رژیم آخوندی با بالا بردن تعداد اعدامها و افزایش سرکوب تلاش میکند تا مردم به جان آمده از فشار و تحقیر را مرعوب کرده و با خیزشهای اجتماعی مقابله کند. اما واقعیت این است که اعدام و سرکوب برای ایجاد رعب و وحشت تبدیل به حربه زنگ زدهیی در دستان ولیفقیه طلسمشکسته آخوندها شده است و در مقابل، ارادهی مردم برای سرنگونی دیکتاتوری آخوندی را قویتر کرده است.
اعتراضات، تظاهرات و خروشهای مردمی که بدون هراس از اعدامهای گسترده همچنان ادامه دارد و بیشک طناب دار اعدام مردم، به طناب داری برگردن نظام ولایتفقیه تبدیل خواهد شد.
این واقعیت آنچنان روشن است که مقامات رژیم هم مجبور به اعتراف به زنگ زدگی حربه اعدام و سرکوب شدهاند.
علی جنتی وزیر ارشاد دولت آخوند حسن روحانی میگوید: ”ما در بحث آسیبشناسیها، ریشهها و عوامل مختلف نابسامانی داریم که باید آنها را بشناسیم و با آنها مقابله کنیم. مثلاً بحث منکر بیحجابی. آیا تا کنون از خود پرسیدهایم که با با وجود سالها تلاش نتوانستهایم با آن مقابله کنیم؟ تمام دخترانی که 30سال از عمر آنها گذشته است، تربیت شدهی ما هستند. چرا هرچه زمان میگذرد در این زمینهی حجاب پسترفت و عقبگرد داریم؟ و نتوانستیم بهرغم وجود همه نهادهای فرهنگی با این پدیده مقابله کنیم؟“
وزیرارشاد دولت روحانی پس ازطرح این سوالها میگوید: ”فکر میکنم به این دلیل است که ریشهها را نمیشناسیم. اگر ریشهها را بشناسیم و بعد در روشهای خود تجدیدنظر کنیم موفق میشویم“.
علی جنتی در ادامه مطرح میکند: ”چه تعدادی را اعدام کردهایم و اکنون در نوبت اعدام قرار دارند. این آمار شگفتانگیز است. باید ببینیم که برای مقابله با این پدیده شوم کجاها درست رفتار کردهایم و کجاها نیاز به تجدیدنظر داریم. ؟“
روشن است که ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، سرقت و خرید و فروش مواد مخدر که نظام ولایت بسیاری از اعدامها را تحت این عناوین انجام میدهد، در فقر و وضعیت اسفبار معیشتی مردم است که خود ریشه در چپاول و غارت اموال مردم توسط رژیم و کارگزارانش دارد.
این واقعیت آنقدر بدیهی و به قول معروف آش آنقدر شور شده است که وزیر ارشاد رژیم نیز ناگزیر شده است به آن اعتراف کند: ”همانطور که بسیاری از آسیبهای فرهنگی را ناشی از وضعیت بد اقتصادی میتوان قلمداد کرد. از آسیبهای حوزه فرهنگ، بیکاری مزمن و حاشیهنشینی جوانان است که به ناهنجاریهایی مانند روی آوردن آنها به مواد مخدر و سرقت منجر میشود“. (خبرگزاری ایسنا24آبان 93)
پیش از این آخوند روحانی نیز در مشهد با اعتراف به زنگ زدگی شیوههای سرکوبگرانه رژیم گفته بود:”فرهنگ، ما میخواهیم فرهنگ جامعه رو تعالی ببخشیم فکر میکنید تعالی کردن جامعه ون، مینیبوس و پاسبان و سرباز اینها، فرهنگ درست نمیشه“ (تلویزیون شبکه خبر16شهریور93)
در همین رابطه اعتراف آخوند سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس رژیم قابلتوجه است که میگوید: ”تنها در یک بند از یکی از زندانهای رژیم 400نفر زیر خط اعدام داریم“
از آنجا که سرکوب و اعدام اصلیترین پایه برای بقا و دوام رژیم است. اعترافهای جنتی و روحانی مبنی بر اینکه این حربه ضدانسانی کارکرد خود را از دست داده، آن روی سکه بنبست و شکست استراتژی نظام ولایتفقیه است.
انگشتان نادر حقیقت ناصری به علامت پیروزی بر روی سکوی اعدام، در حالیکه طناب دار برگردن دارد و دستهایش بسته است و با چهرهیی که اثری از بیم و اضطراب در آن دیده نمیشود، نمود بارزی از شکست استراتژیک رژیم در سرکوب و اعدام است. اعتراف ناگزیر بالاترین مقامات رژیم به شکست این استراتژی، اقرار به ناکارآمدی مهمترین ابزار سرکوب رژیم است و این، وحشت را در بالاترین مهرههای رژیم انداخته است .
اعتراضات، تظاهرات و خروشهای مردمی که بدون هراس از اعدامهای گسترده همچنان ادامه دارد و بیشک طناب دار اعدام مردم، به طناب داری برگردن نظام ولایتفقیه تبدیل خواهد شد.
این واقعیت آنچنان روشن است که مقامات رژیم هم مجبور به اعتراف به زنگ زدگی حربه اعدام و سرکوب شدهاند.
علی جنتی وزیر ارشاد دولت آخوند حسن روحانی میگوید: ”ما در بحث آسیبشناسیها، ریشهها و عوامل مختلف نابسامانی داریم که باید آنها را بشناسیم و با آنها مقابله کنیم. مثلاً بحث منکر بیحجابی. آیا تا کنون از خود پرسیدهایم که با با وجود سالها تلاش نتوانستهایم با آن مقابله کنیم؟ تمام دخترانی که 30سال از عمر آنها گذشته است، تربیت شدهی ما هستند. چرا هرچه زمان میگذرد در این زمینهی حجاب پسترفت و عقبگرد داریم؟ و نتوانستیم بهرغم وجود همه نهادهای فرهنگی با این پدیده مقابله کنیم؟“
وزیرارشاد دولت روحانی پس ازطرح این سوالها میگوید: ”فکر میکنم به این دلیل است که ریشهها را نمیشناسیم. اگر ریشهها را بشناسیم و بعد در روشهای خود تجدیدنظر کنیم موفق میشویم“.
علی جنتی در ادامه مطرح میکند: ”چه تعدادی را اعدام کردهایم و اکنون در نوبت اعدام قرار دارند. این آمار شگفتانگیز است. باید ببینیم که برای مقابله با این پدیده شوم کجاها درست رفتار کردهایم و کجاها نیاز به تجدیدنظر داریم. ؟“
روشن است که ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، سرقت و خرید و فروش مواد مخدر که نظام ولایت بسیاری از اعدامها را تحت این عناوین انجام میدهد، در فقر و وضعیت اسفبار معیشتی مردم است که خود ریشه در چپاول و غارت اموال مردم توسط رژیم و کارگزارانش دارد.
این واقعیت آنقدر بدیهی و به قول معروف آش آنقدر شور شده است که وزیر ارشاد رژیم نیز ناگزیر شده است به آن اعتراف کند: ”همانطور که بسیاری از آسیبهای فرهنگی را ناشی از وضعیت بد اقتصادی میتوان قلمداد کرد. از آسیبهای حوزه فرهنگ، بیکاری مزمن و حاشیهنشینی جوانان است که به ناهنجاریهایی مانند روی آوردن آنها به مواد مخدر و سرقت منجر میشود“. (خبرگزاری ایسنا24آبان 93)
پیش از این آخوند روحانی نیز در مشهد با اعتراف به زنگ زدگی شیوههای سرکوبگرانه رژیم گفته بود:”فرهنگ، ما میخواهیم فرهنگ جامعه رو تعالی ببخشیم فکر میکنید تعالی کردن جامعه ون، مینیبوس و پاسبان و سرباز اینها، فرهنگ درست نمیشه“ (تلویزیون شبکه خبر16شهریور93)
در همین رابطه اعتراف آخوند سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس رژیم قابلتوجه است که میگوید: ”تنها در یک بند از یکی از زندانهای رژیم 400نفر زیر خط اعدام داریم“
از آنجا که سرکوب و اعدام اصلیترین پایه برای بقا و دوام رژیم است. اعترافهای جنتی و روحانی مبنی بر اینکه این حربه ضدانسانی کارکرد خود را از دست داده، آن روی سکه بنبست و شکست استراتژی نظام ولایتفقیه است.
انگشتان نادر حقیقت ناصری به علامت پیروزی بر روی سکوی اعدام، در حالیکه طناب دار برگردن دارد و دستهایش بسته است و با چهرهیی که اثری از بیم و اضطراب در آن دیده نمیشود، نمود بارزی از شکست استراتژیک رژیم در سرکوب و اعدام است. اعتراف ناگزیر بالاترین مقامات رژیم به شکست این استراتژی، اقرار به ناکارآمدی مهمترین ابزار سرکوب رژیم است و این، وحشت را در بالاترین مهرههای رژیم انداخته است .