پس از مرگ رفسنجانی شایعه شد که وی به مرگ طبیعی نمرده است. این شایعه آنقدر گسترده است که رژیم ناگزیر شده توسط بعضی از رسانهها و مهرههایش از جمله محمد هاشمی برادر کوچکتر رفسنجانی آن را تکذیب کند و پای ”خناسان“ را در بوجود آمدن چنين شایعاتی را به میان بکشد.
روزنامه سياست روز26دی 95 تحت عنوان ”پناه بر خدا از شر خناسان“ مینویسد: ”ا درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام مشکوک جلوه داده میشود، این موضوع به سرعت در شبکههای اجتماعی داغ میشود و بسیاری را به شک میاندازد“
این رسانه باند خامنهای با طرح این سؤال ”اکنون وظیفه اخلاقی و انسانی خانواده آقای هاشمی در این شرایط چیست؟ ، وظیفه ”اخلاقی وانسانی“ ! را به خانواه او گوشزد میکند.
در رابطه با ایفای چنین وظیفهیی محمد هاشمی که سالیان از طرف رسانه ملی! خامنهای بایکوت بود، به صحنه آورده میشود تا شایعه ”خناسان“ را تکذیب کند و بگوید رفسنجانی به مرگ طبیعی مرده است.
در این زمینه سایت صدا و سیمای رژیم 26 دی 95 مینویسد: ”پس از مطرح شدن شایعات متعدد و افزایش مباحث بیاساس و بدون سند در رابطه با علت و چگونگی درگذشت آیتالله هاشمی، محمد هاشمی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، بهصورت کامل پاسخ این سؤالات و شایعات مطرح شده را داد.
در کلیپی که این سایت از محمد هاشمی منتشر کرده است وی میگوید: ”بهرغم تلاشهای تیم پزشکی برای احیاء، متأسفانه موفق نشدند و این نشان میداد که آقای هاشمی قبل از انتقال به بیمارستان رحلت کردند و هیچ آثاری از خفگی، کبودی و... . وجود نداشت“.
تکذیبیه محمد هاشمی بهدلیل شایعاتی است که رفسنجانی در استخر خفه شده است.
سایت حکومتی سمعک نیوز22 دی 95 در ”بررسی وقایع پسا فوت هاشمی“ مینویسد: ”ماجرای درگذشت هاشمی رفسنجانی و تشییع جنازه او روز پر خبری را برای مردم ساخته بود. اولین کار تشکیک در نحوه فوت هاشمی بود. پروژه مشکوک سازی فوت هاشمی برای پروبال گرفتن باید حتماً از داخل حمایت میشد. این پروژه با اینستاگرام سیدحسن خمینی ادامه پیدا کرد. سید حسن خمینی در اینستاگرام خود با گذاشتن عکس سیداحمد خمینی در کنار هاشمی، این فوت را تسلیت گفت. “
قوه قضاییه رژیم نیز ناگزیر شد آخوند هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه را به صحنه بفرستد تا ”شایعه خناسان“ ! را تکذیب کند.
خبرگزاری حکومتی ایسنا 26 دی 95 با عنوان ”توضیح معاون قوه قضاییه درباره ابهامات مطرح شده پیرامون درگذشت هاشمی رفسنجانی“، سخنان آخوند صادقی را چنین نقل میکند: ”صادقی گفت: خناسانی که در پیام (پیام خامنهای بهمناسبت مرگ رفسنجانی) آمده است قصد آن را داشتند علاوه بر اینکه در زمان حیات استفاده ابزاری کنند، اکنون نیز از درگذشت ایشان در جهت اهداف خودشان بهرهبرداری کنند“.
در ادامه گزارش ایسنا آمده است: ”معاون فرهنگی دستگاه قضا با بیان اینکه استفاده ابزاری از فوت آقای هاشمی رفسنجانی در مسأله اصل مرگ، رفت و آمدها، محل دفن، امام جماعت و… مشهود بود“.
صرف نظر از صحتوسقم شایعات در مورد نحوه مرگ رفسنجانی، واقعیت این است که این شایعه ابتدا از درون نظام آخوندی پا گرفته است.
چنانکه آخوند صادقی باند مغلوب را چوبکاری میکند که چرا استفاده ابزاری از مرگ رفسنجانی میکند و میگوید: ”آنانی که وی را در ابتدای مجلس ششم مجبور به استعفا نمودند، امروز کاسه داغ تر از آش شدهاند“ (خبرگزاری ایسنا26 دی95)
واقعیت این است که به هر نحو که این شایعات گسترش پیدا کرده باشد، بهمعنای این است که در عملکردهای گذشته رژیم ولایت، واقعیاتی از جمله سربه نیست کردن عوامل خودش، وجود دارد که زمینهساز این شایعات و گسترش آنها میشود.
نمونه آن قتل سعید امامی در زندان پس از قتلهای زنجیرهیی است. سعید امامی سالها معاون وزارت اطلاعات رژیم بود که در راستای منویات سرمداران نظام از جمله همین رفسنجانی مدفون جنایات بیشماری از جمله قتلهای زنجیرهیی را انجام داده بود.
سعید امامی پس از بازداشت، خدماتش به نظام را به این شرح به رخ بازجویان میکشد: ”من از آغاز انقلاب تا به امروز سرباز گوش به فرمان نظام مقدس اسلامی و مقام ولایت بوده و هستم، هیچگاه بدون کسب اجازه و یا بدون دستور مقامات عالی نظام کاری انجام ندادهام“.
مورد دیگر ترور ناموفق سعید حجاریان است. سعید حجاریان از عناصر بالای اطلاعاتی و امنیتی در نخستوزیری رژیم بود و همراه آخوند ریشهری وزارت اطلاعات را تأسیس کرد و از مقامات بالای آن بود.
بنابراین طبیعی است که این شایعات بالا بگیرد. مهم این شایعات نیست، بلکه مهم آن واقعیتی است که بر جنایتکار بودن این رژیم دلالت دارد که حتی به مهرههای درشت خود هم رحم نمیکند.
روزنامه سياست روز26دی 95 تحت عنوان ”پناه بر خدا از شر خناسان“ مینویسد: ”ا درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام مشکوک جلوه داده میشود، این موضوع به سرعت در شبکههای اجتماعی داغ میشود و بسیاری را به شک میاندازد“
این رسانه باند خامنهای با طرح این سؤال ”اکنون وظیفه اخلاقی و انسانی خانواده آقای هاشمی در این شرایط چیست؟ ، وظیفه ”اخلاقی وانسانی“ ! را به خانواه او گوشزد میکند.
در رابطه با ایفای چنین وظیفهیی محمد هاشمی که سالیان از طرف رسانه ملی! خامنهای بایکوت بود، به صحنه آورده میشود تا شایعه ”خناسان“ را تکذیب کند و بگوید رفسنجانی به مرگ طبیعی مرده است.
در این زمینه سایت صدا و سیمای رژیم 26 دی 95 مینویسد: ”پس از مطرح شدن شایعات متعدد و افزایش مباحث بیاساس و بدون سند در رابطه با علت و چگونگی درگذشت آیتالله هاشمی، محمد هاشمی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، بهصورت کامل پاسخ این سؤالات و شایعات مطرح شده را داد.
در کلیپی که این سایت از محمد هاشمی منتشر کرده است وی میگوید: ”بهرغم تلاشهای تیم پزشکی برای احیاء، متأسفانه موفق نشدند و این نشان میداد که آقای هاشمی قبل از انتقال به بیمارستان رحلت کردند و هیچ آثاری از خفگی، کبودی و... . وجود نداشت“.
تکذیبیه محمد هاشمی بهدلیل شایعاتی است که رفسنجانی در استخر خفه شده است.
سایت حکومتی سمعک نیوز22 دی 95 در ”بررسی وقایع پسا فوت هاشمی“ مینویسد: ”ماجرای درگذشت هاشمی رفسنجانی و تشییع جنازه او روز پر خبری را برای مردم ساخته بود. اولین کار تشکیک در نحوه فوت هاشمی بود. پروژه مشکوک سازی فوت هاشمی برای پروبال گرفتن باید حتماً از داخل حمایت میشد. این پروژه با اینستاگرام سیدحسن خمینی ادامه پیدا کرد. سید حسن خمینی در اینستاگرام خود با گذاشتن عکس سیداحمد خمینی در کنار هاشمی، این فوت را تسلیت گفت. “
قوه قضاییه رژیم نیز ناگزیر شد آخوند هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه را به صحنه بفرستد تا ”شایعه خناسان“ ! را تکذیب کند.
خبرگزاری حکومتی ایسنا 26 دی 95 با عنوان ”توضیح معاون قوه قضاییه درباره ابهامات مطرح شده پیرامون درگذشت هاشمی رفسنجانی“، سخنان آخوند صادقی را چنین نقل میکند: ”صادقی گفت: خناسانی که در پیام (پیام خامنهای بهمناسبت مرگ رفسنجانی) آمده است قصد آن را داشتند علاوه بر اینکه در زمان حیات استفاده ابزاری کنند، اکنون نیز از درگذشت ایشان در جهت اهداف خودشان بهرهبرداری کنند“.
در ادامه گزارش ایسنا آمده است: ”معاون فرهنگی دستگاه قضا با بیان اینکه استفاده ابزاری از فوت آقای هاشمی رفسنجانی در مسأله اصل مرگ، رفت و آمدها، محل دفن، امام جماعت و… مشهود بود“.
صرف نظر از صحتوسقم شایعات در مورد نحوه مرگ رفسنجانی، واقعیت این است که این شایعه ابتدا از درون نظام آخوندی پا گرفته است.
چنانکه آخوند صادقی باند مغلوب را چوبکاری میکند که چرا استفاده ابزاری از مرگ رفسنجانی میکند و میگوید: ”آنانی که وی را در ابتدای مجلس ششم مجبور به استعفا نمودند، امروز کاسه داغ تر از آش شدهاند“ (خبرگزاری ایسنا26 دی95)
واقعیت این است که به هر نحو که این شایعات گسترش پیدا کرده باشد، بهمعنای این است که در عملکردهای گذشته رژیم ولایت، واقعیاتی از جمله سربه نیست کردن عوامل خودش، وجود دارد که زمینهساز این شایعات و گسترش آنها میشود.
نمونه آن قتل سعید امامی در زندان پس از قتلهای زنجیرهیی است. سعید امامی سالها معاون وزارت اطلاعات رژیم بود که در راستای منویات سرمداران نظام از جمله همین رفسنجانی مدفون جنایات بیشماری از جمله قتلهای زنجیرهیی را انجام داده بود.
سعید امامی پس از بازداشت، خدماتش به نظام را به این شرح به رخ بازجویان میکشد: ”من از آغاز انقلاب تا به امروز سرباز گوش به فرمان نظام مقدس اسلامی و مقام ولایت بوده و هستم، هیچگاه بدون کسب اجازه و یا بدون دستور مقامات عالی نظام کاری انجام ندادهام“.
مورد دیگر ترور ناموفق سعید حجاریان است. سعید حجاریان از عناصر بالای اطلاعاتی و امنیتی در نخستوزیری رژیم بود و همراه آخوند ریشهری وزارت اطلاعات را تأسیس کرد و از مقامات بالای آن بود.
بنابراین طبیعی است که این شایعات بالا بگیرد. مهم این شایعات نیست، بلکه مهم آن واقعیتی است که بر جنایتکار بودن این رژیم دلالت دارد که حتی به مهرههای درشت خود هم رحم نمیکند.