جوامع ایرانیان مقیم آمریکا در کالیفرنیا طی گردهمایی بر مسئولیت و تعهدات آمریکا و مللمتحد برای حفاظت از مجاهدان اشرفی تأکید کردند و با اتخاذ یک سیاست قاطع در قبال دیکتاتوری آخوندی فراخوان دادند.
در این گردهمایی نیوت گینگریج کاندیدای ریاستجمهوری و رئیس پیشین کنگرهٴ آمریکا، تام ریج وزیر امنیت آمریکا 2003 ـ 2005 فرماندار اد رندل رئیس پیشین حزب دموکرات؛ پاتریک کندی، سرهنگ لئو مک گلاسکی از فرماندهان حفاظت اشرف و کشیش لیندا پرست طی سخنرانهایی با مجاهدان اشرفی در زندان لیبرتی اعلام همبستگی کردند.
جوامع ایرانی شرکت کننده در این گردهمایی عبارت بودند از: جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران، زنان برای توسعه حق پناهندگی شمال کالیفرنیا، جامعه ایرانیان شمال کالیفرنیا، انجمن جوانان جنوب کالیفرنیا، انجمن متخصصان شمال کالیفرنیا، انجمن جوانان شمال کالیفرنیا انجمن زنان جنوب کالیفرنیا و خانوادههای مجاهدان اشرفی در کالیفرنیا
متن سخنرانیهای تعدادی از سخنرانان را در این گردهمایی ملاحظه میکنید:
در این گردهمایی نیوت گینگریج کاندیدای ریاستجمهوری و رئیس پیشین کنگرهٴ آمریکا، تام ریج وزیر امنیت آمریکا 2003 ـ 2005 فرماندار اد رندل رئیس پیشین حزب دموکرات؛ پاتریک کندی، سرهنگ لئو مک گلاسکی از فرماندهان حفاظت اشرف و کشیش لیندا پرست طی سخنرانهایی با مجاهدان اشرفی در زندان لیبرتی اعلام همبستگی کردند.
جوامع ایرانی شرکت کننده در این گردهمایی عبارت بودند از: جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران، زنان برای توسعه حق پناهندگی شمال کالیفرنیا، جامعه ایرانیان شمال کالیفرنیا، انجمن جوانان جنوب کالیفرنیا، انجمن متخصصان شمال کالیفرنیا، انجمن جوانان شمال کالیفرنیا انجمن زنان جنوب کالیفرنیا و خانوادههای مجاهدان اشرفی در کالیفرنیا
متن سخنرانیهای تعدادی از سخنرانان را در این گردهمایی ملاحظه میکنید:
شکوفه شریف
خانمها و آقایان،
هم میهنان عزیز،
سخنرانان محترم،
اسم من شکوفه است... من و همسرم، به همراه دو پسرم که امروز در اینجا حضور دارند، بازرگانان ساکن اورنج کانتی هستیم و بسیار به هویت و میراث ایرانی خود افتخار میکنیم.
من به نیابت از جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران که عضوی از سازمان جوامع ایرانیان مقیم آمریکا است، به همه شما که در این سمپوزیوم حضور دارید خوشآمد میگویم.
در ابتدا، اجازه بدهید گرمترین درودهای خود را نثار قهرمانان مردم ایران، اشرفیانی که هماکنون در زندانی با نام بیمسمای لیبرتی هستند، کنیم. ما خطاب به این قهرمانان میگوییم: شما منبع امید و الهامبخش همه ما هستید. شما مشعلهای فروزان ملت ما در راه جستجو برای دموکراسی و دنیایی بهتر هستید. شما ثابت کردهاید که هیچ چیز، آری هیچ چیز، در دنیا وجود ندارد که بتواند ما را از دستیابی به آزادی و دموکراسی برای مردم ایران که به نفع همهٴ دنیا است، بازدارد. شما بیاعتنا به محدودیتهای فزایندهیی که با آنها روبهرو میشوید، یا حملههای وحشیانه، یا رفتارهای ضدانسانی که در معرض آنها قرار میگیرید، یا خیانتهایی که به شما میشود، و بیاعتنا به ناچیز بودن منابع تان، در هر حال آنچه را که خانم مریم رجوی همواره به ما آموخته است را ثابت کرده اید: «میتوان و باید». شما الهامبخش جوانان و زنان ایرانی هستید. مردم منطقه به شما عشق میورزند، و ملتهای اروپا و آمریکا شما را ستایش میکنند. شما موضوع جدید دعاها و نیایشها در کلیساها و کنیسهها و مساجد هستید. و بله، به همین دلیل است که ملایان حاکم بر ایران تا این اندازه از شما هراس دارند، و مردم ایران شما را بهعنوان امید خود میبینند. آنها شما را بهمثابه موتور تغییر میبینند. و به همین دلیل است که همه ما به شما عشق میورزیم.
زمانبندی این برنامه بسیار مناسب است، زیرا با تظاهرات گسترده ضدرژیم در شهرهای مختلف ایران از جمله اهواز و دزفول و اندیمشک و مسجد سلیمان و الیگودرز و ایذه، مخصوصاً توسط هموطنان بختیاری، همزمان شده است و پس از افزایش اعدامها در ملأعام و سرکوب بیش از پیش صدای مخالفان در داخل ایران رخ میدهد. جلسه ما همچنین بعد از آخرین دور مذاکرات اتمی برگزار میشود که این بار در شهر وین بین، (میان) گروه پنج بهعلاوه یک و فرستادگان رژیم جنایتکار حاکم بر ایران جریان داشت.
