیجه این شده که درآمد یوتیوبرهای داخل ایران بهشدت افت کرده است، چون بازدیدهای آنها دیگر «تجاری» محسوب نمیشود».
بهارنیوز: بلاتکلیفی در بازار لبنیات؛ قیمتهای جدید رسمی نیست
کشور ما دارای مجموعهیی گسترده از شرکتهای دولتی است که بخش زیادی از بودجه عمومی و منابع مالی را به خود اختصاص میدهند، اما همگی تقریباً زیانده هستند و بسیاری از آنها کارکرد اقتصادی مشخصی ندارند. دولت، اگر بخواهد، توانایی اصلاح این ساختارها را دارد، اما این کار با موانعی همراه است؛
در همین رابطه خبرآنلاین با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا به گفتگو پرداخت؛ ایمانی گفت: اولین مسألهای که میخواهم مطرح کنم این است که، اگر آقای رئیسجمهور دغدغهای دارند که بیشک دارند در یک سال گذشته، ما هیچگاه از ایشان نشنیدهایم درباره شرکتهای دولتی؛ شرکتهایی که تقریباً همگی زیانده هستند و بودجه عمومی را مصرف میکنند. این شرکتها، بدون استثنا، دو سوم کل منابع مالی کشور را در اختیار دارند. آیا تدبیری اندیشیده شده که این شرکتهای دولتی منحل یا واگذار شوند؟ اکنون، اگر بخواهید فقط نام این شرکتها را در دولت، مجلس یا مجموعه حاکمیت بر شمارید، بهدلیل تعداد بسیار زیادشان، هرگز قادر به این کار نخواهید بود.
… اما چرا تاکنون این کار انجام نشده؟ دلیلش این است که دولت جرأت این کار را ندارد. حتی یک شرکت دولتی هم تاکنون نتوانسته منحل شود، زیرا ساختار این شرکتها شبیه اختاپوس است و گروههای مختلف منافع گستردهیی از آنها میبرند. اجازه نمیدهند دولت اقدامی انجام دهد؛ برای مثال، شرکتهایی که میلیاردها تومان بودجه دارند، پرسنل زیادی در آن مشغولاند، و زیانده هستند، اما دولت به تنهایی نمیتواند تغییری ایجاد کند.
فرهیختگان: بودجۀ نظامی سال ۱۴۰۵ چگونه است؟
سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل
کل بودجه در نظر گرفته شده برای نهادهای امنیتی و نظامی ۸۷۴همت است که با توجه به نرخ تسعیر ۸۵هزار تومان برای هر دلار، معادل ۱۰میلیارد دلار است. این عدد اما برای مقایسه با بودجه نظامی کشورهای دیگر باید کوچکتر شود زیرا بودجه نظامی کشورها محدود به مبالغ اختصاصیافته برای وزارت دفاع و یگانهای نظامی آنهاست و نهادهای امنیتی و حفاظتی بودجههای جداگانهای دارند. … بودجه عمومی دولت معادل ۵هزار و ۲۰۰همت یا معادل ۶۱میلیارد دلار است. بر این اساس کل بودجههای امنیتی و نظامی ۱۰ میلیارد دلاری ایران، معادل ۱۶درصد بودجه کل کشور هستند. اگر مبالغ در نظر گرفته شده برای امور غیرنظامی و یا امنیتی حذف شوند و بودجه نظامی ۷.۹میلیارد دلاری لحاظ شود، امور نظامی تنها ۱۳درصد بودجه را تشکیل میدهند. این میزان یک نسبت معمول در بودجههاست و نشان میدهد مبالغ دفاعی و امنیتی فشار غیرمتعارفی به بودجه عمومی وارد نمیکند.
۳ – حجم پایین بودجه نظامی و نسبت معمول آن به کل بودجه، نشان میدهد ایران همچنان رویکردی دفاعی دارد. از این رو تبلیغات در خصوص نیات تهاجمی ایران که توسط دشمن در فضای بینالمللی و افکار عمومی داخلی دنبال میشود، نادرست است.
– برخی با مقایسه بودجه سپاه و ارتش بر نابرابری میان این دو دامن میزنند در حالیکه این تفاوت دو دلیل عمده دارد؛ نخست حیطه وظایف گستردهتر سپاه است بهگونهیی که قرارگاه سازندگی آن با ۵۹همت بودجه، بودجهاش ذیل بودجه ستاد مشترک سپاه قرار گرفته است. دلیل دیگر به تفاوت در پشتیبانی باز میگردد. وزارت دفاع وظیفه خریداری، ارتقا و تعمیرات تسلیحات را برعهده دارد و با بودجهاش فعالیتهای ارتش را پشتیبانی میکند.
شرق: مواجهه محافظهکارانه با بودجهخواران
دولت در این لایحه عملاً تصمیم نگرفته میان حفظ یا کاهش بودجه نهادهای پرهزینه یکی را انتخاب کند. اغلب ردیفها یا حفظ شدهاند یا رشدی بیش از نرخ تورم داشتهاند، این یعنی پیام احتیاط بر پیام اصلاح غلبه دارد. بررسی بودجه پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی در سال آینده نشان میدهد که بودجه بسیاری از این نهادها افزایش داشته است و بودجه برخی نهادها مانند سازمان حج و زیارت افزایش قابل توجه بالاتر از ۵۰۰درصدی داشته و بودجه سازمان اوقاف و امور خیریه بالاتر از ۱۷۰درصد، بنیاد ایرانشناسی ۴۶درصد و مؤسسه نشر آثار امام ۷۹درصد رشد داشته است. همچنین بودجه قابل توجه صداوسیما که چند برابر بودجه برخی وزارتخانههاست با ۲۰درصد افزایش به ۳۳هزار میلیارد تومان رسیده است. نگاهی به مجموع بودجه برخی نهادهای دیگر شامل ردیف اصلی بودجه و بودجههای فرعی هم حاکی از آن است که بودجه بنیاد سعدی از حدود ۱۰۰.۷میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۴۰۴ به حدود ۱۱۵.۹میلیارد تومان در لایحه ۱۴۰۵ رسیده است. این افزایش در شرایطی رخ داده که هنوز گزارش روشنی از سنجش کارآیی این نهاد منتشر نشده است. اگر منطق دولت کاهش تخصیص به نهادهای کمبازده بود این انتخاب بهسختی قابل دفاع است. لایحه بودجه ۱۴۰۵ پاسخ مستقیمی به نقدهای قبلی رئیس دولت نمیدهد. دولت ترجیح داده در دومین سال فعالیت خود به جای اعمال اصلاح محسوس مسیر کمتنش را انتخاب کند. نتیجه این انتخاب فاصلهیی است که میان گفتار پیشین و سند اجرائی امروز دیده میشود نه بهصورت نمادین بلکه در خود عددها.
ی نیز قابل مشاهده است. در لایحه بودجه ۱۴۰۵ تعداد زیرمجموعههای درجشده این سازمان از ۱۵مورد به ۱۲مورد کاهش یافته و در نگاه اول تصور سادهسازی ساختار را القا میکند. اما این کاهش شکلی مانع از افزایش عدد نهایی بودجه تخصیصی نشده است. مجموع اعتبارات سازمان تبلیغات اسلامی با احتساب جداول مختلف به حدود هفتهزار و ۸۷۶میلیارد تومان رسیده است، رقمی که نسبت به قانون ۱۴۰۴ رشد محسوسی دارد. این در حالی است که همزمان بودجه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم نیز از حدود ۹۱۴میلیارد تومان به حدود ۹۹۶میلیارد تومان افزایش یافته است. همنشینی این دو عدد بار دیگر بحث قدیمی موازیکاری در حوزه فرهنگ را زنده میکند. نهادهایی که مأموریت مشترک دارند اما هیچ سازوکار روشنی برای ادغام وظایف یا حذف همپوشانیها تعریف نشده است.
ستاره صبح: افزایش پنج برابری بودجه مجلس/اصلاح بودجه و کاهش هزینهها باید از مجلس شروع شود
مهدی پازوکی، استاد دانشگاه و اقتصاددان برجسته در رابطه با لایجه بودجه سال ۱۴۰۵ گفت: بزرگترین مشکل بودجه، نبود انضباط مالی است. اگر دولت میخواست با تورم مقابله کند، ابتدا باید انضباط پولی و مالی حاکم میکرد. ثبات اقتصادی را چه کسی باید بهوجود بیاورد؟ مشخص است که این وظیفه دولت است.
سنت بودجه پاشی در اقتصاد تثبیت شده است و هزینه بالایی از درآمدهای محدود دولت صرف کارهایی میشود که اثر مثبتی در اقتصاد ندارد. کشور در شرایطی قرار دارد که بودجههای کلان برخی نهادها باید حذف شود. دولت باید این موارد را محدود کند و جلوی کسری بودجه را بگیرد.
وی با تأکید بر لزوم اصلاح بودجه اظهار داشت: مجلس نباید در مسیر افزایش هزینهها باشد. مجلس به جای افزایش هزینهها خودش را اصلاح کند که سهم مجلس از بودجه در ردیف بالاترین ارقام بودجه کشور است.
مسعود روغنی زنجانی، معمار اقتصادی جنگ هشت ساله در گفتگو با ستاره صبح:
ستاره صبح: شرایط کشور مشابه سالهای ۶۵ و ۶۶ است/ضرورت تغییر پارادایم حکمرانی برای عبور از بحرانها، عنوان شدت انقباضی بودن لایحه بودجه ۱۴۰۵» بود که از این زاویه میتوان انقباضی بودن این بودجه را تأیید کرد و البته جای برخی کاهش در هزینه بودجه همچنان باقی است که بهاحتمال ذینفع آنها که عمدتاً ذینفعهای تازه ورود به بودجه دولتی در حوزه فرهنگی هستند و با حضور مؤثر در نهادهای خارج از دولت و حضور مؤثر در مجلس امکان حذف آنها را از دولت و سازمان برنامه گرفتهاند.
اما سیاست انقباضی در چه شرایطی انجام میگیرد؟ سیاست انقباضی بر اساس تجربه کشورها در دنیا معمولاً در شرایطی اتخاذ میشود که اقتصاد کشور با تورم فزاینده روبهرو است، رشد تولید ناخالص داخلی روند نزولی دارد و امکان جذب منابع جدید برای جبران کسریها یا تأمین هزینههای مورد نیاز کاهشیافته است و بودجه با کسری مزمن روبهرو است. به عبارتی، نرخ رشد درآمدها بهکندی گرایش دارد و نرخ رشد هزینهها بهسرعت افزایش پیدا میکند. و این وقتی تشدید میشود که در نظام تصمیمگیری ذینفعهای کلیدی بهخاطر منافع خود چسبندگی شدیدی به سیاستهای راهبردی خود دارند و انعطافپذیری آنها در این زمینه تقریباً بسیار کم است لذا امکان چرخش در سیاستهای راهبردی برای اصلاح امور اقتصادی و بهخصوص در بودجه را نمیدهد.
سیاست انقباضی وقتی اتخاذ میشود که درآمد کُند و هزینه افزایش یابد.
کشورها زمانی تن به بودجه انقباضی میدهند که تورم فزاینده، تولید نزولی
و کسری بودجه مزمن باشد.
با قرض تداوم وضع موجود و ادامه سیاست خارجی فعلی و شرایط حاکم بر روابط ما با آمریکا و اسراییل که همچنان جنگی است:
نرخ تورم بین ۵۰ تا ۶۰درصد در سال جاری بوده و بر اساس همین بودجه در صورت تحقق ارقام منابع آن نرخ تورم برای ۱۴۰۵بین ۴۵-۵۰درصد خواهد بود.
نرخ رشد اقتصادی برای سال جاری ۳/ درصد بوده و برای سال آینده بین ۳/- تا۶-/ درصد پیشبینی میشود و این بهمعنی کاهش رفاه عمومی خواهد بود.