امروز ۵خردادماه۱۴۰۰ احمدینژاد با انتشار مطلبی در رسانههایش افشا کرد که پاسدار نجات، سرکرده قرارگاه موسوم به ثارالله و مسئول امنیت شهر تهران در مراجعه به منزل وی خواسته که در پی رد صلاحیتش سکوت و همراهی کند.
در پاسخ به این اقدام پاسدار نجات، احمدینژاد ضمن تأکید بر وضعیت آشفته رژیم با انتشار مطلبی نوشت: «وضعیت اقتصادی، فاجعهبار و وضعیت اجتماعی، در آستانه فروپاشی و شرایط فرهنگی، بهلحاظ ازهمگسیختگی، غیرقابل وصف است. وضعیت امنیتی نیز بهگونهای است که جریان نفوذ در اعماق کشور ضربات سنگین وارد میکند. هم ضعف هست و هم خیانت. امروز اگر مشارکت پایین باشد که با وضع فعلی قطعی است، آثار داخلی و بینالمللی گسترده در پی دارد، بهطوری که زمین خواهیم خورد و دیگر نمیشود دوباره بلند شد».
وی در مورد وضعیت رژیم اذعان کرد: «وضع کشور همه جوره بد است و البته هیچوقت اینقدر بد نبوده است. با ادامه این روند، وضع با سرعت زیاد، خیلی بدتر میشود».
احمدینژاد با اشاره با منفوریت سپاه در کشور گفت: «دشمن به این نتیجه رسیده است که شرایط برای گرفتن امتیازات سنگین از نظام کاملاً فراهم شده است. از کلام و رفتار آنها کاملاً پیداست که بسیار امیدوار شدهاند و باور کردهاند که نظام بهزودی تسلیم میشود. فکر میکنم قبل از انتخابات، توطئه جدیدشان در مذاکره شکل بگیرد. آنها منتظرند که نظام در این مرحله عقبنشینی بکند، بعد بهطور سنگین روی حقوقبشر و مسائل نظامی فشار خواهند آورد. با ادامه فشار اقتصادی شدیدتر و اساسیتر و با توجه به دور شدن مردم از نظام که هر روز در حال بیشتر شدن است، هم انحلال سپاه و هم حذف نظارت شورای نگهبان و همچنین انتخابات با نظارت خارجی را خواهند خواست و بعد هم که معلوم است کار را در مسیر تغییر نظام و رفراندوم میاندازند.
خیلی از آقایان در داخل هم نه تنها با انحلال سپاه و انتخابات آزاد موافقند، بلکه به بیرون خط میدهند که این مسیر را بروند. این مسائل را دیر و دور نبینید. اگر وضعیت بههمین ترتیب پیش برود، در زمان کوتاهی، اینها را بهطور جدی مطرح میکنند».
احمدینژاد با اشاره به پتانسیل عظیم قیام در جامعه ایران اذعان کرد: «چنانکه با نگرانی روزافزون، خطر خیزش گرسنگان را هر روز بیش از دیروز حس میکنم و دلم میسوزد که نظام و انقلاب که خون صدها هزار نفر به پایش ریخته شده، به آسانی و به این ارزانی بهخاطر جهالت و یا بیمسئولیتی برخی، از دست برود. بنده چگونه میتوانم شاهد این صحنه دلخراش باشم و بیتفاوت بمانم!»