میگویند ترس برادر مرگ است. یعنی افراد بزدل و کسانی که بیش از حد میترسد پیشاپیش قافیهٔ زندگی را باخته و همان چند صباح باقیمانده عمر را هم در «ترس» از دست دادهاند.
همین ضربالمثل در غرب به این شکل درآمده است:
A coward dies a thousand times before his death
یعنی آدم ترسو قبل از مرگش هزار بار میمیرد. حال اگر نظامی که چهل سال با تیر و طناب و زنجیر، خلقی را به بند کشیده و با قلدری و تروریسم و عربدهکشی و گروگانگیری خودش را سرپا نگاه داشت، وقتی بترسد واویلا!
آخوند علمالهدی بلندگوی شرقی نظام ۴۰روز قبل، آژیر مرگ نظام را به صدا درآورد و گفت مشکل ما ترس است؛ کسانی که با ما بودند الآن ترسیدند و علت ترسشان هم این است که عقیده و ایمانشان به دین ضعیف شده است. منظور از دین و خدا و امام زمان هم همان عمود و خیمه نظام و ارزشهای امام خون آشامشان است. میگوید چون آن قدرت [ولایت فقیه] را نمیبینید و پشتوانه نداریم آنقدر سست شدیم که با یک عطسه آمریکا نه تنها «ترس» که دچار شوک شده و تمام ارکان و انداممان به لرزه افتاده است. منظور ریزش و بیاعتمادی و وحشت روزافزون خیلیخودیها است؛ همانها که تا چند ماه قبل با یک اشاره برایش گلو پاره میکردند.
آخوند وحشتزده مشکل اصلی نظام را با زبان و ادبیات آخوندی اینچنین بیان میکند:
«الآن مشکل مون با یک عده آدمهایی هستند که این آدمها اولاً عقیدهشون به امام زمان ضعیف است عقیدهشون به خدا هم ضعیف است از طرف دیگر اینها غرب سر و مغز اینها را پر کرده متأسفانه هم در جریانهای سیاسی هم در بعضی جریانهای حکومتی این آدمها با این فکر غلط و بیایمانی رسوخ کردند در مقابل هر عطسهای که آمریکا بکند اینها لرزشون میگیره ما مشکل مون با این آدمهاست. چرا از یک عطسه آمریکا حالت شوک به شما دست میده؟ چرا لرزه بر اندام تان میافته؟...» (آخوند علمالهدی ـ نمایش جمعه مشهد ۶اردیبهشت ۹۸)
تا این تاریخ زمینه دود و دم و موزیک متن تهدید، در اغلب سخنرانیهای نمایشهای جمعه که خط و خطوط سراسری نظام است ـ و بیشتر مصرف داخلی داردـ «بستن تنگه هرمز» بود اما از نقطهای که ترسی موحش بر جان و ارکان نظام مستولی شد قافیه را باختند و آوازهای سوختهٔ دهل با نوای «نترسید» در فضای نمایشهای جمعه طنینانداز گشت.
دو هفته بعد از علمالهدی آخوند طباطبایی امام جمعه خامنهای در اصفهان گفت: «غصه به خودتان راه ندهید تا شنیدید که ناوگان جنگی آمریکا از جایش تکان خورده بترسید.اگر مؤمن باشید نباید بترسید...» و آخوند ماندگاری در همان روز [طبق توجیه سراسری امامان جمعه خامنهای] بهنحو شگفتانگیزی طی ۱۹دقیقه بیش از ۲۰بار واژه «نترسید» را تکرار کرد:
«دشمنان میخواهند همه مشکلات را بیندازند گردن ولایت فقیه...آی مسئولان نترسید امت اسلامی نترسید! اما دشمن از توطئه دســـــت بـر نمیـدارد این را بدانید!
آی امت اسلامی نترسید آی مسئولان نترسید قوه مجریه نترسید.... آی مجلسیها نترسید اف.ای.تی.اف را امضا نکنید! نترسید! آی مسئولان نترسید! امت اسلامی نترسید! خدا میگه نترسید!» (۲۰اردیبهشت ـ آخوند ماندگاری)
میگوید هم نترسید و هم سازش نکنید. هر دو یک معنی دارند. چون «سازش» بهمعنای کوتاهآمدن از اتمی و موشکی و منطقهیی و ۱۲شرطی که برای مذاکره تعیین شده عین مرگ و ترس هم برادر مرگ است.
آخوند ماندگاری بهعنوان نمادی از خیمه و خرگاه ولایت از همان روز تا همین الآن در «ترس» روزانه جان میدهد. وی در برنامه سالمرگ خمینی با اعتراف ضمنی به اینکه آن سبوی قلدری و عربدهکشی خمینی بشکست و پیمانهٔ هیبتش ریخته، دوباره گفت:
«مدیران نترسید... در فکر امام ترس وجود نداشت و هرکس از دشمن بترسد فکر امام را ندارد زیرا فکر امام نترسیدن از دشمن است.» (خبرگزاری حکومتی تسنیم ـ ۱۴خرداد ۹۸)
روز جمعه ۱۷خرداد آخوند امامی کاشانی در نمایش جمعه تهران دوباره موضوع مرگ نظام در سازش و ترس را به تریبون نمایش اصلی جمعه در تهران آورد و گفت: « نترسید، نباشد که بخواهید با این بیگانگان آشتی کنید. نترسید...»
در همین روز آخوند فرزانه در نمایش جمعه مشهد گفت: «خواستند مردم را بترسانند شروع کردند مردم ایران را تروریست معرفی کردن نکردند؟ سپاه پاسدار تروریست معرفی کردن محدودیت صنایع هستهیی تحریم فلزات نمیدانم صنایع فلزی، خواستند فروش نفت ایران را به صفر برسانند همه را هم جدی میگفتند و پای کار هم بودند...»
موضوع اصلی ترس و مرگ مستمر!
موضوع اصلی ترس اما نه فقط تهدید و ناو و تشدید انزوای بینالمللی و منطقهیی که ناوگانی از تعرضها و خیزشهای اجتماعی، خشم و نفرت عمومی، رویش کانونهای فروزان شورشی و ترس از مقدم بهار آزادی در تهران است.
حرف آخر را همین آخوندک در نمایش جمعه مشهد با زبان بیزبانی عنوان کرد:
«یادتان هست که منافقین در اون حمله ابلهانهای که کردند گفتند که نمیدانم کی تهران هستیم دعوت میکردند که دیگران هم بیایند تهران یادتان که نرفته که، تهران آمدند؟ یادتان هست که در حادثه ۸۸فتنه بعضی وعده میدادند که فلانی میآید تهران!» (آخوند فرزانه ـ مشهد ۱۷خرداد ۹۸)
این است مرگی سخت و مستمر که سراپای نظام را فراگرفته و تا روز پایان روزانه تشدید میشود.
ترسی فراتر از مرگ و بهقول غربیها هزار بار مردن!