در آستانهی شبهای قدر، بد نیست تأملی بکنیم و نگاهی بیندازیم به مبارزهای که بیش از سه دهه است در میهن ما جریان دارد. مبارزهای که برای رقم زدن قدر آزادی ایران در این سی سال در برابر حاکمیت استبداد ولایتفقیه انجام شده. از بیش از سه دهه پیش، فرزندان مجاهد ایران یک تعهد بزرگ پذیرفتند. «آزادی ایران و مردم ایران».
آنها در مسیر انجام این تعهد چه کارهایی کردند؟ و چه راهی را پیمودند و از چه توفانهایی گذر کردند؟ در فشردهترین بیان، و با گذشتن از بسیاری موارد، میتوان این کارها را در بیست جمله خلاصه کرد. لطفاً بخوانید:
1ـ شریک نشدن با خمینی و ارتجاع حاکم در قدرت.
2ـ روشنگری در مورد اقدامات سرکوبگرانه و ارتجاعی ولایتفقیه در دو سال و نیم مبارزهی افشاگرانه بعد از انقلاب.
3ـ ایستادگی در برابر آزادیکشی. دفاع از آزادی اندیشه و اعتقاد، و مبارزه با حاکم کردن اختناق، با پذیرش شدیدترین شکنجهها و تیربارانهای تاریخ.
4ـ تأسیس شورای ملی مقاومت ایران.
5ـ مبارزه علیه جنگ ضدمیهنی رژیم خمینی با عراق و تبلیغ گسترده برای صلح. و ایجاد سد سدید در برابر صدور ارتجاع که رژیم از آن بهعنوان سرپوش اختناق استفاده میکرد.
6ـ تأسیس یک ارتش آزادیبخش ملی برای اولین بار در تاریخ ایران. و نبردهای بزرگ و متوقف کردن جنگ با عملیات چلچراغ.
7ـ توسل به یک انقلاب آرمانی درونی و گذشت از خانه و خانمان.
8ـ تأسیس یک شورای رهبری از زنان.
9ـ استقامت در زندانها در برابر احکام مرگ در قتلعام 67 با پذیرش شهادت سی هزار نفره.
10ـ گزینش یک زن برای ریاستجمهوری دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران.
11ـ پایداری در دو جنگ بزرگ منطقه در 1370 و 1382.
12ـ پایداری در برابر شبیخون و توطئهی 17ژوئن 2003، با جانهای شعلهور
13ـ پایداری شگفت 7ساله در عراق بهرغم نداشتن سلاح.
14ـ افشای برنامهی ضدایرانی و مخفی ساخت بمب اتمی رژیم ولایتفقیه و به تله انداختن آن.
15ـ تحمل حملات مسلحانه و رنجهای 6سال محاصرهی اشرف از سال 87 در عراق تحمل دو سال محاصره و موشکباران در لیبرتی.
16ـ دو کارزار بزرگ و پیروز حقوقی در سطح جهانی برای محو دو اتهام ننگین تروریستی از دو فهرست اروپا و آمریکا.
17ـ پایداری در زندانها و وفای به عهد در برابر چوبههای دار (و تقدیم قهرمانانی از حجت زمانی تا علی صارمی و غلامرضا خسروی)
18ـ تحصنهای متعدد و چندین مورد اعتصابغذای طولانی در سطح جهانی، از جمله سه اعتصابغذای بزرگ در توطئهی تبعید به گابن، اسارت 36 گروگان اشرفی، و اعتصابغذای 108روزهی جهانی.
19ـ ایجاد یک جبههی بزرگ جهانی علیه رژیم ولایتفقیه و برپایی گردهماییهای شگفت و تظاهراتهای مکرر.
20ـ پایداری 100نفره در اشرف و ایستادگی در قتلعام اشرف.
اکنون باید پرسید آیا این 20 اقدام شگفت، (و آن انبوه اقدامات گفته نشده) که هر کدام شرحی برابر چندین کتاب دارد، با چه عزم و ایمانی و با چه اراده و اعتقادی عملی شده است. آیا نگاهداری پرچم مقاومت آزادیخواهانهی مردم ایران در بحرانها و توطئهها و بندوبستهای مرگبار و مکرر، بدون داشتن ایمان به یک آرمان و مکتب قوی و اتکا به یک ایدئولوژی جوشان و پویا و درک عمیق از توحید ناب و انقلابی، و بدون پایبندی صادقانه و فدای بیکرانه برای پیشبردن هرگام آن، میسر بوده است؟ آیا در تاریخ قدیم و جدید ملتها نمونههای دیگری از اینگونه پرداخت بها و بقا در توفان توطئه میتوان یافت؟ پاسخ در این است که رمز این ماندگاری و پایداری و جانفشانی که در ادامهی مسیر خود رقم زدن قدر و فطر آزادی و رهایی را محقق خواهد کرد، توسل به آرمان اسلام انقلابی و تقوای رهاییبخش است؛ و همچنین قلهی بلند این فدا و صداقت، آمادگی برای فدای همه چیز با عبور از انقلاب درونی مجاهدین بوده است. و این تاریخچهٴ سی و چند ساله، جای تأملهای شایسته و درخور دارد برای آنان که بخواهند در آن اندیشه کنند.
