728 x 90

سمت تحولات، مذاکره؟ جنگ؟ یا...؟

سخن روز
سخن روز

در پی اظهارات خامنه‌ای در روز عید فطر که وی در آن بار دیگر بر مخالفت خود با مذاکره تأکید کرد، اکنون شاهد موضع‌گیری رئیس‌جمهور آمریکا در سفر اروپایی‌اش و همچنین مواضع رهبران کشورهای اروپایی در رابطه با رژیم هستیم.

از سوی دیگر طی یک سال گذشته، با خروج آمریکا از برجام، شرایط جدیدی ایجاد شده که در این شرایط شاهد واکنش‌های مختلف و متناقضی از جانب رژیم بوده‌ایم که بعضی از آنها حاکی از این است که رژیم می‌خواهد کوتاه بیاید و مذاکره کند، اما بسیاری دیگر هم حاکی از ایستادگی رژیم و آماده شدن برای جنگ است.

بالاخره خط رژیم چیست؟

فارغ از تبلیغات بیرونی، در داخل رژیم کدام گفتمان غالب است؟ مذاکره یا جنگ؟

 

نگاهی به زمینه وقایع 

ابتدا باید به زمینه و سوابقی که این وضعیت موجود در بستر و ادامهٔ آن شکل گرفته، اشاره شود. طی یک سال گذشته رژیم ۳ضربه استراتژیک دریافت کرده است:

  • در ۱۸اردیبهشت ۹۷، رئیس‌جمهور آمریکا خروج این کشور از برجام را اعلام کرد.
  • در ۱۹فروردین ۹۸، آمریکا سپاه پاسداران را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.
  • در دوم اردیبهشت ۹۸، آمریکا اعلام کرد، دیگر معافیت خرید نفت ایران برای ۸کشور را تمدید نمی‌کند.

از ۱۸اردیبهشت۹۷تا ۱۹فروردین ۹۸، رژیم با احتساب این‌که می‌تواند تحریم‌های نفتی را با استفاده از سپاه پاسداران و امکانات آن دور بزند، خط نه جنگ، و نه مذاکره، یعنی خط «کش‌دادن» تا پایان دوران ترامپ تا سال ۲۰۲۰را بدون دامن زدن به تشدید تضاد دنبال می‌کرد. اما بعد از در لیست تروریستی قرار گرفتن سپاه و به‌دنبال آن عدم معافیت نفتی کشورها، ادامه وضعیت تا ۲۰۲۰برای رژیم در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. زیرا:

بودجه سال ۹۸را بر اساس ۱.۵میلیون بشکه نفت در روز بسته بودند، اما اکنون بعد از لغو معافیت‌های نفتی، صادرات نفت به زیر ۵۰۰هزار بشکه سقوط کرده است. که در این شرایط وضعیت معیشتی مردم بسا وخیم‌تر شده و احتمال انفجار اجتماعی تا قبل از ۲۰۲۰را بالا می‌برد.

به این ترتیب رژیم در یک بن‌بست است. چرا که سردمداران رژیم به‌خوبی می‌دانند که:

  • جنگ با توجه به تعادل‌قوای مطلقاً نابرابری که نتیجهٔ آن از پیش مشخص است، گزینه‌اشان نیست.
  • مذاکره هم به‌معنی تسلیم است و در وهلهٴ اول به نفی سپاه و در وهلهٴ بعد به نفی تمامیت نظام ولایت فقیه نام می‌برد.
  • پس از بررسی‌های انجام شده در شورای عالی امنیت رژیم زیر نظر خامنه‌ای، خود او نتیجه را در سخنرانی‌های مختلف به این صورت بیان کرده که: «نه جنگ، نه مذاکره»! مذاکره سم است و مذاکره با دولت فعلی آمریکا «سم مضاعف» است و تنها راه مقاومت است» و «جنگ، جنگ اراده‌هاست».
  •  

در این دستگاه حملات نیابتی فجیره و حوثی و... چگونه تبیین می‌شوند؟ 

در این مورد باید در نظر داشت که رفتن سپاه در لیست تروریستی علاوه بر افزایش فشارهای ناشی از تحریم اقتصادی، یک ضربه روحی خردکننده به پرسنل سپاه هم بود و جریان ریزش در سپاه را شدت بخشید.

کارشناسان رژیم، پاشنه آشیل رژیم را تحریم‌ها ارزیابی کردند که با سخت‌تر شدن آنها بعد از عدم تمدید معافیت نفتی می‌تواند به اعتراضات مردمی و قیام منجر شود.

