تعادل داخل رژیم بعد از تضعیف کیفی و سقوط دیکتاتور در سوریه
تصدیق ناگزیر پزشکیان به شرکت مجاهدین در جنگ
تا وقتی عراق در خاک ایران بود
و ممانعت رژیم
میگفتند ما از خاکمون میخواهیم دفاع کنیم
ما میرفتیم جبهه نمیگذاشتیم آنها بیایند میگفتند شما چیکاره هستید
درس که میخواندیم برای این میخواندیم
که فردا خدمتگزار مردم باشیم
مجاهدها بودند...
اصلا دختران و پسران با حجاب یا بیحجاب
تمام فکر و ذکرشان برای خدمت بود
نه اینکه من چگونه میپوشم یا چگونه میگویم
پزشکیان - تلویزیون رژیم ـ ۲ دی ۱۴۰۳
با درود به روان پاک بنیانگذار انقلاب حضرت امام به یاد شهیدانمان و با آرزوی طول عمر با عزت و برکت برای مقام معظم رهبری...
من یادم است توی دانشگاه چپ و راست گروههای مختلفی بودیم با عقیدهها و باورهای مختلف، ولی همه این دانشجوهایی که توی دانشگاه بودند فکر و ذکرشان این بود راه ما برای حل مشکل جامعه بهتر از راه شماست، ما میخواهیم مشکل مردم کشورمون رو حل کنیم، اون یکی میگفت ما میخواهیم حل کنیم، دعوا سر این بود کی بهتر است کی بهتر برای خدمت کردن است نه بهتر برای خوردن و قدرت رو بهزور تصاحب کردن و میدان میدان رقابت بود، هر کی مرد بود میتونست خودش رو نشون بده، بهخاطر همین بود در جنگی که اتفاق افتاد اصلاً چپ و راستی وجود نداشت، همه میگفتند ما از خاکمون دفاع میکنیم اصلاً نمیگفتند این دعوا دعوای مذهب است یا دعوای دین است یا باور است، میگفتند ما از خاکمون میخواهیم دفاع کنیم و شما حق ندارید ما رو، ما میرفتیم جبهه نمیگذاشتیم اونها بیایند میگفتند شما چیکاره هستید نمیگذارید من این سرزمین مال ماست ما هم میخواهیم دفاع کنیم. رقابت بر سر این بود کی میتونه از آب و خاکش قویتر و محکمتر دفاع کنه و بعد درس که میخواندیم برای این میخوندیم که فردا خدمتگزار مردم باشیم، مجاهدها بودند، انواع و اقسام احزاب توی اون دانشگاه بود، دعوا سر این بود کی راهش و فکرش برای حل مشکلات مردم بهتر است، سر این رقابت میکردیم، اصلاً دختران و پسران در اون زمان با حجاب یا بیحجاب اصلاً اون موقع تمام فکر و ذکر برای خدمت بود نه اینکه من چگونه میپوشم یا چگونه میگویم و چگونه چه کار همه دعوا اینکه چگونه باید مشکل مردم رو حل کنیم...