37سال از انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران و ربوده شدن آن توسط خمینی و اعوان و انصارش، موضوع گسترش اعتیاد به مواد مخدر در ایران تحت حاکمیت آخوندهاو به بحرانیترین نقاط خود رسیده است. بهخصوص که دامنهٴ نکبتار آن بر بخشهایی از زنان میهن نیز سایه افکنده است. روز 24بهمن دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر استان همدان گفت: ”اعتیاد در زنان در حال افزایش بوده و قبح اعتیاد میان زنان در حال شکسته شدن است“. وی همچنین از از افزایش 10 درصدی آمار زنان معتاد به نسبت مردان خبر داد. (سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران 24بهمن 94) هر چند که رژیم آخوندی در مقام ادعای مبارزه با مواد مخدر در نزدیک به 4 دهه گوش فلک را کر کرده و هر سال هم بهخاطر همین بهاصطلاح مبارزه پوشالی صدها میلیون دلار پول از سازمان ملل میگیرد، اما واقعیت چیز دیگری است. روز اول اسفند علی هاشمی رئیس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی از مجموعه عملکردهای این رژیم آماری داد که دست داشتن این رژیم ضدمردمی در توسعهٴ مواد مخدر در جامعه را بیش از گذشته اثبات میکند. خبرگزاری حکومتی ایسنا روز اول اسفند مینویسد: ”علی هاشمی گفت: سالانه 45هزار میلیارد تومان از اقتصاد کشور به واسطه مواد مخدر در کشور از بین میرود. وی در ادامه عنوان کرد: طبق تحقیق ستاد در سال 1383، میزان خسارت اقتصادی وارد شده به کشور از سوی مواد مخدر 12 میلیارد دلار بوده است؛ بدین ترتیب سالیانه 45هزار میلیارد تومان از اقتصاد کشور به واسطهاین پدیده از بین میرود“.
این کارگزار رژیم سپس به مقایسه سطح گسترش مواد مخدر در زمان شاه و امروز پرداخت که از حدود 11هزار دستگیری در سال به حدود 650هزار نفر در سال رسیده است. او گفت: ”در دهه قبل انقلاب تقریباً 107 الی 108هزار نفر دستگیری در ارتباط با جرایم مربوط به موادمخدر با حدود 110تن کشف مواد داشتیم و این در حالی است که این رقم معادل 2 الی 3ماه عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با جرایم و کشفیات مربوط به موادمخدر است“. این کارگزار رژیم سپس به کارهای نمایشی رژیم در این رابطه اشاره کرد و گفت: ”بهجرأت میتوانم بگویم نابود کردن کشت خشخاش پس از انقلاب که شورای انقلاب بهطور انقلابی و بدون هیچگونه تأمل جدی در شهریور 1359 به انجام رساند، به نفع مافیای بزرگ مواد مخدر و به ضرر مردم خودمان تمام شد“.
علی هاشمی سپس به شتاب حداقل 50 برابری افزایش مصرف مواد مخدر در زمان پاسدار احمدینژاد اشاره کرده و میگوید: ”زمانی که احمدینژاد دولت را تحویل گرفت تعداد مبتلایان به مواد مخدر صنعتی زیر 7هزار نفر بود؛ در حالی که طی آمارهای رسمی زمانی که وی دولت را به روحانی تحویل داد آمار مبتلایان به مواد مخدر صنعتی به 330هزار و در آمارهای غیر رسمی به 450هزار نفر رسیده بود“.
هاشمی نابود کردن نسلهای جوان کشور با مواد مخدر را با نابود کردن جوانان در گرم نگهداشتن تنور جنگ ضدمیهنی توسط خمینی قیاس کرده و میگوید: ”طی دوران 8ساله دولتهای نهم و دهم بهاندازه 8سال دفاع مقدس از طریق مواد مخدر جوانان این کشور نابود شده و از بین رفتند“.
این مهرهٴ رژیم به ارزان شدن 1800درصدی مواد مخدر صنعتی نیز اشاره میکند: ”در ابتدای سال 1384 قیمت مواد مخدر صنعتی کیلویی167 تا 171 میلیون تومان بود در حالی که در انتهای دولت دهم این رقم به 8 تا 9 میلیون تومان رسید“.
این کارگزار رژیم سپس به در دسترس بودن مواد مخدر در حاکمیت آخوندی اذعان کرد و افزود: ”در حال حاضر فاصله خماری تا نشئگی هر فرد معتاد در شهرهای کوچک 2دقیقه و در شهرهای بزرگ 10دقیقه است؛ نمیخواهد راه دور برویم حتی اگر اطراف دستگاههای عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر تیمی بگذاریم، خواهیم دید که چقدر تولیدکننده و مصرف کننده در همان حوالی وجود دارند“.
حال اگر به این مجموعه اعترافها، وزیر کشور رژیم را هم اضافه کنیم که سال گذشته در همین ایام تحت عنوان ”پولهای کثیف“، از چرخة 10هزار میلیارد تومانی درآمد مواد مخدر در اقتصاد ایران خبر داد که راه به سیاست و انتخابات برده است، آنگاه خواهیم دید دست پشت پردهٴ تمام این خرید و فروشها کیست؟
جدای از داخل کشور، عملیات کثیف سودجویی از مواد مخدر توسط باندهای تروریست وابسته به رژیم در کشورهای دیگر هم موضوع بحث امروز کشورهای منطقه و جهان شده است. از جمله روز 15بهمن 94 تلویزیون العربیه گزارش کرد: ”اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا فاش ساخت شبکه اعضای حزبالله که به اتهام تجارت مواد مخدر دستگیر شده است و میلیونها دلار را برای حمایت مالی حزب در سوریه، بهکارگرفته به شاخه فعالیتهای تجاری دستگاه امنیت خارجی حزبالله وابسته است. واشینگتن تأکید کرد حزبالله فعالیتهایش را از طریق سیستمی در کلمبیا بهنام سیستم پزوی سیاه با جمعآوری پول حاصل از فروش و قاچاق مواد مخدر به آمریکا و اروپا ادامه میدهد“.
اضافه بر همهٴ این پلیدیها، سود امنیتی است که رژیم با اعدام بیوقفه قربانیان همین نظام در زمینه مواد مخدر و ایجاد رعب و وحشت در جامعه و خاموش کردن صدای مخالفتها میبرد. هر چند که این تاکتیک هم لو رفته و دیگر اثر ندارد.
در همین رابطه علی هاشمی میگوید: ”شاید تا کنون تعداد زیادی بهخاطر جرایم مربوط به مواد مخدر اعدام شدهاند و هزینههای بینالمللی آن را هم پرداخت کردهایم اما واقعأ این اعدامها اثری جدی داشته است؟ بررسی این امر از وظایف مرکز تحقیقات جرم و... است، شما بررسی کنید، هر چند جواب ما منفی است... این در حالی است که 99 درصد اعدامیهای ما از مافیای اصلی مواد نیستند؛ بلکه رتبههای سوم، چهارم و پنجمی هستند که مافیای اصلی آنها را در مقابل تیر و تیغ قرار داده و خودشان قبراق و سرحال به زندگیشان ادامه میدهند“.
اما آیا رژیم آخوندی میتواند این چرخة کثیفی که در مورد مواد مخدر در ایران به راه انداخته و گوشههایی از آن دیگر قابل کتمان نیست را همچنان ادامه دهد؟ و ”خودشان قبراق و سرحال به زندگیشان ادامه دهند “ این سؤالی است که وضعیت انفجاری جامعه پاسخ آن را خواهد داد.
این کارگزار رژیم سپس به مقایسه سطح گسترش مواد مخدر در زمان شاه و امروز پرداخت که از حدود 11هزار دستگیری در سال به حدود 650هزار نفر در سال رسیده است. او گفت: ”در دهه قبل انقلاب تقریباً 107 الی 108هزار نفر دستگیری در ارتباط با جرایم مربوط به موادمخدر با حدود 110تن کشف مواد داشتیم و این در حالی است که این رقم معادل 2 الی 3ماه عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با جرایم و کشفیات مربوط به موادمخدر است“. این کارگزار رژیم سپس به کارهای نمایشی رژیم در این رابطه اشاره کرد و گفت: ”بهجرأت میتوانم بگویم نابود کردن کشت خشخاش پس از انقلاب که شورای انقلاب بهطور انقلابی و بدون هیچگونه تأمل جدی در شهریور 1359 به انجام رساند، به نفع مافیای بزرگ مواد مخدر و به ضرر مردم خودمان تمام شد“.
