در سایه حاکمیت قرونوسطایی آخوندهای دین فروش، کلانشهر تهران با جمعیتی حدود 14 میلیون علاوه بر آسیبهای مختلف اجتماعی، اخیراً با یک فاجعه زیست محیطی بهنام فرونشست زمین مواجه شده است.
ابعاد رو به گسترش این پدیده تا آنجا پیش رفته است که کارشناسان رژیم پیشبینی میکنند که این امر میتواند منجر به تخلیه تهران شود چرا که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4 ریشتر رسانده است بعبارت دیگر یک زلزله 4 ریشتری در تهران میتواند خسارت یک زلزله ۷ ریشتری را به بار آورد.
این پدیده نوپا اما شوم و ویرانگر که تماماً محصول سیاستهای غارتگرانه مافیای آب در درون رژیم آخوندی است، چنان وسیع و رو به گسترش است که معاون وزیر راه و شهرسازی دولت آخوند روحانی مجبور به اعتراف میشود که «هم اکنون بیش از یک سوم مساحت کشور را پدیده فرونشستها تهدید میکند، و در حال حاضر این موضوع به کلافی سردرگم بدل شده است».
خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا در ارتباط با ابعاد بیسابقه پدیده نوپا در کلانشهر تهران چنین اعتراف میکند: «اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم، آمار حوادث ناشی از فرونشست زمین در تهران هر روز بیشتر به مرز «هشدار» نزدیک میشود و ما همچنان نتوانستهایم کار خاصی انجام دهیم. فرونشست زمین طی ماههای اخیر در تهران به شکلی شگفتانگیز روندی تصاعدی را داشته است و بهطور متوسط پایتخت هر ماه شاهد یک یا چند حادثه مهم فرونشست بوده که برخی از آنها حتی منجر به فوت تعدادی از هموطنانمان شده است.
ذکر این نکته نیز ضروری است که در حال حاضر فرونشست زمین در تهران 90 برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست می کند و تهران با 36 سانتیمتر نشست سالیانه بین کشورهای جهان رکورددار است.
کلانشهر تهران و معضلی ویرانگر بهنام فرونشست:
تعریف فرونشست: چنانچه نشست سطح زمین در مقیاس بزرگ و وسیعی رخ دهد فرونشست نامیده میشود که در کلیترین صورت به 4 عامل اصلی زیر مرتبط میباشد:
عامل اول: برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، و حفر چاههای عمیق همراه با سیاستها ی ضدملی و مخرب سدسازی، که بهطور عمده به وسیله سپاه پاسداران ضدمردمی طی نزدیک به 4 دهه حاکمیت منفور آخوندی انجام گرفته است، چنان به منابع استراتژیک آب کشور لطمه وارد کرده است که بنا به اعتراف رئیس سازمان حفاظت محیطزیست رژیم به نابودی 85 درصد از سفرههای آب زیرزمینی منجر شده. این در حالی است که طبق استانداردهای پذیرفته شده بینالمللی، اگر کشوری 20 درصد از آبهای تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به 40 درصد برسد در مرز خطر قرار دارد.
در همین رابطه سایت حکومتی رویدادهای معماری 30آذر ماه 95 تحت عنوان علت فرونشست زمین چیست؟ مینویسد: «در ایران از حدود ۴۰ سال پیش با ورود فنّاوری حفر چاههای عمیق، سرعت برداشت از منابع زیرزمینی افزایش پیدا کرد. این افزایش برداشت را با کاهش حجم مخازن در طول زمان بهخوبی میتوان نشان داد طوری که در ۴۷ سال اخیر مخازن زیرزمینی آب کشور با کسری ۱۱۰ میلیارد متر مکعبی مواجه شدهاند که چیزی حدود ۹۵ میلیارد مترمکعب آن مربوط به ۲۰ سال گذشته است. آثار اضافه برداشت از منابع زیرزمینی آب را میتوان در هر یک از ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد بررسی قرارداد. برخی از این آثار را که میتوان عیناً در آمار و اطلاعات یافت با یکدیگر مرور میکنیم؛ اول افزایش تعداد دشتهای ممنوعه کشور است طوری که در سال ۱۳۴۷ این تعداد حدود ۱۵ دشت بوده و در سال ۱۳۹۳ به ۳۱۹ دشت افزایش پیدا کرده است. دوم، پدیده مخرب فرونشست است که طبق گزارش سازمان زمینشناسی کشور این پدیده در بسیاری از دشتهای ایران خسارتهای جبرانناپذیری را به زیرساختها وارد کرده است. از موارد دیگر آثار اضافه برداشتها میتوان به تغییرات کیفی آب، ایجاد فرو چاله و شکافهای بزرگ در دشتها و ایجاد تهدید برای شهرها و روستا اشاره کرد».
عامل دوم: وجود آبهای زیرسطحی در اثر عواملی مانند نشت سیستم آبرسانی و فاضلاب و فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران میباشد که مکمل و تشدیدکننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است.
شایان توجه که در حال حاضر ٩ تا ١٠هزار کیلومتر شبکه آب شرب در تهران وجود دارد و بنا به گفته کارشناسان رژیم ٢ تا ٣هزار کیلومتر از این میزان فرسوده است بطوری که این لولههای فرسوده میزان زیادی از آب سدها را هم هدر میدهند و به فاضلابها نشت میدهند. در همین رابطه معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران چنین اعتراف میکند: «شبکه آب پایتخت فرسوده است و یکی از عوامل اصلی فرونشست زمین در مناطق مختلف فرسودگی لولههای شبکه آبرسانی شهر است بهصورتیکه با هر حفرهای که در سادهترین عملیات عمرانی اتفاق میافتد، ساختمانی فرو میریزد».
در این باره ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 11شهریور95 مینویسد: «در کلانشهر تهران، بهصورت مداوم در هر چند ماه یکبار، شاهد بروز حادثه نشست زمین هستیم که یکی از دلایل اصلی بروز این قبیل حوادث، نشت آب است که بهطور مستمر در پایتخت وجود دارد. روزانه در تهران، حدود ۱.۵ تا 2 برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پْر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت بهدلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، که بهدلیل نبود منابع مالی، سالها بدون تدبیر بهحال خود رها شده است».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاکهای ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو میشود.
در تأیید این مطلب همین بس که سخنگوی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی رژیم آخوندی در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایرنا اعتراف کرد که: «عملیات حفاری در ارتباط با احداث تونلهای مترو علت اصلی پدیده فروچاله در پایتخت میباشد». وی با اشاره به فرونشستهای اخیر تهران اضافه میکند: «فرونشست زمین در منطقه شهران یا فرونشست زمین در خیابان پیامبر واقع در غرب تهران که حادثه نخست در 23 تیرماه و دومی نیز در یازدهم شهریورماه امسال رخ داد در مناطقی از پایتخت رخ داد که شهرداری تهران در آنجا در حال احداث تونل مترو بوده است».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازهای عمیق و برج های تجاری میباشد به گونهای که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥ متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب میشود اما در همین تهران، هم اینک گودالهایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد».
از مطالب فوق بهخوبی میتوان استنباط کرد پدیده نوپا اما ویران کننده فرونشست زمین، کلانشهر تهران را در معرض یک تهدید بسیار نگرانکننده قرار داده است. تهدیدی که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر علامت سؤال برده است. این موضوع خصوصاً آنگاه ضریب میخورد که بدانیم در حالی که ظرفیت پذیری تهران حداکثر ۶میلیون نفر میباشد، اکنون 14 میلیون جمعیت دارد. باز هم بر اساس اعتراف رسانههای رژیم ضدبشری فقط در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ در مجموع رقمی نزدیک به یک میلیون نفر به تهران مهاجرت کردهاند و این در حالی است که همچنان هر سال حدود ۱۲۰هزار نفر به جمعیت تهران افزوده میشود. بحران کم آبی در حال حاضر آن هنگام که با افزایش جمعیت همراه شود راه کاری دیگری باقی نمیگذارد که رشد مصرف آب بالاتر برود و در نتیجه دهها و صدها و هزاران چاه آب دیگر باید برای رفع این نیاز حفاری شود که نتیجه آن بیتردید به خالیتر شدن بیشتر سفرههای آب زیرزمینی و فرونشستهای بسیار مخرب تر در آینده کلانشهر تهران راه خواهد برد.
فرو نشست زمین در تهران: اعتراف مهرهها و رسانههای رژیم
برای نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از ابعاد آنچه بواقع باید ماوراء فاجعه نامید ضروری است به گوشههایی کوچک از ابعاد خیانت و جنایت آخوندهای حاکم که از زبان کارگزاران همین رژیم در رسانههایشان منتشر شده است.
نگاهی بیاندازیم:
-ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 15اسفند 95 تحت عنوان فرونشست، غول خفته در زمین مینویسد: «مسأله حساس و روبه بحران فرونشست زمین در برخی مناطق کشور از معضلات نوپای محیطزیست است. در واقع، فرونشست زمین پاسخ و واکنش زمین به رفتار نادرست برداشت بیرویه منابع آبی است. اگر این غول خفته بیدار شود و زمین دهان باز کند، هر آنچه زیر و روی زمین است در خود میبلعد.
در حال حاضر15 استان کشور شامل تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
معضل فرونشست زمین، تهدیدی جدی برای تأسیسات زیربنایی بهویژه در استان تهران بهشمار میرود. رشد شهرکهای صنعتی و آبیاری بیرویه در زمینهای اطراف کلانشهرها باعث فرونشست بیش از 600 کیلومتر از زمینهای اطراف تهران و نشست 36 سانتی متری مناطقی از دشت تهران شده است.
فرونشست زمین در برخی مناطق تا آنجا جدی است که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4 ریشتر رسانده است. آسیب به تأسیسات زیربنایی، بریده شدن و ترکیدن خطوط انتقال آب و گاز، تخریب پل ها، آسیب دیدن دکلهای انتقال برق، تخریب جادهها و ریل ها، کاهش آب دهی چاهها، خشک و شور شدن چاههای آب، شور شدن زمینهای کشاورزی از پیامدهای جدی فرونشست زمین بهشمار میروند».
- سایت حکومتی سلامت نیوز 19 دیماه 95 تحت عنوان تهران، ایستاده تا فرونشست مینویسد: «متولیان ساخت و ساز نیز در پایتخت عملاً زیرپای شهر را خالی کردهاند بسیاری از ساختمانها و آپارتمانهای تهران کیفیت ساخت پایینی دارند و از این رو به گفته کارشناسان، در صورت وقوع زلزله بسیار پر تلفات خواهد بود. از ۴۳نوع مخاطره طبیعی ریز و درشت در جهان، ۳۲ نوع آن در شهرهای مختلف ایران جاری است، که این موضوع نشاندهنده عدم استفاده از روشهای مرسوم دنیا برای مقاومسازی شهرها در برابر مخاطرات است.
در حالی که گفته میشود تهران در مجاورت سه گسل اصلی قرار دارد، تشدید فرونشست خاک در تهران طی ۱۰ سال اخیر حد مقاومت لرزهای تهران را از ۶ ریشتر به 5/4 ریشتر کاهش داده است. در کلان شهر تهران تاکنون ۹ بار زلزلههای بالای ۷ ریشتر بهوقوع پیوسته و این شهر هماکنون در بین شهرهای زلزلهخیز جهان در رتبه ششم از نظر خطرپذیری قرار دارد. ۶درصد مساحت تهران و حومه و ۱ درصد مساحت این کلانشهر بر روی گسل زلزله است. همچنین مساحت کل پهنههای گسل در استان تهران ۸۰ کیلومتر مربع و در داخل شهر تهران ۴۷ کیلومتر مربع است. از سوی دیگر احتمال فعال شدن سه گسل “مشا”، “شمال تهران”و گسل“جنوب ری ” وجود دارد. گسل “مشا” که حدود ۲۰۰ کیلومتر طول دارد از گسلهای اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است.
گسلهای جنوب و شمال ری نیز از شاخصترین گسلها در دشتهای جنوبی تهران هستند و حدود ۲۰ کیلومتر طول دارند. خسارتهای ناشی از فرونشست عمدتاً ترمیم ناپذیر، مخرب و پر هزینه است و به سختی میتوان آنها را مهار کرد».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به مهر 17 دیماه 95 تحت عنوان ریسک بالا و خطر فرونشست زمین در 5 منطقه تهران مینویسد: «در منطقه وسیعی از جنوب غرب تهران به مساحت حدود ۶۰۰ کیلومتر مربع، پدیده نشست زمین رخ داده و این نشست کردن همچنان ادامه دارد و این در حالی است که حداکثر میزان نشست در برخی از مناطق دشت تهران نیز ۳۶ سانتیمتر گزارش شده است. تبعات فرونشست زمین در دشت تهران منجر به افزایش ریسک تخریب تأسیسات زیربنایی و فرونشست در شبکههای گاز در این منطقه شده است. مطابق طرح مطالعاتی صورت گرفته بر دشت تهران حدود 25 کیلومتر از طول کمربندی آزادگان، حدود 28 کیلومتر از طول اتوبان قم، حدود 21 کیلومتر جاده ساوه و بزرگراه بهشت زهرا که همگی این نقاط بهعنوان اصلیترین محورهای جابهجایی کالا و مسافر در استان تهران شناخته میشود، با پتانسیل فرونشست مواجه است».
خبرگزاری مهر آخوندی در پایان این گزارش اعتراف میکند: «در کل، حدود 120 کیلومتر خط راهآهن و 25 کیلومتر از خطوط مترو، حدود 200 کیلومتر اتوبانهای بینشهری، حدود 2300 کیلومتر راهها و معابر شهری و بینشهری اصلی و فرعی، 2 انبار مواد نفتی و سوختی و 44 جایگاه پمپ بنزین و 15 جایگاه پمپ گاز، 7 ایستگاه گاز، 30 کیلومتر طول لوله نفت و نیز بیش از 70 کیلومتر خطوط فشار قوی و بیش از 200 کیلومتر خطوط اصلی گاز در محدوده فرونشست تهران قرار دارد».
- روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد 20 دیماه 95 تحت عنوان 9 تهدید ثانویه «فروریزش» ها مینویسد: «کارشناسان معتقدند: در صورتی که این توصیهها برای مهار خطر فرونشست لحاظ نشود تبعات ناشی از بروز حادثه فرونشست در 10 منطقه جنوبی شهر و سپس سایر مناطق شهری به شکل 9 تهدید ثانویه بروز پیدا میکند. تهدید اولیه اینکه باعث تلفات انسانی گسترده خواهد شد. چرا که شدت و ابعاد تلفات بهدلیل بالا بودن میزان فرسودگی ساختمانها و تراکم جمعیت زیاد در جنوب شهر نسبت به سایر مناطق شهر بیشتر است. همچنین یکی از مهمترین تبعات بروز فرونشست در این 10 منطقه در حوزه زیست محیطی خواهد بود. فرونشست در مناطق جنوبی بهدلیل وجود اراضی کشاورزی در حریم جنوبی پایتخت باعث از بین رفتن این اراضی و فضای سبز شهر تهران میشود و نهایتاً تصفیه هوای پایتخت را کند و باعث بروز گردو غبار در هوای شهر خواهد شد.
تخریب تأسیسات زیرزمینی نیز از دیگر تبعات این پدیده برای شهر تهران محسوب میشود. تأسیسات زیرزمینی شامل خطوط اصلی و فرعی گاز، آب، فاضلاب و مترو با طول 5هزار و 320 کیلومتر است که تخریب آن کل سرویسدهی خدمات در تهران را از مدار خارج میکند. کاهش آبدهی چاهها، کاهش ضریب ذخیره آبخوانها، کاهش کیفیت منابع آب نیز از دیگر تبعات بروز پدیده فرونشست برای مناطق جنوبی شهر است. اختلال در جابهجایی کالا و مسافر از تبعات دیگر این پدیده بهویژه در مناطق جنوبی شهر است. چرا که اصلیترین محورهای جابهجایی کالا و مسافر (اتوبان قم، آزاداره ساوه، ایستگاههای راهآهن، 2 کیلومتر خط مترو در محدوده مرکزی تهران و همچنین فرودگاه) در این 10 منطقه جنوبی و پرخطر شهر قرار گرفتهاند که بهشدت از محل فرونشست با تهدید تخریب مواجه هستند. همچنین وجود مراکز مستعد اشتعال یا انفجار شامل 96 کیلومتر خط انتقال سوخت و انبارهای نفت و پالایشگاه و 66 جایگاه بنزین و گاز در 10 منطقه پر ریسک از لحاظ بروز خطر فروریزش واقع شدهاند. ضمن آن که 21 دهنه پل از حدود 140 پل موجود در شهر تهران که محل تردد خودروهای شخصی و نیازمند بازسازی فوری اند در این 10 منطقه مستقر هستند. گزارشهای مراکز مطالعاتی نشان میدهد که برخی از 21 پل مستقر در این مناطق با فرونشستهای هشت ماه اخیر دچار ترک و شکاف شدهاند. ضمن آن که بدترین شکل ممکن برای بروز تبعات و خسارتهای ناشی از بروز پدیده فرونشست زمانی رخ خواهد داد که با زمینلرزه بهصورت همزمان رخ دهد که میتواند خسارت و تلفاتی به مراتب بیشتر به وجود آورد. به تعبیر دیگر همزمانی رویداد زمینلرزه در اراضی در معرض فرونشست میتواند نتایج ناشی از رویداد یک زمینلرزه غیرمخرب یا نسبتاً مخرب را به یک زلزله خسارتبار و پر تلفات تغییر داده و فاجعه انسانی بهدنبال داشته باشد».
-روزنامه شهروند18دیماه95 تحت عنوان حفرههای مرگ زیر پای تهران مینویسد: «رخداد هولناکی که اگر اتفاق بیفتد، سونامی مرگباری در جاده تهران به جا میگذارد. مرکز تحقیقات راه و شهرسازی با همکاری اتاق بازرگانی نقشه فرونشست دشت تهران را آماده کرده است و بر اساس این نقشه هشداردهنده نهتنها جادههای منتهی به پایتخت در معرض یک تهدید هولناک هستند که زیر لایه پوستی زمین در محل راهآهن شهر، پمپ بنزینها و باند فرودگاه مهرآباد خالی شده است. برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی مهمترین عامل این فاجعهای است که تا چند قدمی تهرانیها قرار گرفته است.
علاوه بر آن فرسوده بودن لولههای آبرسانی شهر و نشت از آنها یکی دیگر از عوامل این تهدید بزرگ است. عمر شبکه آب تهران در برخی مناطق به بیشتر از ٣٠سال میرسد و حالا لولههای منسوخ و از رده خارج شده به خطری بالقوه در زیر زمین تهران تبدیل شدهاند. علاوه بر آن حفاریهای غیراصولی مترو در شهر، موضوع دیگری است که گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی نسبت به آن هشدار داده است. تهران که حالا تبدیل به یک بمب مرگبار شده است، بزرگترین راه نجات خود را در اجرای طرح تعادل بخشی و احیای سفرههای آب زیرزمینی میبیند».
