728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

یک ترانه برای آوردن بهار

-

تكون بخور جوونه!
تكون بخور جوونه!
م.شوق
یک ترانه برای آوردن بهار
 
تکون بخور جوونه !
بهار روزگار ترانه‌هاست. زیبایی باغ و دشت هم انگیزانندهٴ ترانه و آواز است. اما در سرزمین بهارکشان، باید بهار را کشید و آورد. باید بهار را آفرید. هم در پهنهٴ زمین سرسبز ایران که رودها و دریاچه‌هایش را خشکاندند، و هوایش را پر از ریزگرد کردند، و هم در جامعه‌ی ایران، که آدمهایش را سرکوبی می‌کنند. بنابراین غیر از ترانه‌ها و نغمه‌های شاد، گونه‌یی ترانه‌ها و نغمه‌های دیگر هم پیدا می‌شود که از بایایی آفرینش بهار می‌گوید. و این شعری از این‌گونه ترانه‌هاست که نشانه‌ها و کنایه‌هایی هم دارد. به جای سلام پنجره بخوانید.

تکون بخور جوونه! بهار، رنگ خزونه
همّه جا رو داغون کرد زمستون دیوونه
نسیمامون غبار شد، درختا تیر دار شد
ببین که خاک باغچه سرخه و غرق خونه
اگه شور بازشکفتن تو رگای ساقه هسته‌ن بکش از آوندا خون داغی که راهشو بسته‌ن

من بهاری رو نمی‌خوام که خودش میاد و میره،
یه بهار می‌خوام که دستاش نگه که شاخه‌ها خسته ن، ... ... نگه ساقه‌ها شکسته‌ن... ..

سر بکش از یخ سرد بخند توی اوج درد
تا ببینن که باز هم گلی بهارو آورد
نترس ازین دود و دم که میگه فصل گل مرد
صدا بزن گلا رو بگو آهای همنبرد... ... ... ..:
اگه شور بازشکفتن تو رگای ساقه هسته‌ن بکش از آوندا خون داغی که راهشو بسته‌ن

من بهاری رو نمی‌خوام که خودش میاد و میره،
یه بهار می‌خوام که دستاش نگه که شاخه‌ها خسته ن، ... ... نگه ساقه‌ها شکسته‌ن... ..
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3a9eded8-dfc4-44af-b09d-1c82db94fef7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات