728 x 90

مسائل اجتماعي ايران,

هشدار! طغیان ارتش گرسنگان!

-

کارگران بیکار - آرشیو
کارگران بیکار - آرشیو
ابعاد فساد اقتصادی برملا شده در رأس نظام، موجی از وحشت در کارگزاران نظام برانگیخته است. وحشت از انفجار خشم خلق. روزنامه مردم‌سالاری (8دی) به‌نقل از یک نمایندهٴ رژیم در مجلس ارتجاع به نام تابش نوشت: «دولت ترکیه نسبت به دستگیری تعدادی از وابستگان حکومتی خود اقدام کرده و این افراد در فساد مالی، پولشویی، قاچاق، صادرات و واردات طلا نقش داشتند... یک سر این قضیه در ایران است، ولی متأسفانه در کشور ما هیچ اقدامی درباره این موضوع صورت نگرفته... در حالی‌که مردم کشورمان درباره تأمین هزینه تحصیل فرزند و هزینه اساسی درمان در تنگنای شدید معیشتی هستند، چطور می‌توان در نظام اسلامی افرادی باشند که سرمایه آنها به‌اندازه بودجه عمرانی یک ساله کل کشور باشد؛ یعنی حدود 50هزار میلیارد تومان، آن هم با سن و سال، سواد و تخصص بسیار کم و پایین به این سرمایه دست پیدا کنند... موضوعی که در ترکیه اتفاق افتاده، سر اصلی آن در ایران است... من مطمئنم انتهای این ماجرا به یک فرد ختم نخواهد شد و به شبکه‌یی خواهیم رسید که از امکانات و تحریمها... در موقعیت حساسی که مردم زیر بار فشارهای اقتصادی در حال له شدن هستند، برای خودشان موقعیتی فراهم کرده و به ثروتهای بادآورده‌ای دست یافتند». (مردم‌سالاری 8 دی 92)

این اولین واکنش محافل درونی رژیم نبود.
نزدیک به یک ماه قبل روز 13آذر روزنامه حکومتی ابتکار از باند کارگزاران وابسته به رفسنجانی این‌گونه اعتراف و ابراز وحشت کرد: «اقتصاد دولتی ایران همواره با حاشیه‌ای به‌نام رانت، مفسد اقتصادی، میلیاردرهای یکشبه، دست به گریبان بوده است. این حاشیه به مرور به متن اقتصاد ایران تبدیل شده است.

کارکرد اصلی اقتصاد در ایران زایش میلیاردرهای یک شبه و فقر و گرسنگی توده مردم می‌باشد».

همین گزارش، با ذکر اسامی برخی از چپاولگران لو رفته می‌نویسد: «پرونده هر کدام که باز شد افکار عمومی را از پرونده دیگران منصرف کرد» ابتکار سپس اعتراف کرد امثال بابک زنجانی در مقابل کسانی که هنوز دستشان برای مردم رو نشده عددی نیستند. ابتکار نوشت: «فقط همین چند نفر نام آور نیستند قرعه فال به نام این چند نفر افتاده چنان‌چه پرده کنار رود آنگاه همه متوجه می‌شوند که اینان در مقابل خیل کثیری که نام شان مکتوم مانده و اخلاصشان اجازه نمایش نمی‌دهد؛ عددی بحساب نمی‌آیند»

اما ابعاد فساد مالی نظام در این فاصله به جایی رسید که ضمن آلودن کشورهای همسایه دست داشتن بالاترین سران نظام را در این فساد مسجل کرد، . روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی، سرمقاله روز 8دیماه خود را با هشدار نسبت به حساس نبودن نظام در امر فساد اختصاص داد و از جمله نوشت: «آنچه این روزها در ترکیه می‌گذرد، قطعاً در سرنوشت دولت اردوغان و آینده حاکمیت حزب وی تأثیرگذار خواهد بود... این تحولات سریع، نشانه حساسیت این ساختار است
… متأسفانه، طی یک دهه اخیر فسادهای مالی متعددی در بدنه اجرایی کشور رخ داد که در طول تاریخ ایران بی‌سابقه بود».