ابعاد رو به گسترش این پدیده تا آنجا پیش رفته است که کارشناسان رژیم پیشبینی میکنند که این امر میتواند منجر به تخلیه تهران شود چرا که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4 ریشتر رسانده است بعبارت دیگر یک زلزله 4 ریشتری در تهران میتواند خسارت یک زلزله ۷ ریشتری را به بار آورد.
این پدیده نوپا اما شوم و ویرانگر که تماماً محصول سیاستهای غارتگرانه مافیای آب در درون رژیم آخوندی است، چنان وسیع و رو به گسترش است که معاون وزیر راه و شهرسازی دولت آخوند روحانی مجبور به اعتراف میشود که «هم اکنون بیش از یک سوم مساحت کشور را پدیده فرونشستها تهدید میکند، و در حال حاضر این موضوع به کلافی سردرگم بدل شده است».
خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا در ارتباط با ابعاد بیسابقه پدیده نوپا در کلانشهر تهران چنین اعتراف میکند: «اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم، آمار حوادث ناشی از فرونشست زمین در تهران هر روز بیشتر به مرز «هشدار» نزدیک میشود و ما همچنان نتوانستهایم کار خاصی انجام دهیم. فرونشست زمین طی ماههای اخیر در تهران به شکلی شگفتانگیز روندی تصاعدی را داشته است و بهطور متوسط پایتخت هر ماه شاهد یک یا چند حادثه مهم فرونشست بوده که برخی از آنها حتی منجر به فوت تعدادی از هموطنانمان شده است.
ذکر این نکته نیز ضروری است که در حال حاضر فرونشست زمین در تهران 90 برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست می کند و تهران با 36 سانتیمتر نشست سالیانه بین کشورهای جهان رکورددار است.
کلانشهر تهران و معضلی ویرانگر بهنام فرونشست:
تعریف فرونشست: چنانچه نشست سطح زمین در مقیاس بزرگ و وسیعی رخ دهد فرونشست نامیده میشود که در کلیترین صورت به 4 عامل اصلی زیر مرتبط میباشد:
عامل اول: برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، و حفر چاههای عمیق همراه با سیاستها ی ضدملی و مخرب سدسازی، که بهطور عمده به وسیله سپاه پاسداران ضدمردمی طی نزدیک به 4 دهه حاکمیت منفور آخوندی انجام گرفته است، چنان به منابع استراتژیک آب کشور لطمه وارد کرده است که بنا به اعتراف رئیس سازمان حفاظت محیطزیست رژیم به نابودی 85 درصد از سفرههای آب زیرزمینی منجر شده. این در حالی است که طبق استانداردهای پذیرفته شده بینالمللی، اگر کشوری 20 درصد از آبهای تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به 40 درصد برسد در مرز خطر قرار دارد.
در همین رابطه سایت حکومتی رویدادهای معماری 30آذر ماه 95 تحت عنوان علت فرونشست زمین چیست؟ مینویسد: «در ایران از حدود ۴۰ سال پیش با ورود فنّاوری حفر چاههای عمیق، سرعت برداشت از منابع زیرزمینی افزایش پیدا کرد. این افزایش برداشت را با کاهش حجم مخازن در طول زمان بهخوبی میتوان نشان داد طوری که در ۴۷ سال اخیر مخازن زیرزمینی آب کشور با کسری ۱۱۰ میلیارد متر مکعبی مواجه شدهاند که چیزی حدود ۹۵ میلیارد مترمکعب آن مربوط به ۲۰ سال گذشته است. آثار اضافه برداشت از منابع زیرزمینی آب را میتوان در هر یک از ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد بررسی قرارداد. برخی از این آثار را که میتوان عیناً در آمار و اطلاعات یافت با یکدیگر مرور میکنیم؛ اول افزایش تعداد دشتهای ممنوعه کشور است طوری که در سال ۱۳۴۷ این تعداد حدود ۱۵ دشت بوده و در سال ۱۳۹۳ به ۳۱۹ دشت افزایش پیدا کرده است. دوم، پدیده مخرب فرونشست است که طبق گزارش سازمان زمینشناسی کشور این پدیده در بسیاری از دشتهای ایران خسارتهای جبرانناپذیری را به زیرساختها وارد کرده است. از موارد دیگر آثار اضافه برداشتها میتوان به تغییرات کیفی آب، ایجاد فرو چاله و شکافهای بزرگ در دشتها و ایجاد تهدید برای شهرها و روستا اشاره کرد».
عامل دوم: وجود آبهای زیرسطحی در اثر عواملی مانند نشت سیستم آبرسانی و فاضلاب و فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران میباشد که مکمل و تشدیدکننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است.
شایان توجه که در حال حاضر ٩ تا ١٠هزار کیلومتر شبکه آب شرب در تهران وجود دارد و بنا به گفته کارشناسان رژیم ٢ تا ٣هزار کیلومتر از این میزان فرسوده است بطوری که این لولههای فرسوده میزان زیادی از آب سدها را هم هدر میدهند و به فاضلابها نشت میدهند. در همین رابطه معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران چنین اعتراف میکند: «شبکه آب پایتخت فرسوده است و یکی از عوامل اصلی فرونشست زمین در مناطق مختلف فرسودگی لولههای شبکه آبرسانی شهر است بهصورتیکه با هر حفرهای که در سادهترین عملیات عمرانی اتفاق میافتد، ساختمانی فرو میریزد».
در این باره ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 11شهریور95 مینویسد: «در کلانشهر تهران، بهصورت مداوم در هر چند ماه یکبار، شاهد بروز حادثه نشست زمین هستیم که یکی از دلایل اصلی بروز این قبیل حوادث، نشت آب است که بهطور مستمر در پایتخت وجود دارد. روزانه در تهران، حدود ۱.۵ تا 2 برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پْر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت بهدلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، که بهدلیل نبود منابع مالی، سالها بدون تدبیر بهحال خود رها شده است».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاکهای ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو میشود.
در تأیید این مطلب همین بس که سخنگوی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی رژیم آخوندی در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایرنا اعتراف کرد که: «عملیات حفاری در ارتباط با احداث تونلهای مترو علت اصلی پدیده فروچاله در پایتخت میباشد». وی با اشاره به فرونشستهای اخیر تهران اضافه میکند: «فرونشست زمین در منطقه شهران یا فرونشست زمین در خیابان پیامبر واقع در غرب تهران که حادثه نخست در 23 تیرماه و دومی نیز در یازدهم شهریورماه امسال رخ داد در مناطقی از پایتخت رخ داد که شهرداری تهران در آنجا در حال احداث تونل مترو بوده است».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازهای عمیق و برج های تجاری میباشد به گونهای که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥ متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب میشود اما در همین تهران، هم اینک گودالهایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد».
از مطالب فوق بهخوبی میتوان استنباط کرد پدیده نوپا اما ویران کننده فرونشست زمین، کلانشهر تهران را در معرض یک تهدید بسیار نگرانکننده قرار داده است. تهدیدی که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر علامت سؤال برده است. این موضوع خصوصاً آنگاه ضریب میخورد که بدانیم در حالی که ظرفیت پذیری تهران حداکثر ۶میلیون نفر میباشد، اکنون 14 میلیون جمعیت دارد. باز هم بر اساس اعتراف رسانههای رژیم ضدبشری فقط در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ در مجموع رقمی نزدیک به یک میلیون نفر به تهران مهاجرت کردهاند و این در حالی است که همچنان هر سال حدود ۱۲۰هزار نفر به جمعیت تهران افزوده میشود. بحران کم آبی در حال حاضر آن هنگام که با افزایش جمعیت همراه شود راه کاری دیگری باقی نمیگذارد که رشد مصرف آب بالاتر برود و در نتیجه دهها و صدها و هزاران چاه آب دیگر باید برای رفع این نیاز حفاری شود که نتیجه آن بیتردید به خالیتر شدن بیشتر سفرههای آب زیرزمینی و فرونشستهای بسیار مخرب تر در آینده کلانشهر تهران راه خواهد برد.
فرو نشست زمین در تهران: اعتراف مهرهها و رسانههای رژیم
برای نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از ابعاد آنچه بواقع باید ماوراء فاجعه نامید ضروری است به گوشههایی کوچک از ابعاد خیانت و جنایت آخوندهای حاکم که از زبان کارگزاران همین رژیم در رسانههایشان منتشر شده است.
نگاهی بیاندازیم:
-ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 15اسفند 95 تحت عنوان فرونشست، غول خفته در زمین مینویسد: «مسأله حساس و روبه بحران فرونشست زمین در برخی مناطق کشور از معضلات نوپای محیطزیست است. در واقع، فرونشست زمین پاسخ و واکنش زمین به رفتار نادرست برداشت بیرویه منابع آبی است. اگر این غول خفته بیدار شود و زمین دهان باز کند، هر آنچه زیر و روی زمین است در خود میبلعد.
در حال حاضر15 استان کشور شامل تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
معضل فرونشست زمین، تهدیدی جدی برای تأسیسات زیربنایی بهویژه در استان تهران بهشمار میرود. رشد شهرکهای صنعتی و آبیاری بیرویه در زمینهای اطراف کلانشهرها باعث فرونشست بیش از 600 کیلومتر از زمینهای اطراف تهران و نشست 36 سانتی متری مناطقی از دشت تهران شده است.
فرونشست زمین در برخی مناطق تا آنجا جدی است که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4 ریشتر رسانده است. آسیب به تأسیسات زیربنایی، بریده شدن و ترکیدن خطوط انتقال آب و گاز، تخریب پل ها، آسیب دیدن دکلهای انتقال برق، تخریب جادهها و ریل ها، کاهش آب دهی چاهها، خشک و شور شدن چاههای آب، شور شدن زمینهای کشاورزی از پیامدهای جدی فرونشست زمین بهشمار میروند».
- سایت حکومتی سلامت نیوز 19 دیماه 95 تحت عنوان تهران، ایستاده تا فرونشست مینویسد: «متولیان ساخت و ساز نیز در پایتخت عملاً زیرپای شهر را خالی کردهاند بسیاری از ساختمانها و آپارتمانهای تهران کیفیت ساخت پایینی دارند و از این رو به گفته کارشناسان، در صورت وقوع زلزله بسیار پر تلفات خواهد بود. از ۴۳نوع مخاطره طبیعی ریز و درشت در جهان، ۳۲ نوع آن در شهرهای مختلف ایران جاری است، که این موضوع نشاندهنده عدم استفاده از روشهای مرسوم دنیا برای مقاومسازی شهرها در برابر مخاطرات است.
در حالی که گفته میشود تهران در مجاورت سه گسل اصلی قرار دارد، تشدید فرونشست خاک در تهران طی ۱۰ سال اخیر حد مقاومت لرزهای تهران را از ۶ ریشتر به 5/4 ریشتر کاهش داده است. در کلان شهر تهران تاکنون ۹ بار زلزلههای بالای ۷ ریشتر بهوقوع پیوسته و این شهر هماکنون در بین شهرهای زلزلهخیز جهان در رتبه ششم از نظر خطرپذیری قرار دارد. ۶درصد مساحت تهران و حومه و ۱ درصد مساحت این کلانشهر بر روی گسل زلزله است. همچنین مساحت کل پهنههای گسل در استان تهران ۸۰ کیلومتر مربع و در داخل شهر تهران ۴۷ کیلومتر مربع است. از سوی دیگر احتمال فعال شدن سه گسل “مشا”، “شمال تهران”و گسل“جنوب ری ” وجود دارد. گسل “مشا” که حدود ۲۰۰ کیلومتر طول دارد از گسلهای اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است.
گسلهای جنوب و شمال ری نیز از شاخصترین گسلها در دشتهای جنوبی تهران هستند و حدود ۲۰ کیلومتر طول دارند. خسارتهای ناشی از فرونشست عمدتاً ترمیم ناپذیر، مخرب و پر هزینه است و به سختی میتوان آنها را مهار کرد».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به مهر 17 دیماه 95 تحت عنوان ریسک بالا و خطر فرونشست زمین در 5 منطقه تهران مینویسد: «در منطقه وسیعی از جنوب غرب تهران به مساحت حدود ۶۰۰ کیلومتر مربع، پدیده نشست زمین رخ داده و این نشست کردن همچنان ادامه دارد و این در حالی است که حداکثر میزان نشست در برخی از مناطق دشت تهران نیز ۳۶ سانتیمتر گزارش شده است. تبعات فرونشست زمین در دشت تهران منجر به افزایش ریسک تخریب تأسیسات زیربنایی و فرونشست در شبکههای گاز در این منطقه شده است. مطابق طرح مطالعاتی صورت گرفته بر دشت تهران حدود 25 کیلومتر از طول کمربندی آزادگان، حدود 28 کیلومتر از طول اتوبان قم، حدود 21 کیلومتر جاده ساوه و بزرگراه بهشت زهرا که همگی این نقاط بهعنوان اصلیترین محورهای جابهجایی کالا و مسافر در استان تهران شناخته میشود، با پتانسیل فرونشست مواجه است».
خبرگزاری مهر آخوندی در پایان این گزارش اعتراف میکند: «در کل، حدود 120 کیلومتر خط راهآهن و 25 کیلومتر از خطوط مترو، حدود 200 کیلومتر اتوبانهای بینشهری، حدود 2300 کیلومتر راهها و معابر شهری و بینشهری اصلی و فرعی، 2 انبار مواد نفتی و سوختی و 44 جایگاه پمپ بنزین و 15 جایگاه پمپ گاز، 7 ایستگاه گاز، 30 کیلومتر طول لوله نفت و نیز بیش از 70 کیلومتر خطوط فشار قوی و بیش از 200 کیلومتر خطوط اصلی گاز در محدوده فرونشست تهران قرار دارد».
- روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد 20 دیماه 95 تحت عنوان 9 تهدید ثانویه «فروریزش» ها مینویسد: «کارشناسان معتقدند: در صورتی که این توصیهها برای مهار خطر فرونشست لحاظ نشود تبعات ناشی از بروز حادثه فرونشست در 10 منطقه جنوبی شهر و سپس سایر مناطق شهری به شکل 9 تهدید ثانویه بروز پیدا میکند. تهدید اولیه اینکه باعث تلفات انسانی گسترده خواهد شد. چرا که شدت و ابعاد تلفات بهدلیل بالا بودن میزان فرسودگی ساختمانها و تراکم جمعیت زیاد در جنوب شهر نسبت به سایر مناطق شهر بیشتر است. همچنین یکی از مهمترین تبعات بروز فرونشست در این 10 منطقه در حوزه زیست محیطی خواهد بود. فرونشست در مناطق جنوبی بهدلیل وجود اراضی کشاورزی در حریم جنوبی پایتخت باعث از بین رفتن این اراضی و فضای سبز شهر تهران میشود و نهایتاً تصفیه هوای پایتخت را کند و باعث بروز گردو غبار در هوای شهر خواهد شد.
تخریب تأسیسات زیرزمینی نیز از دیگر تبعات این پدیده برای شهر تهران محسوب میشود. تأسیسات زیرزمینی شامل خطوط اصلی و فرعی گاز، آب، فاضلاب و مترو با طول 5هزار و 320 کیلومتر است که تخریب آن کل سرویسدهی خدمات در تهران را از مدار خارج میکند. کاهش آبدهی چاهها، کاهش ضریب ذخیره آبخوانها، کاهش کیفیت منابع آب نیز از دیگر تبعات بروز پدیده فرونشست برای مناطق جنوبی شهر است. اختلال در جابهجایی کالا و مسافر از تبعات دیگر این پدیده بهویژه در مناطق جنوبی شهر است. چرا که اصلیترین محورهای جابهجایی کالا و مسافر (اتوبان قم، آزاداره ساوه، ایستگاههای راهآهن، 2 کیلومتر خط مترو در محدوده مرکزی تهران و همچنین فرودگاه) در این 10 منطقه جنوبی و پرخطر شهر قرار گرفتهاند که بهشدت از محل فرونشست با تهدید تخریب مواجه هستند. همچنین وجود مراکز مستعد اشتعال یا انفجار شامل 96 کیلومتر خط انتقال سوخت و انبارهای نفت و پالایشگاه و 66 جایگاه بنزین و گاز در 10 منطقه پر ریسک از لحاظ بروز خطر فروریزش واقع شدهاند. ضمن آن که 21 دهنه پل از حدود 140 پل موجود در شهر تهران که محل تردد خودروهای شخصی و نیازمند بازسازی فوری اند در این 10 منطقه مستقر هستند. گزارشهای مراکز مطالعاتی نشان میدهد که برخی از 21 پل مستقر در این مناطق با فرونشستهای هشت ماه اخیر دچار ترک و شکاف شدهاند. ضمن آن که بدترین شکل ممکن برای بروز تبعات و خسارتهای ناشی از بروز پدیده فرونشست زمانی رخ خواهد داد که با زمینلرزه بهصورت همزمان رخ دهد که میتواند خسارت و تلفاتی به مراتب بیشتر به وجود آورد. به تعبیر دیگر همزمانی رویداد زمینلرزه در اراضی در معرض فرونشست میتواند نتایج ناشی از رویداد یک زمینلرزه غیرمخرب یا نسبتاً مخرب را به یک زلزله خسارتبار و پر تلفات تغییر داده و فاجعه انسانی بهدنبال داشته باشد».
-روزنامه شهروند18دیماه95 تحت عنوان حفرههای مرگ زیر پای تهران مینویسد: «رخداد هولناکی که اگر اتفاق بیفتد، سونامی مرگباری در جاده تهران به جا میگذارد. مرکز تحقیقات راه و شهرسازی با همکاری اتاق بازرگانی نقشه فرونشست دشت تهران را آماده کرده است و بر اساس این نقشه هشداردهنده نهتنها جادههای منتهی به پایتخت در معرض یک تهدید هولناک هستند که زیر لایه پوستی زمین در محل راهآهن شهر، پمپ بنزینها و باند فرودگاه مهرآباد خالی شده است. برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی مهمترین عامل این فاجعهای است که تا چند قدمی تهرانیها قرار گرفته است.
علاوه بر آن فرسوده بودن لولههای آبرسانی شهر و نشت از آنها یکی دیگر از عوامل این تهدید بزرگ است. عمر شبکه آب تهران در برخی مناطق به بیشتر از ٣٠سال میرسد و حالا لولههای منسوخ و از رده خارج شده به خطری بالقوه در زیر زمین تهران تبدیل شدهاند. علاوه بر آن حفاریهای غیراصولی مترو در شهر، موضوع دیگری است که گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی نسبت به آن هشدار داده است. تهران که حالا تبدیل به یک بمب مرگبار شده است، بزرگترین راه نجات خود را در اجرای طرح تعادل بخشی و احیای سفرههای آب زیرزمینی میبیند».