برخی از رسانههای باند رفسنجانی- روحانی از خارج شدن پروندههای عراق، سوریه و بعضی دیگر از کشورها از زیر نظر نیروی تروریستی قدس و قاسم سلیمانی و سپرده شدن آن به وزارتخارجه خبر میدهند و ابراز خوشحالی میکنند که این پروندهها اکنون در مسیر درستی افتادهاند.
روزنامه آرمان در سرمقاله 5شهریور93 خود تحت عنوان «دستاوردهای سفر ظریف به عراق» مینویسد: ”این سفر در واقع نشان داد، حالا ایران قصد دارد سیاستهای خود را در قبال عراق با هوشمندی تنظیم کند. تا پیش از این دیپلوماسی ایران با کشورهای منطقه طبق رویکرد دیپلوماسی رسمی و راهحلهای دیپلوماسی غیررسمی پیش میرفت و بهدلایل امنیتی در بسیاری موارد دیپلوماسی غیررسمی نقش تعیینکنندهتری داشت. اما به نظر میرسد ایران در دوره جدید در این سیاست تجدیدنظر کرده و دیپلوماسی رسمی را که راهحل بسیاری مشکلات میداند اکنون بهکار گرفته است البته این تصمیم یک فرد نیست بلکه تصمیم مجموعه حاکمیت است که وزیر خارجه با افراد تاثیرگذار در عراق ملاقات کند و با یک رایزنی سیاسی به نتیجه مشترک برسد“.
واضح است که منظور از «راهحلهای دیپلوماسی غیررسمی» یعنی بکارگیری تروریسم و اهرم آن، نیروی تروریستی قدس و سرکرده جنایتکار آن، قاسم سلیمانی است که بهطور مستقیم زیرنظر خامنهای است و سیاست او د رکشورهای منطقه را پیش میبرد.
بنابراین، به نظر میرسد این جمله ”حالا ایران قصد دارد سیاستهای خود را در قبال عراق با هوشمندی تنظیم کند“ نیشی است به خامنهای و حاکی از شکست این خط است.
این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی- روحانی در ادامه میافزاید: ”دوران مالکی به پایان رسیده بود اما وی به این مسأله تن نمیداد و برخی افراد در ایران گمان میکردند باقی ماندن مالکی ضروری است. باقی ماندن مالکی نهتنها باعث اختلاف میان گروههای سیاسی شده بود بلکه اختلاف را به سطح بالایی رسانده بود“
در رابطه با همین «سیاست رسمی» است که روزنامه اعتماد نیز از سفر امیر عبداللهیان «نخستین مقام ارشد» رژیم به عربستان سعودی ابراز خوشحالی میکند و مینویسد: ”بعد از گذشت یک سال از روی کارآمدن دولت یازدهم سفر نخستین مقام ارشد کشورمان به عربستان سعودی بیش از پیش نقش مهم ایران و تلاشهای مستمر کشورمان در حل بحرانهای منطقهیی را متذکر میشود. رایزنی بین کشورهای همسایه یک امر طبیعی است و عدم انجام آن است که یک موضوع غیربدیهی و نیازمند اندیشه است. به هر اندازه که این رفت و آمدها بیشتر صورت بگیرد قطعاً سوء برداشتها و سوء تفاهمات هم مرتفع خواهد شد. سفر معاون وزیر خارجه کشورمان به عربستان میتواند مقدمه سفرهای دیگری باشد و مهمترین دستاورد آن تفاهم بر زمان و نحوه و موضوعات رفت و آمد بین مقامات دو کشور است“. (اعتماد 5شهریور93)
همین روزنامه وابسته به باند رفسنجانی گفتگویی با مدیرکل پیشین آسیای غربی وزارتخارجه رژیم انجام داده است که در آن، مهرهٴ مزبور به ضعف وزارتخارجه اشاره کرده و سؤال میکند که چرا برخی پروندههای منطقهیی در اختیار این وزارتخانه نیست؟ ”زمانی که به کارنامه یک ساله دستگاه دیپلوماسی نگاه میکنیم به یک ایراد اساسی میرسیم مبنی بر اینکه وزارت امور خارجه نتوانسته مدیریت برخی پروندهها را به وزارتخارجه برگرداند. متأسفانه در دوره مدیریتهای قبلی بهتدریج این موضوعات مهم و اصلی از وزارتخارجه خارج شد و مسئولان وقت وزارتخارجه هم تمکین کردند. من اعتقاد دارم که به نفع کشور و منافع ملی ما است که هر دستگاهی در سر جای خودش به وظایف خودش عمل کند. بر اساس تعاریف قانون اساسی وزارتخارجه تکالیف و مسوولیتهایی دارد“. (اعتماد5شهریور93)
صرفنظر از صحتوسقم این ادعاها یک موضوع تردید ناپذیر است که باند رفسنجانی روحانی تلاش دارد در راستای جام زهر اتمی جام زهر منطقهیی را نیز به حلقوم ولیفقیه بریزد و اگر ادعاهای رسانههای باند رفسنجانی- روحانی درست باشد که پروندههای منطقهیی نظیر عراق و سوریه و... از دست نیروی تروریستی قدس و قاسم سلیمانی خارج شده و در اختیار وزارتخارجه دولت آخوند حسن روحانی قرار گرفته، این تحول را بایستی در راستای همین سیاست سرکشیدن جام زهر منطقهیی محسوب کرد.
