آخوند مقتدی صدر در یک آزمون تاریخی شکستی ننگین خورد و با چشمک و چراغ از آخوندهای قم و تهران برای تبدیل شدن به «نصرالله عراق»، خائنانه نیروهایش را تبدیل به اهرم سرکوب مستقیم جوانان انقلابی و مردم معترض عراق کرد؛ امری که به بیان سایت روداو نت، حتی باعث خشم بخشی از طرفداران دوآتشهٔ این آخوند تشنهٔ قدرت شده است. تا جایی که «صدریهای سابق» با سرخوردگی و «مایوس» شدن از وی، برخلاف فراخوان پایان دادن به اعتراضات، وارد صحنه شده و خیابانها را بستند. این سایت مینویسد: «چرخشهای ۱۸۰درجهای صدر باعث شد که بسیاری از معترضان او را بهعنوان یک خائن نامگذاری کنند که از جنبش آنها برای منافع سیاسی خود و پیشبردن منافع ایران و نیابتیهای آن استفاده میکند».(سایت روداونت۱۴بهمن۹۸)
وقتی پوستین میش کنار میرود
برای ما ایرانیان، پرتاب کردن معترضان و دانشجویان از طبقهٔ بالای دانشگاه، از بالای پل خیابان و همچنین تهدیدهای قدیمی «در گونی کردن و پرتاب از کوه»، صحنهای آشنا و دردناک است. اما شاید قابل توجه باشد بدانیم بهمحض اینکه چهرهٔ حقیقی آخوند صدر از پس نقابهای فریب و جنایت، آشکار شد، نه تنها مستقیماً به نیروی سرکوب مبدل گردید، بلکه حتی در روشهای وحشیانهٔ سرکوب نیز مشابه ارباب ایرانیاش عمل کرده است.
در میدان تحریر، که به نوعی پایتخت سمبلیک معترضان عراقی است، در هجوم نیروهای تحتامر ولایت، یکی از قیامکنندگان عراقی به نام «بکر حاتم الیاسری» را از بالای ساختمان معروف «مطعم ترکی» که نزد انقلابیون به «کوه احد» معروف شده، به پایین پرتاب کردند. نام این شهید اگر چه در کنار نام نزدیک به ۶۰۰شهید دیگر قیام مردمی عراق ثبت شد، اما شیوهٔ شهادتش رد پای جنایتهای وحشیانهٔ اختاپوس عمامهدار ولایت را آشکار میکند. خونی که پایمال شدنی نیست و گریبان مزدور، عامل و آمر این قتلها را خواهد گرفت.
اعتراض ملل متحد به سرکوب عراقیان
سرکوب عریان و خشونت دار و دستهٔ «کلاهآبیها» که مزدوران تحت فرمان خامنهای از باند آخوند مقتدی صدر هستند، آنقدر آشکار بود که حتی نماینده ملل متحد هم که همیشه جانب احتیاط را دارد، آن را بهچالش کشید. جنین هنیس بلاسخارت، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور عراق، طی بیانیهای کوتاه و در توضیح مشارکت چماقداران آخوند مقتدی صدر در سرکوب تظاهر کنندگان و تعرض به آنها گفت: «بایستی از آزادی بیان برای همه عراقیان، بهدور از هر گونه ترس و تهدید حفاظت کرد».(ایلاف ۱۵بهمن ۹۸)
دانشجویان میلیونی پیراهن سفید و حمایت از کلاهقرمزها
پس از ظاهر شدن چماقداران آخوند صدر که با نماد «کلاهآبیها» شناخته میشوند؛ نیروهای مردمی و انقلابی بهطور سمبلیک گروه «کلاه قرمز»ها را معرفی کردند که خود بیانگر این حقیقت است که آنها نه سر سازش دارند و نه قصد پا پس کشیدن. هم از این روست که دانشجویان عراقی در اقدامی مشابه و در تظاهراتی میلیونی و پرشور که با عنوان «پیراهن سفیدها» به خیابانها آمدند، از بغداد تا استانهای میانی و جنوبی عراق، ضمن اعلام حمایت از معترضان میدانهای انقلاب، بر خواستههای برحق آنها پافشاری کردند. در بیانیهٔ این دانشجویان آمده است که «کلیه احزاب اکنون بر روی پایان دادن به این انقلاب سرمایهگذاری کردهاند. اما با تلاشها و با صدای دانشجویان، آهنگ پافشاری (بر خواستهها) اوج خواهد گرفت تا خائنان بشنوند که صدای انقلاب باقی خواهد ماند و این صدا پایانی ندارد و خون شهدای بیگناه، انقلاب آزادگان را آبیاری خواهد کرد».(ایلاف ۱۵بهمن ۹۸)
فرار به ایران، اما...
کمیتهٔ برگزاری انقلاب اکتبر نیز در ادامهٔ خط ایستادگی و پافشاری بر خواستههای مردمی، ضمن فراخوان به سازمان ملل برای فشار آوردن به حکومت سرکوبگر عراق، به مزدوران شبهنظامی باند آخوند صدر هشدار میدهد که: «به عناصر این شبهنظامیان فراخوان میدهیم که فوراً از کوه أحد و میدانهای تظاهرات عقبنشینی کنند. چرا که آنها نمیتوانند با مردم عراق رو در رو شوند. کسانی که آنها را در این ورطه انداختهاند، بعد از اینکه تلاش اخیرشان با اراده مردم عراق به شکست کشانده شد، آنها را ترک [کرده] و به ایران خواهند رفت».(فیسبوک ۱۴بهمن ۹۸)
بر همه روشن است که آخوند صدر تماماً کارت خامنهای در عراق را بازی میکند و دستوراتش را از آنجا میگیرد. فراخوان اولیهاش را هم از قم صادر کرد. حالا هم همانطور که کمیته برگزاری انقلاب اکتبر نوشته است با پشتگرمی نظام آخوندی دست به این جنایات میزند و به آن پشت دارد و مانند گذشته در شرایط بحرانی یعنی خیزش مردم عراق و شکست مزدوران صدر، سر از قم و تهران در میآورد. ولی کیست که نداند ایران خامنهای و نظامش پناهگاه مطمئنی برای صدر و مزدورانش نیست چرا که او و نظامش بیش ا ز صدر و مزدورانش، در وحشت از قیام مردم ایران نیازمند و محتاج پناهگاه و گریزگاه هستند.