در یک نگاه کلی، محورهای جنگ روانی فاشیسم دینی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران از چند قلم فراتر نمی‌رود. محورهایی مانند التقاطی، وابستگی به شرق و غرب، ستون پنجم عراق، سکت، مجازات ۱۷هزار بسیجی و پاسدار و اخیراً هم ادعای مضحک اعتقاد به ولایت فقیه که مرغ پخته را نیز به خنده وامی‌دارد اما از همه جالب‌تر یک به‌اصطلاح «گفت‌و‌گوی سیاسی» است که «رادیو گفت‌و‌گو»ی رژیم به کارگردانی دژخیم جواد هاشمی‌نژاد ترتیب داده است. این گفتگو که در تاریخ ۳۱مرداد ۱۴۰۲ با شرکت مهره‌های اطلاعاتی و یک مزدور نفوذی انجام گرفته به جای شکستن اسطورهٔ مجاهدین، مؤلفه‌های قدرت و اصالت آنان را بارز کرده است. بر بخش‌هایی از آن درنگ می‌کنیم:
جرم اقتدا به امام حسین!
«چقدر التقاط در افکار اینها وجود دارد که سال۶۵ آقای رجوی در مرقد منور امام حسین حضور پیدا می‌کند و زیارت عاشورا می‌خواند و می‌گوید که امام حسین ما به تو پناه آوردیم».
بطلان دعوی سالمند و کمپ‌نشین جلوه دادن مجاهدین با اعتراف به جایگاه تأثیرگذار آنان
«رسانه‌های داخلی خیلی تلاش می‌کنند مجاهدین را کمپ‌نشین که پشت کامپیوترها نشسته‌اند نشان بدهند که دیگر کاری از دستش بر نمی‌آید به این اشاره نمی‌کنند که مسئولان ارشد دولت آمریکا با هواپیما به کمپ آلبانی می‌روند و با اینها ملاقات می‌کنند».
«امروز مجاهدین خلق خطر بسیار پنهانی است سازمان هم پتانسیل مالی و سرمایه‌یی داره هم نیرو و منابع انسانی دارد و حتماً متحدانی در همه کشورها دارند و دنبال براندازی هستند یارگیریهایی حتماً اتفاق افتاده در پس پرده»
«همه سازمانها و متولیان مربوطه لازمه که خیلی دقیق سازمان رو رصد بکنند شما هر ناامنی که در کشور می‌بینید چه در مسائل مرزی چه در کارشکنی‌هایی در عرصه بین‌المللی حتماً ردی از سازمان مجاهدین رو می‌بینید».
اعتراف به قدرت کانون‌های شورشی و نقش آنان در قیام
«این اعتراضات [قیام سراسری] که بخشی از آن تبدیل به خشونت شد و هزینه تولید کرد برای نیروهای امنیتی چرا به این سمت رفت به‌دلیل همان نیروهای میدانی سازمان مجاهدین است».
«براندازی به هر قیمت»
این از نشانگان بارز دوران سرنگونی است. که حجم شیطان‌سازی اتاق فکر آخوندی معکوس عمل می‌کند. آنچه مهره‌های اطلاعاتی آن می‌پندارند عیب مجاهدین است، در حقیقت حسن آنان را برجسته می‌سازد. آری آری مجاهدین ابایی ندارند از این‌که بگویند نیروهای میدانی آنان (کانون‌های شورشی) کاتالیزورهای قیام و سرنگونی هستند. معلوم است در هر جا که علائمی از براندازی دیده می‌شود، آغازگر و سلسله‌جنبان آن مجاهدین بوده، هستند و خواهند بود. استراتژی ظفرنمون و امتحان‌پس‌دادهٔ آنان از روز اول بر سرنگونی تام و تمام دیکتاتوری و فاشیسم دینی استوار بوده است. آنها سوگند خورده‌اند که ولو با بذل بهایی عاشوراوار در برابر ظلم ملبس به دین آسوده ننشینند. این مرام افتخارآمیز را از امام حسین فراگرفته‌اند.
اکنون نه‌تنها جوانان قیام‌آفرین ایران، بلکه دیگر گروه‌های سیاسی و هر کس که دلش برای بهروزی و آزادی ایران می‌تپد، به استراتژی آنان ایمان می‌آورد.
«تجربه سازمان به‌صورت تشکیلاتی و ابزار میدانی خیلی قابل استفاده است برای جریانهای اپوزیسیون دیگر که توی این روش نبودند: براندازی به هر قیمتی»
بله بله «براندازی به هر قیمت!»
