رژیم غرقه در بحران آخوندی، برای نجات از تنگناهای سیاسی و اجتماعی هر لحظه به رنگی درمیآید. در حالی که تمام مقدمات جنگافروزی را آماده کرده و یک قدم تا شلیک فاصله دارد از طرح صلح و گفتگو میگوید و ساعتی بعد به تهدید اتمی و باجخواهی موشکی میپردازد.
اما جان و جوهر سیاستهای نظام، بهعلت ناتوانی از حل بحرانهای داخلی و بینالمللی، ایجاد ناامنی، تروریسم و جنگافروزی است.
حاجیزاده، فرمانده هوا-فضای سپاه پاسداران، ۶مهر ۹۸: «انقلاب اسلامی باید به تمدن بزرگ اسلامی ختم شود و بدانید ما تنها در مورد کشور ایران مسئول نیستیم».
مهدی محمدی، مهره دیگر خامنهای، راه نجات نظام را بهکارگیری اهرمهای موشکی و تروریسم و فشار بیشتر بر کشورهای منطقه میداند و میگوید: «اگر قرار باشد ایران کاری بکند مهمترین عامل بازدارنده از لحاظ راهبردی این است که اهرمهای خود برای تحمیل هزینه به طرف مقابل را توسعه دهد».
همچنین فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آخوندی، بهصراحت گفت: «ایران باید گام چهارم را بردارد».
اما واقعیت بزرگتر در صحنه سیاسی و منطقهای این است که رژیم در لبه پرتگاه، فرصت و انتخاب زیادی ندارد. در منتهای ناتوانی، میخواهد با جنگافروزی بر بحرانهای مهلک داخلی سرپوش بگذارد و دیوار بلند تنگنا و تحریم و محاصره را بشکند.
خامنهای و مزدورانش بیهوده تلاش میکنند با سرکوب و تروریسم و جنگافروزی از انفجار خشم مردم و گسترش کانونهای شورشی جلوگیری کنند. رژیم منزوی، ضعیف شده و در بنبست ولایت محکوم به شکست و نابودی است.