در روزنامههای حکومتی پنجشنبه سوم تیرماه، اغلب تیترها بیانگر اوجگیری بحرانهای داخلی و همچنین بالا گرفتن جنگ قدرت بین دو باند حاکم است. روزنامههای باند ولیفقیه، پاسخ به حرفهای روز قبل روحانی را با حملات باندی آمیخته کرده و برخی مثل کیهان در مقاله حسین شریعتمداری با تیتر «روحانی این یکی فروشی نیست» به وی مارک وطنفروشی هم زدهاند و بنبست نظام در مذاکرات برجامی را هم به حساب دولت وی نوشتهاند. اما فراتر از این این جنگ قدرت بحرانهای اقتصادی اجتماعی و چشمانداز تیره مقابل رئیسی در مطالب روزنامهها جلب توجه میکند.
گرداب بحرانها و اوجگیری جنگ گرگها!
روزنامه آرمان زیر عنوان «واکسن کرونا برای دولت پولی شد» ضمن اشاره به ضدونقیضگوییهای مدیران سازمان غذا و دارو با جهانپور در مورد پولی بودن یا مجانی بودن واکسن نوشته است: «بعید نیست این گفتهها در جهت آماده کردن ذهن مردم برای ورود واکسنهای کرونای برکت یا پاستور باشد و ایران به اولین کشوری تبدیل میشود که واکسن کرونا را به مردم میفروشد».
روزنامه وطن امروز به روایت آنکتاد از کاهش ۷۵درصدی سرمایهگذاری خارجی در رژیم خبر داده و افزوده است: «سرمایهگذاری خارجی در ایران طی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ به ترتیب ۴/۳۶ درصد و ۳۰درصد افت کرده بود. . .آمارها نشان میدهد که حتی در دوران پسابرجام و پس از رفع تحریمها نیز میزان سرمایهگذاری خارجی فاصله چشمگیری با میزان سرمایهگذاری خارجی در سال۲۰۱۲ و اوج تحریمها علیه کشور ندارد. بهنظر میرسد دولت با گره زدن تمام ابعاد سیاست خارجی به برجام و معطل ماندن برای تصمیم کشورهای غربی، فرصتهای زیادی را از دست داده است».
«بناپارتیسم ایرانی» عنوان مطلبی است در روزنامه شرق که بهنقل از اقتصاددان حکومتی سعید لیلاز به بنبست نظام اشاره کرده و از جمله گفته است: «من محاسبه کردهام اگر بخواهیم دوباره آن ساختار نفتی ایران را مثل سال۹۰ تکرار کنیم که همان ۳.۷درصد رشد اقتصادی را به ما بدهد که برای حل چالشهای ایران کافی نیست، باید قیمت نفت به بشکهیی ۲۵۰، ۳۰۰دلار برسد و بتوانیم روزی ۲.۵ تا سه میلیون بشکه هم صادر کنیم که غیرممکن است و تازه هیچ تأثیری در اقتصاد ایران ایجاد نمیکند، چون بهقدری مشکلات بزرگ در اقتصاد ایران انباشتگی پیدا کرده که برآورد میشود به ۲۵۰ تا ۴۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران نیاز داریم. آنهایی که دلشان را به خارج خوش کردهاند در واقع دلشان را به تحولات سیاسی عمیقی خوش کردهاند که با وضع کنونی چنین اتفاقی نخواهد افتاد. اصلاً چنین پولی وجود ندارد که ۴۰۰میلیارد پول در نفت ایران سرمایهگذاری شود. همین بحران برق و آب ایران که میبینید، بحران عدم سرمایهگذاری است؛ با این مطالبات که الآن ایران را گرفته، هیچ امکانی برای تشکیل سرمایه ندارید. بنابراین الآن فقط باید با چالشهای لخت عموماً اقتصادی و امنیتی مقابله کنید».
شرق در مطلب دیگری به قلم مصطفی هاشمی طبا خطاب به رئیسی نوشته است: «رئیسجمهور باید تکلیف خود را با مسأله تحریمها روشن کند». در ادامه افزوده: «به فرض آن که مذاکرات وین موفق باشد و تحریمهای برجامی برداشته و برجام احیا شود، اولاً بسیاری از تحریمها باقی میماند و ثانیا هر لحظه ممکن است تحریمهای جدید از سوی آمریکا اعمال شود. ثانیا هیچ بعید نیست که در انتخابات بعدی ریاستجمهوری آمریکا یعنی سال۲۰۲۴ مجدداً جمهوریخواهان به پیروزی برسند و ترامپ رئیسجمهور شود؛ بنابراین حسب سابقه، مجدداً از برجام خارج و تحریمها برقرار میشود».
فشارهای شرقی و بحرانهای غربی
در روزنامههای حکومتی سوم تیر تشدید فشارهای جهانی و منطقهیی کار را به هشدارهای جدی به نظام کشانده است.
بهرغم اظهار امیدواری روزنامههای باند مغلوب در مورد چشمانداز توافق برجامی با آمریکا رسالت از باند مؤتلفه نوشته است: «رسانههای آمریکایی افشا کردهاند که جو بایدن رئیسجمهور این کشور قصد دارد برخی تحریمهای ضدایرانی را به هر قیمت ممکن حفظ کرده و مانع از رفع آنها (حتی با وجود بازگشت به برجام) شود. حفظ برخی از تحریمها، در قالب «رویکرد اعلامی» طرف آمریکایی صورت میگیرد و حفظ برخی دیگر، در قالب «رویکرد غیراعلامی» این کشور صورت میگیرد».
روزنامههای هر دو باند حاکم از تحولات افغانستان ابراز نگرانی کرده و ضمن ابراز نارضایتی از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان به نظام هشدار دادهاند.
روزنامهٔ آرمان در مطلبی با عنوان «تحولات سریع افغانستان را دریابیم» نوشته است «افغانستان در این زمان با شتابی بیش از تصور اهل حساب و با شیبی ورای انتظارنشستگان درپسپرده حجاب در مسیر «تباهیهستی» خود راهی شده است و برخلاف باور اصحاب سخن، که کمتر آوای فرو غلتیدن سهمناک بهمنی چنین سنگین را میشنوند، هستند چشمان نگرانی که میدانند آنچه در حال وقوع است اثری منطقهیی دارد و چهبسا، خواسته و ناخواسته مسیر ریلگذاری دیپلماسی جدید را نیز تغییر دهد». این روزنامه در ادامه افزوده است: « آنگونه که میرعبدالکریم منشی بخارایی دو قرن قبل ترسیم کرده است، در پی آورد: از کشمیر و بدخشان تا بخارا و خوارزم، مرو و مشهد، و سرانجام تهران و مولتان. اثر وضعی این عارضه منطقهیی بر بنیان استقرار دوره جدید نظام دیوانی ایران، که با این تحولات پرشتاب و پیچیده در افغانستان مقارن شده، قابلملاحظه خواهد بود».
«موتور جنگی طالبان صلح را به حاشیه میبرد» عنوان مطلب جوان وابسته به سپاه پاسداران است که از جمله نوشته است: «از آنجایی که هستههای رهبری سیاسی و نظامی طالبان در خاک پاکستان قرار دارد، عدم همکاری واقعی این کشور برای فشار به رهبری طالبان برای بازگشت به میز مذاکرات و انعطاف درخواستها و پیششرطهای این گروه در روند صلح، و شاید تحریک بیشتر طالبان برای تمرکز روی جنگ در افغانستان، موجب ادامه جنگ در این کشور شده است». این روزنامه و همچنین کیهان خامنهای خواستار راهاندازی نیروهای وابسته به رژیم نظیر حشدالشعبی عراق در افغانستان شدهاند.