غلامحسین الهام سخنگوی سابق قضاییه خامنهای:
- اگر قوه قضاییه را در دهه۶۰ بررسی کنیم گفتمان غالب «امنیت» است، الان وقتی اعدامهای سال۶۷ را بازخوانی میکنیم ارزیابیها در آن مقطع زمانی معمولاً ارزیابی و داوری قضایی نیست.
- امنیت در بعد از جنگ و اواخر دوران خمینی موضوعیت پیدا کرد. البته اصل این مطالبه از سوی خمینی هم پیگیری میشود.
- وقتی فضای نقد اصول و مبانی حاکم شود، مسأله به یک شکل دیگر مورد ارزیابی قرار میگیرد و گاهی هم تحریفها غالب میشود که بهقول (خامنهای) جای شهید و جلاد هم شاید عوض شود.
خبرگزاری سپاه پاسداران ۱۳بهمن۹۹: غلامحسین الهام تنها فرد در جمهوری اسلامی است که در پیشینه کاری خود هم زمان سابقه سخنگویی قوه قضاییه، قوه مجریه و شورای نگهبان را ثبت کرده است. ضمن آنکه وی وزیر، معاون رئیسجمهور و رئیس دفتر رئیسجمهور نیز بوده است و لیست متنوعی از مسئولیتها و سمتهای ریز و درشت دیگر را هم در کارنامه اجرایی و مدیریتی خود دارد.
با وی در مورد سند تحول قضایی به گفتگو نشستیم، ... . هم از جهت تجربهاش بهعنوان سخنگوی اسبق قوه قضاییه، وزیر اسبق دادگستری و همچنین فردی که سمتهایی در دادستانی کل کشور و سازمان قضایی نیروهای مسلح داشته است.
سؤال: ما اکنون در چه شرایطی، چه از لحاظ مسائل مربوط به قوه قضاییه... قرار داریم که اصولاً نیاز به تحول احساس میشود؟
دژخیم غلامحسین الهام: برای ورود به این بحث باید گفتمانهای غالب بر قوه قضاییه در دورههای مختلف مدیریتی را ارزیابی کنیم، مثلاً اگر قوه قضاییه را در دهه۶۰ بررسی کنیم گفتمان غالب، «امنیت» است و مهمترین شاخصهای تأمین امنیت هم مبارزه با تروریسم و مطالبه قاطعیت و برخورد سخت از قوه قضاییه است یا مباحثی از این جنس.....
در یک دوره دیگر «امنیت عمومی» مسأله میشود، امنیت بهمعنای عام کلمه که در بعد از جنگ و اواخر دوران (خمینی) موضوعیت پیدا کرد، چرا که برخی جنایات عمومی در کشور روند افزایشی داشت و با تعلل از سمت قوه قضاییه مواجه بود که مورد مطالبه خاص مردم قرار گرفت. البته اصل این مطالبه از سوی (خمینی) هم پیگیری میشود و نهایتاً منجر به اصلاح ساختار قوه در بازنگری قانون اساسی هم شد.
الان وقتی اعدامهای سال۶۷ را در سال۹۹ بازخوانی میکنیم خب قاعدتاً شرایط تحلیل بسیار متفاوت است. (مجاهدین) در آن مقطع در پناه صدام که دشمن بود جنایتهایی انجام دادند، لذا ارزیابیها در آن مقطع زمانی معمولاً ارزیابی و داوری قضایی نیست و این شرایط پیرامونی ممکن است بتواند بر ارزیابیهای قوه قضاییه تأثیر بگذارد و احتمالاً آنها را عوام زده هم بکند و قاعدتاً وقتی فضای مطالبه عوام تغییر کند و فضای نقد اصول و مبانی حاکم شود مسأله به یک شکل دیگر مورد ارزیابی قرار میگیرد و گاهی هم تحریفها غالب میشود و این تحریف به گونهای است که بهقول (خامنهای) جای شهید و جلاد هم شاید عوض شود؛ لذا بنده عرض می کنم اگر قوه قضاییه را در فضای گفتمان غالب یا مطالبه غالبی که البته برخی از آن واقعی و برخی از آن هم ساخته شده شرایط سیاسی است مورد ارزیابی قرار دهیم دچار اشتباه خواهیم شد.