کولبری چیست؟ از کجا آمده؟ پول کولبران از پاروهای چه کسانی بالا میرود؟
یک کولبر: «همه مردم میدونن که ما کولبرا بدبختیم. تو این کوهها جون میکنیم. این دولت به فکر مردم ما نیست به فکر کردها نیست. دیگه همین خداحافظ».
کولبر زحمتکش که از مبدأ راه میافتد، سایهٔ خستگی و جراحت و مرگ همراهش است.
یک کولبر: «این بیسکوییته. این نونه ظهرمونه. بیا اینجا یه تیکه بیسکوییت بخور. شبم که دیگه خواب نداریم. بیهوش».
یک روزنامه حکومتی از کولبری زنان مینویسد: «به همراه برادرم راهی کوه میشوم. صورتم را با روبنده میپوشانم و مراقب هستم کسی متوجه زن بودنم نشود. برای تأمین مخارج دخترم چاره دیگری ندارم. در این ۸سال که کولبری میکنم اینقدر افراد جورواجوری دیدهام، از مردم فوقلیسانس بیکار و کسانی که بعد از ۶۵سال زندگی حتی یک بیمه ندارند».(روزنامه حکومتی همشهری ۳بهمن ۹۸)
یک کولبر جوان: «چند سالته؟ ۱۴سال. درس چی خوندی؟ نخوندم. پول نداشتم بخونم. از چند سالگی اومدی کولبری؟ ۳ساله کولبری میکنم».
دختر جوان کرد میگوید: «هر بار که پدرم برای کول برداشتن میرفت تا صبح نمیخوابیدم و منتظر برگشتش بودم. ۷سال پیش به کوهستان رفت و دیگر بازنگشت. دیگر کسی را نداشتیم که نانآور خانهمان باشد. باید بهداد زندگیمان میرسیدم».(روزنامه حکومتی همشهری ۳بهمن ۹۸)
کولبران برای لقمهای نان جان میدهند و سرمایههای مردم خرج پاسداران و شلیک بهسمت جوانان و مسافران میشود.
این برگی از دفتر ۴۰سال جنایت است که تنها در قامت قیام نابود میشود.