قطعنامه 2336 شورای امنیت مللمتحد که در آخرین روز سال2016به اتفاق آرا تصویب شد، «از تلاشهای روسیه و ترکیه برای پایان دادن به تقریباً 6سال خونریزی در سوریه و شروع جهشوار یک پروسه سیاسی حمایت میکند». (1)
در این قطعنامه بر چند عنصر مهم تأکید شده است، از جمله: «اجرای کامل قطعنامههای قبلی شورای امنیت» درباره سوریه و بیانیه ژنو1 (ژوئن 2016). قطعنامه همچنین بیانیه آتشبس مسکو (20دسامبر 2016) را مورد تأیید قرار داده و تصریح کرده است: «تصمیم گرفته شده که موضوع در اختیار شورای امنیت باشد».
به این ترتیب قطعنامه 2336، جامع قطعنامههای قبلی شورای امنیت و بیانیه ژنو1 میباشد. البته پیشنویس قطعنامهیی که مسکو به شورای امنیت ارائه داد، فاقد این مواد بود؛ اما کشورهای غربی آنها را وارد قطعنامه کردند و مسکو هم با همهٴ آنها موافقت نمود. (2) چکیده مفاد آن قطعنامهها و ژنو1، «دولت انتقالی» است و همانگونه که یک روزنامه حکومتی بهروشنی نوشته «دولت انتقالی با هر دیکسیونری ترجمه شود نمیتواند چیزی جز تعیین سرنوشت آقای اسد باشد». (3) این همان چیزی است که اپوزیسیون سوریه خواهان آن است و برای آنها یک پیروزی مهم محسوب میشود.
به گفته ناظران سیاسی علت اینکه مسکو با همهٴ این تغییرات موافقت کرد، آن است که عجله دارد قبل از آن که رئیسجمهور جدید آمریکا زمام امور را بهدست بگیرد، بحران سوریه را بهنحوی که در عینحال منافع استراتژیکش را تأمین کند، به نقطهٴ مطلوبی برساند؛ زیرا میداند اگر بخواهد در آیندهٴ سوریه و در منطقه نقشی داشته باشه و همچون رژیم ایران بهعنوان دشمن نگریسته نشود، اولاً باید بهجنگ پایان بدهد، ثانیاً مشروعیت بینالمللی ناشی از شورای امنیت را پشت طرح خودش بیاورد.
تأکید بر این نکته ضروری است که طبعاً انگیزهٴ روسیه در این اقدامات، منافع خودش میباشد، اما پایه همهٴ این تحولات مقاومت و پایداری مردم و رزمندگان سوریه است که در برابر همهٴ آن بمبارانهای وحشتناک، با پرداخت بهای بسیار سنگینی ایستادند و تسلیم نشدند. اگر تسلیم شده بودند و در برابر شروطی که مرتباً از جانب روسیه و حکومت ایران به آنها دیکته میشد، سر فرود میآوردند، منافع روسیه در نزدیک شدن به رژیم اسد و تحکیم آن بود و روند تحولات بهصورت کاملاً متفاوتی رقم میخورد.
نکته قابل تأمل در این میان، موضع رژیم است و اینکه چرا بهرغم آن که قطعنامه 2336، بهوضوح به زیان دیکتاتوری آخوندی و بشار اسد میباشد، رژیم هر چند بهسردی، اما از آن استقبال کرده است. در همین رابطه امیرعبداللهیان این قطعنامه را «یک اقدام مؤثردر راستای تکمیل روند سیاسی و کمک به مبارزه با تروریسم در سوریه» و یک «حرکت قابل تمجید توصیف کرد؛ اما در عینحال با اشاره به «عدم تضمین» آن، درباره موفقیت آن ابراز تردید نمود. (4)
درک علت این تناقض، چندان پوشیده نیست؛ بهدلیل آن که رژیم خود را در برابر عمل انجام شده میبیند که مخالفت با قطعنامه و قبل از آن با خود آتشبس، جز آن که بیش از پیش منزویاش کند و خود را رو در روی جامعه بینالمللی و بهخصوص روسیه قرار دهد، نتیجه دیگری ندارد، اما خشم و نارضایتی آخوندهای حاکم از آتشبس و روندی که منجر به صدور قطعنامه شد را به خوبی میتوان در مطالب رسانههای حکومتی یافت. (5)
اما این سؤال مطرح میشود که آیا رژیم برای تخریب روند صلح دست به توطئه و نقض آتشبس نخواهد زد؟ رژیم به همراه پاسداران و شبهنظامیان مزدورش، از هر کاری در این زمینه فروگذار نخواهد کرد، چرا که پیشرفت آن را بهشدت به زیان خود میبیند و میداند که منجر به حذف بشار اسد و نهایتاً خودش از صحنهٴ سوریه میشود؛ اما همان شرایطی که او را ناگزیر از پذیرش آتشبس و قطعنامه شورای امنیت کرد، همچنان دستش را در انجام اقدامات مؤثر میبندد. در این رابطه بهخصوص بایستی ارادهٴ مسکو بهعنوان نیروی فائقه و تعین کننده در سوریه برای پیشبرد این روند به هر قیمت را مورد توجه قرار داد.
از سوی دیگر به گزارش منابع خبری «در توافق آتشبس سوریه بندی گنجانده شده که به موجب آن از نیروهای مسلح خارجی خواسته میشود بهعنوان تضمینی برای اعتمادسازی، قبل از آغاز گفتگوهای سوری ـ سوری، سوریه را ترک کنند». (6)
به این ترتیب اگر شبهنظامیان وابسته به رژیم مانند حزبالله لبنان بخواهند آتشبس را نقض کنند و تهدیدی برای روند صلح به حساب آیند، جریان اخراج خود را تسریع خواهند کرد. از طرف دیگر در قطعنامههای شورای امنیت هم برای ناقضان آتشبس مجازاتهای بینالمللی پیشبینی شده است.
به این ترتیب از هر جانب که نگاه کنیم، معنای قطعنامه اخیر شورای امنیت، انتقال قطار تحولات سوریه از ریل نظامی به ریل سیاسی است و این بهمعنای یک شکست بزرگ برای فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت سازمان ملل متحد، 11دی95
2 ـ گزارش گزارشگر سایت خبری الجزیره (11دی) بیانگر اصرار مسکو به تصویب این قطعنامه به هر قیمت است: «روسیه به قدری خواستار تصویب این قطعنامه بود که بهرغم اینکه کشورهای غربیپایههای پیشنویس را منفجر کردند، با این حال با متن جدید موافقت کرد. در پیشنویس تلاش شده بود تا به مذاکرات آستانه در مقابل تصمیمهای بینالمللی و تلاشهای مللمتحد (کل تلاشهایی که در طول سالهای بحران، از ژنو تا وین صورت گرفته) مشروعیت قانونی داده شود. روسیه اصرار داشت تا به هر ترتیب رضایت کشورهای غربی را جلب کند تا مذاکرات صلح سوریه در زیر چتر مللمتحد انجام شود».
3 ـ روزنامه آرمان ـ 11دی
4 ـ امیرعبداللهیان مسئول سابق میز عربی در وزارتخارجه و دستیار کنونی علی لاریجانی ـ سایت انتخاب 12دی
5 ـ سایت حکومتی انتخاب (12دی) بهنقل از رویتر نوشت: «بهگفته یک منبع آگاه، مسکو رژیم ایران را متقاعد کرد که ایدهٴ صلح 3مرحلهیی را بپذیرد… بهگفته این منبع آگاه، رژیم ایران هنوز متقاعد نشده، اما با این وجود بشار اسد قرار است به تدریج حذف شود و این شرایطی است که حفاظت از او و خانوادهاش نیز ضمانت شده. آنچه روشن است این است که ولادیمیر پوتین میخواهد نقش محوریتری را در این توافقات بازی کند و از این رو ابتکارعمل بین ایران و ترکیه را در دست گرفته».
6 ـ سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ـ 12دی بهنقل از روزنامه العرب، چاپ لندن.
در این قطعنامه بر چند عنصر مهم تأکید شده است، از جمله: «اجرای کامل قطعنامههای قبلی شورای امنیت» درباره سوریه و بیانیه ژنو1 (ژوئن 2016). قطعنامه همچنین بیانیه آتشبس مسکو (20دسامبر 2016) را مورد تأیید قرار داده و تصریح کرده است: «تصمیم گرفته شده که موضوع در اختیار شورای امنیت باشد».
به این ترتیب قطعنامه 2336، جامع قطعنامههای قبلی شورای امنیت و بیانیه ژنو1 میباشد. البته پیشنویس قطعنامهیی که مسکو به شورای امنیت ارائه داد، فاقد این مواد بود؛ اما کشورهای غربی آنها را وارد قطعنامه کردند و مسکو هم با همهٴ آنها موافقت نمود. (2) چکیده مفاد آن قطعنامهها و ژنو1، «دولت انتقالی» است و همانگونه که یک روزنامه حکومتی بهروشنی نوشته «دولت انتقالی با هر دیکسیونری ترجمه شود نمیتواند چیزی جز تعیین سرنوشت آقای اسد باشد». (3) این همان چیزی است که اپوزیسیون سوریه خواهان آن است و برای آنها یک پیروزی مهم محسوب میشود.
به گفته ناظران سیاسی علت اینکه مسکو با همهٴ این تغییرات موافقت کرد، آن است که عجله دارد قبل از آن که رئیسجمهور جدید آمریکا زمام امور را بهدست بگیرد، بحران سوریه را بهنحوی که در عینحال منافع استراتژیکش را تأمین کند، به نقطهٴ مطلوبی برساند؛ زیرا میداند اگر بخواهد در آیندهٴ سوریه و در منطقه نقشی داشته باشه و همچون رژیم ایران بهعنوان دشمن نگریسته نشود، اولاً باید بهجنگ پایان بدهد، ثانیاً مشروعیت بینالمللی ناشی از شورای امنیت را پشت طرح خودش بیاورد.
تأکید بر این نکته ضروری است که طبعاً انگیزهٴ روسیه در این اقدامات، منافع خودش میباشد، اما پایه همهٴ این تحولات مقاومت و پایداری مردم و رزمندگان سوریه است که در برابر همهٴ آن بمبارانهای وحشتناک، با پرداخت بهای بسیار سنگینی ایستادند و تسلیم نشدند. اگر تسلیم شده بودند و در برابر شروطی که مرتباً از جانب روسیه و حکومت ایران به آنها دیکته میشد، سر فرود میآوردند، منافع روسیه در نزدیک شدن به رژیم اسد و تحکیم آن بود و روند تحولات بهصورت کاملاً متفاوتی رقم میخورد.
