واشینگتن فری بیکن نوشت: دولت دونالد ترامپ نقش رژیم ایران در تسهیل حملات یازده سپتامبر را محکوم میکند.
بنابه اظهارات ارائه شده به واشینگتن فری بیکن، وزارتخارجه آمریکا ۲۲خرداد۹۷گفت توضیحات یک مقام ارشد (رژیم) ایران در مورد ارتباط سفر مهاجمان تروریست یازده سپتامبر، را بهعنوان پذیرش تقصیر تسهیل حملات تروریستی بر روی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک میداند.
مقامات ایرانی هفته گذشته در یک مصاحبه ساختار شکن پذیرفتند که دولت آنها به رد گم کردن و پوشاندن مسیرهای شبهنظامیان القاعده که نهایتاً برای انجام حملات یازده سپتامبر رفته بودند کمک کرده است.
محمد جواد لاریجانی دستیار امور بینالمللی در قوه قضاییه در اظهاراتی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد اعتراف کرد که مقامات اطلاعاتی ایران بهطور سری به تأمین عبور مهاجمان القاعده و دادن پناهندگی به آنها کمک کردهاند.
از لاریجانی نقلقول شده است که گفته است« دولت ما موافقت کرد که پاسپورتهای برخی از آنها را مهر نزند زیرا آنها برای دو ساعت در پروازهای ترانزیت بودند و آنها پروازهای خود را بدون آن که پاسپورتهای آنها مهر بخورد از سر گرفتند. هر چند تحرکات آنها تحت نظارت کامل اطلاعات ایران بود».
بعد از آن که گزارشات اولیه در سراسر رسانههای اجتماعی منتشر شد مقاماتی که منافع این کشور (رژیم ایران) را در سازمان ملل نمایندگی میکنند تلاش کردند تا اظهارات لاریجانی را مجدداً توصیف کرده و گفتند ترجمهها مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
وزارتخارجه(آمریکا) در اظهاراتی که برای فری بیکن ایراد شد گفت این اظهارات پذیرش آنچه را که دولت آمریکا مدتها معتقد بود که (رژیم) ایران به مهاجمان القاعده کمک کرده و عبور آنها از خاورمیانه را تسهیل کرده است، نشان میدهد.
یک مقام ارشد وزارتخارجه به فری بیکن گفت« ما میدانیم که مقامات ایران آنچه پیش از این در گزارش کمیسیون یازده سپتامبر مستند شده بود را تأیید کردهاند که مقامات ایرانی در مخفی کردن سفر اعضای القاعده که از طریق ایران در مسیر به کشورها منطقه و از کشورهای منطقه کمک کرده بودند که از جمله شامل مهر نزدن ایران به پاسپورتهای آنها بوده است».
این مقام گفت: «این اعمال یک بار دیگر ماهیت رسوای رژیم ایران را نشان میدهد و سند دیگری از نقش شرورانه این رژیم در جهان است».
این مقام گفت دولت ترامپ در جبهههای مختلفی برای مقابله با حمایت (رژیم) ایران از تروریسم کار میکند و در تشدید فشار بر این رژیم تردید نخواهد کرد.
این مقام گفت: «دولت ترامپ مصمم است تا با رفتار بیثبات کننده ایران مقابله کند و به افزایش فشار بر این رژیم برای تغییر رفتارش ادامه خواهد داد».
موضعگیری دولت ایالات متحده آمریکا در پی اظهارات جنجال برانگیز روز ۹خرداد ۹۷ محمد جواد لاریجانی، معاون بینالملل و دبیرستاد حقوقبشر قضاییه خامنهای در مصاحبه با شبکه ۲تلویزیون حکومتی ایران است که، ضمن صحبت درباره خروج آمریکا از توافق اتمی برجام، به همکاری رژیم ایران با القاعده اشاره کرده بود. او از جمله گفت: رژیم متبوعش برای نقل و انتقال عناصر القاعده و جابهجاییهای آنها از مبادی مختلف به کشورهای دیگر از طریق خاک ایران، به آن گروه کمک میکرده است.
- بازتاب اعتراف جواد لاریجانی، همکاری با القاعده در رسانههای آمریکا
- بمب خبری لاریجانی خامنهای، القاعده و ۱۱سپتامبر
بیشتر بخوانید:
یکی از پایههای ماهوی رژیم ولایت فقیه صدور تروریسم و بنیادگرای بوده و هست که تنها با سرنگونی این رژیم پایان خواهد یافت. این رژیم از ابتدای غصب حاکمیت مردم ایران، تحت عنوان صدور انقلاب به پرورش کانونهای تروریستی در منطقه و جهان دستزده و از شبهنظامیان تروریست مانند حزبالله لبنان و انصارالله یمن و... گروههای دستنشانده عراقی خود حمایت کامل مالی و تسلیحاتی بهعمل میآورد که محکومیتهای منطقهیی و بینالمللی زیادی برای این رژیم درپی داشته است.
