بحرانهای گریبانگیر نظام به قدری متعدد و در عینحال درهمتنیده است که مثل یک کلاف سردرگم شده و باندهای حاکم علاوه بر جنگ قدرت، بر سر برونرفت از این مشکلات نیز با هم جنگ دارند. اکنون وحشت از خشم انفجاری جامعه بر آن افزوده شده و هر باند برای بقای نظام نسخهٔ متفاوتی میپیچد که برخلاف منافع باند دیگر است.
چشمانداز یافتن راهحلی برای برونرفت از تحریمها، انزوای جهانی و منطقهای و بحران اجتماعی اقتصادی در نظام برای تمام باندهای حاکم، سخت و در مواردی غیرممکن بهنظر میرسد. ولی همه در یک چیز اتفاقنظر دارند و آن شرایط انفجاری جامعه و تهدید قیام است.
بهعنوان نمونه مسعود نیلی، مشاور اقتصادی سابق روحانی، با اشاره به فساد فراگیر موجود و با ابراز وحشت از انتشار سریع اطلاعات در میان مردمی که جوانان فارغالتحصیل بیکار در آن زیاد است، ریشهٔ بحران نظام را در دوگانگی ساختار حاکمیت نظام ولایت دانسته و مینویسد: «حکمرانی در کشور ما جزیرهای شده و این جزایر متعدد هم به یکدیگر اعتماد ندارند. در مسأله سیاست خارجی دوگانه «تعارض» و «تعامل» شکل گرفته است. دنبالکنندگان تعامل فکر میکنند اگر موانع تعامل با جهان برداشته شود منابع خارجی به کشور سرازیر میشود و دنبالکنندگان تعارض معتقدند هر گونه تعاملی به از دست رفتن استقلال کشور منجر میشود».
نیلی سپس هشدار میدهد اگر نظام به «عقلانیت سیاسی» بازنگردد «مشکلات دوچندان خواهد شد» و میافزاید: «ما بهدنبال عقلانیت اقتصادی و سیاسی هستیم. ضمن اینکه عقلانیت سیاسی بهمراتب از عقلانیت اقتصادی سادهتر است. وقتی در بهکارگیری عقلانیت سیاسی مشکل وجود دارد، در بحث اقتصادی که بسیار پیچیدهتر است بهطور طبیعی مشکلات دوچندان خواهد بود».
در حالیکه آن کارشناس اقتصادی شکاف در رأس دستگاه سیاسی را نشان داده و روی نقش ویرانگر آن دست میگذارد یک کارشناس دیگر رژیم وارد شده و با تأکید بر وضعیت اقتصاد ویران رژیم و افزایش بیاعتمادی مردم به حاکمیت، از پیآمد نگرانکننده آن انذار میدهد.
محمد فطانت، رئیس سابق سازمان بورس سهام در رژیم، میگوید: «یکی از مهمترین مأموریتهای سیاستگذار پولی در سال جدید مهار تورم است اما متأسفانه با توجه به وضعیت نقدینگی و عدم کنترل انتظارات تورمی بهنظر نمیرسد دولت توفیقی برای کنترل تورم داشته باشد». وی سپس ابراز نگرانی میکند که «حکومت و دولت طی سالهای گذشته با اتخاذ برخی سیاستها در عرصه سیاسی و سیاستهای اشتباه در عرصه اقتصادی باعث شدند تا امید در دل مردم فرسایش پیدا کند». وی در وحشت از نفرت عمومی از نظام بازگرداندن اعتماد عمومی را «مهمترین اقدامی که دولت باید انجام دهد» دانسته است.
همزمان با هشدارهای اقتصادی و سیاسی فوق یک کارشناس دیگر حکومتی به بازتاب وضعیت موجود در تغییر رویکردهای مردمی نسبت به دیکتاتوری هشدار میدهد و اینکه با استمرار چرخیدن در بر همین پایه باید منتظر تغییر رویه مردم در اعتراضهایشان نسبت به حاکمیت بود یعنی در واقع از قهرآمیز شدن بازتابهای مردم نسبت به حاکمیت ابراز وحشت میکند.
در این مورد سعید مدنی، جامعهشناس همسو با باند روحانی، هشدار میدهد: «مردم هر چه فقیرتر شوند به جای آن که خواستههای خود را از راههای دموکراتیک دنبال کنند به سمت شورش و پایین کشیدن دولتهای نالایق حرکت میکنند».
از سوی دیگر جهانبخش خانجانی، همسو با باند روحانی نیز با اشاره به بحرانهای اقتصادی و با بیان اینکه «مطمئن هستم این فشارها در ایجاد معضلات جدید ما را دچار چالشهای جدید و بزرگتر اقتصادی خواهد کرد» مصادره کردن مشکلات داخلی به مشکلات خارجی را طرحی شکستخورده دانسته و میگوید: «مسئولان مختلف یک اشتباه استراتژیک پیش گرفته تا به غلط با عاریه گرفتن از فشارهای خارجی فشارهای داخلی را مرتفع کرده و در برخی موارد فضا را امنیتی کنند».
و آنچه که لرزه بر تن هر دیکتاتوری میاندازد واکنش محتوم زحمتکشان و فقراست که حرف آخر را در هر تابلویی میزنند و انقلاب را نهایتاً رقم میزنند. بیربط به این موضوع نیست آنچه که سایت حکومتی ۵۵ آنلاین نوشته و هشدار داده است: «یکی از چالشهای جدی حکمرانی، وضعیت فقرا در کشور است». این مطلب با نگرانی میافزاید: «نه تنها تغییرات بنیادی در جهت بهبود اوضاع در سال ۹۸ رخ نخواهد داد بلکه با اثرگذاری تحریمهایی که با تأخیر زمانی بیشتر بر اقتصاد کشور اثر میگذارند و نیز پیشبینی تشدید تحریمهای صادرات محصولات نفتی، تداوم وضعیت نزولی رفاه جامعه قابل پیشبینی است». این سایت حکومتی در ادامه با بیان اینکه وضع اقتصاد نظام «با شیلک تیر خلاص آمریکا مسیر نزولی سختی را در پیش گرفته است» افزود: «سیاستهای نامناسب در سال ۹۷، سوخت لازم را برای به آتش کشیدن اقتصاد کشور فراهم کرده است».
طبعاً آنچه که این رسانه حکومتی درباره به آتش کشیده شدن اقتصاد نظام میگوید ترجمان به آتش کشیده شدن زیرساختهای مالی دیکتاتوری است که نهایتاً به سوختن کل بنای دیکتاتوری به دست مردم عاصی و به جان آمده راه خواهد برد.