ما امروز سخنرانی چهرههای شاخص ایرانیان مقیم آمریکا را خواهیم شنید که سازمانها و انجمنهای مختلف در سراسر کالیفرنیا را نمایندگی میکنند.
ما همچنین صحبتهای شماری از سخنرانان ذیصلاح در رابطه با این مسائل و همچنین ضرورت تأمین حفاظت و امنیت و سلامت هزاران تن از خویشاوندان و دوستان خود در کمپ لیبرتی را خواهیم شنید. برخی از سخنرانان امروز عبارتند از: رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا و کاندیدای ریاست جمهوری، نوت گینگریچ، وزیر پیشین امنیت داخلی، فرماندار تام ریج، فرماندار سابق ایالت پنسلوانیا و رئیس کمیته سراسری حزب دموکرات، اد رندل، نمایندهٴ پیشین کنگره، پاتریک کندی، و آخرین فرماندهٴ نیروی ضربت مشترک آژانسهای دولتی، سرهنگ لئو مک گلاسکی. ما همچنین سخنان تعدادی از نمایندگان جوامع مذهبی در کالیفرنیا را خواهیم شنید.
قبل از شروع برنامه، از همه شما تقاضا میکنم که برای ادای احترام به 52 قهرمان قیام کنید، آنها در روز اول سپتامبر 2013 در کمپ اشرف به دست نیروهای عراقی بهشهادت رسیدند و پیکرهای آنان مخفیانه توسط دولت عراق در نقاط نامعلوم دفن شدند تا شواهد این جنایت از بین برده شود. اجازه بدهید که همگی یک دقیقه به نشانه تجلیل از آنها کف بزنیم.
اجازه بدهید از نمایندگان جوامعی که نام آنها را قرائت خواهم کرد دعوت کنم تا به روی سن تشریف بیاورند:
جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران
انجمن حمایت از زنان پناهنده - شمال کالیفرنیا
جامعه ایرانیان مقیم شمال کالیفرنیا
جامعه جوانان جنوب کالیفرنیا
جامعه متخصصان ایرانی مقیم آمریکا در شمال کالیفرنیا
انجمن جوانان ایرانی برای دموکراسی - شمال کالیفرنیا
کمیته زنان در جنوب کالیفرنیا برای ایران
نمایندگان خانوادههای اشرفیان
پاتریک کندی
اجازه دهید در ابتدا بگویم که من خیلی خوشحالم امروز اولین نفر بودم که سخنرانی میکنم،
این ماه سی وپنجمین سالگرد انقلابی است که به مردم ایران قول آزادی و دموکراسی داد. همانطور که در تصاویر دیدید، ملاها انقلاب شما را ربودند. اما بالاخره بعد از 35سال، امروز ما فرصت بسیار بزرگی داریم، اگر به تلاشمان برای رسیدن به تعهد به دست آوردن آزادی و دموکراسی در ایران بیافزاییم. ما بهترین شانس را داریم که بعد از 35سال بالاخره آن تعهدات و قولها را عملی کنیم.
رژیم ایران منزوی است، به حاشیه رانده شده و از داخل در حال فروپاشی است. تنها دوست او در دنیای خارج فقط کره شمالی است. همانطور که سخنران قبلی گفت این رژیمی است در حال پیوستن به زباله دان تاریخ.
امروز ما اینجا رهبران بزرگی ازهر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را در این سمپوزیوم به همراه خود داریم که رهبری گروههای مختلف سیاسی در کشورمان را نمایندگی میکنند و همگی یک حرف دارند و این است که ایالات متحده آمریکا باید سیاست خود را در مقابل رژیم ایران تغییر دهد و باید آن را همین الآن عملی کند.
3 دلیل اصلی برای این تغییر وجود دارد: امنیت ملی خودمان بهعنوان یک کشور، قوانین بینالمللی و البته مسئولیت و تعهد اخلاقی ما به حقوقبشر برای مردم ایران که حقوق انسانیشان در حال پایمال شدن است.
یک، امنیت ملی: همانطور که گفته میشود، رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم هم در کشور خود و هم در سراسر جهان است. رژیم ایران رتبه اول جهانی در اعدام شهروندان خود را داراست، و البته همین جا تمام نمیشود. رژیم ایران تمامی 78 میلیون مردم خود را زندانی کرده و در زیر فشار و شکنجه گذاشته است. ولی این تمامی آن نیست. رژیم ایران بانک مرکزی و سردمدار تسلیحات رسانی و کمک به بزرگترین سازمانهای تروریستی در جهان است. گروههای تروریستی که پول و اسلحه میخواهند به تهران میروند.
اگر تا اینجای کار کافی نیست، باید اضافه کنم که رژیم تهران خشنترین حکومتهای خاورمیانه را حمایت میکند. اسد در سوریه و مالکی در عراق. دوستان من، این یک نمونه از حمایت آنان از جنایتکاران جنگی بینالمللی است.
حال با وجود تمام اینها، رژیم ایران در مذاکرات جدی گرفته شده است، که گوئیا میتوان به آنها اعتماد کرد! بعد از این همه، آیا آنها میتوانند پشت میز مذاکره بنشینند و با صداقت در مورد بمب اتم مذاکره کنند؟ چه کسی است که نداند، داریم خودمان را گول میزنیم؟
حالا به آخرین دلیل خود پس از خطر امنیت ملی و قوانین بینالمللی میرسم که چرا ما باید سیاست خود را تغییر دهیم. این بر پایه اخلاقیات و وظائف انسانی است. تغییر این سیاست مبتنی بر سه دلیل یاد شده با موضوع سازمان مجاهدین خلق ایران و خانم رجوی و از خود گذشتگی شجاعانه ساکنان لیبرتی و اشرفیها، در هم گره خورده است.
اگر سازمان مجاهدین خلق ایران نبود، دنیا هرگز از برنامه مخفی اتمی رژیم ایران با خبر نمیشد. این سازمان مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران بود که دنیا را در مورد توسعهٴ سلاح اتمی ملاها بیدار کرد. بدون مریم رجوی و اشرف، جهان و مردم ایران نمیدانستند که برای رژیم ملاها آلترناتیوی هست. نمیدانستند که جایگزینی برای این رژیم وحشی، بیرحم، و دیکتاتور هست.
اگر شما نمیدانید که آینده ایران چگونه خواهد بود فقط نگاهی به عکسهای زیبای اشرف بیاندازید. برای اینکه تصوری از آینده ایران بهعنوان کشوری آزاد و دموکرات با آزادی برای شهروندانش داشته باشید. به عکسهای اشرف نگاهی بیاندازید. بهصورتهای اشرفیان و ساختمانهایی که در بیابان بنا کرده و ساختند، نگاهی به شهر زیبای اشرف بیاندازید.
در آخر، بدون آن شهدا، که در میان آن دیوارها خفتهاند، کسانی که جان خود را برای سالیان فدای آزادی ایران کردند و هماکنون در آنجا آرمیدهاند، بدون آنان هرگز جهان با خبر نمیشد که بر کمپ لیبرتی چه میرود. هنوز هم حفاظت و امنیت 3000 پناهنده باقی مانده در کمپ از آنها دریغ میشود. سنگرهایشان از آنها دریغ میشود. تیوالهایشان که برای حفاظت آنان در مقابل حملات آتی است، از آنها دریغ میشود.
جهان با خبر نمیشد که آمریکا زیر قول خود برای دفاع از پناهندگان ایرانی در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی زده است. و جامعه جهانی با عدم حمایت و حفاظت از ساکنان کمپ اشرف و لیبرتی که به آنها قول حفاظت و امنیت داده بود، کنوانسیون چهارم ژنو را نقض کرده و به زیر پا گذاشته است. زمانی که رژیم ایران مترسک خود نوری مالکی را برای قتلعام ساکنان بهکار گرفت، جامعه جهانی و آمریکا آنان را تنها گذاشتند و اجازه دادند که مالکی در خدمت ملاهای ایران، مبارزان آزادی در کمپ اشرف را قتلعام کند.
امروز روز تولد پدر من است، و او کسی است که در طرف درست تاریخ ایستاد. در سال 1980 زمانی که «کنگره ملی آفریقا»، یک گروه تروریستی خوانده میشد و از نظر آمریکا «نلسون ماندلا» یک تروریست بود. سؤال این بود که ما کدام طرف را خواهیم گرفت. این پدرم «تد کندی» بود که گفت آمریکا باید در کنار مردم آفریقای جنوبی باشد، و او بر خلاف رئیسجمهور آمریکا در آن زمان بود و لایحه تحریم دولت آفریقای جنوبی را که پدرم ارائه داده بود، وتو کرد. ولی پدرم در کنار «کنگره ملی آفریقا» و نلسون ماندلا ایستاد.
و هماکنون در سالروز تولد او، من در کنار مبارز جدید آزادی، مریم رجوی، و در کنار سازمان مجاهدین خلق ایران، میایستم و میگویم که تاریخ بار دیگر تکرار خواهد شد. می گویم، زمانی که رژیم را در تله انداختهاید، رهایش نکنید. زمانی که فشار تحریمها از هر زمان دیگری بیشتر است، نباید از آن کاست. این زمانی است که باید شدت تحریمها را دو چندان کرد. ما باید به رئیسجمهور آمریکا بگوییم که به خواست ملاها تن ندهد، بلکه برعکس به نیروهای آزادی طلب و دموکراسی بپیوندد. و شدت تحریمها را افزایش دهد و از اپوزیسیون دموکراتیک ایران حمایت کند تا آزادی و دموکراسی را به کشور زیبای ایران بیاورند.
من ایرانی هستم،
من ایرانی هستم،
من ایرانی هستم.
تام ریج، وزیر امنیت آمریکا 2003 ـ 2005
فکر میکنم همهٴ شما با من موافق باشید که بعد از سخنرانی فوقالعاده نیرومند پاتریک کندی، پدر فقید او که از بالا شاهد است بسیار به او افتخار خواهد کرد. پسر مثل پدر است.
آبراهام لینکلن گفت: « انقلابها عقبگرد نمیکنند». بعضی اوقات مدتی طول میکشد که برخی انقلابات تحقق یابند و به هدف خود برسند. اما طی هشت نه سالی که من با این جنبش فوقالعاده آشنا شدهام که متشکل از زنان و مردانی مثل شماست، اگر نه از هزاران بلکه از صدها منبع الهام و انگیزه گرفتهام. من خیلی این جمله را دوست دارم که: «شما ارزش یک لحظه را نمیدانید تا وقتی که تبدیل بهخاطره میشود». این عبارت قوی است. و من به یاد میآورم در کنار برخی از مادران، همسران، برادران، و خواهران بودم که تصاویری از اعضای خانوادههای خود را به من نشان میدادند که توسط آخوندها قبل از پیدایش اشرف و لیبرتی و پس از آن کشته شده بودند. فکر میکنم همهٴ ما تحت تأثیر سخنان نیرومند جوانان هم در اینجا و هم در ایران قرار گرفتهایم.
یکی از نکات شگفت آوری که امروزه در واشینگتن وجود دارد حمایت چشمگیری ـ خانمها و آقایان من روی کلمه «چشمگیر» مکث میکنم ـ است که رهبران سیاسی آمریکا از هر دو حزب از اپوزیسیون ایران میکنند، شامل فرماندهان ارشد نظامی ـ شما از یکی از آنها امروز خواهید شنید اما تعداد بسیار دیگری نیز هستندـ استادان دانشگاه، و رهبران مذهبی. من میتوانم بهجرأت بگویم که هیچ جنبش سیاسی در واشینگتن وجود ندارد که بهاندازه آرمان آزادیخواهان در لیبرتی از حمایت چنین گروه قدرتمند و متعهدی برخوردار باشد. ما به کمک تکتک شما صدای خودمان را بلند میکنیم.
شاید برخی اوقات به نظر برسد که این انقلاب متوقف شده یا کمی آهستهتر به پیش میرود. اما اگر بهدقت به حرفهای زنان و مردان در ویدئویی که دیدیم گوش دهید، شما اشتیاق و تعهد آنها را در خواهید یافت و اینکه این مقاومت پایدار هیچ چیزی به جز یک ایران آزاد، مبتنی بر جدایی دین از دولت و غیراتمی را بهرسمیت نخواهد شناخت. شما درک خواهید کرد که آنها در اشرف ایستادگی کردند، آنها در لیبرتی هم ایستادگی میکنند و ما باید قدم به قدم در کنار آنها بمانیم. صدای شما و تبعیدیان در سراسر جهان اکنون به صدای آنها پیوسته است.
موضوع این جنبش برای برخی از ما بعد شخصی دارد. البته نه بهاندازه شما که خویشاوندانتان فداکاری کرده و به دست این رژیم سرکوبگر کشته شدهاند. اما برخی از ما بحثهای زیادی با وزارتخارجه آمریکا داشتیم. میتوان گفت که دولت آمریکا از ما خواهان کمک شده بود. دولت از فرماندهان ارشد نظامی، رهبران سیاسی و دانشگاهیان تقاضا کرده بود که خانم رجوی و رهبری اشرف را متقاعد سازند که از اشرف به لیبرتی نقل مکان کنند. تلفنهای زیادی شد و صورت جلسات جالبی وجود دارد که ممکن است روزی فاش شوند. صحبتها کتباً ثبت شد، زیرا تعهدها و وعدههایی داده شد. و بعد از ماهها مذاکرات و امید بستن و دعا، همهٴ ساکنان به غیر از صد تن به لیبرتی منتقل شدند. و خانمها و آقایان، باید گفت که تضمینهای بسیاری داده شد، مثلاً: «ما شرایط زندگی در لیبرتی را بهبود خواهیم بخشید». این شرایط رقت انگیز بود. آنها گفتند: «اما نگران نباشید. شرایط آنجا را سامان خواهیم داد. امنیت و سلامت ساکنان را تأمین خواهیم کرد. آمریکا در آنجا حضور قدرتمندی خواهد داشت و مرتب از آنجا بازدید خواهد کرد. روند بازاسکان را تسریع خواهیم کرد».
همهٴ اینها کلمات توخالی و وعدههای پوچ بودند. من بهعنوان یک سرباز سابق، میتوانم حدس بزنم که ساکنان اشرف وقتی تسلیحات دفاعی خود را به ارتش آمریکا تحویل دادند، آسوده خاطر شدند که به ازای آن وعدهٴ تأمین امنیت و حفاظت دریافت کردهاند. زیرا وقتی یک سرباز آمریکایی قولی بدهد، وقتی یک ژنرال و فرمانده آمریکایی قولی بدهد، شما باور خواهید کرد که آمریکا این قول را داده است. و از آن زمان تا کنون، آمریکا بارها و بارها قول و وعده داده است. و برای شخص من، بهعنوان یک سرباز سابق، یک دولتمرد سابق و حالا هم بهعنوان یک شهروند، این موضوع که کشور من به قول خود وفا نکرده آزار دهنده است. اما انقلاب عقبگرد نمیکند.
ما از انسانهایی مثل شما و پژواک گردهماییها در سراسر دنیا که همصدا با ساکنان لیبرتی است، انگیزه میگیریم. و باید بگویم که برای ما تعجبآور است و شاید بهتر بتوان گفت که غیرقابل باور است که برخی فکر کنند امتیاز دادن به رژیم ایران میتواند آن را مدره کند. رژیمی که کانون تروریسم در سراسر جهان و دلیل اصلی بیثباتی است. به تحولات آن منطقه از جهان فکر کنید. رژیم ایران از اسد با فرستادن نیرو، تسلیحات و پول پشتیبانی میکند. آنها از حزبالله در جنوب لبنان حمایت میکنند. و مالکی در عراق عروسک دستنشاندهیی بیش نیست که آخوندهای ایران او را میرقصانند. دمشق و لبنان و سوریه و عراق. میبینید که رویای آنها برای آینده این کشورها این است که به ایران ضمیمه شوند. آنها دیگر نه تنها تروریسم را تغذیه مالی میکنند بلکه مستقیماً جنگافروزی میکنند، ثبات آن منطقه را به هم میزنند.
رژیم سرکوب در داخل و تروریسم در سراسر جهان و بهخصوص در خاورمیانه را تغذیه مالی میکند. بهرغم این، ما میدانیم که انقلابات عقبگرد نمیکنند. ما میدانیم که زنان و مردان اشرفی بهرغم حملات مرگبار ایستادند و همچنان هم ایستادگی میکنند. ما میدانیم که حنجرههای جوان در لیبرتی آمادهاند تا بر اصول خود پافشاری کنند. آنها آمادهاند در راه آرمان خود جان خود را فدا کنند. آنها میهنپرستان واقعی اند! ما به آنها ملحق میشویم.
اجازه بدهید حرفهایم را خاتمه دهم. بینظیر بوتو روزی گفت که: «شاید بتوان انسان را زندانی کرد اما نمیتوان یک ایده را حبس کرد. شاید بتوان انسان را تبعید کرد، اما نه یک ایده را. شاید بتوان انسانی را کشت اما نه یک ایده را».
این انقلاب هیچگاه عقبگرد نخواهد کرد. من به شما اطمینان میدهم و به نیابت از صدها تن از همکارانم که در کنفرانسهای مطبوعاتی، ملاقاتها، مصاحبههای تلویزیونی و نوشتن مقالات و غیره در کنار ما بودهاند، می گویم که کمک ما به این آرمان خیلی ناچیز بوده، زیرا جنگجویان آزادی در آنجا هر روز با خطر مرگ روبهرو هستند. زمان و شرایط خطرناک است، اما عملکرد و شیوه زندگانی آنها انگیزه بزرگی به همهٴ ما میدهد. و بهخاطر عملکرد، شجاعت، و فداکاری آنهاست که این انقلاب هیچگاه به عقب نخواهد رفت بلکه پیروز خواهد شد. از شما خانمها و آقایان متشکرم.
فرماندار اد رندل، رئیس پیشین حزب دموکرات آمریکا
سلام به همه، با تشکر از شما متشکرم.
تام (ریج) راست میگوید: انقلاب به عقب بر نمیگردد. و من واقعاً معتقدم که ما یک ایران آزاد را مشاهده میکنیم و یک روز در تهران ملاقات خواهیم کرد.
پنج یا شش بار اشرفیها، مورد حمله واقع شدهاند. آنها در سال 2009 و 2011 در اشرف مورد حمله قرار گرفتند. آنها چند بار در لیبرتی مورد حمله قرار گرفتهاند، اول سپتامبر سال گذشته، و سپس 26دسامبر سال گذشته. مورد حمله قرار میگیرند. شما میدانید که چه کسی مسئول این حملات است. من میدانم که چه کسی مسئول این حملات است. همه در اینجا میدانند که مسئول این حملات کیست. وزارت امور خارجه ایالات متحده میداند که مسئول این حملات کیست. سازمان مللمتحد میداند که مسئول این حملات کیست. اما کاری در مورد دولت مالکی انجام شده است؟ ما کماکان از آنها حمایت میکنیم، به آنها بیشتر میدهیم. هیچ چیز انجام نشده است. ما مرتب میشنویم «یک تحقیقات مستقل توسط دولت عراق صورت خواهد گرفت». دولت عراق و تحقیقات مستقل؟ مانند درخواست از آل کاپون برای بررسی قتل روز سنت ولنتاین است. آنها به ما وعدهٴ یک تحقیقات مستقل در مورد آنچه در اول سپتامبر اتفاق افتاده است را دادند. تحقیقات مستقل تا کنون آغاز نشده است و آنچه که اتفاق افتاده اجساد به خاک سپرده شده تا شواهد مهر و موم شود و ما هیچ کاری نمیکنیم!
و سازمان ملل متحد: چقدر نامیدن لیبرتی برای آنچه که هست یک کمپ پناهندگان ـ اشتباه است؟ و چه اشتباهی خواهد بود که کلاه آبیها را در کمپ پناهندگان، کلاه آبیهای مسلح را مستقر کنیم؟ ما این کار را در سراسر جهان میکنیم. اما آن را در اشرف نمیکنیم و در لیبرتی نمیکنیم. شرم بر سازمان ملل متحد. سازمان مللمتحد قرار بود آن 52 جسد را بگیرد. بهخاطر دارید؟ آنها را نگرفتند. آیا کاری در مورد آن میکنند؟
اما میدانید، ایالات متحده، ما سزاوار بیشترین انتقاد هستیم چون فرانسویها وعدهٴ حفاظت از اشرفیها را ندادند، انگلیسیها وعدهٴ حفاظت از اشرفیها را ندادند، اسپانیاییها وعدهٴ حفاظت از اشرفی را ندادند، آلمانیها وعده حفاظت از اشرفیها را ندادند. ولی ما دادیم. ما قول دادیم. ما قراردادی با همهٴ افراد اشرف بستیم که اگر آنها سلاحهای خود را بدهند، این بهای آن است، بهای حقوقی، اگر سلاحهایشان را بدهند ما از آنها حفاظت خواهیم کرد. آنها قرار بود «افراد حفاظتشده» تحت کنوانسیون ژنو باشند. و ما تا سال 2009 کار معقولی انجام دادیم. و بعد ما این مسئولیت را مثل سایر چیزها به دولت عراق سپردیم. و دولت عراق بارها و بارها نه تنها در مورد حفاظت شکست خورده است، بلکه خود عامل تهاجم بودهاند، و ما میدانیم که آنها مهاجمان بودهاند. درست است؟ آنها مهاجمان بودهاند. رژیم ایران را برای یک لحظه فراموش کنید. چرا ما روی دولت عراق فشار نیاوردیم؟ چون اگر روشن میساختیم که دولت عراق این کارها را میکند، کل سیاست ما از رفتن به عراق در وهله اول، از دست دادن بیش از 5000 آمریکایی - مردان و زنان جنگجو- کل سیاست ما را یک شکست کامل به نظر میرساند. ما چه آوردهایم؟ ما مالکی را آوردهایم، ما کسی را آوردهایم که مردم خودش را میکشد و به تعهداتی که به ما داده عمل نمیکند. خسارتهای ناخواسته، این همه چیز است.
زمان آن است که یک قانون برای تعلیق انتقال سلاح و پرداختها و پول به دولت مالکی تا زمانی که اشرفیها و لیبرتی آن طور که ما میخواهیم حفاظت شوند، با رضایت ما، تصویب شود! ارسال پول به دولت عراق را متوقف کنید. قطعنامه نه، تصویب یک قانون، قانون، که دولت آمریکا جریان پول به عراق را متوقف کند. ما باید این کار را بکنیم.
ما در سال اول دانشکده حقوق ـ در قراردادها ـ آموختیم برای اینکه یک قرارداد قانونی باشد باید به نوعی یک قیمت در آن ملاحظه شده باشد. بنابراین، هنگامی که ایالات متحده به هر یک از ساکنان اشرف یک برگه داد که اگر آنها سلاحهای خود را بدهند، تحت حفاظت ما خواهند بود و آنها بهعنوان افراد تحت کنوانسیون چهارم ژنو، حفاظت میشوند، این یک قول قراردادی توسط ایالات متحده بود. و قیمت آن دادن سلاح بود. این همان چیزی بود که اشرفیها ما به ازای آن قول قیمتش را دادند. این یک قرارداد بود. این یک توافقنامه بود. و ایالات متحده هرگز به آن پایبند نبود. هنگامی که سال 2009 پایان یافت، ما پشتمان را به آن قرارداد کردیم. ما پشتمان را به آن مسئولیت قانونی کردیم.
و تنها یک چیز است که ذهن دولت را تغییر خواهد داد: قانون کنگره که پول و اسلحه به عراق را متوقف کند ـ و پوشش رسانهیی بعد ـ این توجه آنها را جلب خواهد کرد.
من این را بهراحتی نمیگویم. نگاه کنید، من یک آمریکایی هستم، و اینکه رئیسجمهور جمهوریخواه یا دموکرات باشد، من بهطور کلی معتقدم که ما باید از دولت حمایت کنیم. این کشور ماست. اما زمانی که کشور ما اشتباه میکند، ما نیاز به انجام یک تصحیح مسیر داریم. و و این به همه ما بستگی دارد که یک تصحیح مسیر را انجام دهیم.
از همه شما متشکرم
ناصر شریف، جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران
خانمها و آقایان،
میهمانان محترم،
من ناصر شریف رئیس جامعه کالیفرنیا برای دموکراسی در ایران هستم. مایهٴ افتخار من است که امروز در کنار شما باشم. من بهویژه مفتخرم که انجمن ما برنامه امروز را سازماندهی کرده و میزبان چنین سخنرانان برجسته و شجاعی است. که سابقه ممتازی در کارشان در آمریکا دارند و بهخصوص بهخاطر حمایت پایدار خود از مردم ایران و اپوزیسیون سازمانیافته آنان در مسیر مبارزه برای آزادی و دموکراسی در ایران شناخته میشوند. اجازه بدهید از همه شما که در این برنامه حضور دارید قدردانی کنم و از میهمانان برجسته نیز بهخاطر فعالیتهایشان تشکر کنیم. امیدواریم که حمایتهای آنها را در یک ایران آزاد و دموکراتیک جبران کنیم.
اجازه بدهید از این فرصت استفاده کنم و به هزاران مبارز آزادیخواه، اعضای اپوزیسیون اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران در لیبرتی در عراق هم درود بفرستم. شما با ایستادگی، شجاعت و فداکاری خود به ما نیرو و امید دادهاید تا به مبارزه و فعالیتهای خود در راستای ایجاد یک جمهوری دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و غیراتمی در ایران ادامه دهیم.
انجمن ما، همانند سایر انجمنها و جوامع مشابه در ایالتهای سراسر آمریکا، بخشی از سازمان فراگیر جوامع ایرانیان مقیم آمریکا (OIAC) است که سالهای زیادی است در این کشور فعال بودهاند. ما تلاش کردهایم افکار عمومی ایرانیان و آمریکاییها را در رابطه با نقض وحشیانه حقوقبشر در کشورمان ایران آگاه کنیم و همچنین حمایت رژیم ایران از تروریسم و دخالتهای آن در کشورهای همسایه، از جمله سرازیر کردن سپاه پاسداران، تسلیحات و مهمات به سوریه برای در قدرت نگهداشتن رژیم خونخوار اسد.
