728 x 90

,درگیری با مزدوران,

افزایش گوشمالی مزدوران توسط جوانان

-

--
--
اگر در قسمت جستجوی سایت مجاهد روی کلمه گوشمالی کلیک کنید، لیست بلندبالایی از رویارویی مردم و جوانان با نیروهای سرکوبگر ارتجاع جلو شما باز می‌شود. این لیست هر روز طولانی‌تر می‌شود. از جمله در همین روزهای اخیر

در نزدیکی میدان صادقیه تهران، مزدوران گشت ارشاد که مزاحم چند پسر و دختر جوان شده بودند توسط مردم گوشمالی شدند.

در نازی آباد دخترانی که به بهانهٴ بدحجابی مورد تعرض قرار گرفته بودند از مردم کمک خواستند. جوانان یکی از مأموران را گوشمالی داده و دختران را آزاد کردند.

در مترو تجریش مردم به کمک خانمی که مورد اهانت گشت ارشاد قرار گرفته بود برخاستند و مزدوران را گوشمالی دادند. یکی از مأموران با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.

در خیابان عباس آباد مردم به کمک جوانی شتافتند که علیه خمینی صحبت کرده و مورد تعرض مزدوران بسیجی قرار گرفته بود؛ مردم با گوشمالی مأموران این جوان را فراری دادند.

در میدان امام حسین، جوانان یک بسیجی را که مزاحم مردم می‌شد، به‌شدت گوشمالی دادند و او را روانهٴ بیمارستان کردند.

در خیابان دماوند تهران چند تن از جوانان به پایگاه مزدوران بسیج حمله کردند و شیشه‌های آن را در هم‌شکستند. جوانان با لگد به در این پایگاه می‌کوبیدند و می‌گفتند ”چرا ترسیده‌اید و بیرون نمی‌آیید؟!“ اما مزدوران بسیجی از ترس جرأت بیرون آمدن از پایگاهشان را نداشتند.

در نمونه‌های متعددی از جمله در بازار تهران و خیابان عباس آباد، مردم به کمک کودکان کار یا دستفروشانی شتافته‌اند که مورد تعرض مأموران حکومتی قرار گرفته بودند و آنها را از چنگال مزدوران نجات دادند.

این فضا محدود به تهران نیست، گزارشهایی که از شهرهای مختلف کشور رسیده، گویای وضعیت مشابهی است:
در بندرعباس مردم روستای بستونه با مأموران نیروی انتظامی که به خودرو حامل سوخت آنان شلیک کرده و راننده را به قتل رسانده بودند درگیر شدند و یک درجه‌دار و یک سرباز نیروی انتظامی را که در این جنایت دست داشتند به هلاکت رساندند.

در بندرعباس جوانان یکی از مزدوران نیروی انتظامی به نام سرگرد رضایی را که به دختران دستگیر شده تعرض می‌کند، افشا کردند. این افشاگری مزدوران رژیم را به هراس انداخته است.

در خرم‌آباد مردم به حمایت از دو دختر جوانی برخاستند که مورد تعرض زنان مزدور بسیجی قرار گرفته بودند. دختران جوان با حمله به مزدوران بسیجی آنان را مصدوم کردند.

در کرمان گروههایی از مردم به اعتراض علیه نصب دکل بی‌تی اس که سرطانزا می‌باشد برخاستند و با نیروهای سرکوبگر انتظامی درگیر شدند. مزدوران سعی کردند با اسپری فلفل و باتون مردم را پراکنده کنند. اما مردم با پرتاب سنگ شیشه‌های پایگاهی را که دکل پخش پارازیت B.T.S در کنار آن نصب شده، درهم شکستند.

افزایش این درگیریها خبر از به نقطهٴ جوش رسیدن قریب‌الوقوع می‌دهد. همهٴ اینها هم در حالی است که ماه گذشته نیروی سرکوبگر انتظامی و بسیج در یک توافقنامه وحشت‌آلود اعلام کردند با همکاری با یکدیگر با اعتراضات مردمی مقابله خواهند کرد.

روز 11مرداد آخوند نصرالله پژمانفر عضو مجلس ارتجاع در مصاحبه‌ای که خبرگزاری حکومتی ایسنا در مورد ”طرح امر به معروف و نهی از منکر“ در مجلس ارتجاع از او منتشر کرده، به گوشمالی دهندگان مزدوران رژیم هشدار داد و گفت: ”مسأله بعدی این است که اگر کسی با آمر به معروف و نهی از منکر – ولو تذکر لسانی- برخورد کرد، چه مجازاتهایی برای او پیش‌بینی شود. اشد مجازات برای کسی که در مقابل امر به معروف و نهی از منکر می‌ایستد مد نظر است چون اول این‌که دارد منکر انجام می‌دهد و ترک معروف می‌کند دوم این‌که این سنت الهی و شعار الهی را زیر پا می‌گذارد و با کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند برخورد می‌کند لذا ما برای او پیش‌بینی اشد مجازات را کرده‌ایم که با افرادی که مقابل اینها می‌ایستند برخورد شود“.

اما سؤال این است که چرا به‌رغم این همه ارگانهای حکومتی که دست به دست هم داده‌اند و مجلس ارتجاع هم با لوایح ضد‌مردمی به پشتیبانی آنها برخاسته تا سرکوب وحشیانه‌ را چهار قبضه کرده و پوشش قانونی بدهد، چرا باز هم گوشمالی مزدوران بسیج و نیروی انتظامی افزایش می‌یابد؟ چرا همبستگی مردمی برای نجات جوانان و دختران از چنگال سرکوبگران گشت ارشاد بیشتر شده است؟ چرا در موارد متعددی جوانان از حالت تدافعی خارج شده و به مراکز سرکوب حمله می‌کنند؟ جواب همهٴ اینها را باید در مرحله سرنگونی رژیم دید. مرحله‌ای که رژیم فرتوت ولایت‌فقیه بر اثر نیاز شدید به نوشیدن جام زهر، رسمیت یافتن شقه در رأس آن، طلسم‌شکستگی موقعیت ولی‌فقیه ارتجاع، تهدید هر لحظه‌ای ”شورش گرسنگان“ و شکستهای پی‌درپی منطقه‌یی رژیم در عراق و سوریه با بحرانهای لاعلاج و مرگبار مواجه شده است و در مقابل مقاومت سازمانیافته مردم ایران پس از 10سال محاصره و رنج و فدا در اشرف و لیبرتی، امید به تغییر و آزادی را در مردم ایران بیش از هر زمان دیگر دمیده است. بنابراین اقدامات سرکوبگرانه از جمله اعدامهای مستمر و تهدیدات بی‌وقفه علیه مردم و جوانان خشمگین و عصیانگر، نتوانسته آن را خاموش کند بلکه این آتش با هر نسیمی از زیر خاکستر اختناق شعله می‌کشد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/54350ea8-2863-4635-b12c-6df7109b8ac9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات