آیا حکومت ولایتفقیه بهدلیل شکاف در حاکمیت، ضعیفتر شده؟
از کجا میشود فهمید؟ این رژیم که درسوریه و لبنان و عراق عربده میکشد و صدای انفجارهای تروریستیاش، هر روز از یک جا به گوش میرسد. آیا ضعیف شده؟ آیا درست است که پزشکی که بخواهد بفهمد این پیکره به چه وضعی افتاده، برای گرفتن تب، از روی داغی انفجارهایش در کشورهای دیگر قضاوت کند؟ یا نبض تند ترورهایش را بگیرد و بگوید نه! قوی است؟
آن پزشک حاذق، وقتی درست میتواند قضاوت کند که دست بگذارد روی خروشهای مردم در داخل، و کارهایی که این حاکمیت در برابر مردم و یا مقاومت مردم میکند. دست میگذارد روی وضعیت رژیم در دانشگاهها.
و بعد میبیند که از دانشگاه صدای خروش میآید. دانشجوی ارومیه و همدان، نه یکی نه دوتا، صدها تن، در اعتراض به فضای سرکوب رژیم تجمع و تحصن را شروع کرده! آن هم بعد از آن همه سرکوب کهریزکی که بعد از قیامهای 88 صورت گرفته. بگذارید ببینیم بعد از این علائم، پزشک چه میگوید:
او گوشی را بر میدارد و به درجه تب هم نگاه میکند و میگوید:
ـ بله! آقا! اوضاع وخیم است. چون دانشجو که چیزی نمیخواهد! میگوید آقای حسن روحانی! تو که ادعای اعتدال و فضای باز میکنی، چرا تا دانشجو یک خواسته اولیه یعنی آزادی سیاسی را مطرح میکند، نیروی سرکوبگر را به جانش میاندازی؟
تو که ادعای فضای باز و گشایش میکنی، چرا با تانک روی بشقابهای مردم میروی؟
آن وقت به ما میگوید: از این علامت که در برابر مردم نشان میدهد میتوان فهمید که آن انفجارها و آن نیرو فرستادنها به سوریه هم اتفاقا، از همین ضعف اوست. وگرنه، در تشخیص حال بیمار به خطا خواهیم رفت.
پس درود به دانشجویانی که در آغاز سال تحصیلی، هنوز چند روز نگذشته، هم ولیفقیههارت و پورتگرش را و هم حسن روحانی مدعی اعتدالش را به لابراتوار کشاندهاند. و تازه این هنوز اولین نتایج سحر است. بگذار به روزهای آذرین دانشگاه هم برسیم تا بیشتر حال رژیم معلوم شود. پاشنه آشیل اینجاست!.
آن پزشک حاذق، وقتی درست میتواند قضاوت کند که دست بگذارد روی خروشهای مردم در داخل، و کارهایی که این حاکمیت در برابر مردم و یا مقاومت مردم میکند. دست میگذارد روی وضعیت رژیم در دانشگاهها.
و بعد میبیند که از دانشگاه صدای خروش میآید. دانشجوی ارومیه و همدان، نه یکی نه دوتا، صدها تن، در اعتراض به فضای سرکوب رژیم تجمع و تحصن را شروع کرده! آن هم بعد از آن همه سرکوب کهریزکی که بعد از قیامهای 88 صورت گرفته. بگذارید ببینیم بعد از این علائم، پزشک چه میگوید:
او گوشی را بر میدارد و به درجه تب هم نگاه میکند و میگوید:
ـ بله! آقا! اوضاع وخیم است. چون دانشجو که چیزی نمیخواهد! میگوید آقای حسن روحانی! تو که ادعای اعتدال و فضای باز میکنی، چرا تا دانشجو یک خواسته اولیه یعنی آزادی سیاسی را مطرح میکند، نیروی سرکوبگر را به جانش میاندازی؟
تو که ادعای فضای باز و گشایش میکنی، چرا با تانک روی بشقابهای مردم میروی؟
آن وقت به ما میگوید: از این علامت که در برابر مردم نشان میدهد میتوان فهمید که آن انفجارها و آن نیرو فرستادنها به سوریه هم اتفاقا، از همین ضعف اوست. وگرنه، در تشخیص حال بیمار به خطا خواهیم رفت.
پس درود به دانشجویانی که در آغاز سال تحصیلی، هنوز چند روز نگذشته، هم ولیفقیههارت و پورتگرش را و هم حسن روحانی مدعی اعتدالش را به لابراتوار کشاندهاند. و تازه این هنوز اولین نتایج سحر است. بگذار به روزهای آذرین دانشگاه هم برسیم تا بیشتر حال رژیم معلوم شود. پاشنه آشیل اینجاست!.