در حالیکه بیش از 9ماه است کشورهای عضو اوپک و تولیدکنندگان نفت سنگین بهصورت مستمر در تلاشند تا با پایین نگهداشتن میزان تولید نفت خام، مانع از سقوط بیشتر قیمت نفت در بازارها شوند اما بهای نفت در بازارهای جهانی، با وجود تمام تلاشها و چارهاندیشیهای اوپک همچنان ارزان و از آغاز سال ۲۰۱۶در مجموع یک پنجم ارزش خود را از دست داده است. این در حالی است که در تابستان سال 2014میلادی هر بشکه نفت خام تا 115دلار به فروش میرسید.
نوسانات و کاهش قیمت نفت که اکنون به بزرگترین خطر برای کشورهای صادرکنندگان سنتی نفت تبدیل شده است آنزمان جدیتر میشود که یادآور شویم شرکتهای خدمات مالی چندملیتی بتازگی هشدار دادهاند «که چنانچه ایالات متحده آمریکا تولید نفت برنت را کاهش ندهد و کشورهای عضو اوپک نتوانند چارهای برای مازاد نفت در ذخایر جهانی بیابند قیمت نفت خام باز هم کاهش بیشتری پیدا میکند و به ۴۰دلار به ازای هر بشکه تنزل مییابد».
شاهد بر این مطلب اینکه حتی همکاری روسیه با اوپک برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت بیتاثیر بود چرا که افزایش تولیدات نفتی توسط شرکتهای آمریکایی مانع افزایش مجدد قیمت نفت شد و نگذاشت که نفت بار دیگر گران شود. در حقیقت ایالات متحده آمریکا با تولید هر چه بیشتر نفت برنت بازار را اشباع کرد و به این ترتیب تلاش تولیدکنندگان اوپک به جایی نرسید. دامنه این موضوع تا آنجا بالا گرفته است که کارشناسان بزرگ نفتی سقوط بالاتری برای قیمت نفت در آینده نزدیک را پیشبینی کردهاند تا آنجا که قیمت نفت خام میتواند تا ۲۰دلار در هر بشکه کاهش یابد. این تهدید و سقوط قیمت نفت طی ماههای گذشته چنان شوک عظیمی بر اندام کشورهای اوپک و روسیه انداخت که نهایتاً روسیه را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان به همکاری نزدیک با کشورهای عضو اوپک واداشت.
بر مبنای این اتحاد بود که سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک که عربستان سعودی ریاست دورهای آن را به عهده دارد و سایر تولیدکنندگان نفت خام که روسیه آنها را هدایت میکند، سال گذشته توافق کردند که تولید نفت خام را در نیمه اول سال ۲۰۱۷به میزان ۱.۸میلیون بشکه کاهش دهند تا شاید قیمت نفت دوباره افزایش یابد.
اتحاد این دو غول نفتی جهان آنزمان محقق شد که برای نخستین بار بعد از سال ۲۰۰۸، سیزده کشور عضو اوپک در روز پنجشنبه ۲۵مه 2016 (۴خرداد 96) در وین به توافقی درباره کاهش تولید نفت دست یافتند که بموجب آن سقف تولید خود را تا یکمیلیون دویست هزار بشکه در روز کاهش دهند. پس از این توافق بود که روسیه و دیگر کشورهای غیراوپک در دسامبر به این توافق پیوستند و متعهد شدند از نیمه نخست سال جاری میلادی تا ماه مارس ۲۰۱۸ (اسفند 96)، یعنی 9ماه دیگر حدود ۱.۸میلیون بشکه در روز از مجموع تولید نفت این کشورها کاسته شود. در همین رابطه نیز روسیه متعهد شد تا پایان آوریل از تولید نفت خود ۳۰۰هزار بشکه در روز بکاهد.
به این صورت روسیه بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت، یعنی دو کشوری که در مجموع تولید و عرضه حدود ۲۰میلیون بشکه نفت خام در روز را که معادل یک پنجم مصرف نفت خام در جهان است را تحت کنترل خود دارند، تلاش کردند تا شاید بتوانند بازار نفت جهان را تحتتاثیر قرار داده و مانع کاهش بیشتر قیمت نفت شوند.