اعتراف به فسادهاي مالي زنجيره اي در نظام ولايت فقيه:

روزنامه جمهوری سپس به فسادهای مالی که نقش سران رژیم برای مردم در آن بارز بوده اشاره کرده و می‌نویسد: «از ماجرای شهرام جزایری تا فساد 3هزار میلیاردی در نظام بانکی، پرونده بیمه، سوءاستفاده در سازمان تأمین اجتماعی، ماجرای بابک زنجانی و... همگی فسادهای بزرگی هستند که نه تنها از رخ دادن آنها جلوگیری نشد، بلکه برملا شدن آنها هیچ تغییری در مدیریتهای مرتبط اجرایی کشور پدید نیاورد! نه وزیر عوض شد، نه رئیس‌جمهور استعفا داد، نه دولتها تسویه شدند، نه وکلا تکان خوردند و نه تغییر و تحولی در ساز وکارهای موجود برای محکم کاری پیش آمد».

روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه اعترافش به زنجیره‌یی بودن فساد در مقامات رژیم اضافه می‌کند: «چرا وقتی وزیر اقتصاد توسط نمایندگان مجلس استیضاح می‌شود، دستهای قدرتمند به‌کار می‌افتند تا او از سقوط نجات پیدا کند؟
در ماجرای سازمان تأمین اجتماعی، بعد از آن‌که اعلام شد تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در این واقعه سهیم بودند، هیچ‌یک از آنها نه استعفا دادند و نه مؤاخذه شدند،
در ماجرای بیمه هنوز دانه درشتها محاکمه نشده‌اند و در مواقع مختلف به شکل‌های گوناگون تکریم هم می‌شوند و پیروزمندانه حضور خود را به رخ هم می‌کشند. در ماجرای بابک زنجانی، مسائل آن‌قدر مبهم و مشتبه مطرح می‌شوند که خود بابک زنجانی به صحنه می‌آید و طلبکارانه اعلام می‌کند من نه تنها کار خلافی نکرده‌ام بلکه یک قهرمان هستم!»

البته سرمقاله‌نویس جمهوری اسلامی به‌روشنی می‌داند که بابک زنجانی، قبل از ادعای قهرمانی به درستی گفته است: «من سرباز کوچک جسور ولایت هستم». او با این حرف، دو نشان زده است. هم سرچشمه چپاولهای «مشروع» در نظام ولایت را آدرس داده و هم حامی خودش را در غارت از منابع ملی معرفی کرده است. اما اینها فرع مسأله است اصل مسأله آن است که روزنامه جمهوری با سابقه بیش از سه دهه پاسداری از منافع نظام خوب «بو» کشیده و هشدار می‌دهد که: «چه کسی می‌تواند این واقعیت را انکار کند که در کنار افرادی هم‌چون شهرام جزایری و بابک زنجانی، هزاران کارتن خواب و میلیونها خانواده زیر خط فقر در کشور وجود دارند و کسانی هم هستند که زمستان را در خانه‌های سرد به پایان می‌برند و علاوه بر سرما با گرسنگی نیز دست و پنجه نرم می‌کنند؟ شرمساری پدران خانواده‌های فقیر در برابر زن و فرزندان را نمی‌توان با وعده‌های پرزرق و برق برطرف کرد. به سؤالات بی‌شمار مردم درباره نابرابریها، اشرافیتهای جدید و بی‌عملی‌هایی که در برابر این روند خطرناک مشاهده می‌شود، نمی‌توان با شعارهای بی‌پشتوانه پاسخ داد.
و مسئولان این نظام باید در صورت کوتاهی از انجام این وظیفه از طغیان غیرقابل پیش‌بینی لشکر فقر بترسند».

روزنامه حکومتی به‌خاطر «مصلحت نظام» و حفظ روحیه ساندیس خورهای همیشه در صحنه، ابعاد توفانی را که در راه است کوچک‌نمایی کرده و نوشته است «طغیان غیرقابل پیش‌بینی لشکر فقر». در حالی که در درون رژیم صحبت از «ارتش فقرا و بیکاران» است. و می‌گویند «سونامی» در راه است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/417b7bb9-d85a-4735-8e37-657b3d17028a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات