بازتاب شکست مذاکرات یک هفتهیی نیویورک در باند رفسنجانی بهصورت سرخوردگی، یاس از آیندهٴ مذاکرات، و متزلزل شدن موقعیت این باند در نظام ولایت است.
روزنامه ابتکار وابسته به این باند در مقالهیی به تاریخ 6مهر93 تحت عنوان: ”بازگشت مسافران نیویورک با چمدانهای خالی“ سرخوردگیاش از نتیجه مذاکرات را طوری بازتاب میدهد که گویا نتیجه مذاکرات را از قبل پیشبینی میکرده است!: ”این دور از مذاکرات همانطور که در آغاز از آن انتظار میرفت، به پایان رسید. عمق اختلافات، مسافران هستهیی نیویورک را دست خالی راهی پایتختها کرد“ !
روزنامه دیگر باند رفسنجانی- روحانی (مردمسالاری6مهر93) شکست سفر روحانی به نیویورک را توجیه میکند و صورت او را با نقلقول یکی از آخوندهای وابسته به این باند به نام غرویان اینگونه سرخ میکند: ”اینکه میگویند، نشستهای دکتر روحانی منفعتی نداشته، صحیح نیست، برعکس این دیدارها بسیار پرسود و پرمنفعت بوده است، معنای مذاکره و شرکت در این مجالس بینالمللی همین است، یعنی بنشینیم و با شخصیتهای مؤثر و بانفوذ گفتگو کنیم“.
روزنامه آرمان (6مهر93) نیز نگران این است که در آینده نیز نتیجهیی از این مذاکرات عاید نظام نشود و فرصت پیش آمده برای نظام به بنبست رسیده از دست برود: ”نگرانی کارشناسان این است که فرصت کم باقیمانده برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهیی، با زیادهخواهی طرف غربی و شتابزدگی برخی فعالان سیاسی در داخل از دست برود“.
اگر باند رفسنجانی- روحانی انتظار چنین نتیجهیی را داشتند و چنین سرنوشتی را برای مذاکرات نیویورک پیشبینی میکردند، پس چرا قبل از سفر روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی به نیویورک، بوق وکرنا راه انداخته وانمود میکردند که گویا فتح الفتوح دیگری توسط روحانی برای نظام رقم خواهد خورد. اما اکنون سوته دل از دست رفتن فرصت نیویورک ونگران مذاکرات آتی هستند.
باند رفسنجانی - روحانی کیسه گشادی برای مذاکرات نیویورک دوخته بودند تابتوانند صورت خود را با آن سرخ نگهدارند. اکنون که چنین نتیجهیی حاصل نشده، نگرانیشان این است که فرصت به دست آمده برای آویختن به دامن آمریکا و غرب از دست برود. زیرا در تعادل قوای درونی رژیم در موضع ضعیفتری قرارمیگیرند. بیدلیل نیست که به گفته روزنامه جوان، جواد ظریف وزیرخارجه رژیم در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، در پاسخ به سؤال یکی از شرکت کنندگان در این جلسه گفته است: ”ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند“ (جوان6مهر93)
این حرف ظریف را روزنامه دیگر باند خامنهای (وطن امروز 3مهر) روشنتر و صریحتر نقل کرده که وی گفته است: «در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده را به جریان غربستیز واگذار خواهند کرد». همین روزنامهاین اقدام ظریف را که آشکارا دست به دامن شدن آمریکا در دعوای درونی رژیم میباشد، «ظریف گیت» نامیده و آن را «رسوایی دیپلوماتیک، فاجعه و گناهی نابخشودنی» توصیف کرده و قرار است که باند ولیفقیه در مجلس ارتجاع در همین رابطه ظریف را پس از بازگشت به همین خاطر به سیخ بکشد.
در مقابل سرخوردگی باند رفسنجانی- روحانی و اظهار نگرانی آن در زمینه آینده، زبان باند ولیفقیه دراز شده است که دیپلوماسی ظریف نمیتواند اجنبی را مجاب کند چرا که ”مقامات کاخ سفید و وزارتخارجه آمریکا مانع ازهر گونه توافق شدند“ (جوان6مهر93)
روزنامه حمایت6شهریور نیز ضمن رد هر گونه دستاورد باند رفسنجانی- روحانی و اشاره به اینکه بعد از توافق ژنو هیچ بهبودی در وضعیت اقتصادی کشور دیده نشده میافزاید: ”چه تضمینی وجود دارد که حتی پس از توافق نهایی وضعیت اقتصادی بهتر بشود آن هم در شرایطی که حریف اصرار دارد که سازمان تحریمها پابرجا میماند“.
رسالت نیز از ”دور باطل در مذاکرات هستهای“ سخن به میان میآورد و نتیجهگیریش در مورد مذاکرات گذشته رژیم چنین است: ”برگزاری مذاکرات فشرده وین 6 و نیویورک، هر دو نشان داده است که توافق نهایی میان ایران و اعضای 1+5 در ساختار و قالب فعلی امکانپذیر نیست“.
کیهان خامنهای هم ضمن زیر ضرب قرار دادن سیاست باند رفسنجانی- روحانی در مورد مذاکرات هستهیی، آب پاکی روی دست این باند ریخته است که: ”استراتژی آمریکا و برخی متحدانش تعلیق تدریجی تمام فعالیتهای هستهیی ایران در طول مذاکرات و توافقهای دورهیی چند ماهه- تحت پوشش مذاکره برای توافق جامع بلندمدت- میباشد“.
باند خامنهای ضمن اینکه با شکست سیاست باند رفسنجانی- روحانی در نیویورک زبانشان دراز شده یک دلواپسی هم دارند؛ اینکه به قول خودشان ”زیاده خواهیهای آمریکا وغرب“ باعث شود برنامه هستهیی رژیم در تمامیتش تعطیل شود.
اضافه بر ترس و نگرانی هردوباند از سرنوشت تاریک برنامه هستهیی، بازتاب مذاکرات نیویورک در درون نظام عجالتاً و در یک کلام تشدید بیش از پیش تضادهای درونی نظام است.