رژیم آخوندی از روز یکشنبه2خرداد95، دست به رزمایش موشکی جدیدی زده و سپاه جهل و جنایت هم در مورد فتح خرمشهر بیانیه داده و روی آن سر و صدای زیادی راه انداخته است.
سوال این است که آیا این رزمایش موشکی رژیم و سایر حرفهایی که زدهاند، یک روند عادی است یا اینکه در پشت صحنه، هدف دیگری را دنبال میکنند؟
واقعیت این است که برپایی رزمایش موشکی، آن هم در شرایطی که رژیم بهشدت زیر ضرب جهانی و هر روز صحبت از محدودیتها یا تحریمها جدید است، یک روند عادی نیست. چون سردمداران رژیم و خود خامنهای خوب میدانند که پیامدهای این اقدامشان، فشار، تحریم و انزوای هرچه بیشتر جهانی است، اما ظاهراً مجبورند به این کارها که بیشتر هم نمایشی است دست بزنند و بهایش را هم بپردازند، چون در مخمصمهیی گیر هستند که خودشان اسم آن را باتلاق برجام گذاشتهاند.
البته تا جایی که به بیانیه سپاه پاسداران تحت عنوان سالگرد فتح خرمشهر برمیگردد، درست برعکس از «مخمصة دشمنان نظام» در منطقه حرف زدهاند که رژیم آنها را در این وضعیت قرار داده است!
از آنجایی که یکی از تاکتیکهای این رژیم، فرار به جلو و نعل وارونهست. خیلی وقتها حرفهایی میزنند که باید پرده را از روی آنها برداشت تا واقعیت موجود در ورای آن را دریافت. در بیانیه سپاه پاسداران رژیم هم در ظاهر اینطور وانمود کرده که این رژیم است که در منطقه قدرت دارد، اما آیا واقعیت همین است؟
روزنامه حکومتی جوان امروز 3خرداد نوشته است: «اکنون سرپنجههای مقاومت در دیگر نقاط کشورهای اسلامی به عنصری تغییر کننده در معادلات تبدیل شدهاند، که از آن جمله میتوان به حزبالله در لبنان، انصارالله در یمن، حشدالشعبی در عراق و دفاع وطنی در سوریه اشاره کرد» .
همین جا بهروشنی دم خروس بیرون زده و رژیم اهرمهای قدرت خود را در منطقه را معرفی میکند.
اما نگاهی به وضعیت همین اهرمهای قدرت در منطقه واقعیت پشت صحنه را روشن میکند:
وضعیت حزبالشیطان درحدی خراب است که پریروز، سرکرده این جریان، حسن نصرالله به تلفات بالای نیروهایش اعتراف کرد. چند روز پیش هم، بالاترین مقام نظامی آنها در سوریه کشته شد که رسانهها از آن بهعنوان یک ضربه بزرگ یاد کردند. انصارالله یمن که همان حوثیها هستند هم، الآن لای منگنه گیر کردند. یا باید قطعنامههای شورای امنیت برای خلعسلاح و خروج کامل از صنعا را بپذیرند، یا به گفته سخنگوی ائتلاف عربی با تسخیر نظامی صنعا روبهرو شده و پایان خودشان را شاهد باشند. مزدوران در عراق هم، جدای از تلفات بالایی که روزانه میدهند، هر روز بیشتر به حاشیه کشانده میشوند. نیروهای رژیم و بشار اسد در سوریه هم، نه تنها مدتی پیش در نبرد با ارتش آزادی، شهر استراتژیک «خان طومان» را از دست دادند، بلکه تمام حملات آنها برای گرفتن حلب با شکست روبهرو شده است.
پس واقعیت صحنه این است که این رژیم است که در منطقه بهشدت در مخمصه قرار دارد.
حالا سؤال این است که اگر اینطور است پس هدف واقعی از این رزمایش موشکی چیست؟
در پاسخ میتوان گفت که هدف سرپوش گذاشتن بر همین ضعف و بنبست است. امروز خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) نوشته: «(بر طبق) سناریوی (دشمن) ایران باید حساسیتهای انقلابی خود را از دست بدهد. (یعنی دست از صدور تروریسم بردارد) توان دفاعی خود را از دست بدهد. فضای سیاسی کشور تغییر کند. (یعنی دست برداشتن از سرکوب مطلق) وضعیت دوقطبی در جامعه و حاکمیت شکل بگیرد» . (یعنی فروریختن هیمنه ولیفقیه)
آری، رژیم و شخص خامنهای میبینند که با وضعیت خرابی که نیروهای آنها در منطقه دارند، برجام منطقهیی در تقدیر است. سکوت معنیدار خامنهای در مورد سوریه، همین بنبست را نشان میدهد. خامنهای و سردمداران دیگر رژیم هم بارها گفتهاند که اگر از سوریه عقب بکشیم، باید در همدان و کرمانشاه و تهران خط ببندیم.
حالا اینکه رزمایش موشکی رژیم بتواند این وضعیت را تغییر بدهد جای سؤال است.
واقعیت این است که رژیم راه دیگری ندارد. از آنجایی که رژیم از پروژه اتمیش عقب نشست، با توجه به دست اندازیهای تروریستیاش در بد مخمصهای گیر کرده است و عملاً چیزی دیگری برایش نمانده است که به آن بیاویزد. در این وضعیت، با هر تابوتی که از جنازه پاسداران جنایتکارش از سوریه میرسد، دچار تزلزل و ریزش بیشتری میشود. بنابراین رژیم میخواهد با این رزمایش، اولاً ضعف شدیدش را بپوشاند و بعد هم تا حدی جلوی ریزش جدی نیروهاش را بگیرد. چرا که بهنوشته سایت حکومتی بسیج در روز 3خرداد: «دشمن نه تنها به فکر اشغال خاک ما، بلکه بهدنبال تسخیر سرزمین فکری ماست» .