نگاهی عمیقتر به روابط رژیم آخوندی با القاعده:
لوموند با اشاره به یادداشت ۱۹صفحهیی یکی از سرکردگان القاعده از قول این فرمانده گزارش کرد: «(حکومت ایران) تصمیم گرفته است برادرانمان را نگاه دارند تا احیانا بعدها بهعنوان برگی برای بازی مورد استفاده قرار دهند».
لوموند در ادامه نوشت: در بین کسانی که عراق را بهعنوان اقامتگاه بعدی انتخاب میکنند، شخصی بود به نام ابو مصعب الزرقاوی که پس از حمله آمریکا به عراق در بهار ۲۰۰۳، کنترل نیروهای افراطی علیه آمریکا را در دست میگیرد و چنین بهنظر میرسد که رژیم تهران به مدت چندین سال بر تردد شبهنظامیانی که جهت پیوستن به قیام سنیها علیه نیروهای آمریکایی و همچنین شبهنظامیان شیعه مورد حمایت [رژیم] از خاک ایران عبور میکردهاند، چشم فرو بسته باشد. این پارادوکس، اسامه بنلادن را ناگزیر به نوعی بند بازی [با رژیم ایران] میکند، آنهم در حالیکه شاخه عراقی القاعده مایل بوده است با رژیم ایران برخی خرده حسابها را تصفیه کند. (اما) بنلادن در نامهیی به تاریخ ۱۸اکتبر ۲۰۰۷به یک مسئول عملیاتی عراقی، از تهدیدهای القاعده در عراق علیه رژیم تهران اینگونه انتقاد میکند: «شما با ما درباره این مسأله حساس که به منافع همه ما مربوط میشود (...) مشورت نکردهاید در حالیکه. شما میداند که ایران، مسیر اصلی ما بهلحاظ انتقال پول، نفر و ارتباطاتمان است».
در گزارش لوموند آمده است: کول بانزل، محقق دانشگاه پرینستون و مؤلف کتاب «از دولت روی کاغذ تا خلافت: ایدئولوژی دولت اسلامی [داعش]، انتشارات بروکینگز، 2015»
توضیح میدهد که «(رژیم) ایران با" تزریق" کادرهای القاعده به درون قیام سنیان سوریه، احتمالاً از آنها جهت نامشروع جلوه دادن اپوزیسیون سوری در انظار غربیان استفاده کرده است ».
دونالد ترامپ نیز گفته است:
«عوامل رژیم ایران به عواملی آموزش دادند که بعداً در بمبگذاری القاعده در سفارتخانههای آمریکا در کنیا و تانزانیا شرکت داشتند و ۲۲۴نفر را کشتند و بیش از ۴هزار تن را مجروح کردند.
این رژیم بهدنبال حملات 11سپتامبر به تروریستهای سطح بالا از جمله پسر بنلادن پناه داد. و به القاعده، طالبان، حزبالله، حماس و دیگر شبکههای تروریستی مساعدت میرساند.»
لوموند در مطلبی تحت عنوان روابط خطرناک القاعده و رژیم ایران، نوشت:
رژیم ایران چند بار پیشنهاد کرده بوده که برخی اعضاء شبکه القاعده، از جمله پسر ارشد بن لادن، را به آمریکا تحویل دهد. به همین دلیل در سال ۲۰۰۳متعاقب حمله آمریکا به عراق، (حکومت) ایران پیشنهاد میکند که این کادرها را با اعضاء سازمان مجاهدین خلق مبادله کنند. اما بنا به گزارش تحقیقی و تفصیلی مجله «تایم» در سال ۲۰۰۹، این پیشنهاد به نتیجه نمیرسد.
مجله آتلانتیک ۱۹آبان ۹۶، پیرامون روابط القاعده با رژیم آخوندی بهعنوان بانکدار مرکزی تروریسم نوشت: رئیس شورای شریعت در سازمان القاعده از گذرگاه تفتان در بلوچستان ِ پاکستان وارد ایران شد و با قاسم سلیمانیفرمانده سپاه قدس رژیم ایران دیدار کرد.
مجله «آتلانتیک» در بخشی ار گزارش خود مینویسد: سپاه قدس طی طرحی به فرماندهان القاعده پناهگاه امن داد. در مرحله اول زنان و دختران اعضای القاعده و در ادامه صدها داوطلبی که به این تشکیلات پیوسته بودند به ایران آمدند. زنان در یک هتل مجلل در تهران اسکان داده شدند و افراد القاعده در هتل دیگری در خیابان طالقانی مستقر شدند. مقامهای رژیم ایران به میهمانان خود یعنی افراد القاعده مدارک جعلی برای سفر بهعنوان پناهندگان عراقی دادند و به برخی از آنها نیز در سفر به کشورهای دیگر و استقرار در آن کمک کردند.
در تابستان ۲۰۰۲فرماندهان بلندپایه القاعده از جمله سیف العدل، ابومحمد المصری و ابومصعب السوری بهتدریج وارد خاک ایران شدند.
آتلانتیک بر اساس سند ۱۹صفحهیی مربوط به گزارش یکی از فرماندهان القاعده نوشت: شورای نظامی القاعده که در ایران بازسازی شد، اولین عملیاتش را در ریاض با انفجار سه مجتمع مسکونی در سال ۲۰۰۳انجام داد که در جریان آن ۳۵تن از جمله ۹تن از اتباع آمریکایی بهقتل رسیدند.....
واشینگتن تایمز نوشت: مطالعهٔ اسناد درباره دفتر خاطرات ۲۲۸صفحهییِ دستنویس بنلادن نشان میدهد که آنچه در روابط میان القاعده و رژیم ایران وجود داشته، تنها در حد رقابت و نزاع بوده است و دو طرف توانستهاند با هم، همکاری و تبانی کنند.
کیلفور می، بنیانگذار و رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها طی مقالهیی در "واشینگتن تایمز" گفت کارشناسان ارشد در بنیاد "دفاع از دموکراسیها" و سایر مراکز و مؤسسات طی سالهای گذشته، شدیداً مخالف تصمیم دولت اوباما به منع انتشار اسناد بنلادن بودند و درخواست میکردند تا تمامی این اسناد در دسترس پژوهشگران، روزنامهنگاران، سیاستگذاران و افکار عمومی قرار گیرد. بر اساس این اسناد رژیم ایران در "ارائه کلیه کمکها و تسهیلات از جمله ارایه ویزا، پول، سلاح، تا آموزش اعضای القاعده در اردوگاههای حزبالله لبنان"، همکاری کرده است.
بر اساس این اسناد، رژیم ایران یک پناهگاه امن برای شبهنظامیان القاعده بوده و در مقابل از آنها خواسته تا به منافع آمریکا در سعودی و خلیجفارس حمله کند.
در یک سند جداگانه، بنلادن توضیح میدهد که از سال 2007ایران "مقر اصلی مرور بودجه، اعضا و ارتباطات القاعده " شده است.
کلیفورد می تأکید میکند که "القاعده و رژیم ایران نه دشمن هم، بلکه رقبای یکدیگر هستند ".
لانگوار ژورنال ۱۰آبان ۹۶متعلق به بنیاد دفاع از دموکراسیها نوشت: «در یک سند ۱۹صفحهیی که هرگز دیده نشده بود، ارزیابی یک مقام ارشد القاعده درباره روابط با رژیم ایران دیده میشود. این مقام القاعده نوشته است: (رژیم) ایران به برخی «برادران سعودی» در القاعده «هر چیزی را که نیاز دارند، از جمله پول و تسلیحات» و «تمرین در کمپهای حزبالله در لبنان را به ازای حمله به منافع آمریکا در عربستان و خلیج (فارس) » پیشنهاد کرده است».
نیوزمکس ۱۳آبان ۹۶نیز بهنقل از بلومبرگ درباره افشای روابط رژیم آخوندی با القاعده، گزارش داد: «(رژیم) ایران در سال ۲۰۰۳، یک توافق احتمالی را با آمریکا مورد بررسی قرار داد و پیشنهاد کرد که برخی از عاملان القاعده را با اعضای سازمان مجاهدین خلق تبادل کند. البته این پیشنهاد هرگز عملی نشد».
بخشی از بیانیه بیست و سومین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران
ترفند مزورانه و میانتهی دیگری که از سوی رژیم بهکار گرفته شد و هنوز هم میشود، پیشنهاد مبادلهٔ اعضاء و بعضی رهبران بازداشت شده القاعده با مجاهدین بود؛ پیشنهادی که از برخی «دل میربود» و رژیم آنرا طی یکسال گذشته بارها و بارها از طریق دولتهای مختلف عرضه کرد. در همین راستا بود که دفتر شورای ملی مقاومت ایران در واشینگتن تعطیل و داراییهای آن بلوکه شد.
