جاودانگی و درگذشت مجاهد وارسته و قهرمان علیرضا معدنچی در اثر آنوریسم مغزی در آلبانی، با بیش از ۵۰سال سابقه مبارزه حرفهیی با دو دیکتاتوری شاه و شیخ و قرار گرفتن مجدد در لیست اعدام ۱۰۴ نفری قضاییه جلادان
قهرمان پاکباز مجاهد خلق علیرضا معدنچی، متولد ۱۳۲۸ در همدان، از مسئولان ستاد تبلیغات مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت ایران بود.
او در سال۱۳۴۹ هنگامی که دانشجوی رشتهٔ پزشکی دانشگاه شیراز بود، بهدلیل فعالیت سیاسی علیه دیکتاتوری شاه دستگیر و پس از آزادی، از دانشگاه اخراج و به سربازی اجباری در اهواز تبعید شد.
در سال۱۳۵۱ در دوران سربازی از طریق مجاهدان شهید اصغر شریفی و حسن کبیری در ارتباط با مجاهدین قرار گرفت و پس از خاتمه سربازی و شرکت در کنکور وارد دانشکدهٔ داروسازی دانشگاه تهران گردید.
مجاهد خلق علیرضا معدنچی در سال۱۳۵۳ بهخاطر عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران بار دیگر دستگیر و به شکنجهگاه کمیتهٔ مشترک شهربانی و ساواک شاه منتقل شد و تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
او پس از سه سال زندان در اوین و قصر، در سال۱۳۵۶ آزاد شد و بلافاصله برای ادامه نبرد با دیکتاتوری سلطنتی، به سازمان پیوست. این در حالی بود که بازجویان او را در هنگام آزادی تهدید کردند که اگر دوباره به کار با سازمان بپردازد دیگر جان بهدر نخواهد برد.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علیرضا معدنچی بهعنوان مفسر رادیو ایران که در آن ایام از حاکمیت دیکتاتوری آزاد شده بود، علاوه بر برنامههای تلویزیونی، مسئولیت گفتار سیاسی زنده و روزانه با میلیونها شنونده در سراسر ایران را بهعهده داشت.
در تیرماه ۱۳۵۸ با شروع سرکوب آزادیها توسط خمینی، در برنامه زنده رادیو، شجاعانه خطاب به مردم و شنوندگان رادیو، آزادیکشیها و سانسوری را که عوامل خمینی برقرار کرده بودند افشا کرد.
علیرضا معدنچی در همان برنامه رادیویی که بهطور زنده بهگوش مردم ایران میرسید اعلام کرد: از ادامهٔ همکاری با این سیستم سانسور و جعل و تحریف خودداری میکنم. من بر اساس عهد و پیمانی که با شما دارم همینجا اعلام میکنم که این رادیو تلویزیون که اسم اسلامی هم روی خود گذاشته مشروعیتش را از دست داده است و من دیگر حاضر به ادامه کار در این ارگان دروغ و فریب نیستم.
او در افشای عوامل خمینی و غاصبان و سارقان انقلاب افزود: اکنون گروهی بر رادیو و تلویزیون حاکم شدهاند که کارشان سانسور واقعیتها و فریب دادن مردم است. آنها هیچ نسبتی با انقلاب ندارند. آنها دشمن انقلاب هستند.
مجاهد خلق علیرضا معدنچی سپس از اولین شمارهٔ نشریهٔ مجاهد در تیر۱۳۵۸ عضو تحریریه آن بود.
پس از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مقاومت انقلابی سراسری در تأسیس رادیو صدای مجاهد و اجرا و پخش برنامههای آن در منطقه مرزی کردستان بهطور حرفهیی انجام وظیفه میکرد.
او از ابتدا یکی از مسئولان تحریریهٔ صدای مجاهد بود که صدای مجاهد و انقلاب نوین مردم ایران را طنینانداز میکرد.
علیرضا معدنچی تحریر هزاران مقاله و گفتار و تفسیر در افشای جنایتها و شقاوتهای استبداد دینی و همچنین روشنگری پیرامون مقاومت انقلابی و مجاهدتهای نیروهای آزادیبخش و فعالیتهای سیاسی مجاهدین و مقاومت ایران را در کارنامه خود دارد.
مجاهد وارسته علیرضا معدنچی در مناسبات درونی مجاهدین از منادیان ارزشهای این سازمان بهویژه در مبارزه با ایدئولوژی جنسیت و فردیت فروبرنده و از الگوهای والای اخلاق انقلابی، فروتنی مجاهدی و مسئولیتپذیری تمامعیار و الهامبخش یاران و همرزمانش بود.
قهرمان مجاهد خلق محمدرضا معدنچی که در تابستان ۱۳۶۰ در اوین زیر شکنجه بهشهادت رسید پسر عموی این مجاهد وارسته است.
قهرمان والای دیگر مجاهد خلق مسعود معدنچی برادر کوچکتر علیرضا معدنچی است که در روز ۱۱ آبان ۱۳۶۱ در درگیری با پاسداران و مزدوران دادستانی ارتجاع در تهران پس از شلیک آخرین گلوله خود را از طبقه چهارم ساختمان به پایین پرتاب کرد و در دم بهشهادت رسید. این شهید مقدس نمیخواست انبوه اطلاعاتش در اوین بهدست لاجوردی بیفتد والا بسیاری نفرات دستگیر و اغلب آنها تیرباران میشدند.
پیام تسلیت خانم مریم رجوی
برادر مجاهدم علیرضا معدنچی پس از نیم قرن مجاهدت بیوقفه در راه خدا و خلق و در برابر دیکتاتوریهای شاه و شیخ، رستگار و جاودانه شد
براستی او مصداق این کلام حضرت علی است که: خوشا آن کس که آنچه را وظیفه و برعهده داشت به سوی پروردگارش ادا کرد
سلام بر این نویسنده و مفسر و گوینده و متفکر خلاق و پرکار مجاهد خلق که در عینحال از مظاهر والای ایمان و آرمان و الگوی الهامبخش پاکبازی بیچشمداشت بود
صدای گرم و سرشار از ایمان او بهویژه در برنامههای مربوط به پیشوایان تاریخی مجاهدین در گوشم زنگ می زند
یقین دارم که علی صفا (علیرضا معدنچی) با مجاهدان و رهروان صالح همان پیشوایان آرمانی، و با همه مجاهدان صدیق و شهیدی محشور است که یک عمر همرزم و پیامرسان آنها، و مروج و مدافع صدق و فدای آنها بود
علیرضا معدنچی که در تیرماه ۵۸ با اعتراض به سانسور حکومتی در برنامه زنده رادیو ایران، سارقان انقلاب را افشا کرد، در فاز سیاسی در نشریه مجاهد هر هفته و هر روز با کلمات آتشیناش، ارتجاع دینفروش حاکم را به لرزه میانداخت
از مرداد ۱۳۶۰ که با رزم و تلاش طاقتفرسا در راهاندازی و پیشبرد صدای مجاهد در کوههای سردشت فعالانه شرکت داشت تا آخرین دم حیات، بیانقطاع و با یقین خللناپذیر در افشای رژیم ضدبشری آخوندی و اثبات حقانیت مجاهدین و مقاومت ایران و حتمیت سرنگونی رژیم بیوقفه تلاش کرد
دانش وسیع او در مسایل سیاسی و اجتماعی ایران، احاطهاش به تاریخ اسلام و بهویژه شیفتگیاش به آموزههای مسعود درباره اسلام انقلابی و پیشوایان تاریخی مجاهدین، از او مسئولی ذیصلاح و گرانقدر ساخته بود
فراتر از صلاحیتهای نظری، ایمان او به انقلاب رهاییبخش مجاهدین، صدق و صراحت و وارستگی و سجایای اخلاقی و مردمیاش از او انسان بلند مرتبهیی ساخته بود. از آنان که به تمام معنا مظاهر کرامت و شرف انسانی هستند
فضیلتهای این مجاهد والا با بیش از ۵۰سال تعهدپذیری توأم با عشق و ایمان و صمیمیت، برای همیشه برای یاران مجاهدش الگو و الهامبخش خواهد ماند
فقدان او را به مردم همدان، به همه یاران و همرزمان، به مجاهدین و اعضای شورای ملی مقاومت ایران و بهویژه به خواهران مجاهدش اعضای شورای مرکزی مجاهدین در اشرف۳ و بستگانش مخصوصاً خویشاوندانی که از فرانسه و اسپانیا به دیدار و وداع با او شتافتند، تسلیت میگویم