رژیم آخوندی زندانهای ایران را به اردوگاههای مرگ تدریجی برای زندانیان تبدیل کرده است و زندانهای رژیم آخوندی هیچ شباهتی به آنچه که تمدن امروز بشری زندان مینامد، ندارند.
اضافه بر فشار روحی و روانی بر زندانیان، زندانبانان شرایطی را فراهم میکنند که زندانی در اثر شرایط فاجعهبار بهداشتی، سوء تغذیه به بیماریهای مختلف و سخت دچار شود و مرگ تدریجی خود را به چشم ببیند و بعبارت دیگر زندانی زجرکش شود.
در زندان قرچک ورامین شرایط غیرانسانی محیط زندان زن به گونهای بود که چند زن زندانی جان باختند و همان زمان رسانههای رژیم ناگزیر شدند آن را منعکس کنند.
به این دلیل که زندانهای خامنهای جنایتکار فاقد حداقلهای لازم است و با هیچیک از معیارها و استانداردهای جهانی همخوانی ندارند.
برای نمونه زندان کارون اهواز آنچنان فاقد امکانات اولیه است که در بسیاری از مواقع زندانیان نمیتوانند براحتی در دخمههای تنگ و تاریک آن قدم بزنند است و حتی آییننامه سازمان زندانهای رژیم نیز که تماماً علیه زندانیان است در این زندان زیرپا گذاشته میشود.
این شرایط تنها مختص زندانها و شکنجهگاههایی مانند کهریزک، زندان کارون اهواز و یا زندان قرچک ورامین نیست، بلکه این وضعیت در زندانهایی که بهاصطلاح شرایط مساعد تری دارند نیز فاجعهبار است. شرایط در این زندانها نیز آنچنان تأسفبار است که وزیر بهداشت رژیم ناگزیر شده است به شرایط غیرانسانی در یکی از زندانها یعنی زندان قزلحصار اعتراف کند.
وی در وبسایت شخصی خود مینویسد: «نخستین بار بود که وارد یک زندان میشدم. بهنظرم از پشت دوربین یک فیلم مستند هم نمیتوان عمق آنچه را در چنین فضایی میگذرد به تصویر کشید. چیزهایی که دیدم تکاندهنده و بسیار آزار دهنده بود. قزلحصار بزرگترین زندان کشور است که گنجایش شش هزار زندانی را دارد و امروز بیش از دو برابر این رقم را در خود جای داده است؛ زندانیانی که بیش از50 درصدشان زیر ٤٠ سال سن دارند و بسیاری از آنها جوان هستند؛ جوانانی که باید در بازار کار کشور، نیروی مولد باشند».
وزیر بهداشت رژیم در ادامه به فضای تنگ و غیربهداشتی زندان اعتراف میکند و مینویسد: ”نمیتوانیم حدود ٨٠٠ نفر را در یک سوله بگنجانیم و انتظار نداشته باشیم با معضل بیماریهای واگیردار مواجه شویم. آری، زندان محیطی سخت آزار دهنده است، چون بیسواد و پزشک و مهندس، آن که شش ماه محکومیت دارد و آن که ٢٠ سال و پیر و جوان مجبورند زیر یک سقف روزگار بگذرانند؛ ١٤ نفر در پنج مترمربع، روی تختهای سه طبقه. محیط زندان سخت تکاندهنده است، چون بیماریهای پوستی، سل مقاوم، ایدز و... در یک قدمی انسانها قرار دارد و این در حالی است که متأسفانه هیچکدام از آنها تحت پوشش بیمه نیستند“. (روزنامه جهان صنعت 13اسفند 93)
به گزارش روزنامه شهروند 11اسفند 93 اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانهای رژیم هم در جریان بازدید وزیر بهداشت از زندان قزلحصار با اشاره به شیوع بیماریهای خطرناک در زندانها گفته است : ”بیماریهای درون زندان واگیر و بسیار خطرناک است، بیماریهایی که در زندان وجود دارد جزو بیماریهای واگیردار و بسیار خطرناک است که شیوع آن ۱۰ برابر بیشتر از داخل جامعه است“.
طبعا اعتراف وزیر بهداشت دولت آخوند حسن روحانی و اعتراف رئیس سازمان زندانهای رژیم، گوشهیی از واقعیت تلخی است که در یکی از زندانهای این رژیم میگذرد. شرایط نامساعد زندانها به گونهیی غیرانسانی است که این مقام دولت آخوند حسن روحانی نیز نتوانسته است آن را لاپوشانی کند و مطمئناً اگر زندانهای رژیم آخوندی مورد بازدید یک هیأت بیطرف بینالمللی قرار بگیرد، چه بسیار واقعیات هولناک تری در زندانهای رژیم افشا شود. اما همین بخش از اعترافهای وزیر بهداشت و رئیس سازمان زندانهای رژیم نیز سند گویایی است برجنایات رژیم ضدبشری آخوندی در سیاهچالهایی به نام زندان علیه زندانیانی که قربانی همین رژیماند.
وقتی وزیر بهداشت و رئیس سازمان زندانهای رژیم که جزیی از این رژیم هستند مجبور به اعتراف به وضعیت اسفبار زندانیان در این ابعاد میشوند، میتوان فهمید که عمق و گستردهگی فاجعه تا به کجاست.
اضافه بر فشار روحی و روانی بر زندانیان، زندانبانان شرایطی را فراهم میکنند که زندانی در اثر شرایط فاجعهبار بهداشتی، سوء تغذیه به بیماریهای مختلف و سخت دچار شود و مرگ تدریجی خود را به چشم ببیند و بعبارت دیگر زندانی زجرکش شود.
در زندان قرچک ورامین شرایط غیرانسانی محیط زندان زن به گونهای بود که چند زن زندانی جان باختند و همان زمان رسانههای رژیم ناگزیر شدند آن را منعکس کنند.
به این دلیل که زندانهای خامنهای جنایتکار فاقد حداقلهای لازم است و با هیچیک از معیارها و استانداردهای جهانی همخوانی ندارند.
برای نمونه زندان کارون اهواز آنچنان فاقد امکانات اولیه است که در بسیاری از مواقع زندانیان نمیتوانند براحتی در دخمههای تنگ و تاریک آن قدم بزنند است و حتی آییننامه سازمان زندانهای رژیم نیز که تماماً علیه زندانیان است در این زندان زیرپا گذاشته میشود.
این شرایط تنها مختص زندانها و شکنجهگاههایی مانند کهریزک، زندان کارون اهواز و یا زندان قرچک ورامین نیست، بلکه این وضعیت در زندانهایی که بهاصطلاح شرایط مساعد تری دارند نیز فاجعهبار است. شرایط در این زندانها نیز آنچنان تأسفبار است که وزیر بهداشت رژیم ناگزیر شده است به شرایط غیرانسانی در یکی از زندانها یعنی زندان قزلحصار اعتراف کند.
وی در وبسایت شخصی خود مینویسد: «نخستین بار بود که وارد یک زندان میشدم. بهنظرم از پشت دوربین یک فیلم مستند هم نمیتوان عمق آنچه را در چنین فضایی میگذرد به تصویر کشید. چیزهایی که دیدم تکاندهنده و بسیار آزار دهنده بود. قزلحصار بزرگترین زندان کشور است که گنجایش شش هزار زندانی را دارد و امروز بیش از دو برابر این رقم را در خود جای داده است؛ زندانیانی که بیش از50 درصدشان زیر ٤٠ سال سن دارند و بسیاری از آنها جوان هستند؛ جوانانی که باید در بازار کار کشور، نیروی مولد باشند».
وزیر بهداشت رژیم در ادامه به فضای تنگ و غیربهداشتی زندان اعتراف میکند و مینویسد: ”نمیتوانیم حدود ٨٠٠ نفر را در یک سوله بگنجانیم و انتظار نداشته باشیم با معضل بیماریهای واگیردار مواجه شویم. آری، زندان محیطی سخت آزار دهنده است، چون بیسواد و پزشک و مهندس، آن که شش ماه محکومیت دارد و آن که ٢٠ سال و پیر و جوان مجبورند زیر یک سقف روزگار بگذرانند؛ ١٤ نفر در پنج مترمربع، روی تختهای سه طبقه. محیط زندان سخت تکاندهنده است، چون بیماریهای پوستی، سل مقاوم، ایدز و... در یک قدمی انسانها قرار دارد و این در حالی است که متأسفانه هیچکدام از آنها تحت پوشش بیمه نیستند“. (روزنامه جهان صنعت 13اسفند 93)
به گزارش روزنامه شهروند 11اسفند 93 اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانهای رژیم هم در جریان بازدید وزیر بهداشت از زندان قزلحصار با اشاره به شیوع بیماریهای خطرناک در زندانها گفته است : ”بیماریهای درون زندان واگیر و بسیار خطرناک است، بیماریهایی که در زندان وجود دارد جزو بیماریهای واگیردار و بسیار خطرناک است که شیوع آن ۱۰ برابر بیشتر از داخل جامعه است“.
طبعا اعتراف وزیر بهداشت دولت آخوند حسن روحانی و اعتراف رئیس سازمان زندانهای رژیم، گوشهیی از واقعیت تلخی است که در یکی از زندانهای این رژیم میگذرد. شرایط نامساعد زندانها به گونهیی غیرانسانی است که این مقام دولت آخوند حسن روحانی نیز نتوانسته است آن را لاپوشانی کند و مطمئناً اگر زندانهای رژیم آخوندی مورد بازدید یک هیأت بیطرف بینالمللی قرار بگیرد، چه بسیار واقعیات هولناک تری در زندانهای رژیم افشا شود. اما همین بخش از اعترافهای وزیر بهداشت و رئیس سازمان زندانهای رژیم نیز سند گویایی است برجنایات رژیم ضدبشری آخوندی در سیاهچالهایی به نام زندان علیه زندانیانی که قربانی همین رژیماند.
وقتی وزیر بهداشت و رئیس سازمان زندانهای رژیم که جزیی از این رژیم هستند مجبور به اعتراف به وضعیت اسفبار زندانیان در این ابعاد میشوند، میتوان فهمید که عمق و گستردهگی فاجعه تا به کجاست.