خروشها و فریادهای اعتراضی مردم علیه سیاستهای ضدمردمی رژیم و سرکوب و فقر و تنگدستی، روز به روز افزایش مییابد و همه شهرهای ایران را فرا میگیرد. خروش و فریادهای اعتراضی مردمی در حالی است که رژیم ولایتفقیه آخوندی برای ترساندن مردم هر روز طنابهای دار را به گردش درمیآورد.
هفتم اسفند 92 هشت تن در کرج، ساوجبلاغ، هشتگر و سمنان به دست جانیان رژیم اعدام شدند که اعدام 6تن از آنان در ملأعام انجام گرفت.
داستان اعتراض مردم و ایجاد رعب و وحشت توسط رژیم، داستان روزمره این نظام پوسیده با مردم است، اما بهرغم اعمال ضدبشری حکومت ولایتفقیه، خیزشهای اجتماعی نیز هر روزه ادامه دارد و هر روز شهر و منطقهیی علیه رژیم اعتراض میکند.
خیزشهای اجتماعی مردم باعث ایجاد بحرانهای روزافزونی میشود که سراپای نظام را فراگرفته و روز به روز دامنه این بحرانها وسیعتر میشود و به طناب داری برای رژیم آخوندی تبدیل میشود.
در بهمن ماه مردم عاصی و به ستوه آمده از حکومت آخوندی، اقدام به 40حرکت اعتراضی علیه طرح اهانتآمیز سبد کالا در شهرهای مختلف کردند و بهدنبال آن قیام و خیزش هموطنان بختیاری 5 استان و11 شهر کشور را فرا گرفت و باعث وحشت رژیم آخوندی و نیروهای سرکوبگر آن شد. همچنین در این ماه 100 حرکت اعتراضی کارگری و 44حرکت اعتراضی دانشجویی انجام گرفت.
اعتصابغذای زندانیان سیاسی و اعتراضات خانوادهها به فشارها و احکام ضدبشری اعدام و تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام اهل سنت در برابر دفتر آخوند روحانی نیز از جمله حرکتهای اعتراضی بهمن ماه بود.
با توجه به افزایش اعتراضات و خروش خشم مردم علیه نظام آخوندی، بهوضوح مشخص میشود که طنابهای دار، نه تنها راه گلوها را نبسته، بلکه خروشها ی مردمی اوج بیشتری نیز پیدا کردهاند.
آخوند روحانی در جریان نمایشات انتخاباتی در پاسخ به مردم معترضی که شعار میدادند زندانی سیاسی آزاد باید گردد، گفت اصلاً نباید زندانی داشته باشیم! این حرف روحانی شعار و فریبی بیش نبود و اگر میخواست بهعمل مشخص تبدیل شود، میبایست آخوندهای خونخوار جراثقالها را برای اعدام، کمتر به کارمی گرفتند و یا اصلاً نمیبایست کسی را اعدام میکردند، اما آمار اعدامها ماهیت ادعاهای این آخوند شیاد را آشکار کرد.
در طی 100روز پس از ریاست آخوند حسن روحانی اعدامها به 320 مورد رسید. یعنی هر 7ساعت و نیم یک نفر اعدام شده. رقمی دو برابر سال 91.
بر اساس اطلاعیهٴ شورای ملی مقاومت در 30بهمن شمار اعدامهای ثبت شده از ابتدای سال 2014، یعنی از یازدهم دیماه92، تا 30بهمن و طی 20روز، به 132تن رسید.
باید از این شیخ شیاد سؤال کرد چه شد که وعدههای پوشالی اعتدال به اعدام بیشتر مردم منجرشد و چرا آخوند حسن روحانی که مدعی «اعتدال و تغییر رفتار با مردم» است در مورد اعدامها ساکت است؟ چرا در حکومت او این همه اعدام صورت میگیرد. ؟
پاسخ را باید در خروشها، اعتراضات و فریادهای مردم دید که مانند زنگ خطری برای سقوط در بیخ گوش نظام ولایتفقیه طنینانداز است و یا مانند طناب داری است که بالای سر نظام چرخ میخورد.
واقعیت این است که این رژیم آخوندها هستند که با تلاش مقاومت ایران و با افتادن در گرداب بحرانهای گوناگون، به پای تیرک سرنگونی آورده شدهاند.
حقیقت این است که رژیم با بالا بردن تعداد اعدامها در سراسر کشور، تلاش میکند آثار اجتماعی خوردن جام زهر هستهیی را مهار کند. اما اعدام و ایجاد رعب و وحشت هم تبدیل به حربه زنگ زدهیی در دستان ولیفقیه طلسمشکسته شده است و ارادهی مردم برای سرنگونی دیکتاتوری قویتر شده است. افزایش موج اعدامها ماهیت فریبکارانهٴ ادعای اعتدال آخوند روحانی را نیز برملا میکند.
خبرگزاری رویتر در مورد افزایش موج اعدامها درحکومت روحانی نوشت: ”افزایش اعدامها در ایران امیدهای مللمتحد برای رفرم تحت کابینه روحانی را از بین برده است“.
مللمتحد اعلام کرد امسال، تا همینجا، حداقل 80تن و چه بسا 95تن در ایران اعدام شدهاند. این یک افزایش ناگهانی در استفاده از مجازات اعدام است که امید به اصلاح حقوقبشر تحت حکومت روحانی را از بین برده است...
اعتراضات، تظاهرات و خروشها ی مردمی که بدون هراس از اعدامهای پیاپی همچنان ادامه دارد و افزایش هم مییابد، یک پیام دارد که دیگر اعدام و سرکوب تأثیرات پیشین را ندارد. بیشک طناب دار اعدام مردم، به طناب داری برگردن نظام ولایتفقیه تبدیل خواهد شد.
هفتم اسفند 92 هشت تن در کرج، ساوجبلاغ، هشتگر و سمنان به دست جانیان رژیم اعدام شدند که اعدام 6تن از آنان در ملأعام انجام گرفت.
داستان اعتراض مردم و ایجاد رعب و وحشت توسط رژیم، داستان روزمره این نظام پوسیده با مردم است، اما بهرغم اعمال ضدبشری حکومت ولایتفقیه، خیزشهای اجتماعی نیز هر روزه ادامه دارد و هر روز شهر و منطقهیی علیه رژیم اعتراض میکند.
خیزشهای اجتماعی مردم باعث ایجاد بحرانهای روزافزونی میشود که سراپای نظام را فراگرفته و روز به روز دامنه این بحرانها وسیعتر میشود و به طناب داری برای رژیم آخوندی تبدیل میشود.
در بهمن ماه مردم عاصی و به ستوه آمده از حکومت آخوندی، اقدام به 40حرکت اعتراضی علیه طرح اهانتآمیز سبد کالا در شهرهای مختلف کردند و بهدنبال آن قیام و خیزش هموطنان بختیاری 5 استان و11 شهر کشور را فرا گرفت و باعث وحشت رژیم آخوندی و نیروهای سرکوبگر آن شد. همچنین در این ماه 100 حرکت اعتراضی کارگری و 44حرکت اعتراضی دانشجویی انجام گرفت.
اعتصابغذای زندانیان سیاسی و اعتراضات خانوادهها به فشارها و احکام ضدبشری اعدام و تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام اهل سنت در برابر دفتر آخوند روحانی نیز از جمله حرکتهای اعتراضی بهمن ماه بود.
با توجه به افزایش اعتراضات و خروش خشم مردم علیه نظام آخوندی، بهوضوح مشخص میشود که طنابهای دار، نه تنها راه گلوها را نبسته، بلکه خروشها ی مردمی اوج بیشتری نیز پیدا کردهاند.
آخوند روحانی در جریان نمایشات انتخاباتی در پاسخ به مردم معترضی که شعار میدادند زندانی سیاسی آزاد باید گردد، گفت اصلاً نباید زندانی داشته باشیم! این حرف روحانی شعار و فریبی بیش نبود و اگر میخواست بهعمل مشخص تبدیل شود، میبایست آخوندهای خونخوار جراثقالها را برای اعدام، کمتر به کارمی گرفتند و یا اصلاً نمیبایست کسی را اعدام میکردند، اما آمار اعدامها ماهیت ادعاهای این آخوند شیاد را آشکار کرد.
در طی 100روز پس از ریاست آخوند حسن روحانی اعدامها به 320 مورد رسید. یعنی هر 7ساعت و نیم یک نفر اعدام شده. رقمی دو برابر سال 91.
بر اساس اطلاعیهٴ شورای ملی مقاومت در 30بهمن شمار اعدامهای ثبت شده از ابتدای سال 2014، یعنی از یازدهم دیماه92، تا 30بهمن و طی 20روز، به 132تن رسید.
باید از این شیخ شیاد سؤال کرد چه شد که وعدههای پوشالی اعتدال به اعدام بیشتر مردم منجرشد و چرا آخوند حسن روحانی که مدعی «اعتدال و تغییر رفتار با مردم» است در مورد اعدامها ساکت است؟ چرا در حکومت او این همه اعدام صورت میگیرد. ؟
پاسخ را باید در خروشها، اعتراضات و فریادهای مردم دید که مانند زنگ خطری برای سقوط در بیخ گوش نظام ولایتفقیه طنینانداز است و یا مانند طناب داری است که بالای سر نظام چرخ میخورد.
واقعیت این است که این رژیم آخوندها هستند که با تلاش مقاومت ایران و با افتادن در گرداب بحرانهای گوناگون، به پای تیرک سرنگونی آورده شدهاند.
حقیقت این است که رژیم با بالا بردن تعداد اعدامها در سراسر کشور، تلاش میکند آثار اجتماعی خوردن جام زهر هستهیی را مهار کند. اما اعدام و ایجاد رعب و وحشت هم تبدیل به حربه زنگ زدهیی در دستان ولیفقیه طلسمشکسته شده است و ارادهی مردم برای سرنگونی دیکتاتوری قویتر شده است. افزایش موج اعدامها ماهیت فریبکارانهٴ ادعای اعتدال آخوند روحانی را نیز برملا میکند.
خبرگزاری رویتر در مورد افزایش موج اعدامها درحکومت روحانی نوشت: ”افزایش اعدامها در ایران امیدهای مللمتحد برای رفرم تحت کابینه روحانی را از بین برده است“.
مللمتحد اعلام کرد امسال، تا همینجا، حداقل 80تن و چه بسا 95تن در ایران اعدام شدهاند. این یک افزایش ناگهانی در استفاده از مجازات اعدام است که امید به اصلاح حقوقبشر تحت حکومت روحانی را از بین برده است...
اعتراضات، تظاهرات و خروشها ی مردمی که بدون هراس از اعدامهای پیاپی همچنان ادامه دارد و افزایش هم مییابد، یک پیام دارد که دیگر اعدام و سرکوب تأثیرات پیشین را ندارد. بیشک طناب دار اعدام مردم، به طناب داری برگردن نظام ولایتفقیه تبدیل خواهد شد.