728 x 90

گرانی؛ قیام در تقدیر

سخن روز
سخن روز

بعدازظهر ۱۶اردیبهشت، تلویزیون خامنه‌ای زیرنویس معمول خود را قطع کرد و خبر داد که مخبر، برای موضوع مهمی به صحنه خواهد آمد. پس از چند ساعت، معاون رئیسی جلاد به‌ صحنه آمد و قسم و آیه خورد که «به‌هیچ‌وجه یارانهٔ دارو و نان حذف نمی‌شود!».

این در حالی است که از ماه گذشته موج جدید و بی‌سابقهٔ گرانی‌های سرسام‌آور به مواد غذایی رسید و حتی آرد و نان را هم نشانه رفت. تا جایی که قیمت انواع مختلف آرد صنف و صنعت از ۲۵۰۰تومان به ۱۲هزار تا ۱۶۹۰۰تومان جهش یافت و بهای نان ساندویچی ۱۳برابر شد. قیمت برنج نیز طی ۶ماه ۱۳۰درصد افزایش یافت و بهای دارو با جهشی ۱۰برابری، از خداحافظی اکثریت مردم با سلامتی و درمان خبر داد. در مورد قیمت و اجاره‌بهای خانه نیز «کمر اجاره‌نشین‌ها زیر بار گرانی» آن «خم شده»(باشگاه خبرنگاران بسیجی ۱۴اردیبهشت) و «با رشد تصاعدی اجاره‌بها... مستاجرانی که توان پرداخت این مبالغ را ندارند به سمت حاشیه شهرها رفته‌اند» و به‌ خیل بی‌خانمان‌ها یا آلونک‌نشینان پیوسته‌اند(تابناک ۱۱اردیبهشت).

از طرف دیگر سراسیمگی سراپای رژیم را فراگرفته و نسبت به «شورش گرسنگان» که «از انقلاب» هم «خطرناک‌تر است» هشدار می‌دهند(آخوند فاضل میبدی ۱۵اردیبهشت).

هشدارها هم‌چنین به‌ حملات پیاپی به‌ دولت رئیسی و حاکمیت یکدست خامنه‌ای راه برده است. یکی با اشاره به‌ پیامدهای خطرناک گران کردن نان می‌گوید «رئیسی باید این اعلان خطر را جدی بگیرد» و خطاب به‌ رئیس‌جمهور نظام می‌گوید «تو که گفته بودی ما زندگی مردم را به مذاکره گره نمی‌زنیم، حالا چرا هر روز گرهی جدید به زندگی مردم می‌زنی؟!»(آخوند مهاجری، گردانندهٔ روزنامهٔ جمهوری ۱۷اردیبهشت). آن یکی ضمن اذعان به‌ این‌که «۹میلیون خانوار زیر خطر فقر هستند» می‌گوید وضعیت طوری شده که «دیگر طبقهٔ متوسط مفهوم ندارد، یک درصد محدود» حکومتی «به همه چیز دسترسی دارند و بقیه در زیر خط فقر مطلق هستند»، آنگاه به‌ رئیسی حمله می‌کند که می‌خواهید بحران «اقتصادی نظام را از جیب مردم حل کنید»(امانی، عضو پیشین مجلس ارتجاع ۱۶اردیبهشت). آن یکی هم می‌گوید رئیسی «دولت و گردش مالی آن را با یک‌ سوپرمارکت و رستوران اشتباه» گرفته و با اشاره به‌ گرانی‌های سرسام‌آور و ناتوانی مردم در تهیهٔ حتی نان اذعان می‌کند «این دیگر خط فقر نیست، خط مرگ، خط فلاکت و نابودی است!»(یوسفیان ملا، عضو پیشین مجلس ارتجاع ۱۷اردیبهشت).

اما در چنین شرایطی چرا رئیسی معاونش را با سراسیمگی می‌فرستد تا با رویکردی متناقض قسم و آیه بخورد که نان و دارو گران نشده و خبری نیست؟!

این تناقض ناشی از بن‌بست رژیم است. از یک‌سو فروپاشی اقتصادی رژیم را بیش‌از‌پیش نیازمند کرده تا برای تأمین هزینه‌های گزاف دستگاه سرکوب و تروریسم خود، آخرین رمق‌های حیاتی مردم را هم بمکد. از طرف دیگر در مذاکرات اتمی‌ توان و ظرفیت زهرخوری ندارد، چرا که می‌داند پیآمد زهر، «تنزل بی‌پایان» و نابودی است. بنابراین تنها راه برایش همان «اقتصاد مقاومتی»، یعنی دست کردن هر چه بیشتر در جیب و سفره‌های مردم است که خود را در گرانی‌های سرسام‌آور کنونی نشان می‌دهد. اما تناقض مرگبارش اینجاست که پیآمد این کار، شورش گرسنگان و انفجار عظیم اجتماعی است.

پیامدی آن‌چنان خطرناک که از هم‌اکنون آژیرهای قرمز را نسبت به قیام در تقدیر به‌صدا درآورده و آبان ۹۸ را یادآوری می‌کنند که مگر ندیدید «مردم نارضایتی خود را در قالب اعتراض به خیابان» آوردند اما با ورود «ضدانقلاب تبدیل به اغتشاشات» و قیام شد و «خسارات قابل توجهی به نظام وارد کرد؟» (روزنامه وطن امروز ۱۷اردیبهشت). آن هم در شرایطی که اکنون همان «ضدانقلاب در کمین‌» نشسته و برای «به‌ آشوب کشاندن» کشور و سرنگونی نظام، سراپا آماده است(نامه بسیج دانشجویی به رئیسی ۱۵اردیبهشت).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ce942535-13d1-4fd1-b866-02c8fd3bde07"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات