کهریزک سرما خورد!

«آنهایی که [در تیر سال ۸۸] در کهریزک فوت کردند، سرما خورده بودند و در اثر مننژیت فوت کردند» …

۱۸تیر سال ۸۸تهران هنوز روزهای پر التهابی را در پیش رو دارد. نام کهریزک از همان موقع بر سر زبانها افتاد و شهرتی جهانی پیدا کرد. نامی که به‌زودی با نام‌هایی چون قاضی مرتضوی، نیروی انتظامی، لباس شخصی، رادان و… مترادف شد. آن شب نیروی انتظامی صدها تن را دستگیر کرد و به‌شدت مورد ضرب ‌و شتم قرار داد. رئیس بازرسی پلیس در این باره می‌گوید:
«… برخی از بازداشت‌شدگان موقع دستگیری کتک خورده بودند… من در سال ۸۸در کف خیابان بودم در موقع دستگیری وقتی مأموران پلیس… با آنها برخورد می‌کردند نازشان که نمی‌کردند». (علی‌قلی فودازی، ریاست بازرسی پلیس تهران- ایلنا، ۱۸تیر ۹۶)

کهریزک - تعطیلی نمایشی:
بعد از شکنجه‌های وحشیانه و ضرب ‌و شتم بازداشت‌شدگان که منجر به‌شهادت بسیاری از جوانان شجاع و دلیر این میهن شد، علی خامنه‌ای، ولی‌فقیه نظام قرون‌وسطایی آخوندی، وقتی متوجه شد آشی که پخته خیلی شور شده است، طی یک اقدام نمایشی دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر و گروهی را مأمور بررسی مسأله کرد. اقدامی که فقط برای پایین کشیدن آتش اعتراضات مردمی بود. اما همان کهریزک هم هیچگاه به‌طور کامل تعطیل نشد:

کهریزک – تعطیلی نمایشی و ادامه کار آن

«… سعید مرتضوی دادستان تهران که به‌دلیل انتقال زندانیان به این بازداشتگاه [کهریزک] و عدم اجرای دستور تعطیلی آن مورد انتقاد واقع شده از وضعیت کهریزک دفاع کرده است… [کهریزک] بیش از دو سال با همین وضعیت مورد استفاده قرار گرفته… آیت‌الله منتظری تعطیلی این بازداشتگاه [کهریزک] را اغفال مردم دانست». (گزارش کمیته گزارشگران حقوق‌بشر)

«اعتماد نوشت: شنیده‌ها حاکی از آن است که بازداشتگاه کهریزک به‌صورت کامل تعطیل نشده است و هنوز برخی در آن بازداشت هستند». (سایت حکومتی تابناک- ۲۱مرداد ۱۳۸۸)
در اردیبهشت ۱۳۸۹هم مهدی خزعلی، از کارگزاران پیشین رژیم (که مسئولیت‌های هم‌چون عضو دفتر بررسیها و مطالعات ریاست‌جمهوری و مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاست‌جمهوری را در کارنامه‌اش دارد)، در نامه‌یی خطاب به لاریجانی، رئیس وقت قوه قضاییه، پیرامون احتمال راه‌اندازی مجدد بازداشتگاه کهریزک با نا مستعار «سروش ۱۱۱» اعتراض کرد و خواستار بررسی این موضوع شد. وی به سایت جرس گفته بود که خبر راه‌اندازی مجدد این بازداشتگاه و نگهداری عده‌یی از دستگیر ‌شدگان در این مکان را از یکی از مقامات بلندپایه قوه قضاییه شنیده ‌است.

کهریزک – محاکمه‌ی نمایشی:

کهريزک؛ محاکمه نمایشی مجرمین

پس از اعلام خبر تعطیلی این بازداشتگاه مخوف، در ترس از قیام گسترش یابندهٴ جوانان و زنان قهرمان میهن، (که در عمل هم به اعتراف خود رسانه‌های رژیم تعطیل نشد)، قرار شد تنی چند از دست‌اندرکاران این جنایت بزرگ را هم به‌طور نمایشی دستگیر و مورد محاکمه قرار دهند. اما… (مگر چاقو دستهٴ خودش را می‌برد؟!)

کهریزک - ۸سال پس از ۱۸تیر ۸۸:
حالا پس از ۸سال همان کارگزار نیروی جنایتکار انتظامی یعنی «علی‌قلی فودازی» که آن روزها عنوان «ریاست بازرسی پلیس تهران» را با خود داشت و با حفظ سمت مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک بود، در تازه‌ترین اظهارنظر دربارهٴ جنایات کهریزک پرده از همهٴ اقدامات نمایشی نظام آخوندی برداشت و بالکل زیر آب همه آن جنایات را زد و:
«سردار فودازی در این گفتگو به سؤالات و ابهاماتی که در رابطه با پرونده کهریزک مطرح است، پاسخ داد». (خبرگزاری حکومتی ایلنا- ۱۸تیر ۹۶):
- در کهریزک کسی را نزدند؛ سرماخوردگی عامل مرگ بود»!

- سه نفری که در کهریزک فوت کردند سرما خورده بودند و در اثر مننژیت فوت کردند.

- اتاق‌ها نو بود، اصلاً چیزی به نام کک و ساس وجود نداشت.
- [طبق برخی روایتها برخی زندانیان خطرناک در کهریزک نگهداری می‌شدند] اصلاً چنین مساله‌ای صحت ندارد چرا که سلول این دو گروه از یکدیگر جدا بود.
- [بازداشت شدگان توسط اراذل و اوباش مورد ضرب ‌و شتم قرار گرفتند] این مسأله نیز کذب است.
- [مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک] متأسفانه آن پزشک وظیفه بر اثر ترسی که داشت و به او به اشتباه گفته بودند تو مقصری دچار جنون آنی شده و با خوردن قرص خودکشی کرد.
- ما در کهریزک بیش از دویست نفر بازداشتی داشتیم. آنها می‌گفتند ما را هل دادند، اما این‌که بزنند و تجاوز کنند؛ صحت ندارد.
- یک نفر بود ادعا می‌کرد، من را در کهریزک تا گردن در زمین چال کرده‌اند. در کهریزک جایی برای چال کردن وجود ندارد… من در آنجا یک چاه آب کنده بودم.
- گفته می‌شد ۱۴۰نفر را در اتاقی جا داده بودند که ما برای ۴۹نفر در نظر گرفته بودیم. امکان ندارد این اتفاقات در کهریزک رخ‌ داده باشد، اصلاً فضای این کار‌ها نبود.


کهریزک - سفیدسازی سپاه پاسداران
و در پایان هم در دفاع از سپاه جهل و جنایت آخوندی که این روزها در صدر اخبار بین‌المللی برای قرار گرفتن در لیست تروریستی می‌باشد، گفت:
- بازداشتگاه کهریزک توسط مسئولان وقت ناجا راه‌اندازی شده بود و به جز نیروی انتظامی هیچ دستگاه دیگری در این بازداشتگاه مسئولیت نداشت… و هیچ کدام از سرداران سپاه در آن نقشی نداشتند.

و عاقبت هم کار را یکسره کرد و گفت:
- ثابت کردیم که سردار رادان در آن دو روز اصلاً به محل زندان کهریزک نرفته بود. عده‌یی می‌گفتند؛ سردار رادان با هلی‌کوپ‌تر به محل می‌آمد، ما ثابت کردیم سردار رادان اصلاً به آنجا نرفته است.
- افسران نیروی انتظامی کاره‌ای نبودند… من پرونده تمام این مسئولان را پیگیری کردم تا آزاد شوند.

(علی‌قلی فودازی، ریاست بازرسی پلیس تهران و مسئول رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک - خبرگزاری حکومتی ایلنا- ۱۸تیر ۹۶)

به این ترتیب آن جوانان دلیری که در شکنجه‌گاه مخوف کهریزک به‌شهادت رسیدند، همگی در وسط گرمای تیرماه تابستان! از سرما خوردگی فوت کرده بودند! و آن مأموران خاطی و جانی کهریزک! هم که اشتباهی! دستگیر! و زندانی! شده بودند، با پوزش از پیشگاه خانوادهٴ شهدای سرما خوردهٴ کهریزک! و با پوزش از خانواده محترم مأموران زندانی کهریزک، همگی با سلام و صلوات آزاد شدند و به جشن و پایکوبی- و دهن‌کجی- پرداختند.

تصویری از یکی از جانباختگان کهریزک (امیر جوادی فر) که بر اثر سرماخوردگی! فوت کرد!

اخیراً هم یک قاضی مرتبط با پرونده کهریزک به نام «علی اکبر حیدری فر» که در دادگاه نمایشی جنایات کهریزک محاکمه شده بود، از سوی قوه قضاییه اعلام شد که جرم او چیز دیگری غیر از کهریزک است:
«آقای حیدری‌فر متهم به… استفاده از سلاح بوده و… مجرم شناخته شده است». (غلامحسین اسماعیلی، رئیس دادگستری استان تهران - خبرگزاری حکومتی ایلنا-۱۳تیر ۹۶)
جرم او را هم به این صورت اعلام کردند که در سال ۹۱در پمپ بنزینی در اصفهان به سوی خودروی کسانی شلیک کرده بود که به عدم رعایت نوبت توسط او اعتراض کرده بودند.
اما این موضوع و طرح آزاد شدن همه آنمأموران جنایت کهریزک، در بین باندهای مافیایی رژیم انعکاس داشت.
پاسدار سبزوار (محسن) رضایی، سرکرده پیشین سپاه پاسداران نظام آخوندی، از طرح موضوع تبرئه شدن مأموران کهریزک به فغان آمد و با اوقات تلخی از این‌که چرا این موضوع توسط کارگزار نیروی انتظامی رژیم برملا شد، در سایت خود به نام تابناک نوشت:
«چرا هشت سال پس از آن جنایت… چنین روایتی منتشر می‌شود… که در آن راوی [همان مزدور نیروی انتظامی] نهایت تلاشش را برای گل و بلبل نشان‌دادن اوضاع به انجام رسانده!». (تابناک- ۲۰تیر ۹۶)

و سپس خشم خود را از برملا شدن همه آن نمایشات ساختگی نظام برای محاکمه مسئولان جنایت کهریزک نشان می‌دهد و نویسد:
«حوادث شوم بازداشتگاه کهریزک در تیرماه آن سال رقم خورده و… موجب بازداشت برخی از مأموران انتظامی و افسران مرتبط با پرونده شد… اما حالا فودازی مدعی است همه بیگناه بوده‌اند و با پیگیریهای وی تبرئه شده‌اند!». (همان منبع)

پاسدار رضایی سپس برای این‌که این موضوع را رفع و رجوع کند، به کم اهمیت و بی‌ارزش جلوه دادن گفته‌های مزدور نیروی انتظامی متوسل می‌شود و می‌گوید:
«اما فودازی کیست و ارتباط وی با کهریزک چه بوده و چه نقشی در این پرونده داشته است؟ … ادعاهای بی‌حساب و کتابی که در فرازی از گفتگوی این فرد با ایلنا، به اوج می‌رسد… این ادعاهای عجیب و غریب اینجا تمام نمی‌شود… و حالا فودازی مدعی است همه [آن مأمورین] بیگناه بوده‌اند و با پیگیریهای وی تبرئه شده‌اند!». (همان منبع)
و در پایان هم می‌گوید: «امید است که دیگر امثال ایشان در مسئولیتهای این چنینی قرار نگیرند».

لابد به‌خاطر این‌که دیگر بند آب نداده و همه چیز را بی‌حساب و کتاب! لو ندهند و برملا نکنند!
باشد تا روزی که همهٴ جنایتکاران کهریزک و اوین و قزل‌حصار و دیزل‌آباد… در دادگاه عدالت مردم ایران به محاکمه کشیده شوند.
از پس این شب تیره و تار، صبحی هم در کار است.
------------------------------------------------------------

ضمیمه ۱:
قسمتهایی از گزارش تکان‌دهنده از برخوردهای صورت گرفته با متهمین با عنوان «اراذل و اوباش» - کمیته گزارشگران حقوق‌بشر:
… کهریزک در سطحی پایین‌تر از زمین قرار دارد و زندانیان در آن نمی‌توانند از حق استفاده از هواخوری استفاده کنند، استفاده از مستراح فقط یکبار در طول روز مجاز است و جیره غذایی زندانیان بسیار کم است.
… تعدادی از بازداشت‌شدگان به‌دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشته شدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانواده‌های آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانواده‌ها جلوگیری نمودند. بازداشت شدگان… در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند.

ضمیمه ۲:
قسمتهایی از گزارش کامل وضعیت زندانیان طرح امنیت اجتماعی در ارتباط با سوله کهریزک - مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران:
… زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینه خیز بروند و همزمان مورد ضرب ‌و شتم قرار می‌گرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغ پر» می‌رفتند.
… سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم‌کننده و خنک‌کننده، هر گونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده‌است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله‌کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده می‌شد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوییل می‌خوردند که موجب تهوع و استفراغ می‌شد. در دو ماه اول، هر زندانی می‌توانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب ۳دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن، از آب استفاده کند. البته در ۲۰روز اول در را باز نمی‌کردند و بازداشتی‌ها مجبور بودند همان‌جا که زندگی می‌کنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.
… غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰و ۲۱:۳۰میان زندانیان پرتاب می‌شد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیب زمینی بسیار کوچک (تقریباً ۵۰گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار می‌کردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ واق واق کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوءتغذیه به‌زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب ‌و شتم کوچکی بیهوش می‌شدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دست دادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شده‌اند هنوز به شرایط عادی برنگشته‌اند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.

… ضرب ‌و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیم‌های برق بافته شده و شوک الکتریکی انجام می‌شد. دست و پای آنها را به‌صورت کمانی و قپانی می‌بستند و کتک می‌زدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت می‌کردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر می‌بستند. گاهی کف پای زندانیان را می‌زدند و سپس مجبورشان می‌کردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشان داده و با باتون و شیشه به آنها تجاوز می‌کردند و در صورتی که زندانی می‌پذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف می‌شد. گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته می‌شدند و دیگران باید روی آنها ادرار می‌کردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳نفر تا ۳۰/۶/۸۶کشته شدند. کسانی که دست و پایشان می‌شکست به بیمارستان برده نمی‌شدند زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده می‌شد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمی‌شد که بسیاری از این شکستگیها به‌طور کج جوش خورده‌ است. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتی‌ها استفاده می‌شد.