آنها از طرف دیگر پاشنه آشیل آمریکا و متحدانش به‌ویژه اسرائیل، عربستان و نیروهای آمریکا در منطقه را «امنیت» ارزیابی کردند. آخوندها نتیجه‌گیری می‌کنند که در مقابل فشار حداکثری آمریکا روی پاشنه آشیل رژیم، تنها هدف گرفتن پاشنه آشیل آمریکا در منطقه است که می‌تواند وضعیت را تغییر دهد و بن‌بست را بشکند و رژیم تنها از این طریق است که می‌تواند برای بده بستان در میز مذاکره، چیزی در دست داشته باشد.

حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی در روز ۳۱اردیبهشت ۹۸گفت: «پاسخ ما به آمریکا، «نه به جنگ و نه به تحریم» است. آمریکا از ترس جنگ می‌خواهد ما را با پذیرش شرایط تحریم وادار به مذاکره کند. جواب ما این است که آمریکا را به شرایطی ببریم که نتواند ما را از جنگ بترساند و نتواند به تحریم ادامه بدهد».

بر اساس این تحلیل بود که رژیم اقدام به انفجار ۴کشتی نفتکش در بندر فجیره در ۱۲اردیبهشت و حمله به لوله‌ها و تأسیسات نفتی عربستان، توسط حوثی‌ها در ۱۴اردیبهشت ۹۸کرد و بعد هم هر گونه وابستگی خود به این حملات را تکذیب و انکار کرد.

آمریکا نیز متقابلاً تراکم نیروی نظامی خود در منطقه را افزایش داد. در همین رابطه بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ را در سفر اروپایی‌اش همراهی می‌کند، طی مصاحبه‌یی (در روز ۱۶خرداد) گفت: «پرزیدنت ترامپ روشن ساخته است که ما آماده مذاکره بر سر موضوع اتمی هستیم، اما قرار نیست که ما تهدیدات (رژیم) ایران برای محدود کردن دسترسی‌مان به تنگه هرمز یا تهدید علیه منافع متحدانمان را بپذیریم».

مشاور امنیت ملی آمریکا افزود:‌ «برای همین بود که ما گامهای نظامی برداشتیم نه به‌خاطرآن که خواستار جنگ باشیم بلکه دقیقاً به‌خاطر آن که خواستار اجتناب از آن می‌باشیم. ما خواستار ایجاد ساختار بازدارندگی هستیم که (رژیم) ایران را متقاعد کند که برای آنها دنبال کردن این مسیر خطرناک است. (رژیم) ایران اگر در اراده ما تردید کند اشتباه احمقانه‌ای مرتکب شده است».

در داخل خود رژیم هم، این خط را «استراتژی لبهٔ پرتگاه» می‌نامند، زیرا اقدام بسیار پر ریسکی است که اگر ‌چه خط هر دو طرف «نه جنگ» است، اما با شرایط انفجاری و حادی که پیش آمده، هر آن امکان دارد بر اثر یک اقدام عمدی یا سهوی، جرقهٔ جنگ‌زده شود و آتش آن همهٔ منطقه را فرا بگیرد.

 

علت تغییر لحن روحانی؟ 

از سوی دیگر روحانی تا یکی دو هفته پیش کاملاً در خط مذاکره حرف می‌زد و در این رابطه خواستار اختیارات برای پیشبرد مذاکره بود و حتی دم از بازنگری قانون اساسی می‌زد، اما به شکلی ناگهانی از خط ایستادگی و به‌اصطلاح مقاومت سر درآورد و گفت ما به جز مقاومت هیچ راه دیگری نداریم، راز این رنگ عوض کردن و این مواضع ضدو نقیض بن‌بستی است که رژیم در آن گیر افتاده و هم مذاکره و هم ایستادگی و گردنکشی راه به نابودی و سرنگونی می‌برد. ضمناً این ضدو نقیض‌گویی خاص روحانی هم نیست. خامنه‌ای هم به‌شدت دچار آن است. این ‍ بازتاب شرایط متناقضی است که رژیم گرفتار آن است.

ادامه فشارهای حداکثری آمریکا روی وضعیت اقتصادی، با توجه به این‌که به اعتراف خود رژیم «سرمایه اجتماعی به صفر نزدیک شده» می‌تواند قبل از ۲۰۲۰ (موعد انتخابات آمریکا) به انفجار اجتماعی و قیامی دیگر بیانجامد.

علاوه بر این چشم‌انداز بعد از ۲۰۲۰هم مشخص نیست،

اولاً احتمال دارد ترامپ مجدد انتخاب ‌شود، اما حتی اگر یک دموکرات هم رئیس‌جمهور شود. چنین نیست که آمریکا از راهی که با رژیم طی کرده، برگردد و مثلاً به‌سادگی تحریم‌ها را منتفی ‌کند!

سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی (۶خرداد ۹۸) طی مقاله‌یی با عنوان «شب قدرِ حکمرانی در ایران» نوشت: «سیاست رسمی کشور فعلاً نفی مذاکره و جنگ است اما این استراتژی در این مقطع، کافی نیست و به دو صورت زیر تهدیدآمیز است:

  • آمریکایی‌ها به فشارهایشان برای ایجاد نارضایتی و ناآرامی داخلی امید بسته‌اند. آیا می‌تواند روی تاب‌آوری اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی کشور (با توجه به کاهش سرمایه اجتماعی) حساب کرد که به انفجاری اجتماعی منجر نشود؟
  • هزینه تولید کردن برای آمریکایی‌ها و متحدانش از طریق افزودن بر قابلیت‌های صنعت هسته‌یی و از طریق نفوذ منطقه‌ای، آیا تنشهای ناشی از این گزینه، احتمال خارج شدن از کنترل، منجر به خطر اصلی یعنی ختم به جنگ نمی‌شود؟».

برخی ناظران معتقدند خط رژیم «نه جنگ نه مذاکره» است، اما این خط که نمی‌تواند درازمدت باشد، به‌خصوص که عنصر زمان به سود رژیم نیست، هر قدر زمان می‌گذرد، تحریم‌ها شدیدتر و آثار آن فاجعه‌بارتر می‌شود، رژیم چه پاسخی به شرایط انفجاری جامعه و توده‌های گرسنه و محروم دارد؟ آیا از این وضعیت نمی‌ترسد؟ آیا طرح و نقشه‌یی در رابطه با این وضعیت دارد؟

در واقع باید گفت: «نه جنگ، نه مذاکره» نمی‌تواند یک خط باشد و به‌دلیل شرایط متحول و انفجاری قابل دوام نیست و انتخاب خامنه‌ای در هر حال بین مرگ یا خودکشی است؛ راه دیگری متصور نیست. البته این وضعیت هم دفعتاً و خلق‌الساعه به وجود نیامده، در وهلهٴ اول حاصل یک مقاومت مستمر ۴۰ساله و نبرد خونین و جانانهٔ مردم و مقاومت ایران با این رژیم است و تا وقتی این عامل اصلی که ریشهٔ تمام بحرانهای رژیم است بر جای هست، هیچ تغییری در سیاست و آرایش قوای بین‌المللی نمی‌تواند هیچ راه نجاتی برای رژیم باز کند.

 

نکته نهایی

افق‌های این وضعیت را می‌توان با نگاهی به‌عنوان نتیجه‌گیری با قسمتی از سخنان خانم مریم رجوی در افطار ماه مبارک رمضان در جمع مجاهدان مستقر در اشرف۳دید که گفت:

«به تحولات این روزها در موضوع اتمی نگاه کنید. پروژه ضدمیهنی دستیابی به سلاح اتمی که پایه دیگر استراتژی رژیم برای بقا بود، به همت مجاهدین در هم شکسته شد و به مردابی برای این رژیم تبدیل شده که هر روز بیشتر در آن فرو می‌رود. روحانی شیاد قبلاً گفته بود که برای سال ۱۳۸۲ خواب ۵۰هزار سانتریفوژ و تبدیل شدن فاشیسم دینی به یک قدرت اتمی را می‌دید. اما یک دهه بعد مجبور شد با غلاف کردن اتمی و علم کردن برجام به‌مثابه فتح‌الفتوح بر ناکامی‌های نظام سرپوش بگذارد.

او می‌خواست به تضادهای درونی آمریکا دامن بزند، اما حالا ناگزیر تضادهای اروپا با آمریکا علیه رژیم را کمتر و کمتر کرده است.

آری ۴۰سال مبارزه بی‌امان مجاهدین و مقاومت ایران، با رهبری مسعود رجوی، با پرداخت بهای سنگین، حربه‌های قدرتمند مذهبی و سیاسی و نظامی و تاریخی این رژیم را یکی بعد از دیگری از کار انداخته است. در یک‌کلام رژیم آخوندها ظرفیت ادامه بقای خود را از دست داده است.

آری، این رژیم پلید در برابر قیام مردم ایران و در برابر کانون‌های شورشی و ارتش بزرگ آزادی دوام نخواهد آورد و سرنگون می‌شود».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d278c30f-3aef-4f81-b560-73b0d4de5e59"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات