پس از قرائت بیانیه لوزان توسط ظریف و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و پایان تعطیلات نوروزی، روز 15فروردین رسانههای وابسته به باند خامنهای و سپاه تهاجم سنگینی را علیه این بیانیه و دولت روحانی شروع کردند.
روزنامه سیاست روز 15فروردین 94 با طرح سؤالهایی در مورد این بیانیه نسبت به مفاد آن با دیده شک نوشته است: ”در این زمینه آیا توازنی وجود دارد؟ در قبال اقداماتی که جمهوری اسلامی باید انجام دهد، ما به ازای آن، تراز است؟ آیا همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند، توافق هستهیی یک مرحلهای است یا بیانیه لوزان توافق بر سر کلیات است و قرار است تا تیرماه بر سر جزئیات گفتگو شود؟“
همین روزنامه در 16فروردین 94 خواهان شفاف سازی توسط وزارت خارجه رژیم شده و نوشته است: ”با توجه به بیانیه توافق مشترک سیاسی و ۱+۵ در لوزان سوئیس و برداشتهای متفاوت و البته ابهامآمیز برخی کشورهای غربی بهویژه آمریکا و فرانسه در خصوص لغو تحریمها، کارشناسان سیاست خارجی بر این نظر اتفاق دارند که دستگاه دیپلوماسی ضمن شفافسازی صحیح موضعی قاطع را نیز در این خصوص اتخاذ نماید“.
روزنامه جوان ارگان بسیج رژیم 15فروردین94 پس از اجرای مفاد توافقات لوزان به تاسیسات هستهیی رژیم بهمثابه ماشین یا اتوبوسی مینگرد که درجا زده و اجازه حرکت به آن نمیدهند. این روزنامه این بیانیه را خلاف حرفهای خامنهای میداند و در این زمینه مینویسد: ”بهرغم تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر «عدم تفسیر برداری توافق»، تفسیرهای متفاوت تنها چند دقیقه بعد از توافق شروع شد. گیریم که پذیرفتهایم نطنز، فردو و اراک چگونه باشد. اما اینکه دهها سال و به قول کری تا «ابد» ما به NPT سپرده نشویم تفسیر و توافق خطرناکی است که استقلال سیاسی و تحقیر ملی ایرانیان را نشانه رفته است“.
روزنامه رسالت 15فروردین نیز در مورد بیانیه لوزان مینویسد: ”اساسا این بیانیه نه مصداق ’ تفاهم سیاسی’ و نه مصداق ’ توافق حقوقی’ است زیرا جمهوری اسلامی ایران بارها عنوان کرده است که صرفاً یک توافق جامع که در بردارنده کلیات و جزئیات با یکدیگر باشد (به شرط آن که توافقی خوب برای کشورمان باشد) را به امضا خواهد رساند. چنانچه مقام معظم رهبری نیز اشاره فرمودهاند، ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران هیچگاه کمترین اعتمادی نسبت به ایالات متحده آمریکا ندارد. این بیاعتمادی در حال حاضر نیز همچنان وجود دارد و اتفاقاً با رفتارهای واشینگتن در تحریف بیانیه مشترک ظریف -موگرینی به نقطه اوج خود رسیده است... “.
به فاصله چند روز خامنهای چند تن از ائمه جمعه و مهرههای دانه درشتی نظیر پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را وارد صحنه کرد و آنها زبان به تأیید عملکرد تیم هستهای باز کردند از جمله فیروز آبادی در پیام تبریکی به خامنهای نوشت: «در سایه هدایتهای» خامنهای «گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام» برداشته شده است.
ورود پاسدار فیروز آبادی به صحنه یادآور ورود قبلی او در حمایت ازمذاکرات قبلی هسته یی بود.
در آن زمان نیز وقتی رسانههایی مانند روزنامه جوان، هفتهنامه صبح صادق، خبرگزاری سپاه (فارس) خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم)، روزنامه کیهان (نزدیک به سپاه) و...، مخالفت خود علیه مذاکرات و دولت آخوند حسن روحانی را افزایش دادند و در پی شکست مذاکرات وین صراحتاً از شکست مذاکرات ابراز خوشحالی کردند، فیروزآبادی به صراحت رسانههای وابسته به سپاه را رسانههایی دانست که در مقابل خط خامنهای ایستادهاند و به تعریف و تمجید از آخوند روحانی و دولت او پرداخت و همه نیروهای رژیم را به حمایت از سیاستهای او فرا خواند و گفت: ”متأسفانه یک مقدار بازیهای رسانهیی موجب تشویش اذهان عمومی میشود، یک مقدار در گوشی حرفزدنهای غلط و یک مقدار جوسازیهای سیاسی و یک مقدار هم نابسامانی احزاب و گروههای سیاسی در کشور باعث نابسامانی رسانهها و تحلیلها در کشور میشود. باید منافع حزبی، گروهی، دستهای، سیاسی، تبلیغاتی، انتخاباتی، همه بایستی کنار برود. رهبری فرمودند که از دولت حمایت کنید، به پیشرفت کشور کمک کنید هرکس هر جا هست همانجا را بسازد، انتقاد مخرب نکنید، هو و جنجال نکنید، آرامش جامعه را به هم نزنید. خب اینها اصولی است که سیاسیون و رسانهها باید به آن عمل کنند. “
تردیدی نیست که ورود فیروزآبادی به صحنه و تایید بیانیه لوزان به فرموده ولیفقیه ارتجاع است و تغيیر لحن رسانههای وابسته به باند خامنهای نیز بیارتباط با پیام تبریک فیروزآبادی به خامنهای نیست. از اینرو است که رسانه هایی از باند خامنه ای چرخش مداری کرده اند و در این رابطه روزنامه سیاست روز 17فروردین در موضعی متفاوت با مواضع قبلیاش ضمن اینکه توضیحات ظریف و عراقچی را تا حدودی قانع کننده دانسته نوشت: ”بهرغم اینکه باید بر روی خوشحالی و خرسندی کاذب و همچنین نواختن مارش عزا برای آن، تأمل کرد، تیم مذاکرهکننده هستهیی را باید حمایت نمود“ و ”در بعد سیاسی و بینالمللی بهخاطر شرایط و تحولات منطقه و صفآرایی ۶ کشور در مقابل ایران، باید از اختلافات عبور کرد و آنها را کنار گذاشت و به دور از گرایشهای سیاسی، جناحی و حزبی دولت را یاری رساند و تیم هستهیی را حمایت کرد، تا توافق هستهیی خوب و مطلوب به دست آید. با توجه به اینکه نظارت دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی بر گفت و گوهای هستهیی حاکم است، تصور عبور تیم هستهیی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی ایران هم متصور نیست“.
روزنامه رسالت 17فروردین نیز با لحنی متفاوت با قبل نوشت: ”اینکه غرب در توافق ژنو غنیسازی هستهیی را پذیرفت اما حاضر به اعتراف آن نبود، توافق ژنو را تفسیرپذیر کرد و در این مدت بهدنبال تفسیری بود که زیر بار حقوقی غنیسازی اورانیوم نرود اما در لوزان شمشیر و سپر را زمین گذاشت و مجبور شد مشروعیت دانش هستهیی در ایران را بهرسمیت بشناسد و غنیسازی را حداقل زیر 5 درصد قبول کند“.
واقعیت این است که تغییر لحن رسانههای وابسته به باند ولیفقیه و دلواپسان نظام که وادار شدند تا از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و عقبنشینی کنند، در جهت خواست خامنهای ولیفقیه ارتجاع است. ضمنا این تغییر لحن نشاندهنده کشمکش در درون باند خامنهای است که اگر چه سعی شده تخفیف داده شود، ولی بهدلیل پیامدهای زهر اتمی شکاف و شقه بیشتر در درون باند خامنهای مورد انتظار است.
روزنامه سیاست روز 15فروردین 94 با طرح سؤالهایی در مورد این بیانیه نسبت به مفاد آن با دیده شک نوشته است: ”در این زمینه آیا توازنی وجود دارد؟ در قبال اقداماتی که جمهوری اسلامی باید انجام دهد، ما به ازای آن، تراز است؟ آیا همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند، توافق هستهیی یک مرحلهای است یا بیانیه لوزان توافق بر سر کلیات است و قرار است تا تیرماه بر سر جزئیات گفتگو شود؟“
همین روزنامه در 16فروردین 94 خواهان شفاف سازی توسط وزارت خارجه رژیم شده و نوشته است: ”با توجه به بیانیه توافق مشترک سیاسی و ۱+۵ در لوزان سوئیس و برداشتهای متفاوت و البته ابهامآمیز برخی کشورهای غربی بهویژه آمریکا و فرانسه در خصوص لغو تحریمها، کارشناسان سیاست خارجی بر این نظر اتفاق دارند که دستگاه دیپلوماسی ضمن شفافسازی صحیح موضعی قاطع را نیز در این خصوص اتخاذ نماید“.
روزنامه جوان ارگان بسیج رژیم 15فروردین94 پس از اجرای مفاد توافقات لوزان به تاسیسات هستهیی رژیم بهمثابه ماشین یا اتوبوسی مینگرد که درجا زده و اجازه حرکت به آن نمیدهند. این روزنامه این بیانیه را خلاف حرفهای خامنهای میداند و در این زمینه مینویسد: ”بهرغم تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر «عدم تفسیر برداری توافق»، تفسیرهای متفاوت تنها چند دقیقه بعد از توافق شروع شد. گیریم که پذیرفتهایم نطنز، فردو و اراک چگونه باشد. اما اینکه دهها سال و به قول کری تا «ابد» ما به NPT سپرده نشویم تفسیر و توافق خطرناکی است که استقلال سیاسی و تحقیر ملی ایرانیان را نشانه رفته است“.
روزنامه رسالت 15فروردین نیز در مورد بیانیه لوزان مینویسد: ”اساسا این بیانیه نه مصداق ’ تفاهم سیاسی’ و نه مصداق ’ توافق حقوقی’ است زیرا جمهوری اسلامی ایران بارها عنوان کرده است که صرفاً یک توافق جامع که در بردارنده کلیات و جزئیات با یکدیگر باشد (به شرط آن که توافقی خوب برای کشورمان باشد) را به امضا خواهد رساند. چنانچه مقام معظم رهبری نیز اشاره فرمودهاند، ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران هیچگاه کمترین اعتمادی نسبت به ایالات متحده آمریکا ندارد. این بیاعتمادی در حال حاضر نیز همچنان وجود دارد و اتفاقاً با رفتارهای واشینگتن در تحریف بیانیه مشترک ظریف -موگرینی به نقطه اوج خود رسیده است... “.
به فاصله چند روز خامنهای چند تن از ائمه جمعه و مهرههای دانه درشتی نظیر پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را وارد صحنه کرد و آنها زبان به تأیید عملکرد تیم هستهای باز کردند از جمله فیروز آبادی در پیام تبریکی به خامنهای نوشت: «در سایه هدایتهای» خامنهای «گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام» برداشته شده است.
ورود پاسدار فیروز آبادی به صحنه یادآور ورود قبلی او در حمایت ازمذاکرات قبلی هسته یی بود.
در آن زمان نیز وقتی رسانههایی مانند روزنامه جوان، هفتهنامه صبح صادق، خبرگزاری سپاه (فارس) خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم)، روزنامه کیهان (نزدیک به سپاه) و...، مخالفت خود علیه مذاکرات و دولت آخوند حسن روحانی را افزایش دادند و در پی شکست مذاکرات وین صراحتاً از شکست مذاکرات ابراز خوشحالی کردند، فیروزآبادی به صراحت رسانههای وابسته به سپاه را رسانههایی دانست که در مقابل خط خامنهای ایستادهاند و به تعریف و تمجید از آخوند روحانی و دولت او پرداخت و همه نیروهای رژیم را به حمایت از سیاستهای او فرا خواند و گفت: ”متأسفانه یک مقدار بازیهای رسانهیی موجب تشویش اذهان عمومی میشود، یک مقدار در گوشی حرفزدنهای غلط و یک مقدار جوسازیهای سیاسی و یک مقدار هم نابسامانی احزاب و گروههای سیاسی در کشور باعث نابسامانی رسانهها و تحلیلها در کشور میشود. باید منافع حزبی، گروهی، دستهای، سیاسی، تبلیغاتی، انتخاباتی، همه بایستی کنار برود. رهبری فرمودند که از دولت حمایت کنید، به پیشرفت کشور کمک کنید هرکس هر جا هست همانجا را بسازد، انتقاد مخرب نکنید، هو و جنجال نکنید، آرامش جامعه را به هم نزنید. خب اینها اصولی است که سیاسیون و رسانهها باید به آن عمل کنند. “
تردیدی نیست که ورود فیروزآبادی به صحنه و تایید بیانیه لوزان به فرموده ولیفقیه ارتجاع است و تغيیر لحن رسانههای وابسته به باند خامنهای نیز بیارتباط با پیام تبریک فیروزآبادی به خامنهای نیست. از اینرو است که رسانه هایی از باند خامنه ای چرخش مداری کرده اند و در این رابطه روزنامه سیاست روز 17فروردین در موضعی متفاوت با مواضع قبلیاش ضمن اینکه توضیحات ظریف و عراقچی را تا حدودی قانع کننده دانسته نوشت: ”بهرغم اینکه باید بر روی خوشحالی و خرسندی کاذب و همچنین نواختن مارش عزا برای آن، تأمل کرد، تیم مذاکرهکننده هستهیی را باید حمایت نمود“ و ”در بعد سیاسی و بینالمللی بهخاطر شرایط و تحولات منطقه و صفآرایی ۶ کشور در مقابل ایران، باید از اختلافات عبور کرد و آنها را کنار گذاشت و به دور از گرایشهای سیاسی، جناحی و حزبی دولت را یاری رساند و تیم هستهیی را حمایت کرد، تا توافق هستهیی خوب و مطلوب به دست آید. با توجه به اینکه نظارت دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی بر گفت و گوهای هستهیی حاکم است، تصور عبور تیم هستهیی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی ایران هم متصور نیست“.
روزنامه رسالت 17فروردین نیز با لحنی متفاوت با قبل نوشت: ”اینکه غرب در توافق ژنو غنیسازی هستهیی را پذیرفت اما حاضر به اعتراف آن نبود، توافق ژنو را تفسیرپذیر کرد و در این مدت بهدنبال تفسیری بود که زیر بار حقوقی غنیسازی اورانیوم نرود اما در لوزان شمشیر و سپر را زمین گذاشت و مجبور شد مشروعیت دانش هستهیی در ایران را بهرسمیت بشناسد و غنیسازی را حداقل زیر 5 درصد قبول کند“.
واقعیت این است که تغییر لحن رسانههای وابسته به باند ولیفقیه و دلواپسان نظام که وادار شدند تا از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و عقبنشینی کنند، در جهت خواست خامنهای ولیفقیه ارتجاع است. ضمنا این تغییر لحن نشاندهنده کشمکش در درون باند خامنهای است که اگر چه سعی شده تخفیف داده شود، ولی بهدلیل پیامدهای زهر اتمی شکاف و شقه بیشتر در درون باند خامنهای مورد انتظار است.