روزنامه واشینگتن پست، 19تیر، زیر عنوان «فرصتهای از دست رفته» قسمتی از طرح رژیم ایران مبنی بر استرداد 65نفر از مجاهدین برای محاکمه را یادآوری نمود و نوشت:
«آنچه در توجه دقیق به روابط ایران و آمریکا گزنده است، این است که این روابط منجر به طرحی برای یک معامله «ضد تروریستی» شد که هر دو کشور باید شیفته آن میبودند: ایران چند تن از فعالان ارشد القاعده را که در بازداشت داشت تحویل میداد و تعدادی از زندانیان مجاهد خلق را از آمریکا تحویل میگرفت…
گفتگوی آمریکا و ایران بهطور جدی بعد از 11سپتامبر آغاز شد… در طول جنگ افغانستان و دورهٔ بلافاصله پس از جنگ، دیدارها حداقل ماهی یکبار برگزار میشد…
دو طرف در یک دیدار مخفی در ژنو مبادلهٔ دستگیر شدگان «تروریست» را بررسی کردند. رژیم ایران متعهد شد بهمنظور آرام کردن نگرانیهای حقوقبشری آمریکا، اغلب ۴۰۰۰زندانی مجاهد خلق را مشمول یک عفو عمومی قرار دهند و از مجازات اعدام در مورد حدود ۶۵تن از رهبران آنها که میبایست (پس از استرداد بهایران) در دادگاههای ایران محاکمه شوند، چشمپوشی کنند…»
واشینگتن پست شاید اطلاع نداشته ـ یا لازم به ذکر ندیده ـ است که بهگفته خاتمی و خرازی، وزیرخارجه یک دولت غربی در سفر به تهران بدار آویختن 20تن از این 65نفر را «قابل قبول» خوانده بود. دیلیتلگراف (16تیر) نوشته بود این آقای وزیر همان کسی است که برای خوشآمد آخوندها، لیست اسامی 12امام شیعیان را هم در سفرش به تهران در جیب داشت و وقتی اسم پیغمبر اسلام میآمد، صلوات هم میفرستاد!
بنیاد اروپایی آزادی عراق به ریاست استرون استیونسون با انتشار گزارشی در آذرماه ۹۶درباره نقش رژیم آخوندی بهعنوان پدرخوانده و مرکز صدور بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام، به اِعمال تحریمهای گسترده علیه سپاه پاسداران بهعنوان عامل اصلی پیشبرد این سیاست، و اخراج همهٔ عوامل تروریست رژیم از منطقه فراخوان داد.
بنیاد اروپایی آزادی عراق در این گزارش ۲۴صفحهیی تحت عنوان «حمایت (رژیم) ایران از گروههای بنیادگرای اسلامی با استناد به اسناد روابط گسترده رژیم و القاعده که بهتازگی توسط اطلاعات مرکزی آمریکا منتشر شد تأکید کرده است که رژیم برای پیشبرد سیاستهایش، تمایزی بین بنیادگرایان شیعی و سنی قائل نیست و همهٔ باندهای حکومت آخوندی، در سیاست صدور بنیادگرایی با هم اتفاقنظر دارند.
در مقدمه گزارش بنیاد اروپایی آزادی عراق بهریاست استرون استیونسون، صدور بنیادگرایی بهعنوان یکی از پایههای استراتژی حکومت آخوندی طی ۳۸سال گذشته ذکر شده و توضیح داده شده است که هر چند حمایت رژیم از گروههای بهاصطلاح شیعه همواره روشن بوده است، اما رژیم ولایتفقیه که مرکز صدور بنیادگرایی است، در این زمینه برای پیشبرد اهداف خودش، تفاوتی بین شیعه و سنی قائل نمیشود.
این گزارش سپس جزییاتی از روابط رژیم و القاعده را که بهتازگی در اسناد مربوط به بنلادن فاش شد ذکر میکند و میافزاید: اکنون ضرورت فوریتری وجود دارد تا روابط رژیم ایران با گروههای بنیادگرای سنی بهطور عام و با القاعده و داعش بهطور خاص، مورد بازبینی قرار گیرد و فهم شود.
گزارش سپس به مشخصههای بنیادگرایی اسلامی پرداخته که یکی از آنها قساوت بیحد و حصر است؛ در این رابطه جنایاتی مثل قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، اسیدپاشی بهصورت زنان یا پاکسازی قومی توسط شبهنظامیان رژیم در عراق، بهعنوان برخی از نمونههای عملکرد بنیادگرایان ذکر شدهاند.
گزارش «حمایت (رژیم) ایران از گروههای بنیادگرای اسلامی» سپس به این حقیقت میپردازد که بنیادگرایی اسلامی در عصر معاصر، نخستینبار با روی کار آمدن خمینی جلاد بهوجود آمد و در پی آن رژیم آخوندی به «حامی سیاسی، ذاتی، معنوی و استراتژیک تمامی بنیادگرایان اسلامی در سراسر جهان بهرغم اختلافات آنها با این رژیم، تبدیل شد».