با بحرانیتر شدن هر چه بیشتر وضعیت اقتصادی در ایران آخوندزده، وخامت شرایط معیشتی و بیکاری گسترده، به ناگزیر مردم بسیاری برای امرار معاش به شغلهای کاذب و نامتعارف روی آوردهاند. شغلهایی از قبیل «زبالهگردی»، «سوختبری»، «کولبری» و...
در این نوشته کولبری پی گرفته میشود.
کولبری در کردستان
کولبری یک شغل رسمی و تعریف شده نیست و از آن بهعنوان یک شغل کاذب نام برده میشود و یکی از پرریسکترین شغلها بهحساب میآید.
تعداد زیادی از کولبران در مناطق مرزی مورد هدف گلوله مأموران سرکوبگر رژیم قرار میگیرند و کشته یا زخمی میشوند.
آنها مجبورند برای فرار از دید و تیر مأموران حکومتی با بارهای سنگین خود راههای صعبالعبور را انتخاب کنند که با خطر سقوط به دره و جانباختن روبهرو میشوند.
مواجه شدن با مینهای مرزی باقیمانده از زمان جنگ ضدمیهنی یکی دیگر از مشکلات آنهاست.
رژیم آخوندی تمام این جنایات در حق کولبران محروم را تحت عنوان مبارزه با قاچاق و امنیت مرزها انجام میدهد تا دستاویزی برای پاسخ به مجامع بینالمللی داشته باشد.
یکدرصد قاچاق کالا از طریق معابر کولبری
بهانه رژیم آخوندی برای به گلوله بستن این زحمتکشان فقیر مبارزه با قاچاق کالا است، در صورتیکه قاچاقچیان اصلی کالا نهادهای رژیم از جمله سپاه پاسداران ضدخلقی هستند که از طریق قاچاق کالا سالانه میلیاردها دلا سود بهجیب میزنند.
جلال محمودزاده، نماینده مجلس ارتجاع از مهاباد، ضمن اعتراف به شرایط بحرانی کولبران گفت: «دولت کولبران را بهحال خود رها کرده، جوانان مناطق مرزی با وجود چنین شرایطی چگونه باید معیشت خود را تأمین کنند جز اینکه به کولبری و قاچاق روی بیاورند تا از گرسنگی نمیرند». وی در بخش دیگر ادامه میدهد: «ظاهراً قرار نیست که شرایط سخت کولبران در مناطق مرزی ساماندهی شود و با وجود قولهای مساعد در این رابطه هنوز به کولبران با دید قاچاقچی نگریسته میشود... در حالی ما این قشر را فراموش کردیم که تنها یکدرصد قاچاق کالا از طریق معابر کولبری است. اشتغال جایگزین در مناطق مرزی وجود ندارد و اغلب جوانان بیکار هستند».(روزنامه حکومتی آرمان ۱۲تیر ۹۸)
محسن صفایی فراهانی که از او بهعنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب نام برده میشود، در مصاحبهای با خبرگزاری ایلنا بهطور ضمنی به گوشهای از حقایق پشتپرده قاچاق کالا اعتراف کرد: «شاهد هستید که مسئولان کشور در طول چند سال گذشته یکی از موفقیتهای خودشان را کاهش حجم بالغ بر ۲۵میلیارد دلار قاچاق به ۱۵میلیارد دلار عنوان کردهاند... حال اگر این حجم از قاچاق در سال به ریال تبدیل شود، بالغ بر ۱۵۰هزار میلیارد تومان میشود، در مقایسه با بودجه عمومی کشور که حدود ۳۵۰هزار میلیارد تومان است، میزان تاثیرگذاری آن در کشور مشخص میشود»!
این تنها گوشهیای از حجم دزدیها بهوسیله سران رژیم آخوندی است. قاچاقهای میلیاردی آنهم با کانتینر و در بنادر و گمرکهای رسمی کشور، که البته در پشت سر آنها کارگزاران اصلی نظام و سپاه پاسداران قرار دارند.
فراهانی ادامه میدهد: «کسانی که پشتپرده این پولها هستند،دیگر سفارشدهندگان به کولبرهای کردستانی نیستند. افراد پشتپرده این پولها نمیتوانند ۱۵۰هزار میلیارد تومان قاچاق را با کولبری وارد کشور کنند. آنها این حجم قاچاق را بهراحتی با کانتینر وارد میکنند که در تحقیق و تفحصهای مجلس در ادوار مختلف به آن پرداخته شد! منافع گروههای مرتبط با این حجم قاچاق این است که سیستمهای کنترلی در داخل همواره ضعیف باشد».(سایت اقتصاد نیوز ۸خرداد ۹۸)
مشکل امنیت است یا قاچاق؟
رژیم، درمانده از پیدا کردن یک راهحل برای فرار از بحران اقتصادی که سرتا پایش را فراگرفته و برای اینکه رشته اوضاع از دستش خارج نشود، با اعلان اینکه تنها ضدانقلاب و قاچاقچیان مسلح و داعش از معابر غیررسمی تردد میکنند، قصد ایجاد یک فضای امنیتی و متعاقب آن یک بهانه و دلیل امنیتی برای سرکوب کولبران دارد.
نادر قاضیپور، نماینده استان آذربایجان غربی در مجلس ارتجاع، ضمن مشروعیت دادن به کشتار کولبران گفت: «آنهایی که در معابر غیررسمی تردد میکنند، قاچاقچیان مسلح، ضدانقلاب و عبوردهندگان داعش هستند و وظیفهٔ ذاتی مرزبانی و نیروهای مسلح مبارزه با عناصر ضدانقلاب است».(سایت باس نیوز ۱۹فرودین ۹۸)
بیکاری و خودکشی در کردستان
ارقامی که در مطبوعات خود رژیم چاپ شده است، بیانگر بیکاری مفرطی است که مردم کردستان با آن درگیر هستند و طبعاً این دلیلی است که مردم را به سمت انتخاب شغل کولبری و ریسک کردن با زندگیشان سوق میدهد؛ شرایط سختی که از یک طرف جنگ با طبیعت سرد و خشن کوههای کردستان و از طرف دیگر جنگ با نیروهای مزدور انتظامی که در پشت هر کوه و یال در کمین و انتظارشان نشستهاند.
در مردادماه ۹۵ زمانی که مرکز آمار نرخ بیکاری کردستان را ۱۳درصد اعلام کرده بود، سید حسن علوی، نماینده مجلس ارتجاع از سنندج، در انتقاد از این «نرخ» گفت: «بهرغم اینکه چند روز پیش یکی از مسئولان نرخ بیکاری را در کردستان حدود ۱۳.۶درصد اعلام کرده بود باید گفت که چنین چیزی صحت ندارد و نرخ بیکاری کردستان بیش از ۴۵درصد است».
شرایط سخت اقتصادی باعث بالارفتن میزان خودکشیها در شهرهای فقیر و محروم کردستان شده است. این آمارها خودبهخود بیانگر شرایط سختی است که مردم محروم کردستان در آن بهسر میبرند.
با استناد به آمار بهثبت رسیده در مرکز آمار سازمان حقوقبشری هه نگاو، تنها طی ماه اردیبهشت ١٣٩٨ خورشیدی، دستکم ٣٠نفر در شهرهای مختلف کردستان به زندگی خود پایان دادهاند که ١٧نفر از آنها زن و ١٣نفر نیز مرد بودهاند.
قربانی شدن کولبران
و بر اساس یک آمار منتشر شده توسط یک سازمان حقوقبشری کردی «طی سال ١٣٩٧ خورشیدی ٢٥٥کولبر کشته و زخمی شدهاند که ١٧٨مورد(٤٣کشته و ١٣٥زخمی) معادل ٧٠٪ کل موارد با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران زخمی شدهاند».
به گزارش این سازمان در اردیبهشت ۱۳۹۸ دستکم ۳۴کولبر در مرزهای کردستان کشته و زخمی شدهاند. بنا به گزارشها اکثر این افراد با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی و نیروهای حشدالشعبی کشته و یا زخمی شدهاند. تعداد کولبرهای کشته و زخمی شده در مقایسه با ماه گذشته ۱۵مورد افزایش یافته است.
نحوه قربانی شدن کولبران به قرار زیر است:
شلیک مستقیم: ۲۵مورد(۸کشته و ۱۷زخمی)
حوادث طبیعی: ۴مورد(۴کشته)
مین: ۲مورد(۱کشته و ۱زخمی)
ضرب وشتم و شکستگی: ۲مورد(۲زخمی)
سانحه رانندگی: ۱مورد(۱کشته)
کلام آخر
روی آوردن مردم شریف کردستان به شغل کولبری، حتی زنان کرد، نه از روی اختیار بلکه اجباری است برای برای امرار معاش و زنده ماندن. آنها جان خود را در این راه به ریسک گذاشتهاند.
این وضعیت بیتردید محصول عملکرد نظام غارتگر ولایت فقیه است که آنچه برای مردم ایران از جمله مردم تحت ستم مضاعف کردستان بهارمغان آورده است، تنها فقر و بیکاری و... است.
بنابراین تجربه ۴دهه حاکمیت این نظام ضدمردمی این واقعیت را برجسته میسازد که تا زمانی که حکومت ولایت فقیه در این کشور باقی است فقر و فساد و تنگدستی از جامعه ایران رخت برنخواهد بست و باز هم شاهد به خاک و خون کشیده شدن مردم و کاسبکاران زحمتکش در مناطق مرزی خواهیم بود.
تا این رژیم ضدبشری و ضدایرانی بر سر کار است، مردم ایران جز ستم و سرکوب نصیبی نخواهند داشت. تنها راه خلاصی از اینهمه درد و مصیبت، اتحاد و همبستگی عموم اقشار برای سرنگونی این رژیم قرونوسطایی و تبهکار است. آرمان و هدف مقدسی که مردم و مقاومت مردم ایران اراده کردهاند آن را محقق کنند. بنابراین میتوان گفت که رژیم آخوندی مدتهاست که در حال کندن گور برای جنازه خودش میباشد.