نکته قابل تأمل در این میان، موضع رژیم است و اینکه چرا بهرغم آن که قطعنامه 2336، بهوضوح به زیان دیکتاتوری آخوندی و بشار اسد میباشد، رژیم هر چند بهسردی، اما از آن استقبال کرده است. در همین رابطه امیرعبداللهیان این قطعنامه را «یک اقدام مؤثردر راستای تکمیل روند سیاسی و کمک به مبارزه با تروریسم در سوریه» و یک «حرکت قابل تمجید توصیف کرد؛ اما در عینحال با اشاره به «عدم تضمین» آن، درباره موفقیت آن ابراز تردید نمود. (4)
درک علت این تناقض، چندان پوشیده نیست؛ بهدلیل آن که رژیم خود را در برابر عمل انجام شده میبیند که مخالفت با قطعنامه و قبل از آن با خود آتشبس، جز آن که بیش از پیش منزویاش کند و خود را رو در روی جامعه بینالمللی و بهخصوص روسیه قرار دهد، نتیجه دیگری ندارد، اما خشم و نارضایتی آخوندهای حاکم از آتشبس و روندی که منجر به صدور قطعنامه شد را به خوبی میتوان در مطالب رسانههای حکومتی یافت. (5)
اما این سؤال مطرح میشود که آیا رژیم برای تخریب روند صلح دست به توطئه و نقض آتشبس نخواهد زد؟ رژیم به همراه پاسداران و شبهنظامیان مزدورش، از هر کاری در این زمینه فروگذار نخواهد کرد، چرا که پیشرفت آن را بهشدت به زیان خود میبیند و میداند که منجر به حذف بشار اسد و نهایتاً خودش از صحنهٴ سوریه میشود؛ اما همان شرایطی که او را ناگزیر از پذیرش آتشبس و قطعنامه شورای امنیت کرد، همچنان دستش را در انجام اقدامات مؤثر میبندد. در این رابطه بهخصوص بایستی ارادهٴ مسکو بهعنوان نیروی فائقه و تعین کننده در سوریه برای پیشبرد این روند به هر قیمت را مورد توجه قرار داد.
از سوی دیگر به گزارش منابع خبری «در توافق آتشبس سوریه بندی گنجانده شده که به موجب آن از نیروهای مسلح خارجی خواسته میشود بهعنوان تضمینی برای اعتمادسازی، قبل از آغاز گفتگوهای سوری ـ سوری، سوریه را ترک کنند». (6)
به این ترتیب اگر شبهنظامیان وابسته به رژیم مانند حزبالله لبنان بخواهند آتشبس را نقض کنند و تهدیدی برای روند صلح به حساب آیند، جریان اخراج خود را تسریع خواهند کرد. از طرف دیگر در قطعنامههای شورای امنیت هم برای ناقضان آتشبس مجازاتهای بینالمللی پیشبینی شده است.
به این ترتیب از هر جانب که نگاه کنیم، معنای قطعنامه اخیر شورای امنیت، انتقال قطار تحولات سوریه از ریل نظامی به ریل سیاسی است و این بهمعنای یک شکست بزرگ برای فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت سازمان ملل متحد، 11دی95
2 ـ گزارش گزارشگر سایت خبری الجزیره (11دی) بیانگر اصرار مسکو به تصویب این قطعنامه به هر قیمت است: «روسیه به قدری خواستار تصویب این قطعنامه بود که بهرغم اینکه کشورهای غربیپایههای پیشنویس را منفجر کردند، با این حال با متن جدید موافقت کرد. در پیشنویس تلاش شده بود تا به مذاکرات آستانه در مقابل تصمیمهای بینالمللی و تلاشهای مللمتحد (کل تلاشهایی که در طول سالهای بحران، از ژنو تا وین صورت گرفته) مشروعیت قانونی داده شود. روسیه اصرار داشت تا به هر ترتیب رضایت کشورهای غربی را جلب کند تا مذاکرات صلح سوریه در زیر چتر مللمتحد انجام شود».
3 ـ روزنامه آرمان ـ 11دی
4 ـ امیرعبداللهیان مسئول سابق میز عربی در وزارتخارجه و دستیار کنونی علی لاریجانی ـ سایت انتخاب 12دی
5 ـ سایت حکومتی انتخاب (12دی) بهنقل از رویتر نوشت: «بهگفته یک منبع آگاه، مسکو رژیم ایران را متقاعد کرد که ایدهٴ صلح 3مرحلهیی را بپذیرد… بهگفته این منبع آگاه، رژیم ایران هنوز متقاعد نشده، اما با این وجود بشار اسد قرار است به تدریج حذف شود و این شرایطی است که حفاظت از او و خانوادهاش نیز ضمانت شده. آنچه روشن است این است که ولادیمیر پوتین میخواهد نقش محوریتری را در این توافقات بازی کند و از این رو ابتکارعمل بین ایران و ترکیه را در دست گرفته».
6 ـ سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ـ 12دی بهنقل از روزنامه العرب، چاپ لندن.