روزنامه آرمان در سرمقاله 5شهریور93 خود تحت عنوان «دستاوردهای سفر ظریف به عراق» مینویسد: ”این سفر در واقع نشان داد، حالا ایران قصد دارد سیاستهای خود را در قبال عراق با هوشمندی تنظیم کند. تا پیش از این دیپلوماسی ایران با کشورهای منطقه طبق رویکرد دیپلوماسی رسمی و راهحلهای دیپلوماسی غیررسمی پیش میرفت و بهدلایل امنیتی در بسیاری موارد دیپلوماسی غیررسمی نقش تعیینکنندهتری داشت. اما به نظر میرسد ایران در دوره جدید در این سیاست تجدیدنظر کرده و دیپلوماسی رسمی را که راهحل بسیاری مشکلات میداند اکنون بهکار گرفته است البته این تصمیم یک فرد نیست بلکه تصمیم مجموعه حاکمیت است که وزیر خارجه با افراد تاثیرگذار در عراق ملاقات کند و با یک رایزنی سیاسی به نتیجه مشترک برسد“.
واضح است که منظور از «راهحلهای دیپلوماسی غیررسمی» یعنی بکارگیری تروریسم و اهرم آن، نیروی تروریستی قدس و سرکرده جنایتکار آن، قاسم سلیمانی است که بهطور مستقیم زیرنظر خامنهای است و سیاست او د رکشورهای منطقه را پیش میبرد.
بنابراین، به نظر میرسد این جمله ”حالا ایران قصد دارد سیاستهای خود را در قبال عراق با هوشمندی تنظیم کند“ نیشی است به خامنهای و حاکی از شکست این خط است.
این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی- روحانی در ادامه میافزاید: ”دوران مالکی به پایان رسیده بود اما وی به این مسأله تن نمیداد و برخی افراد در ایران گمان میکردند باقی ماندن مالکی ضروری است. باقی ماندن مالکی نهتنها باعث اختلاف میان گروههای سیاسی شده بود بلکه اختلاف را به سطح بالایی رسانده بود“
در رابطه با همین «سیاست رسمی» است که روزنامه اعتماد نیز از سفر امیر عبداللهیان «نخستین مقام ارشد» رژیم به عربستان سعودی ابراز خوشحالی میکند و مینویسد: ”بعد از گذشت یک سال از روی کارآمدن دولت یازدهم سفر نخستین مقام ارشد کشورمان به عربستان سعودی بیش از پیش نقش مهم ایران و تلاشهای مستمر کشورمان در حل بحرانهای منطقهیی را متذکر میشود. رایزنی بین کشورهای همسایه یک امر طبیعی است و عدم انجام آن است که یک موضوع غیربدیهی و نیازمند اندیشه است. به هر اندازه که این رفت و آمدها بیشتر صورت بگیرد قطعاً سوء برداشتها و سوء تفاهمات هم مرتفع خواهد شد. سفر معاون وزیر خارجه کشورمان به عربستان میتواند مقدمه سفرهای دیگری باشد و مهمترین دستاورد آن تفاهم بر زمان و نحوه و موضوعات رفت و آمد بین مقامات دو کشور است“. (اعتماد 5شهریور93)
همین روزنامه وابسته به باند رفسنجانی گفتگویی با مدیرکل پیشین آسیای غربی وزارتخارجه رژیم انجام داده است که در آن، مهرهٴ مزبور به ضعف وزارتخارجه اشاره کرده و سؤال میکند که چرا برخی پروندههای منطقهیی در اختیار این وزارتخانه نیست؟ ”زمانی که به کارنامه یک ساله دستگاه دیپلوماسی نگاه میکنیم به یک ایراد اساسی میرسیم مبنی بر اینکه وزارت امور خارجه نتوانسته مدیریت برخی پروندهها را به وزارتخارجه برگرداند. متأسفانه در دوره مدیریتهای قبلی بهتدریج این موضوعات مهم و اصلی از وزارتخارجه خارج شد و مسئولان وقت وزارتخارجه هم تمکین کردند. من اعتقاد دارم که به نفع کشور و منافع ملی ما است که هر دستگاهی در سر جای خودش به وظایف خودش عمل کند. بر اساس تعاریف قانون اساسی وزارتخارجه تکالیف و مسوولیتهایی دارد“. (اعتماد5شهریور93)
صرفنظر از صحتوسقم این ادعاها یک موضوع تردید ناپذیر است که باند رفسنجانی روحانی تلاش دارد در راستای جام زهر اتمی جام زهر منطقهیی را نیز به حلقوم ولیفقیه بریزد و اگر ادعاهای رسانههای باند رفسنجانی- روحانی درست باشد که پروندههای منطقهیی نظیر عراق و سوریه و... از دست نیروی تروریستی قدس و قاسم سلیمانی خارج شده و در اختیار وزارتخارجه دولت آخوند حسن روحانی قرار گرفته، این تحول را بایستی در راستای همین سیاست سرکشیدن جام زهر منطقهیی محسوب کرد.