علی هاشمی سپس به شتاب حداقل 50 برابری افزایش مصرف مواد مخدر در زمان پاسدار احمدینژاد اشاره کرده و میگوید: ”زمانی که احمدینژاد دولت را تحویل گرفت تعداد مبتلایان به مواد مخدر صنعتی زیر 7هزار نفر بود؛ در حالی که طی آمارهای رسمی زمانی که وی دولت را به روحانی تحویل داد آمار مبتلایان به مواد مخدر صنعتی به 330هزار و در آمارهای غیر رسمی به 450هزار نفر رسیده بود“.
هاشمی نابود کردن نسلهای جوان کشور با مواد مخدر را با نابود کردن جوانان در گرم نگهداشتن تنور جنگ ضدمیهنی توسط خمینی قیاس کرده و میگوید: ”طی دوران 8ساله دولتهای نهم و دهم بهاندازه 8سال دفاع مقدس از طریق مواد مخدر جوانان این کشور نابود شده و از بین رفتند“.
این مهرهٴ رژیم به ارزان شدن 1800درصدی مواد مخدر صنعتی نیز اشاره میکند: ”در ابتدای سال 1384 قیمت مواد مخدر صنعتی کیلویی167 تا 171 میلیون تومان بود در حالی که در انتهای دولت دهم این رقم به 8 تا 9 میلیون تومان رسید“.
این کارگزار رژیم سپس به در دسترس بودن مواد مخدر در حاکمیت آخوندی اذعان کرد و افزود: ”در حال حاضر فاصله خماری تا نشئگی هر فرد معتاد در شهرهای کوچک 2دقیقه و در شهرهای بزرگ 10دقیقه است؛ نمیخواهد راه دور برویم حتی اگر اطراف دستگاههای عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر تیمی بگذاریم، خواهیم دید که چقدر تولیدکننده و مصرف کننده در همان حوالی وجود دارند“.
حال اگر به این مجموعه اعترافها، وزیر کشور رژیم را هم اضافه کنیم که سال گذشته در همین ایام تحت عنوان ”پولهای کثیف“، از چرخة 10هزار میلیارد تومانی درآمد مواد مخدر در اقتصاد ایران خبر داد که راه به سیاست و انتخابات برده است، آنگاه خواهیم دید دست پشت پردهٴ تمام این خرید و فروشها کیست؟
جدای از داخل کشور، عملیات کثیف سودجویی از مواد مخدر توسط باندهای تروریست وابسته به رژیم در کشورهای دیگر هم موضوع بحث امروز کشورهای منطقه و جهان شده است. از جمله روز 15بهمن 94 تلویزیون العربیه گزارش کرد: ”اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا فاش ساخت شبکه اعضای حزبالله که به اتهام تجارت مواد مخدر دستگیر شده است و میلیونها دلار را برای حمایت مالی حزب در سوریه، بهکارگرفته به شاخه فعالیتهای تجاری دستگاه امنیت خارجی حزبالله وابسته است. واشینگتن تأکید کرد حزبالله فعالیتهایش را از طریق سیستمی در کلمبیا بهنام سیستم پزوی سیاه با جمعآوری پول حاصل از فروش و قاچاق مواد مخدر به آمریکا و اروپا ادامه میدهد“.
اضافه بر همهٴ این پلیدیها، سود امنیتی است که رژیم با اعدام بیوقفه قربانیان همین نظام در زمینه مواد مخدر و ایجاد رعب و وحشت در جامعه و خاموش کردن صدای مخالفتها میبرد. هر چند که این تاکتیک هم لو رفته و دیگر اثر ندارد.
در همین رابطه علی هاشمی میگوید: ”شاید تا کنون تعداد زیادی بهخاطر جرایم مربوط به مواد مخدر اعدام شدهاند و هزینههای بینالمللی آن را هم پرداخت کردهایم اما واقعأ این اعدامها اثری جدی داشته است؟ بررسی این امر از وظایف مرکز تحقیقات جرم و... است، شما بررسی کنید، هر چند جواب ما منفی است... این در حالی است که 99 درصد اعدامیهای ما از مافیای اصلی مواد نیستند؛ بلکه رتبههای سوم، چهارم و پنجمی هستند که مافیای اصلی آنها را در مقابل تیر و تیغ قرار داده و خودشان قبراق و سرحال به زندگیشان ادامه میدهند“.
اما آیا رژیم آخوندی میتواند این چرخة کثیفی که در مورد مواد مخدر در ایران به راه انداخته و گوشههایی از آن دیگر قابل کتمان نیست را همچنان ادامه دهد؟ و ”خودشان قبراق و سرحال به زندگیشان ادامه دهند “ این سؤالی است که وضعیت انفجاری جامعه پاسخ آن را خواهد داد.