آنها در مسیر انجام این تعهد چه کارهایی کردند؟ و چه راهی را پیمودند و از چه توفانهایی گذر کردند؟ در فشردهترین بیان، و با گذشتن از بسیاری موارد، میتوان این کارها را در بیست جمله خلاصه کرد. لطفاً بخوانید:
1ـ شریک نشدن با خمینی و ارتجاع حاکم در قدرت.
2ـ روشنگری در مورد اقدامات سرکوبگرانه و ارتجاعی ولایتفقیه در دو سال و نیم مبارزهی افشاگرانه بعد از انقلاب.
3ـ ایستادگی در برابر آزادیکشی. دفاع از آزادی اندیشه و اعتقاد، و مبارزه با حاکم کردن اختناق، با پذیرش شدیدترین شکنجهها و تیربارانهای تاریخ.
4ـ تأسیس شورای ملی مقاومت ایران.
5ـ مبارزه علیه جنگ ضدمیهنی رژیم خمینی با عراق و تبلیغ گسترده برای صلح. و ایجاد سد سدید در برابر صدور ارتجاع که رژیم از آن بهعنوان سرپوش اختناق استفاده میکرد.
6ـ تأسیس یک ارتش آزادیبخش ملی برای اولین بار در تاریخ ایران. و نبردهای بزرگ و متوقف کردن جنگ با عملیات چلچراغ.
7ـ توسل به یک انقلاب آرمانی درونی و گذشت از خانه و خانمان.
8ـ تأسیس یک شورای رهبری از زنان.
9ـ استقامت در زندانها در برابر احکام مرگ در قتلعام 67 با پذیرش شهادت سی هزار نفره.
10ـ گزینش یک زن برای ریاستجمهوری دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران.
11ـ پایداری در دو جنگ بزرگ منطقه در 1370 و 1382.
12ـ پایداری در برابر شبیخون و توطئهی 17ژوئن 2003، با جانهای شعلهور
13ـ پایداری شگفت 7ساله در عراق بهرغم نداشتن سلاح.
14ـ افشای برنامهی ضدایرانی و مخفی ساخت بمب اتمی رژیم ولایتفقیه و به تله انداختن آن.
15ـ تحمل حملات مسلحانه و رنجهای 6سال محاصرهی اشرف از سال 87 در عراق تحمل دو سال محاصره و موشکباران در لیبرتی.
16ـ دو کارزار بزرگ و پیروز حقوقی در سطح جهانی برای محو دو اتهام ننگین تروریستی از دو فهرست اروپا و آمریکا.
17ـ پایداری در زندانها و وفای به عهد در برابر چوبههای دار (و تقدیم قهرمانانی از حجت زمانی تا علی صارمی و غلامرضا خسروی)
18ـ تحصنهای متعدد و چندین مورد اعتصابغذای طولانی در سطح جهانی، از جمله سه اعتصابغذای بزرگ در توطئهی تبعید به گابن، اسارت 36 گروگان اشرفی، و اعتصابغذای 108روزهی جهانی.
19ـ ایجاد یک جبههی بزرگ جهانی علیه رژیم ولایتفقیه و برپایی گردهماییهای شگفت و تظاهراتهای مکرر.
20ـ پایداری 100نفره در اشرف و ایستادگی در قتلعام اشرف.
اکنون باید پرسید آیا این 20 اقدام شگفت، (و آن انبوه اقدامات گفته نشده) که هر کدام شرحی برابر چندین کتاب دارد، با چه عزم و ایمانی و با چه اراده و اعتقادی عملی شده است. آیا نگاهداری پرچم مقاومت آزادیخواهانهی مردم ایران در بحرانها و توطئهها و بندوبستهای مرگبار و مکرر، بدون داشتن ایمان به یک آرمان و مکتب قوی و اتکا به یک ایدئولوژی جوشان و پویا و درک عمیق از توحید ناب و انقلابی، و بدون پایبندی صادقانه و فدای بیکرانه برای پیشبردن هرگام آن، میسر بوده است؟ آیا در تاریخ قدیم و جدید ملتها نمونههای دیگری از اینگونه پرداخت بها و بقا در توفان توطئه میتوان یافت؟ پاسخ در این است که رمز این ماندگاری و پایداری و جانفشانی که در ادامهی مسیر خود رقم زدن قدر و فطر آزادی و رهایی را محقق خواهد کرد، توسل به آرمان اسلام انقلابی و تقوای رهاییبخش است؛ و همچنین قلهی بلند این فدا و صداقت، آمادگی برای فدای همه چیز با عبور از انقلاب درونی مجاهدین بوده است. و این تاریخچهٴ سی و چند ساله، جای تأملهای شایسته و درخور دارد برای آنان که بخواهند در آن اندیشه کنند.