ما هیچگاه مسحور دروغهای خاتمی در رابطه با مدره شدن رژیم نشدیم و متقابلاً مغلوب تهدیدهای احمدینژاد نیز نشدیم و قطعاً تحت تأثیر لبخندها و تلفنهای روحانی هم قرار نگرفتهایم. ما روحانی واقعی را میبینیم: یک شارلاتان دجال، و یک آخوند قاتل. فقط همین. او خودش با «افتخار» از سرکوب دانشجویان صحبت میکند همچنان که با «افتخار» میگوید غرب را فریب داد. اما ما فریب نخواهیم خورد. از نظر ما اعمال روحانی را باید قضاوت کرد. بیش از 500نفر از زمانی که او در تابستان گذشته بر سر کار آمد اعدام شدهاند. در همین ماه اخیر، رژیم حکم قطع دست و پای یک زندانی را صادر کرد. این اعمال هیچگونه نشانهیی از مدراسیون را در بر ندارد. بلکه بربریت محض است.
انجمن ما سختکوشیده تا با اعضای کنگره، هم در مجلس نمایندگان و هم در سنا، کار کند تا ضرورت اتخاذ یک سیاست قاطع در رابطه با رژیم ایران و همچنین مسئولیتهای دولت آمریکا در قبال حفاظت و امنیت و سلامت خویشاوندان و دوستان ما در لیبرتی را یادآوری کند. اجازه بدهید از اعضای کنگره تشکر کنم که همواره در کنار ما ایستادهاند.
یک مذاکرهکننده سابق رژیم ایران در مسائل اتمی به نام حسین موسویان، اخیراً در مصاحبهیی که با یک وب سایت حکومتی به نام دیپلوماسی ایرانی در اواخر ژانویه انجام داد، نشان داد که تا چه اندازه از موفقیت سازمان مجاهدین خلق ایران در کنگرهٴ آمریکا گزیده شده است. او گفت هر روز «دهها تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در کنگره آمریکا علیه رژیم ایران کار میکنند». او همچنین اظهار داشت از آنجا که مجاهدین به کنگره آمریکا دسترسی دارند، «ما حق داریم که آمریکا را مقصر بدانیم». آنچه رژیم ایران نمیتواند فهم کند این است که سازمان مجاهدین خلق ایران منعکسکننده صدای رأیدهندگان در تقریباً همهٴ مناطق در سراسر آمریکا است. ما مجاهدین هستیم و در همه جا حضور داریم. صرفنظر از فشارهایی که رژیم ایران بر روی کاخ سفید وارد میکند، صدای ما هرگز خاموش نخواهد شد.
ما همچنین فعالانه صدای خود را به جوامع مذهبی، رهبران کلیساها و کنیسهها و سایر مراکز مذهبی رساندهایم. و از حمایت ارزشمند آنها برخوردار شدهایم.
انجمن ما فعالانه با رسانهها در کالیفرنیا کار کرده است، دهها مقاله، مصاحبه، و پوشش خبری در رابطه با فعالیتهای خود داشته است. شما میتوانید فعالیتهای ما را در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر نیز دنبال کنید.
در خاتمه، اجازه بدهید بر حمایت انجمن خود از برنامه 10 مادهیی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، خانم مریم رجوی باز هم تأکید کنم. این برنامه از انتخابات آزاد، برابری کامل زن و مرد، پایان دادن به تبعیض علیه پیروان مذاهب و اقلیتها و برابر بودن همهٴ آنها در مقابل قانون و همچنین حسن همجواری با کشورهای همسایه ایران و یک جمهوری غیراتمی در ایران حمایت میکند.
از همهٴ شما متشکرم.
رسول امین منصور - جامعه ایرانیان شمال کالیفرنیا
سلام بر همگی،
من رسول امین همراه با همسر و 2 فرزند دانشگاهیام در «ساکرمنتو» زندگی میکنم و صاحب یک باشگاه بولینگ بهنام «کاپیتال بول» در غرب ساکرمنتو هستم.
من مفتخرم که امروز جامعه ایرانیان مقیم در شمال کالیفرنیا را در اینجا نمایندگی میکنم. میخواهم از تکتک شما که امروز در اینجا هستید تشکر کنم، مخصوصاً از میهمانان عزیزمان. که نمایندگان واقعی اصول و ارزشهای آمریکا هستند. آنها همچنان با شور و شوق حقایق را بیان میکنند. و حمایت آنان از عدالت کمک بسیار بزرگی به ما در شرایط سخت، و مشوق خوبی در زمان شادیهایمان است.
جامعه ما از اینکه جزیی از جامعه بزرگ ایرانیان مقیم آمریکا در سراسر این کشور است به خود میبالد. ما در فعالیتهای مختلفی شرکت داشتهایم، از جمله کار کردن با نمایندگانمان در کنگره آمریکا، برگزار کردن کنفرانسها، جلسات توضیحی، سمپوزیومها، و برگزاری تظاهرات در کالیفرنیا، نیویورک، و واشینگتن دی سی.
وظیفه ما بهطور فعال در 35سال گذشته روشنگری و افشای دائمی نقض حقوقبشر در ایران برای رهبران مذهبی، سیاسی و افکار عمومی و مقامات آمریکا بوده است.
اجازه بدهید کمی راجع به تجربه شخصی خودم برایتان بگویم. بعد از سقوط شاه در ایران، من برای بازدید به ایران بازگشتم. یک روز که در حال قدم زدن در خیابان بودم با پسران و دختران جوانی برخورد کردم که روزنامه سازمان مجاهدین خلق ایران، به نام «مجاهد»، را میفروختند. ناگهان اوباش طرفدار خمینی به آنان حمله کردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. من متعجب و حیران فقط شاهد ماجرا بودم. این واقعه حس کنجکاوی مرا در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران برانگیخت و موجب شد که اولین نسخه روزنامه مجاهد را در آن روز بگیرم. وقتی که به منزل برگشتم، از اول تا آخر آن را کلمه به کلمه خواندم. چیزی که خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد مقالهیی بود که توسط مسعود رجوی نوشته شده بود.
از آن روز به بعد، برای اولین بار احساس کردم کسی هست که درد دل مرا بیان میکند و احساس کردم باید کاری انجام دهم. زمانی که به آمریکا برای به اتمام رساندن تحصیلاتم بازگشتم، دانشجویان بسیاری را دیدم که مثل من فکر میکردند. از آن پس من هرگز خاموش و ساکت نبودهام، و امروز صدای من به صدای ما تبدیل شده است.
پس به همین دلیل، من فکر میکنم درست باشد که بگوییم ما آخوندها را به خوبی میشناسیم. چون شخصاً آنها را از نزدیک تجربه کردهایم. در بهترین حالت میتوان گفت آنها افراد بیعقلی هستند که به قرون وسطی تعلق دارند. آنها نمیتوانند، نمیخواهند و نخواهند توانست جزیی از جامعه مدرن مدنی جهان شوند. تاریخ نشان داده است که اصلاحات در این رژیم غیرممکن است. هر زمان که رژیم احساس خطر میکند برای فرار از زیر فشار، دست به بازی اصلاحات میزند. و متأسفانه آنها در غرب متحدانی پیدا کردند که این بازی را دوست دارند.
از نظر مردم ایران، ملاها تمامی منابع مادی کشور را برای سرکوب مردم، صدور تروریسم، و کمک به دیگر دیکتاتورها و سازمانهای تروریستی مصرف میکنند. مثل بشار اسد در سوریه، نوری مالکی در عراق و حزبالله در لبنان. شل کردن فشار تحریمها نتیجهیی به جز بقای موقت ملاها که هماکنون در زیر فشار از طرف مردم ایران هستند، نخواهد داشت.
پرزیدنت اوباما، اگر شما واقعاً باور دارید رژیم ایران حامی اصلی تروریسم دولتی در جهان است، چرا میخواهید تحریمها را شل کنید؟ چرا شما مردم ایران، عزیزان ما در اشرف و لیبرتی را بهرغم تعهد آمریکا برای حفاظت از آنها رها کردهاید؟ چرا شما با چنان رژیمی از موضع ضعف مذاکره میکنید؟
جهان باید بهخاطر داشته باشد که آخوندها 120هزار تن را در ایران بهخاطر عقاید سیاسیشان به قتل رساندند. آخوندها به بشار اسد کمکرسانی میکنند که صدها نفر را هر روز در سوریه به قتل برساند. هیچ آمریکایی نباید فراموش کند که این رژیم ایران بود که قتل آمریکاییان در لبنان، در برجهای خبر در عربستان و هزاران تن در عراق و افغانستان را هدایت کرده است.
تا آنجا که به اکثریت عظیم ایرانیان در داخل کشور و در ایالات متحده مربوط میشود، شل کردن تحریمها علیه آخوندها پیام غلطی را میفرستد و به ضد خودش عمل خواهد کرد. ما نباید فراموش کنیم که اگر بهخاطر افشاگریهای اتمی مجاهدین و تأثیر تحریمها علیه رژیم نبود، آخوندها قبول نمیکردند که حتی یک قدم از جاهطلبیهای هستهییشان عقب بنشینند. جامعه بینالمللی و بهطور خاص، ایالات متحده باید هشیاری خود را حفظ کنند و قاطعانه عمل کنند. تنها نتیجه قابلقبول مذاکرات هستهیی باید برچیده شدن کامل برنامه تسلیحات اتمی رژیم و دسترسی بدون مانع آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرسیهای سرزده به تمامی سایتهای مظنون رژیم آخوندی باشد.
در پایان، میخواهم این نکته را خاطرنشان سازم.
از زمان اولین برخوردم، آن پیام آوران جوان صلح و دموکراسی به ذهنم میآیند. من هنوز میتوانم چهرههای بیگناه اما مصمم آنها را به تصویر بکشم. از خودم سؤال میکنم چه بر سر آنها آمد؟ آیا آنها زندهاند یا توسط خمینی، خامنهای یا وزیر دادگستری فعلی روحانی، مصطفی پورمحمدی که عضو یک کمیسیون 3نفره بود که 30هزار تن از زندانیان سیاسی را در سال 1367 به پای چوبهدار فرستاد، کشته شدهاند؟ آیا آنها توانستند ایران را ترک کنند و به اشرف بپیوندند؟ اگر این کار را کردند، آیا توسط نیروهای مالکی در اشرف کشته شدند یا توسط موشکهایی که به لیبرتی شلیک شد، به قتل رسیدند؟ آیا آنها اکنون در کمپ لیبرتی هستند؟
من میدانم که هرگز پاسخ این سؤالات را نخواهم یافت. ولی میدانم و پیام آنها را بهخاطر دارم و هرگز از ترویج پیام آنها دست بر نخواهم داشت. من هرگز از حمایت از قهرمانان لیبرتی دست بر نخواهم داشت. من مایلم از همهٴ کسانی که در این سالن حضور دارند و هر کس که این برنامه را تماشا میکند بخواهم که تلاشهای خودشان را برای این آرمان ارزشمند دو برابر کنند. هدف یک چیز است: تغییر رژیم توسط مردم ایران برای دموکراسی و حقوقبشر در ایران. مردم ایران قطعاً شایسته چنین چیزی هستند.
از همهٴ شما متشکرم.