سوال این است که آیا این رزمایش موشکی رژیم و سایر حرفهایی که زدهاند، یک روند عادی است یا اینکه در پشت صحنه، هدف دیگری را دنبال میکنند؟
واقعیت این است که برپایی رزمایش موشکی، آن هم در شرایطی که رژیم بهشدت زیر ضرب جهانی و هر روز صحبت از محدودیتها یا تحریمها جدید است، یک روند عادی نیست. چون سردمداران رژیم و خود خامنهای خوب میدانند که پیامدهای این اقدامشان، فشار، تحریم و انزوای هرچه بیشتر جهانی است، اما ظاهراً مجبورند به این کارها که بیشتر هم نمایشی است دست بزنند و بهایش را هم بپردازند، چون در مخمصمهیی گیر هستند که خودشان اسم آن را باتلاق برجام گذاشتهاند.
البته تا جایی که به بیانیه سپاه پاسداران تحت عنوان سالگرد فتح خرمشهر برمیگردد، درست برعکس از «مخمصة دشمنان نظام» در منطقه حرف زدهاند که رژیم آنها را در این وضعیت قرار داده است!
از آنجایی که یکی از تاکتیکهای این رژیم، فرار به جلو و نعل وارونهست. خیلی وقتها حرفهایی میزنند که باید پرده را از روی آنها برداشت تا واقعیت موجود در ورای آن را دریافت. در بیانیه سپاه پاسداران رژیم هم در ظاهر اینطور وانمود کرده که این رژیم است که در منطقه قدرت دارد، اما آیا واقعیت همین است؟
روزنامه حکومتی جوان امروز 3خرداد نوشته است: «اکنون سرپنجههای مقاومت در دیگر نقاط کشورهای اسلامی به عنصری تغییر کننده در معادلات تبدیل شدهاند، که از آن جمله میتوان به حزبالله در لبنان، انصارالله در یمن، حشدالشعبی در عراق و دفاع وطنی در سوریه اشاره کرد» .
همین جا بهروشنی دم خروس بیرون زده و رژیم اهرمهای قدرت خود را در منطقه را معرفی میکند.
اما نگاهی به وضعیت همین اهرمهای قدرت در منطقه واقعیت پشت صحنه را روشن میکند:
وضعیت حزبالشیطان درحدی خراب است که پریروز، سرکرده این جریان، حسن نصرالله به تلفات بالای نیروهایش اعتراف کرد. چند روز پیش هم، بالاترین مقام نظامی آنها در سوریه کشته شد که رسانهها از آن بهعنوان یک ضربه بزرگ یاد کردند. انصارالله یمن که همان حوثیها هستند هم، الآن لای منگنه گیر کردند. یا باید قطعنامههای شورای امنیت برای خلعسلاح و خروج کامل از صنعا را بپذیرند، یا به گفته سخنگوی ائتلاف عربی با تسخیر نظامی صنعا روبهرو شده و پایان خودشان را شاهد باشند. مزدوران در عراق هم، جدای از تلفات بالایی که روزانه میدهند، هر روز بیشتر به حاشیه کشانده میشوند. نیروهای رژیم و بشار اسد در سوریه هم، نه تنها مدتی پیش در نبرد با ارتش آزادی، شهر استراتژیک «خان طومان» را از دست دادند، بلکه تمام حملات آنها برای گرفتن حلب با شکست روبهرو شده است.
پس واقعیت صحنه این است که این رژیم است که در منطقه بهشدت در مخمصه قرار دارد.
حالا سؤال این است که اگر اینطور است پس هدف واقعی از این رزمایش موشکی چیست؟
در پاسخ میتوان گفت که هدف سرپوش گذاشتن بر همین ضعف و بنبست است. امروز خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) نوشته: «(بر طبق) سناریوی (دشمن) ایران باید حساسیتهای انقلابی خود را از دست بدهد. (یعنی دست از صدور تروریسم بردارد) توان دفاعی خود را از دست بدهد. فضای سیاسی کشور تغییر کند. (یعنی دست برداشتن از سرکوب مطلق) وضعیت دوقطبی در جامعه و حاکمیت شکل بگیرد» . (یعنی فروریختن هیمنه ولیفقیه)
آری، رژیم و شخص خامنهای میبینند که با وضعیت خرابی که نیروهای آنها در منطقه دارند، برجام منطقهیی در تقدیر است. سکوت معنیدار خامنهای در مورد سوریه، همین بنبست را نشان میدهد. خامنهای و سردمداران دیگر رژیم هم بارها گفتهاند که اگر از سوریه عقب بکشیم، باید در همدان و کرمانشاه و تهران خط ببندیم.
حالا اینکه رزمایش موشکی رژیم بتواند این وضعیت را تغییر بدهد جای سؤال است.
واقعیت این است که رژیم راه دیگری ندارد. از آنجایی که رژیم از پروژه اتمیش عقب نشست، با توجه به دست اندازیهای تروریستیاش در بد مخمصهای گیر کرده است و عملاً چیزی دیگری برایش نمانده است که به آن بیاویزد. در این وضعیت، با هر تابوتی که از جنازه پاسداران جنایتکارش از سوریه میرسد، دچار تزلزل و ریزش بیشتری میشود. بنابراین رژیم میخواهد با این رزمایش، اولاً ضعف شدیدش را بپوشاند و بعد هم تا حدی جلوی ریزش جدی نیروهاش را بگیرد. چرا که بهنوشته سایت حکومتی بسیج در روز 3خرداد: «دشمن نه تنها به فکر اشغال خاک ما، بلکه بهدنبال تسخیر سرزمین فکری ماست» .