در حالی که در بسیاری از کشورهای دنیا بارش برف یک امر معمولی است و به یک بحران تبدیل نمیشود و مردم بهعنوان یک نعمت از بارش برف یاد میکنند. اما در حاکمیت ولایتفقیه بارش برف برای مردم به نغمت و یک بحران تبدیل میشود.
اگر به آمارهای رسانههای رژیم تکیه شود (که البته این رسانهها هیچ وقت تمام واقعیت مصائبی که برمردم میگذرد را منعکس نمیکنند) میزان خسارت ناشی از بارش برف برمردم قابلتوجه است. این میزان از خسارت تماماً از بیتدبیری مقامات حکومت ناشی میشود. روزنامه مردمسالاری که حامی دولت آخوند حسن روحانی است میزان خسارت برف در غرب مازندران را 800میلیارد تومان برآورد میکند و اعتراف میکند که مدیریت بحران در این منطقه ضعیف عمل کرده است. این روزنامه حامی حکومت ازقول رئیس گروه هیأت پارلمانی رژیم که به منطقه غرب استان مازندران برای بررسی بحران سفرکرده است مینویسد: مدیریت استان مازندران در برنامهریزی حوادثی و پیشگیری ضعیف عمل کرده است، افزود: مدیریت شهری در غرب استان مازندران در مقابله با برف و سیل و حوادث پیشبینی نشده، پیشگیرانه نبوده است. وی با تأکید بر اینکه نخستین ایراد به مدیریت بحران غرب استان مازندران مدیریت قبل از بحران است، خاطرنشان کرد: تدبیر و مدیریت شهری در چالوس و نو شهر و بهویژه در تنکابن ضعیف بود و کسی تذکر لازم را نداد.
اشاره این نماینده مجلس ارتجاع به این موضوع است که هواشناسی استان از قبل به مدیران استان اطلاع داده بود که در روزهای آینده سرما و بارش برف شدید در راه است اما مقامات دولت آخوند روحانی در استان نه تنها به مردم اطلاعرسانی نکرده بودند بلکه هیچ چاره اندیشی برای مقابله با بحران و مدیریت بحران نکرده بودند و مردم را در مقابل بارش برف شدید و سرمای طاقتفرسا به امان خدا رها کردهاند.
این نماینده مجلس ارتجاع به صراحت به عدم اطلاعرسانی رژیم به مردم اعتراف میکند و میگوید: ”در 72ساعت قبل از حادثه، ا هواشناسی مازندران به استانداری هشدار داده بود و عدم اطلاعرسانی کافی توسط مدیریت استان مازندران برای مردم غرب مازندران نیز از انتقادات وارد بر مدیریت بحران است“.
این نماینده رژیم به سردرگمی مقامات استان در چارهجویی برای مقابله با بحران اعتراف کرده و میگوید مقامات استان آنقدر به وظایف خود درمدیریت بحران نا آشنا بودهاند که هرج و مرج در مقابله با بحران وجود داشته است و میافزاید: ”بر طبق قانون در شرایط بحران، استاندار مدیر بحران استان و فرماندار، مدیر بحران شهرستان است و مدیران ادارات و نهادها هم باید تابع مدیر بحران باشند و در بحران اخیر فرماندار نمیدانست چکاره است و هر اداره و نهاد کار خود را انجام میداد که نشان داده است که مدیریت استان در این زمینه تمرین نکرده است“.
اگر چه این روزنامه حامی دولت روحانی به سردرگمی مقامات محلی در مدیریت بحران اشاره میکند که واقعی است اما شاید این روزنامه یک هدف را هم دنبال میکند که با دم تیغ قرار دادن مقامات محلی، مقامات بیکفایت بالایی دولت روحانی را در ببرد ولی واقعیت این است که بیتدبیری و عدم کفایت مقامات محلی حکایت از بیتدبیری و عدم کفایت مقامات بالایی حکومت در دولت روحانی میکند که توان اداره یک بحران محلی را هم ندارد
روزنامه حکومتی سیاست روز نیز به بیعملی و ضعف دولت آخوند روحانی درمدیریت بحران اعتراف میکند و در این زمینه مینویسد: «آقایانی که میگویند انتظار نداشتیم وضعیت بارش برف تا این حد گسترده باشد که نیازمند اقدامات همهجانبه ما باشد؛ آقایانی که گویی خسته بودهاند و طی ۵ روز گذشته وقت نداشتند به داد مردمی برسند که از زور بیتوجهی همین مسئولان مجبور بودند پیامهای ”کمکمان کنید“ را در صفحههای اجتماعی مخابره کنند تا بلکه امداد غیبی به دادشان برسد».
این روزنامه ادعاهای مقامات حکومتی را یادآوری کرد و خواستار استعفای آنها بهخاطر بیکفایتیشان شد و نوشت: «ای کاش آنهایی که در هنگام مخابره توفانهای مهیب در جهان از بیتدبیری مسئولان مربوطه در ینگه دنیا گلایه سر میدهند در این روزهایی که از پی مدیریت یک برف ۲ متری بر نیامدهاند لطفی در حق خود و سمت پسوند شده بر زیر نامشان کنند و بعد از گذر از این شرایط طبیعی به بحران تبدیل شده در پی استعفا بر آیند».
در حالی که رسانههای رژیم و مقامات این رژیم به بیعملی دولت آخوند روحانی در مقابله با این بحران و مدیریت بحران و عدم رسیدگی به مردم اعتراف میکنند، اما سرکرده نیروی انتظامی مازندران از اعلام آمادهباش کامل نیروهای سرکوبگر انتظامی و یکان ویژه خبر میدهد و وضعیت امنیتی استان را خوب ارزیابی میکند. این سرکرده جنایتکار نیروی انتظامی رژیم با این بیان برای مردمی که برای نان شب و حداقل ضرورتهای زندگی محتاجند به جای بسیج نیروی تحت امرش برای کمک به مردم، برای مردم خط و نشان میکشد و وضعیت امنیتی رژیم را مثبت ارزیابی میکند و به بیان معکوس مردم ستمدیده را به ارعاب و سرکوب تهدید میکند. در حالی که در همه جای دنیا رسم است در زمان بحران نیروهای نظامی و انتظامی برای حل بحران و مدیریت بحران به نهادهای مدنی کمک میکنند و بسیج میشوند؛ نیروی جنایتکار رژیم تنها و تنها به فکر امنیت نظام ضدمردمی است و هیچ کاری به دردها و مصائب مردم ستمدیده ندارد و بر زخم مردم نیز نمک میپاشد.
اگر به آمارهای رسانههای رژیم تکیه شود (که البته این رسانهها هیچ وقت تمام واقعیت مصائبی که برمردم میگذرد را منعکس نمیکنند) میزان خسارت ناشی از بارش برف برمردم قابلتوجه است. این میزان از خسارت تماماً از بیتدبیری مقامات حکومت ناشی میشود. روزنامه مردمسالاری که حامی دولت آخوند حسن روحانی است میزان خسارت برف در غرب مازندران را 800میلیارد تومان برآورد میکند و اعتراف میکند که مدیریت بحران در این منطقه ضعیف عمل کرده است. این روزنامه حامی حکومت ازقول رئیس گروه هیأت پارلمانی رژیم که به منطقه غرب استان مازندران برای بررسی بحران سفرکرده است مینویسد: مدیریت استان مازندران در برنامهریزی حوادثی و پیشگیری ضعیف عمل کرده است، افزود: مدیریت شهری در غرب استان مازندران در مقابله با برف و سیل و حوادث پیشبینی نشده، پیشگیرانه نبوده است. وی با تأکید بر اینکه نخستین ایراد به مدیریت بحران غرب استان مازندران مدیریت قبل از بحران است، خاطرنشان کرد: تدبیر و مدیریت شهری در چالوس و نو شهر و بهویژه در تنکابن ضعیف بود و کسی تذکر لازم را نداد.
اشاره این نماینده مجلس ارتجاع به این موضوع است که هواشناسی استان از قبل به مدیران استان اطلاع داده بود که در روزهای آینده سرما و بارش برف شدید در راه است اما مقامات دولت آخوند روحانی در استان نه تنها به مردم اطلاعرسانی نکرده بودند بلکه هیچ چاره اندیشی برای مقابله با بحران و مدیریت بحران نکرده بودند و مردم را در مقابل بارش برف شدید و سرمای طاقتفرسا به امان خدا رها کردهاند.
این نماینده مجلس ارتجاع به صراحت به عدم اطلاعرسانی رژیم به مردم اعتراف میکند و میگوید: ”در 72ساعت قبل از حادثه، ا هواشناسی مازندران به استانداری هشدار داده بود و عدم اطلاعرسانی کافی توسط مدیریت استان مازندران برای مردم غرب مازندران نیز از انتقادات وارد بر مدیریت بحران است“.
این نماینده رژیم به سردرگمی مقامات استان در چارهجویی برای مقابله با بحران اعتراف کرده و میگوید مقامات استان آنقدر به وظایف خود درمدیریت بحران نا آشنا بودهاند که هرج و مرج در مقابله با بحران وجود داشته است و میافزاید: ”بر طبق قانون در شرایط بحران، استاندار مدیر بحران استان و فرماندار، مدیر بحران شهرستان است و مدیران ادارات و نهادها هم باید تابع مدیر بحران باشند و در بحران اخیر فرماندار نمیدانست چکاره است و هر اداره و نهاد کار خود را انجام میداد که نشان داده است که مدیریت استان در این زمینه تمرین نکرده است“.
اگر چه این روزنامه حامی دولت روحانی به سردرگمی مقامات محلی در مدیریت بحران اشاره میکند که واقعی است اما شاید این روزنامه یک هدف را هم دنبال میکند که با دم تیغ قرار دادن مقامات محلی، مقامات بیکفایت بالایی دولت روحانی را در ببرد ولی واقعیت این است که بیتدبیری و عدم کفایت مقامات محلی حکایت از بیتدبیری و عدم کفایت مقامات بالایی حکومت در دولت روحانی میکند که توان اداره یک بحران محلی را هم ندارد
روزنامه حکومتی سیاست روز نیز به بیعملی و ضعف دولت آخوند روحانی درمدیریت بحران اعتراف میکند و در این زمینه مینویسد: «آقایانی که میگویند انتظار نداشتیم وضعیت بارش برف تا این حد گسترده باشد که نیازمند اقدامات همهجانبه ما باشد؛ آقایانی که گویی خسته بودهاند و طی ۵ روز گذشته وقت نداشتند به داد مردمی برسند که از زور بیتوجهی همین مسئولان مجبور بودند پیامهای ”کمکمان کنید“ را در صفحههای اجتماعی مخابره کنند تا بلکه امداد غیبی به دادشان برسد».
این روزنامه ادعاهای مقامات حکومتی را یادآوری کرد و خواستار استعفای آنها بهخاطر بیکفایتیشان شد و نوشت: «ای کاش آنهایی که در هنگام مخابره توفانهای مهیب در جهان از بیتدبیری مسئولان مربوطه در ینگه دنیا گلایه سر میدهند در این روزهایی که از پی مدیریت یک برف ۲ متری بر نیامدهاند لطفی در حق خود و سمت پسوند شده بر زیر نامشان کنند و بعد از گذر از این شرایط طبیعی به بحران تبدیل شده در پی استعفا بر آیند».
در حالی که رسانههای رژیم و مقامات این رژیم به بیعملی دولت آخوند روحانی در مقابله با این بحران و مدیریت بحران و عدم رسیدگی به مردم اعتراف میکنند، اما سرکرده نیروی انتظامی مازندران از اعلام آمادهباش کامل نیروهای سرکوبگر انتظامی و یکان ویژه خبر میدهد و وضعیت امنیتی استان را خوب ارزیابی میکند. این سرکرده جنایتکار نیروی انتظامی رژیم با این بیان برای مردمی که برای نان شب و حداقل ضرورتهای زندگی محتاجند به جای بسیج نیروی تحت امرش برای کمک به مردم، برای مردم خط و نشان میکشد و وضعیت امنیتی رژیم را مثبت ارزیابی میکند و به بیان معکوس مردم ستمدیده را به ارعاب و سرکوب تهدید میکند. در حالی که در همه جای دنیا رسم است در زمان بحران نیروهای نظامی و انتظامی برای حل بحران و مدیریت بحران به نهادهای مدنی کمک میکنند و بسیج میشوند؛ نیروی جنایتکار رژیم تنها و تنها به فکر امنیت نظام ضدمردمی است و هیچ کاری به دردها و مصائب مردم ستمدیده ندارد و بر زخم مردم نیز نمک میپاشد.