روز چهارشنبه (3آذر) علی خامنهای، سرکرده بسیج ضدمردمی و شماری از بدنهٴ این نهاد سرکوبگر را نزد خود فراخواند تا در شرایط هولآوری که رژیم را فراگرفته، به آنها روحیه بدهد و امید بدمد، اما حاصل تلاشهای او این بود که همگان بهعینه دیدند که خود خامنهای، تا کجا خود را باخته و ناامید است.
بهرغم آن که ولیفقیه ارتجاع تلاش میکرد صورت خود را با سیلی شعارها و ادعاها سرخ نگهدارد، اما از لابلای همان حرفها و شعارها، میشد از همپاشیدگی روحیه خودش و نیروهایش را بهخوبی دید. او از جمله در تعریف «بسیجی» گفت: « «بسیجی یعنی دچار ناامیدی و افسردگی و بنبست نشدن!»، اعترافی آشکار به اینکه شرایط موجود ایجاب میکند که هر کسی در رژیم، دچار ناامیدی و افسردگی و بنبست باشد و اگر نشد، بوالعجب است و «بسیجی» چنین کسی است!
خامنهای سپس با اعتراف به ترسیدگی و یأس نیروهایش و در تکمیل تعریف «بسیجی»، به بنبست رژیم اذعان کرد و افزود: «یک بسیجی هم ممکن است در برههیی دچار ترس یا تردید شود اما هیچگاه دچار بنبست نمیشود».
ولیفقیه ارتجاع همچنین لاف زد که: «جمهوری اسلامی… از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد» اما بهرغم این ادعا، در این سخنرانی هیچ نشانی از الدرم بلدرمهای معمول نبود، بلکه همهٴ ماستهای موشکی و غیرموشکی و امثالهم را معقول کیسه کرده و با گردن کج، روضهٴ «من علیلم… من ذلیلم» و «دستان خالی» را میخواند.
خامنهای بار دیگر تکرار کرد: «ما فعلاً امکانی برای قضاوت درباره دولت جدیدی که قرار است سرکار بیاید نداریم»
بخش دیگری از سخنان خامنهای در جمع سرکردگان بسیج به آه و ناله از مظالم آمریکا و «تخلفات متعدد» آن در برجام اختصاص داشت. او با اشاره به تمدید قانون تحریمهای دهساله در کنگرهٴ آمریکا، تنها به این تهدید خندهدار اکتفا نمود که: «اگر این تمدید، اجرایی و عملیاتی شود، قطعاً نقض برجام است و بدانند جمهوری اسلامی ایران حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد». ولیفقیه بیچاره گویا از فرط فشارهای روحی، حواسش نبود که این تحریمها دو دهه است که تصویب شده و اجرا میشود و این بار هم به مدت 10سال دیگر تمدید شده است.
خامنهای سپس کوشید عجز و ترس و درماندگی غیرقابل انکار رژیمش را تنها به بخشی از حاکمیت و باند رفسنجانی روحانی نسبت دهد؛ او که تاکنون از این باند با عباراتی نظیر «پشیمان شده و از نفس افتاده و دنیاطلب…» و امثالهم اسم برده است، این بار هم آنها را بهعنوان کسانی را که «به تقلید از روحیههای ضعیف بنیاسراییل میگویند که (دشمنان) حالا به ما میرسند، پدرمان را درمیآورند» تخطئه کرد و دجالگرانه خود و رژیمش را به حضرت موسی تشبیه نمود که «با دست خالی علیه قدرت عظیم فرعونی» ایستاد و ادعا کرد که او هم نمیترسد. مضمون «ما نمیترسیم» و ما ناامید نیستیم، در واقع ترجیعبند سخنرانی خامنهای برای سرپوش گذاشتن بر یأس و روحیهباختگی خودش و رژیمش بود.
خامنهای در این باب گفت: «در پاسخ افراد ضعیفالنفس که دچار ترس از دشمن و روحیهی «نمیتوانیم» شدهاند، میگوییم با اتکا به قدرت الهی و باور قدرت حضور مردم، میتوان بر همهٴ مشکلات فائق آمد و از هیچ قدرتی هم نهراسید».
خامنهای که دستش در رجزخوانیها و قدرتنماییهای معمول بسته بود، برای روحیه دادن به نیروهایش بارها از «همراهی الهی»، «دست قدرت الهی» و «دست خداوند» که گویا پشت این رژیم پلید بوده دم زد، اما خاطرنشان کرد که «لازمه حفظ همراهی خداوند، تقوا و عمل صالح است» ؛ منظور از تقوا و عمل صالح هم لابد آن نوعی است که بیت او و قاریان و مداحان و گماشتگان او در سراسر کشور، تجسم آن هستند!
ولیفقیه ارتجاع نه تنها در برابر آمریکا، جز آه و ناله، جرأت به زبان راندن حتی یک کلمه درشت را نداشت، بلکه حتی توان نزدیک شدن به سگدعوای کنونی رژیم را هم در خود نیافت که ولو با یک تشر، تلاش کند سران سه قوه نظام را که با تیغهای آخته رو در روی یکدیگر قرار گرفته و همدیگر را میدرند، سر جای خودشان بنشاند. او تنها از سر ضعف، زبان گوشه و کنایه را علیه روحانی و دولتش بهکار گرفت تا آنها را مسئول اوضاع داغان اقتصادی رژیم جلوه دهد و خود را در ببرد؛ وی با تخطئه «گزارش مسئولان دولت از اقدامات انجام شده برای تحقق اقتصاد مقاومتی» افزود: «اما مهم آن است که نتیجه این اقدامات، در صحنه عمل دیده شود».
خامنهای در جای دیگری نیز ضمن اشاره به بینتیجه بودن برجام، «مسئولان کشور و دستاندرکاران برجام» را دم تیغ داد و شکوه و شکایت کرد که «آمریکا اکنون برجام را وسیلهیی برای فشار مجدد بر ایران قرار داده است».
به این ترتیب اگر منظور خامنهای از این سخنرانی، ارائهٴ تصویری از بنبست و استیصال مطلق رژیم در گرداب بحرانها بود، او در این هدف موفق بود؛ تصویری که در این مصرع خلاصه میشود: «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل…»
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شبکهٴ خبر تلویزیون رژیم ـ 3آبان95.
بهرغم آن که ولیفقیه ارتجاع تلاش میکرد صورت خود را با سیلی شعارها و ادعاها سرخ نگهدارد، اما از لابلای همان حرفها و شعارها، میشد از همپاشیدگی روحیه خودش و نیروهایش را بهخوبی دید. او از جمله در تعریف «بسیجی» گفت: « «بسیجی یعنی دچار ناامیدی و افسردگی و بنبست نشدن!»، اعترافی آشکار به اینکه شرایط موجود ایجاب میکند که هر کسی در رژیم، دچار ناامیدی و افسردگی و بنبست باشد و اگر نشد، بوالعجب است و «بسیجی» چنین کسی است!
خامنهای سپس با اعتراف به ترسیدگی و یأس نیروهایش و در تکمیل تعریف «بسیجی»، به بنبست رژیم اذعان کرد و افزود: «یک بسیجی هم ممکن است در برههیی دچار ترس یا تردید شود اما هیچگاه دچار بنبست نمیشود».
ولیفقیه ارتجاع همچنین لاف زد که: «جمهوری اسلامی… از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد» اما بهرغم این ادعا، در این سخنرانی هیچ نشانی از الدرم بلدرمهای معمول نبود، بلکه همهٴ ماستهای موشکی و غیرموشکی و امثالهم را معقول کیسه کرده و با گردن کج، روضهٴ «من علیلم… من ذلیلم» و «دستان خالی» را میخواند.
خامنهای بار دیگر تکرار کرد: «ما فعلاً امکانی برای قضاوت درباره دولت جدیدی که قرار است سرکار بیاید نداریم»
بخش دیگری از سخنان خامنهای در جمع سرکردگان بسیج به آه و ناله از مظالم آمریکا و «تخلفات متعدد» آن در برجام اختصاص داشت. او با اشاره به تمدید قانون تحریمهای دهساله در کنگرهٴ آمریکا، تنها به این تهدید خندهدار اکتفا نمود که: «اگر این تمدید، اجرایی و عملیاتی شود، قطعاً نقض برجام است و بدانند جمهوری اسلامی ایران حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد». ولیفقیه بیچاره گویا از فرط فشارهای روحی، حواسش نبود که این تحریمها دو دهه است که تصویب شده و اجرا میشود و این بار هم به مدت 10سال دیگر تمدید شده است.
خامنهای سپس کوشید عجز و ترس و درماندگی غیرقابل انکار رژیمش را تنها به بخشی از حاکمیت و باند رفسنجانی روحانی نسبت دهد؛ او که تاکنون از این باند با عباراتی نظیر «پشیمان شده و از نفس افتاده و دنیاطلب…» و امثالهم اسم برده است، این بار هم آنها را بهعنوان کسانی را که «به تقلید از روحیههای ضعیف بنیاسراییل میگویند که (دشمنان) حالا به ما میرسند، پدرمان را درمیآورند» تخطئه کرد و دجالگرانه خود و رژیمش را به حضرت موسی تشبیه نمود که «با دست خالی علیه قدرت عظیم فرعونی» ایستاد و ادعا کرد که او هم نمیترسد. مضمون «ما نمیترسیم» و ما ناامید نیستیم، در واقع ترجیعبند سخنرانی خامنهای برای سرپوش گذاشتن بر یأس و روحیهباختگی خودش و رژیمش بود.
خامنهای در این باب گفت: «در پاسخ افراد ضعیفالنفس که دچار ترس از دشمن و روحیهی «نمیتوانیم» شدهاند، میگوییم با اتکا به قدرت الهی و باور قدرت حضور مردم، میتوان بر همهٴ مشکلات فائق آمد و از هیچ قدرتی هم نهراسید».
خامنهای که دستش در رجزخوانیها و قدرتنماییهای معمول بسته بود، برای روحیه دادن به نیروهایش بارها از «همراهی الهی»، «دست قدرت الهی» و «دست خداوند» که گویا پشت این رژیم پلید بوده دم زد، اما خاطرنشان کرد که «لازمه حفظ همراهی خداوند، تقوا و عمل صالح است» ؛ منظور از تقوا و عمل صالح هم لابد آن نوعی است که بیت او و قاریان و مداحان و گماشتگان او در سراسر کشور، تجسم آن هستند!
ولیفقیه ارتجاع نه تنها در برابر آمریکا، جز آه و ناله، جرأت به زبان راندن حتی یک کلمه درشت را نداشت، بلکه حتی توان نزدیک شدن به سگدعوای کنونی رژیم را هم در خود نیافت که ولو با یک تشر، تلاش کند سران سه قوه نظام را که با تیغهای آخته رو در روی یکدیگر قرار گرفته و همدیگر را میدرند، سر جای خودشان بنشاند. او تنها از سر ضعف، زبان گوشه و کنایه را علیه روحانی و دولتش بهکار گرفت تا آنها را مسئول اوضاع داغان اقتصادی رژیم جلوه دهد و خود را در ببرد؛ وی با تخطئه «گزارش مسئولان دولت از اقدامات انجام شده برای تحقق اقتصاد مقاومتی» افزود: «اما مهم آن است که نتیجه این اقدامات، در صحنه عمل دیده شود».
خامنهای در جای دیگری نیز ضمن اشاره به بینتیجه بودن برجام، «مسئولان کشور و دستاندرکاران برجام» را دم تیغ داد و شکوه و شکایت کرد که «آمریکا اکنون برجام را وسیلهیی برای فشار مجدد بر ایران قرار داده است».
به این ترتیب اگر منظور خامنهای از این سخنرانی، ارائهٴ تصویری از بنبست و استیصال مطلق رژیم در گرداب بحرانها بود، او در این هدف موفق بود؛ تصویری که در این مصرع خلاصه میشود: «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل…»
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شبکهٴ خبر تلویزیون رژیم ـ 3آبان95.