تضاد فرهنگی آخوندها با عصر ارتباطات یک تضاد ماهوی است، آخوندهای قرونوسطایی به هیچوجه نمیتوانند، پیشرفت فرهنگی را تاب بیاورند و مدام به فکر سرکوب فرهنگ در جامعه هستند. اما برخی از کارگزاران نظام میخواهند خودشان را با جامعه و فرهنگ در قرن بیست و یکم منطبق نشان بدهند و در ظاهر هم که شده وانمود کنند با جوانان امروزی همسو هستند. البته چنین رویکردی در حاکمیت نظام یک پارادوکس محسوب میشود. پارادوکسی که در صحبتهای این هفته آخوند حسینی بوشهری، صحنه گردان نمایش جمعه قم بسیار بارز بود.
«با مروجان فرهنگ بیگانه باید برخورد شود, اگر بهجای برخورد با مروجان فرهنگ بیگانه ما آمدیم تشویق کردیم آنها را چه انتظاری داریم، امروز شناسایی میشوند, دستگیر نمیشوند, شناسایی میشوند دستگیر میشوند اما کوچکترین برخوردی با آنها نمیشود, به چه عنوان به کسانی که ناهنجاری در جامعه ایجاد میکنند توسط شما به آنها مدال داده میشود, موقعی که شما مدال میدهید به یک عنصری که هنجار شکنی در جامعه دینی و انقلابی و اسلامی میکند, دیگران هم جری میشوند و طبیعتاً «نه از تاک نشان میماند, نه از تاکنشان» . (تلویزیون شبکه 2 رژیم 22 خرداد 95)
واضح است که منظور این آخوند جنایتکار از فرهنگ، فرهنگ مبتذل آخوندی است که قریب به چهار دهه است میخواهند به جوانان ایرانی تزریق کنند، اما همینطور که از این حرفها میشود فهمید، شکست خوردند و حالا بخشی از کارگزاران نظام تلاش میکنند با ژستهای دروغین جوانها را فریب بدهند و با این کارشان آنها را منفعل کنند. اما خواسته آخوند بوشهری چیست؟ او از کارگزاران نظام میخواهد که خط سرکوب را تمامعیار و بدون شکاف پیش ببرند، هم شناسایی کنند، هم دستگیر کنند و هم برخورد کنند. برخورد هم که مشخص است، برخورد از نوع آخوندی، یعنی شکنجه، شلاق، سنگسار و اعدام. آخوند بوشهری هشدار میدهد که اگر برخورد نشود، جوانها جری میشوند. نتیجهگیری پایانیش هم جالب است، محصول جری شدن جوانها در عرصه فرهنگی این است که «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان» .
حالا سؤال پیش روی ما این است که آیا نظام زهرخوردهٴ ولایتفقیه در شرایط پسابرجام توان انقباض بیشتر و تشدید خط سرکوب را دارد؟ یا به قول رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوند روحانی که در مجلس ارتجاع صحبت میکرد، در نتیجه سرکوب «با انبوهی از جمعیت مواجه میشوند» و «کاهش انسجام اجتماعی» بهوجود میآید و نظام را دچار «مشکلات اساسی» خواهد کرد و به قول آخوند بوشهری «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان».
«با مروجان فرهنگ بیگانه باید برخورد شود, اگر بهجای برخورد با مروجان فرهنگ بیگانه ما آمدیم تشویق کردیم آنها را چه انتظاری داریم، امروز شناسایی میشوند, دستگیر نمیشوند, شناسایی میشوند دستگیر میشوند اما کوچکترین برخوردی با آنها نمیشود, به چه عنوان به کسانی که ناهنجاری در جامعه ایجاد میکنند توسط شما به آنها مدال داده میشود, موقعی که شما مدال میدهید به یک عنصری که هنجار شکنی در جامعه دینی و انقلابی و اسلامی میکند, دیگران هم جری میشوند و طبیعتاً «نه از تاک نشان میماند, نه از تاکنشان» . (تلویزیون شبکه 2 رژیم 22 خرداد 95)
واضح است که منظور این آخوند جنایتکار از فرهنگ، فرهنگ مبتذل آخوندی است که قریب به چهار دهه است میخواهند به جوانان ایرانی تزریق کنند، اما همینطور که از این حرفها میشود فهمید، شکست خوردند و حالا بخشی از کارگزاران نظام تلاش میکنند با ژستهای دروغین جوانها را فریب بدهند و با این کارشان آنها را منفعل کنند. اما خواسته آخوند بوشهری چیست؟ او از کارگزاران نظام میخواهد که خط سرکوب را تمامعیار و بدون شکاف پیش ببرند، هم شناسایی کنند، هم دستگیر کنند و هم برخورد کنند. برخورد هم که مشخص است، برخورد از نوع آخوندی، یعنی شکنجه، شلاق، سنگسار و اعدام. آخوند بوشهری هشدار میدهد که اگر برخورد نشود، جوانها جری میشوند. نتیجهگیری پایانیش هم جالب است، محصول جری شدن جوانها در عرصه فرهنگی این است که «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان» .
حالا سؤال پیش روی ما این است که آیا نظام زهرخوردهٴ ولایتفقیه در شرایط پسابرجام توان انقباض بیشتر و تشدید خط سرکوب را دارد؟ یا به قول رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوند روحانی که در مجلس ارتجاع صحبت میکرد، در نتیجه سرکوب «با انبوهی از جمعیت مواجه میشوند» و «کاهش انسجام اجتماعی» بهوجود میآید و نظام را دچار «مشکلات اساسی» خواهد کرد و به قول آخوند بوشهری «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان».