کلیپ کوتاه از دژخیم مقیسه در اینترنت
درباره دیدار جلادان قتلعام ۶۷ با خمینی در جماران
یک روز بعد از دیدار هیأت مرگ با منتظری درقم
آخوند مقیسه جلاد قتلعام درگوهردشت:
رفتیم جماران آقای نیری توضیح داد که ما رفتیم قم این شده این شده
امام گفت: این قضیه به خودم مربوط میشود
دقت کنید که یک نفر از این مجاهدین از حکم الهی فرار نکند
کلیپ منتشره شده از دژخیم مقیسهای ـ اینترنت - ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
گفت یه بچه من رو کشتند (...) شروع کرد هر چی (...) گفت و بعدش آقای نیری شروع کردن صحبت کردن و حرفهایی که همه را نوشتیم.
روز بعدش یه روز گذشت، روز بعد از یک روز آمدیم رفتیم جماران یعنی ۷نفر، قشنگ دو زانو زدیم.
امام رو مبل نشسته با عرق چین و عبا. هیچی، توضیح داد آقای نیری که اینطوری شده که ما رفتیم قم این شده این شده این شده، هیچی گفت این قضیه به خودم مربوط میشه. شما کار به قم جاهای دیگه نداشته باشید. دقت کنید که یک نفر از این منافقین از حکم الهی فرار نکنه. اینها اینقدر قسیالقلبند یک قطار را با جمعیتش به آتش میکشند. هیچی حدود نیم ساعت نزدیک چهل دقیقه نشستیم اینها. بعدش آمدیم دست امام رو بوسیدیم و
اخبار سیمای آزادی - ۹ فروردین ۱۴۰۳
منتظری خطاب به اعضای هیأت مرگ در قتلعام ۶۷
شامل پورمحمدی و رئیسی و نیری:
بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی که در تاریخ ما را محکوم میکند
بهدست شما انجام شده است
و شما را در آینده جزء جنایتکاران در تاریخ مینویسند
بخشهایی از نوار صدای منتظری (جانشین معزول خمینی) با هیأت مرگ خمینی
به نظر من بزرگترین جنایت که به جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم میکنه، بهدست شما انجام شده، و شما را در آینده جز جنایتکاران تو تاریخ مینویسند، ... ... …
بعضی از قضات به ما مراجعه کردند و ناراحت بودند. من یک وقتی یک نامه خدمت امام نوشتم... ... ... این حالا نامه دومش است، من میخواهم صریح به شما بگم. من نوشتم... ... … برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض میرسانم.
من از آن جریان تا حالا باور کنید، شبی نیست که دو سه ساعت فکرم ناراحته و خوابم نمیبره، سه چهار ساعت فکر میکنم، که ما جواب خانوادهها رو چه باید بگیم، این همه گفتیم جمهوری اسلامی و اینها، این همه گفتیم شاه و رضا خان اعدام کرد، چقدر شاه اعدام کرد؟ اعدامهای خودمان رو با اعدامهای آنها حساب بکنیم، بقیهاش هم برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض میرسانم، نقش اساسی را همه جا مسئول اطلاعات دارد، و دیگران عملاً تحت تأثیر میباشند، حضرتعالی ملاحظه فرمایید، این نامه را من به امام نوشتم... ... ... … من این نامه را، نشستم آن نامه اولی... نشستم نامه را نوشتم بعد از حکم... ، بعضیها گفتند نه فایدهیی نداره امام... هیچ فایده ندارد. من... نامه را نوشتم، برای من نقل کرد گفت یه کسی برادرش زندان بود، بعد آخرش مثلا میگفتند تو متهم... خواهرش هم متهم است، رفتند خواهرش را آوردند، خودش را اعدام کردن، خواهرش... بهش گفتند... گفت خوب من نسبت به اینها علاقه دارم، گفت دختر ۱۵ سال یا ۱۶ سالش بود، گفت من حالا چون برادره اعدام شد، اینکه یک دختر... ، این را هم اعدام کنید... ... ...
ده دفعه تابهحال به احمد آقا گفتم والله من بیش از شما دلم به امام میسوزه و خودم ۵۰ سال دیگه در مورد آقای خمینی قضاوت نکنند بگند خمینی چهره خونریز سفاکی بوده. من میخوام در تاریخ آنطور نشه. چهره ولایت فقیه ما کریه نشون داده نشه و سفاک نشون داد نشه، به حضرت عباس... در اثر این تند گوییها و بازداشتهایی که چی چیاش به اسلام میخوره. اینقدر کارها نبوده همچنین چیزی. این یک.
دوم اینگونه قتلعام بدون محاکمه آن هم نسبت به زندانی و اسیر، آنها اسیر شما بودند، قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم میکنه و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق میکنه. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط هست. شخص نیستند اینها یک فکر و ایده اینها دارن، یک روش یک منطقه و منطق غلط، با کشتن حل نمیشه بدتر میشه.
... ... … مجاهدین خلق اشخاص نیستند، این یک خوانه... میزنیمش میکشیمش خلاص میشن، اما این شخص نیستند، این فکره این منطقی است که حنیفنژاد و نمیدونم کی، اینها القاء کردند، منتهی اینها... این منطق را... راه انداختند، اینکه داره جونشو فدا میکنه، انتحار میکنه بالاخره معتقده دیگه باباجون، این فکر رو ما بایستی یک جوری میکردیم با فکر از بین میبردیم، حالا ما نداشتیم کسی که با منطق و با صحبت کن، اونها رو ببره اعدام کنه، خلاص میشدیم، قطعاً خلاص میشه، و به عقیده من این ضربهای است به جمهوری اسلامی، به انقلاب.
در خاتمه، مجاهدین خلق اشخاص نیستند، یک سنخ فکر و برداشتند، یک نحو منطقند، ... ... … با کشتن حل نمیشود، بلکه ترویج میشود.