728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

برادرم خالد!

-

خالد عیسی
خالد عیسی
نام تو را هم برداشتم.
و به واژه‌های سرخ شعرهایم افزودم
که‌ام من؟ زندگینامه نویس شهیدان
                           در دفاتر خونین شعر
که هستی تو؟
تصویرگر خونی که از زمین می‌بارد
بر آسمان سوریه
نیازی نیست
دفترهای شعر محمود درویش را ورق بزنم
و از روی دست او
تقلید کنم فریادی را
که بوی خون و زخم عربی از آن برخیزد
سالهاست
ما، هم را یافته‌ایم
در خون و زخمهایی که از یک خنجر می‌چکد
 
برادرم خالد!
اینک
بیتی از شعر خونین من شده‌ای
و من آن را
بدست کودکان ایران می‌دهم
زیرا در آن، همسالهای سوری خود را خواهند دید
پرپر، چون گلهایی از زیر آوارها
 
پرپر، چون قلب پاره پاره‌ی من
وقتی که شعری برای شهیدی از آن فواره می‌زند
مجروح،
خونالود
چون اشکهای شعر زمان
و آتشین
چون گلوله‌های تانک
از دهانهٴ سلاح رزمندگان حلب
آه... .. از روزی که یادت کنم
در شعری که اشکهای شادیم می‌بارند
برگونه‌ی ایران آزاد شده.
برادرم خالد!
*****************
روز شنبه 5تیر خالد عیسی فعال مطبوعاتی جمعه شب در یکی از بیمارستانهای ترکیه شهید شد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/39e8b317-8ecd-484a-bfa5-712ff0123f49"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات