سی.ان.ان میگوید میانمار، کشوری است که کودکان مسلمان روهینگیا را در برابر مادران به آتش میاندازند
سی.ان.ان 27آبان 96: یک گزارش ویژه توسط خبرنگار سی.ان.ان نگاهی نادر به زندگی این انسانهای سرکوب شده در میانمار میدهد.
خبرنگار سی.ان.ان: فقط چند صد متر تا مکان امن فاصله است. اما در همین فاصله جسد زنی را به منطقه محرمه بین بنگلادش و میانمار میآورند.
خانواده نگران او در انتظارند ببینند چه شده است. امروز (قربانیان) یک زن و شوهرند، جمعیت میگویند آنها با گلوله کشته شدهاند.
آنها جزو ۶۰۰هزار مسلمانان روهینگیا هستند که به این مرز سرازیر شدهاند تا از آنچه سازمان ملل پاکسازی قومی میخواند فرار کنند. هر کدام به نظر میرسد داستان وحشتناک تری نسبت به دیگری دارد.
نور الحق میگوید او از یک قتلعام بیرحمانه در روستای خود در تولوتولی فرار کرده است.
پیرمرد: پسران و دختران من روز سهشنبه با گلوله کشته شدند من نمیتوانم آنها را پیدا کنم.
هیچ کس باقی نمانده است. نورالحق میگوید مقامات محلی به ساکنان گفتهاند اگر در روستا بمانند امنتر است ولی روز بعد ارتش میانمار حمله کرد و یک حمام خون بهراه انداخت.
پیرمرد روهینگیایی: خواهش میکنم یک کسی مرا بکُشد!
سایرین که از تولوتولی فرار کردهاند داستان مشابهی داشتهاند. ریحانه میگوید سربازان آنها را در کنار رودخانه محاصره کردند و مردان را از زنان جدا کردند.
ریحانه: ما نمیتوانستیم فرار کنیم. بسیاری از بچهها را با گلوله زدند و آنها با صورت روی زمین افتاده بودند او بهخاطر میآورد بچههایی که روی زمین افتاده بودند را بلند میکردند قطعه قطعه کرده و بعد به داخل رودخانه میانداختند .
فیلمهای ویدئویی که به سی.ان.ان داده شد اجساد سه بچه را نشان میداد که به ساحل آورده شده بودند. شاهدان از خدا کمک میخواهند... .
ممتاز ۳۰ساله میگوید سربازان برمه به او تجاوز کرده و خانه را در حالیکه او در داخل آن بود به آتش کشیدند. آثار سوختگی بر بدن او پیداست.
ریحانه: پسرم درست پشت سر من بود آنها او را با چماق به سرش زدند و او در حالی که مغزش متلاشی شده بود بروی زمین افتاد. بعد آنها پسر دیگر مرا از بغلم گرفته و به داخل آتش انداختند.
خبرنگار: او توانسته بود با دختر ۷سالهاش راضیه فرار کند ۳پسر او کشته شدند.
ریحانه میگوید خدای من چرا مرا نبردی!
برای بازماندگان تولوتولی در این جهان هیچ عدالتی در کار نیست!
سی.ان.ان 27آبان 96: یک گزارش ویژه توسط خبرنگار سی.ان.ان نگاهی نادر به زندگی این انسانهای سرکوب شده در میانمار میدهد.
خبرنگار سی.ان.ان: فقط چند صد متر تا مکان امن فاصله است. اما در همین فاصله جسد زنی را به منطقه محرمه بین بنگلادش و میانمار میآورند.
خانواده نگران او در انتظارند ببینند چه شده است. امروز (قربانیان) یک زن و شوهرند، جمعیت میگویند آنها با گلوله کشته شدهاند.
آنها جزو ۶۰۰هزار مسلمانان روهینگیا هستند که به این مرز سرازیر شدهاند تا از آنچه سازمان ملل پاکسازی قومی میخواند فرار کنند. هر کدام به نظر میرسد داستان وحشتناک تری نسبت به دیگری دارد.
نور الحق میگوید او از یک قتلعام بیرحمانه در روستای خود در تولوتولی فرار کرده است.
پیرمرد: پسران و دختران من روز سهشنبه با گلوله کشته شدند من نمیتوانم آنها را پیدا کنم.
هیچ کس باقی نمانده است. نورالحق میگوید مقامات محلی به ساکنان گفتهاند اگر در روستا بمانند امنتر است ولی روز بعد ارتش میانمار حمله کرد و یک حمام خون بهراه انداخت.
پیرمرد روهینگیایی: خواهش میکنم یک کسی مرا بکُشد!
سایرین که از تولوتولی فرار کردهاند داستان مشابهی داشتهاند. ریحانه میگوید سربازان آنها را در کنار رودخانه محاصره کردند و مردان را از زنان جدا کردند.
ریحانه: ما نمیتوانستیم فرار کنیم. بسیاری از بچهها را با گلوله زدند و آنها با صورت روی زمین افتاده بودند او بهخاطر میآورد بچههایی که روی زمین افتاده بودند را بلند میکردند قطعه قطعه کرده و بعد به داخل رودخانه میانداختند .
فیلمهای ویدئویی که به سی.ان.ان داده شد اجساد سه بچه را نشان میداد که به ساحل آورده شده بودند. شاهدان از خدا کمک میخواهند... .
ممتاز ۳۰ساله میگوید سربازان برمه به او تجاوز کرده و خانه را در حالیکه او در داخل آن بود به آتش کشیدند. آثار سوختگی بر بدن او پیداست.
ریحانه: پسرم درست پشت سر من بود آنها او را با چماق به سرش زدند و او در حالی که مغزش متلاشی شده بود بروی زمین افتاد. بعد آنها پسر دیگر مرا از بغلم گرفته و به داخل آتش انداختند.
خبرنگار: او توانسته بود با دختر ۷سالهاش راضیه فرار کند ۳پسر او کشته شدند.
ریحانه میگوید خدای من چرا مرا نبردی!
برای بازماندگان تولوتولی در این جهان هیچ عدالتی در کار نیست!