نشریه ویکلی استاندارد ۳۰خرداد۹۷در مقالهای با عنوان زمان آن رسیده است که آمریکا سران پلیس «ناجا» را تحریم نماید از جمله نوشت:
در پی بیش از ۲۰مورد کشته که در روزهای اولیه اعتراضات سراسری دیماه گذشته در ایران رخ داد، رئیس پلیس ناجا این کشور از شناسایی تحریک کنندگان اصلی این تظاهرات خبر داد.
حسین اشتری، رئیس پلیس ناجا، ۱۱دیماه سال گذشته گفت که مردم ایران بهدنبال شرایط زندگی بهتر هستند، اما: «فرصتطلبان از این وضعیت با حمایت دشمنان قسم خورده این کشور، به رهبری آمریکا » سوء استفاده کردند تا نارضایتیها را دامن بزنند.
نقش پلیس ناجا در سرکوبهای خونین تهران
در مقاله ویکلی استاندارد تأکید شده است که پلیس ناجا همراه با نیروهای شبهنظامی مجری اصلی سرکوبهای خونین تهران است. بهمنظور مقابله با مواضع «اشتری» و بالا بردن فشار جهانی بر علیه نقض حقوقبشر در ایران، ایالاتمتحده آمریکا و اتحادیه اروپا باید رئیس پلیس ناجا و معاونین ارشد وی را در لیست تحریمها بگنجانند.
پلیس ناجا، نه صرفاً بهخاطر اطمینان از اجرای نظم و قانون بلکه، همانطور که خامنهای، که مستقیماًً رئیس پلیس ناجا را منصوب میکند، در سخنرانی سال ۲۰۱۵ خود گفت، مسئولیتهای پلیس ناجا شامل ایجاد امنیت فیزیکی و همچنین «امنیت اخلاقی و اجتماعی» است. به عبارت دیگر، هدف پلیس تحتامر خامنهای حفظ حاکمیت رژیم و اجرای ایدئولوژی عقب مانده آن است.
از اوایل دیماه ۹۶، پلیس ناجا دهها نفر را کشته و هزاران نفر دیگر را دستگیر کرده است. افسران پلیس ناجا بارها به سوی جمعیت با گلولههای حقیقی شلیک کردهاند و تظاهر کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. پلیس ناجا نیروهای خود را در خیابانها برای ترساندن شهروندان و جلوگیری از خیزشها مستقر کرده است. تظاهر کنندگان بهخوبی میدانند که پلیس ناجا برای حفظ این رژیم ساخته شده است و نه حفاظت از مردم. تظاهرات اعتراضی بهطور معمول در مقابل ایستگاههای پلیس ناجا صورت میگیرد و در برخی موارد، ایرانیها به ایستگاههای آنها حمله کرده و آنها را به آتش کشیدند.
نقش پلیس ناجا در مسدود کردن اینترنت
علاوه بر این، پلیس ناجا نقشی کلیدی در تلاش رژیم ایران برای مسدود کردن اینترنت ایفا کرده است. پلیس سایبری آن (فتا) بر ایرانیانی که مخالف سیاستهای رژیم هستند و یا کسانی که سعی میکنند در مورد اعتراضات از طریق رسانههای اجتماعی روشنگری کنند، جاسوسی میکند.
پلیس ناجا همچنین در جنایات بشار الاسد در سوریه نقش داشته است که مهمترین متحد منطقهیی این رژیم میباشد.
دولت سابق آمریکا نقش زیانبار ناجا را مورد تأیید قرار داده بود، پلیس ناجا، و همچنین رادان و دیگر مقامات سابق آن را بهدلیل نقض حقوقبشر در ایران و سوریه، در لیست تحریمها قرار داد.
اما با توجه به آخرین تظاهرات صورت گرفته، ضروری است به رفتار وحشتناک ناجا توجه مجدد شود. با تعیین سرکرده جدید پلیس ناجا، حسین اشتری و دیگر مقامات برجسته آن، آمریکا و اتحادیه اروپا میتوانند فشار بر تهران را افزایش دهند تا وحشیگریهای این نیرو را متوقف سازند.
گروه عدالت برای ایران، یک گروه حقوقبشری مستقر در لندن، پنج نفر از مقامات پلیس ناجا که در سرکوب اعتراضت اخیر نقش داشتهاند را شناسایی کرده است. از جمله:
- رحیمی، فرمانده انتظامی تهران
- مهدی معصوم بیگی، فرمانده انتظامی استان اصفهان
- حسن نیکبخت فرمانده ناحیه فلاورجان
- محمد ملکشاهی، فرمانده شهر درود
- کیومرث عزیزی فرمانده استان مرکزی
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنرانی ۳۱اردیبهشت ۹۷ خود در رابطه با استراتژی جدید در قبال رژیم ایران اعلام کرد که تهران باید نحوه رفتارش نسبت به شهروندان خود را بهبود بخشد. این کشور باید از حقوقبشر هر ایرانی محافظت کند. تنها یک هفته بعد، واشینگتن اعلام کرد که یک سری تحریمهای جدید علیه زندان بزرگ اوین ایران و هشت نفر دیگر از ناقضان حقوقبشر در این کشور اعمال کرده است. آمریکا باید تلاشهایش را با هدف قرار دادن فرمانده پلیس انتظامی تهران به ثمر برساند.
- شکنجه زندانیان،کهریزک سرما خورد!
- در نظام آخوندی ”پول معجزه میکند“
- تیر سرکوب بر صخرهٔ مردم
- اعدام، شکنجه و سرکوب قرون وسطایی، پاسخ استبداد دینی به غلیان اجتماعی
در یکی از بندهای فصل هفتم بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران میخوانیم: در طول یکسال گذشته، سرکوب، بازداشت، شکنجه و اعدام بهطور مستمر ادامه داشته و تشدید شده است. بر اساس آمار و اطلاعات مندرج در رسانههای حکومتی، طی دوره چهارساله اول روحانی، اقدامات سرکوبگرانه، بهویژه مجازات ضدانسانی اعدام افزایش داشته و از ۳۰۰۰مورد بیشتر شده که بسا بیشتر از چهار سال قبل از آن است. یک قلم از ۱۰تیر تا ۱۰مرداد دست کم ۱۰۱اعدام ثبت شده است. عدد واقعی اعدامها بسا بیشتر است و این آمار، اعدامهای مخفیانه را در بر نمیگیرد.
اعدام، در یکسال گذشته همچنان مهمترین حربه برای مهار کنشهای اعتراضی جامعه بوده است. سردمداران رژیم در عینحال که برای مصرف خارجی گاه و بیگاه از ضرورت تعدیل قانون اعدام صحبت میکنند، اما در عمل شمار اعدامها را افزایش دادهاند. هر چند شمار دقیق اعدامها مشخص نیست و بسیاری از اعدامها مخفیانه صورت میگیرند اما شمار اعدامهای ثبت شده که اکثراًً توسط رسانههای حکومتی، اعلام شدهاند گواه آن است که شمار اعدامها نسبت به جمعیت در ایران تحت حاکمیت آخوندها، مقام اول را در جهان داراست. اظهارات سرکردگان رژیم در این زمینه بسیار گویاست:
جواد لاریجانی، دبیر نهاد بهاصطلاح «حقوق بشر» قوه قضاییه رژیم، در نامه خود به زید الحسین، کمیسر عالی حقوقبشر ملل متحد، در توجیه اعدامهای جمعی و جنایتکارانه ۲۵زندانی سیاسی اهل سنت در ۱۲مرداد۹۵، نوشت: «هر فرد و گروهی در هر لباس و بر هر مبنایی که بخواهد جامعه را ناامن کرده و فضای رعب و وحشت و ترور را حکمفرما نماید، قطعاً مستوجب محاکمه و مجازات است». وی در توجیه اعدام برای مواد مخدر نیز میگوید: «مبانی فقهی حکم اعدام برای متهمان مواد مخدر ناظر بر افساد فی الارض است… شورای نگهبان، قانون اخیر مجلس درباره لغو مجوز اعدام درباره متهمان مواد مخدر را رد کرد و به مجمع تشخیص رفت و آنجا دو پیچ محکمتر خورد..». صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه رژیم، درباره مجازاتهای وحشیانه رژیم تحت عنوان «قصاص» گفت: «[رژیم] ایران در برخورد با تروریسم [بخوانید مخالفان و معترضان] هیچگونه تسامحی به خرج نخواهد داد و ارزشهای خود را فدای برخی حرفها و واکنشهای نادرست و خلاف واقع مدعیان حقوقبشر نخواهد کرد». مجید تخت روانچی، معاون وزیر خارجه و نماینده رژیم آخوندی در مذاکرات حقوقبشری با اتحادیه اروپا، اعدام را «خط قرمز رژیم» اعلام کرد و به خبرگزاریهای حکومتی گفت: «وقتی بحث اعدام میشود میگویم ما در چارچوب قوانین مان مجازات اعدام داریم و این چیزی نیست که بتوانیم کنار بگذاریم». او تردیدی باقی نمیگذارد که دیالوگ حقوقبشر صرفاً ابزاری برای بزک کردن چهره رکورد دار اعدام در جهان امروز و تسهیل معامله با آن است.
مقامات و رسانههای رژیم، اکنون، بدون پردهپوشی اعلام میکنند که بیش از ۵۳۰۰نفر زیر اعدام بهسر میبرند و در زیر ستم سیاه ولایت فقیه برای مدتهای طولانی، شب و روز با کابوس مرگ دست و پنجه نرم میکنند. این، یکی دیگر از شکنجههای پایان ناپذیر ضدانسانی در حکومت آخوندی است.
رحیمی، نماینده مجلس رژیم، میگوید: امروز چند هزار آدم منتظر اجرای حکم اعدام اند… بیشتر این افراد در مناطق مرزی بهدلیل فقر، بهدلیل بدبختی، بهدلیل بیچارگی، بهدلیل نداشتن، با حمل چند کیلو مواد مخدر از سر ناچاری، امروز پشت میلههای زندان و منتظر اجرای حکم اعدام هستند.