این پیوند اگر چه توانست برای مدت کوتاهی قیمت نفت را حدود ۱۵تا ۲۰در صد افزایش دهد اما از سوی دیگر این افزایش قیمت موجب تشویق شرکتهای نفتی آمریکا به تولید نفت بیشتر شد و باعث جان گرفتن صنعت تولید نفت شیل آمریکا شد و تولیدات خود را در بازار به میزان 10درصد افزایش داد. همین میزان کافی بود که با اشباع مجدد بازار نفت خام، بهرغم توافق انجام شده، بین کشورهای اوپک و روسیه، قیمت نفت خام افزایش محسوسی پیدا نکند و در نهایت در حد ۵۰دلار به ازای هر بشکه باقی ماند و همکاری روسیه با کشورها اوپک برای افزایش دادن قیمت نفت بیتاثیر شد.
مختصری درباره سنگ نفت یا نفت شیل:
افزایش بیسابقه قیمت نفت در سالیان گذشته اصلیترین عامل سرمایهگذاریهای کلان توسط شرکتهای نفتی آمریکا جهت استخراج شیوههای جدید تولید نفت از جمله نفت شیل شد که محصول آن در بازارهای نفتی جهان به یکی از مهمترین عوامل کاهش قیمت نفت در بازارهای نفت جهان تبدیل شد. اهمیت این موضوع تا آنجاست که شرکتهای آمریکایی موفق شدهاند با افزایش فرآوردههای شیل، بازار جهانی را تا آنجا در دست بگیرند که کارشناسان بزرگ شرکتهای چندملیتی پیشبینی میکنند که «ایالات متحده آمریکا تا سال ۲۰۲۰جزو ۱۰کشور صادرکننده نفت در جهان خواهد شد و تا سه سال آینده تولید نفت برنت در آمریکا به میزان سه برابر سال ۲۰۱۶افزایش پیدا میکند و میزان صادرات نفت آمریکا با میزان صادرات نفت در کویت و امارات متحده عربی برابری میکند».
شیل نفت یا'سنگ نفت' نوعی از سنگ های رسوبی فشرده است که در اعماق زمین در دما و فشار زیاد باعث تبدیل مواد ارگانیک به نفت و گاز میشود، ولی خاصیت تراوایی کم، مانع از تولید و جریان یافتن سیال آنها به داخل چاه میشوند. معمولاً نفت و گاز موجود در سنگ های شیل با تزریق آب و مواد شیمیایی آزاد و استخراج میشوند.
بهرهبرداری از این منابع، بهدلیل سنگینی آنها و بالابودن هزینه استخراجشان، تاکنون مقرون بهصرفه نبوده است، اما ابداع تکنولوژیهای نوین، جدیتر شدن بحران انرژی و افزایش بهای انواع مواد خام در سطحجهان، اکنون بهرهبرداری از اینمنابع را سودآور کرده است
ایالات متحده آمریکا بخش مهمی از این موفقیت خود را در زمینه تولید نفتخام، مدیون روش استخراج معروف به 'فرکینگ' است. آمریکائیها در سال ۲۰۱۲برای اولین بار اعلام کردند که موفق شدهاند با استفاده از این روش روزانه ۵۰۰هزار بشکه بر تولید نفت خود بیافزایند.
در روش فرکینگ، لایههای سنگهای رسوبی موسوم به شیل در زیر زمین با فشار هیدرولیکی آب و یک مخلوط شیمیایی درهم شکسته و نفتوگاز موجود میان آنها آزاد میشوند. استفاده از این روش، در گذشته بسیار پرهزینه بود، اما اکنون با توجه به افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی سودآور محسوب میشود.
در حقیقت تولید نفت شیل از سال 2006آغاز و در سال 2010به یک میلیون بشکه در روز رسید و با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به روش شکست هیدرولیکی در فرآیند استخراج، از آن سال تاکنون، تولید این نوع نفت به 4میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
این پیشرفت عظیم تکنولوژیک البته که باعث شد که حفاریهای مناطق وسیعتری زیر پوشش شرکتهای برزگ حفاری نفت قرار گیرد. تا آنجا که آژانس اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) تخمین زده است که در سال ۲۰۱۶روزانه نه و نیم میلیون بشکه نفت خام در این کشور تولید خواهد شد که چیزی معادل دوبرابر تولید نفت در سال ۲۰۰۸است. در حال حاضر آمریکا با سرعتی قابلتوجه در این زمینه پیش میرود و روزانه هشت میلیون بشکه نفت تولید میکند و این احتمال هست که که آمریکا تا سال آینده میلادی به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان پس از روسیه و عربستان سعودی تبدیل شود.
در این رابطه حتی وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که در سال ۲۰۱۷تولید نفت خام در این کشور در مجموع به ۴۶۰هزار بشکه در روز میرسد که ۸۰هزار بشکه بیشتر از تولید نفت خام در آمریکا تا دسامبر ۲۰۱۶است.
همین جا باید خاطرنشان کرد که بنا بر نتایج تحقیقات مؤسسه ریستاد انرژی در نروژ، تولید نفت شیل در آمریکا اکنون این کشور را صاحب بالاترین حجم ذخایر نفتی جهان کرده است. ذخیره نفت ایالات متحده آمریکا ۲۶۴میلیارد بشکه که البته ۵۰درصد آن نفت غیرمتعارف شیل است، پس از آن روسیه با ۲۵۶میلیارد و عربستان سعودی با ذخایر ۲۱۲میلیارد بشکه نفت پشت آمریکا قرار دارند.
با این توضیحات بهخوبی میتوان وحشت و هراس روزافزون رژیم را از تحولات فعلی حاکم بر بازارهای نفتی جهان دریافت چرا که تنها منبع در آمد این رژیم قرونوسطایی صرفاً به صادرات نفت متکی است و کاهش قیمت آن در ماههای اخیر کابوس سرنگونی را هر چه بیشتر در خاطر و یاد آنها زنده کرده است.
-روزنامه حکومتی موسوم به شهروند 31خرداد 96تحت عنوان سراشیبی نفت وحشت و هراس خود را از تاثیرگذاری قیمت نفت آمریکا بر بازار نقتی جهان اینچنین بیان مینماید: «آمریکا با اعضای اوپک شاخ به شاخ شد. حالا در شرایطی که کشورهای عضو اوپک تلاش میکنند با سیاست کاهش تولید، از شر نفت ارزان رها شوند، آمریکاییها با بکارگیری پیشرفتهترین فناوریها تلاش میکنند تولید نفت گران قیمت خود را بالا ببرند.
حالا آنها با این تکنیک موفق شدهاند در شرایطی که قیمت نفت به زیر ٥٠ دلار سقوط کرده است باز هم به تولید نفت پرهزینه خود ادامه دهند. این موضوع توانست تصمیم اعضای اوپک برای افزایش قیمت نفت را بیاثر کند و حالا ریزش قیمتهای جهانی تا آنجا ادامه پیدا کرده است که دیروز قیمت نفت به کمترین رقم ۷ماه اخیر خود رسید. ... دوران رویایی نفت به پایان رسیده است و ایران هم برای نجات درآمدهای ملی خود ناچار است کاهش وابستگی اقتصاد به نفت را جدی بگیرد و بیشتر بر صادرات گاز متمرکز شود».
این منبع حکومتی در ادامه ضمن اعتراف به تاراج منابع نفتی کشور توسط رژیم دولت آخوند روحانی در روزهای اخیر اینچنین اضافه مینماید: «این موضوع در حالی رخ میدهد که دولت تلاش میکند با گشایشهای سیاسی انجام شده و مذاکره با غولهای نفتی جهان تکنولوژیهای برتر استخراج و تولید نفت را به ایران بیاورد تا عقبماندگی از سایر رقبای بزرگ خود را جبران کند. در همین راستا، شرکت ملی نفت ایران دیروز با انی ایتالیا تفاهمنامهای امضا کرده است و توتال نیز گفته است بدون توجه به تحریمهای آمریکا حضور جدیتری در ایران خواهد داشت».
این منبع حکومتی همچنین بیآینده بودن سیاستهای نفتی رژیم را اینگونه به چالش میکشد: «طبق آمار شرکت خدمات میدان نفتی بیکر هیوز، شرکتهای شیل با افزودن ۴۲۵دکل جدید برای حفاری نفت از پایان ماه می سال ۲۰۱۶به این طرف، شمار دکلهای حفاری نفت فعال را بیش از دو برابر افزایش دادهاند. بعضی از تولیدکنندگان شیل آمریکا مدعی هستند میتوانند با قیمتهای پایین ۵۰دلار در هر بشکه یا حتی ۴۵دلار، تولید سودآوری داشته باشند و بازار نفت احتمالاً این ادعاها را به آزمایش خواهد گذاشت. تولیدکنندگان با وجود کاهش حدود ۱۰دلاری قیمتهای نفت پایه از اواسط فوریه، به اضافهکردن دکلهای جدید ادامه دادند. قیمتها اکنون چهار دلار پایین سطح قیمت مدت مشابه سال گذشته هستند».
و نهایتاً وحشت رژیم آخوندی از کاهش قیمت نفت در آینده نزدیک و تاثیرگذاری آن بر سیاستهای ورشکسته رژیم اینگونه بیرون میزند: «رشد اقتصادی در اکثر کشورهای جهان متوقف شده و دوران فروشهای رویایی نفت تمام شده است. دولت دوازدهم باید یک سیاست جدید کلان انرژی اتخاذ کند و در این سیاست «گاز» و فروش آن را به نفت ارجح بداند».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا 22خرداد 96این گونه وحشت و هراس خود را از تحولات نفتی در بازارهای جهان بازگو مینماید: «در هر بحثی که درباره بازار نفت مطرح میشود، راحت است پیامدهای واقعی کاهش قیمتی که در سه سال گذشته رخ داده است، نادیده گرفته شود اما به تاثیری که تغییر قیمت بر کشورهای عرضه کننده نفت داده است، وقعی نهاده نمیشود در حالیکه تغییر ساختاری که روی داده است، عمیقاً بیثبات کننده بوده و احتمالاً بسیار خطرناک است».
این منبع حکومتی در ادامه با بررسی سیاستهای ضدمردمی رژیم در برابر کاهش قیمت نفت وحشت و هراس خود از پیامدهای بعدی آن اینگونه برملا مینماید: «کاهش قیمت نفت، درآمد کشورهای عضو اوپک را حدود ۷۵۰میلیون دلار از سطح سال ۲۰۱۲کاهش داده که بیش از ۶۰درصد کاهش نشان میدهد. هیچیک بهطور کامل با این ضرر در درآمد وفق نیافتند. اکثر این کشورها پنداشتند که تغییر قیمت موقتی خواهد بود و بعضی حتی برای پوشش کسری درآمد در برابر هزینه جاری خود به استقراض اقدام کردند و در نتیجه مشکلات بیشتری را برای آینده ذخیره کردند.
رنج واقعی تدابیر ریاضت به اجرا درآمده تازه آغاز شده است و همچنان که دولتها پی میبرند کاهش قیمتها بیش از اینکه دورهای باشد، ساختاری است، عمیقتر خواهد شد. جدیدترین اقدام برای مدیریت بازار، تمدید توافق کاهش تولید به مدت ۹ماه دیگر بوده که تاثیر مثبتی نداشته است. قیمت نفت برنت روز جمعه به حدود ۴۸دلار در هر بشکه سقوط کرد.
این مشکل بهشدت بیثبات کننده خواهد بود. چرا که در سراسر کشورهای عضو اوپک، گروه رو به رشد از جوانان بیکار و ناآرام بین ۱۵تا ۳۰سال وجود دارند.
به نظر میرسد اوپک بهدلیل تغییراتی که در صنعت جهانی نفت روی میدهد در حال از دست دادن توانایی برای کنترل قیمتهاست. در واقع، کاهش ساختاری قیمت نفت، بیثبات کنندهترین رویداد اقتصادی است که از زمان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸اتفاق افتاده است».
خاطر نشان میشود که کاهش قیمت نفت ضربه جدی به درآمدهای ارزی رژیم زده است در شرایطی که رژیم بخش اعظم بودجه خود را از این منبع تأمین میکند. بهرغم اینکه رژیم امیدوار بود با لغو تحریم نفتی برخی مشکلات اقتصادی خود را حل و فصل کند اما بهدلیل نصف شدن قیمت نفت به نسبت قبل از تحریمها، چنین رؤیایی عملی نشد. و البته این در حالی است که دیکتاتوری قرونوسطایی ولایتفقیه از آغاز پیروزی انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران تا به امروز بیش از 1500میلیارد دلار از سرمایههای عظیم این ملت را تحت پوش صادرات نفت به حراج گذاشته است و امروز در نهایت درماندگی و افلاس از زبان سران و کارگزاران خود اعتراف میکند: «رشد اقتصادی کشور منفی و یا بسیار پایین است، بیکاری جوانان و بهخصوص تحصیل کردگان همانند بمب ساعتی به ساعت صفر نزدیک میشود، اقتصاد کشور از رکود شدید رنج میبرد و کارخانهها با ظرفیت پایین و عمدتاً به شکل غیراقتصادی اداره میشود. رتبه کسب و کار نامناسب است، فاصله طبقاتی شدت یافته و توزیع درآمد نابرابر میباشد و این بمب به ساعت صفر نزدیک شده است».
نوسانات و کاهش قیمت نفت که اکنون به بزرگترین خطر برای کشورهای صادرکنندگان سنتی نفت تبدیل شده است آنزمان جدیتر میشود که یادآور شویم شرکتهای خدمات مالی چندملیتی بتازگی هشدار دادهاند «که چنانچه ایالات متحده آمریکا تولید نفت برنت را کاهش ندهد و کشورهای عضو اوپک نتوانند چارهای برای مازاد نفت در ذخایر جهانی بیابند قیمت نفت خام باز هم کاهش بیشتری پیدا میکند و به ۴۰دلار به ازای هر بشکه تنزل مییابد».
شاهد بر این مطلب اینکه حتی همکاری روسیه با اوپک برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت بیتاثیر بود چرا که افزایش تولیدات نفتی توسط شرکتهای آمریکایی مانع افزایش مجدد قیمت نفت شد و نگذاشت که نفت بار دیگر گران شود. در حقیقت ایالات متحده آمریکا با تولید هر چه بیشتر نفت برنت بازار را اشباع کرد و به این ترتیب تلاش تولیدکنندگان اوپک به جایی نرسید. دامنه این موضوع تا آنجا بالا گرفته است که کارشناسان بزرگ نفتی سقوط بالاتری برای قیمت نفت در آینده نزدیک را پیشبینی کردهاند تا آنجا که قیمت نفت خام میتواند تا ۲۰دلار در هر بشکه کاهش یابد. این تهدید و سقوط قیمت نفت طی ماههای گذشته چنان شوک عظیمی بر اندام کشورهای اوپک و روسیه انداخت که نهایتاً روسیه را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان به همکاری نزدیک با کشورهای عضو اوپک واداشت.
بر مبنای این اتحاد بود که سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک که عربستان سعودی ریاست دورهای آن را به عهده دارد و سایر تولیدکنندگان نفت خام که روسیه آنها را هدایت میکند، سال گذشته توافق کردند که تولید نفت خام را در نیمه اول سال ۲۰۱۷به میزان ۱.۸میلیون بشکه کاهش دهند تا شاید قیمت نفت دوباره افزایش یابد.
اتحاد این دو غول نفتی جهان آنزمان محقق شد که برای نخستین بار بعد از سال ۲۰۰۸، سیزده کشور عضو اوپک در روز پنجشنبه ۲۵مه 2016 (۴خرداد 96) در وین به توافقی درباره کاهش تولید نفت دست یافتند که بموجب آن سقف تولید خود را تا یکمیلیون دویست هزار بشکه در روز کاهش دهند. پس از این توافق بود که روسیه و دیگر کشورهای غیراوپک در دسامبر به این توافق پیوستند و متعهد شدند از نیمه نخست سال جاری میلادی تا ماه مارس ۲۰۱۸ (اسفند 96)، یعنی 9ماه دیگر حدود ۱.۸میلیون بشکه در روز از مجموع تولید نفت این کشورها کاسته شود. در همین رابطه نیز روسیه متعهد شد تا پایان آوریل از تولید نفت خود ۳۰۰هزار بشکه در روز بکاهد.
به این صورت روسیه بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت، یعنی دو کشوری که در مجموع تولید و عرضه حدود ۲۰میلیون بشکه نفت خام در روز را که معادل یک پنجم مصرف نفت خام در جهان است را تحت کنترل خود دارند، تلاش کردند تا شاید بتوانند بازار نفت جهان را تحتتاثیر قرار داده و مانع کاهش بیشتر قیمت نفت شوند.
این پیوند اگر چه توانست برای مدت کوتاهی قیمت نفت را حدود ۱۵تا ۲۰در صد افزایش دهد اما از سوی دیگر این افزایش قیمت موجب تشویق شرکتهای نفتی آمریکا به تولید نفت بیشتر شد و باعث جان گرفتن صنعت تولید نفت شیل آمریکا شد و تولیدات خود را در بازار به میزان 10درصد افزایش داد. همین میزان کافی بود که با اشباع مجدد بازار نفت خام، بهرغم توافق انجام شده، بین کشورهای اوپک و روسیه، قیمت نفت خام افزایش محسوسی پیدا نکند و در نهایت در حد ۵۰دلار به ازای هر بشکه باقی ماند و همکاری روسیه با کشورها اوپک برای افزایش دادن قیمت نفت بیتاثیر شد.
مختصری درباره سنگ نفت یا نفت شیل:
افزایش بیسابقه قیمت نفت در سالیان گذشته اصلیترین عامل سرمایهگذاریهای کلان توسط شرکتهای نفتی آمریکا جهت استخراج شیوههای جدید تولید نفت از جمله نفت شیل شد که محصول آن در بازارهای نفتی جهان به یکی از مهمترین عوامل کاهش قیمت نفت در بازارهای نفت جهان تبدیل شد. اهمیت این موضوع تا آنجاست که شرکتهای آمریکایی موفق شدهاند با افزایش فرآوردههای شیل، بازار جهانی را تا آنجا در دست بگیرند که کارشناسان بزرگ شرکتهای چندملیتی پیشبینی میکنند که «ایالات متحده آمریکا تا سال ۲۰۲۰جزو ۱۰کشور صادرکننده نفت در جهان خواهد شد و تا سه سال آینده تولید نفت برنت در آمریکا به میزان سه برابر سال ۲۰۱۶افزایش پیدا میکند و میزان صادرات نفت آمریکا با میزان صادرات نفت در کویت و امارات متحده عربی برابری میکند».
شیل نفت یا'سنگ نفت' نوعی از سنگ های رسوبی فشرده است که در اعماق زمین در دما و فشار زیاد باعث تبدیل مواد ارگانیک به نفت و گاز میشود، ولی خاصیت تراوایی کم، مانع از تولید و جریان یافتن سیال آنها به داخل چاه میشوند. معمولاً نفت و گاز موجود در سنگ های شیل با تزریق آب و مواد شیمیایی آزاد و استخراج میشوند.
بهرهبرداری از این منابع، بهدلیل سنگینی آنها و بالابودن هزینه استخراجشان، تاکنون مقرون بهصرفه نبوده است، اما ابداع تکنولوژیهای نوین، جدیتر شدن بحران انرژی و افزایش بهای انواع مواد خام در سطحجهان، اکنون بهرهبرداری از اینمنابع را سودآور کرده است
ایالات متحده آمریکا بخش مهمی از این موفقیت خود را در زمینه تولید نفتخام، مدیون روش استخراج معروف به 'فرکینگ' است. آمریکائیها در سال ۲۰۱۲برای اولین بار اعلام کردند که موفق شدهاند با استفاده از این روش روزانه ۵۰۰هزار بشکه بر تولید نفت خود بیافزایند.
در روش فرکینگ، لایههای سنگهای رسوبی موسوم به شیل در زیر زمین با فشار هیدرولیکی آب و یک مخلوط شیمیایی درهم شکسته و نفتوگاز موجود میان آنها آزاد میشوند. استفاده از این روش، در گذشته بسیار پرهزینه بود، اما اکنون با توجه به افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی سودآور محسوب میشود.
در حقیقت تولید نفت شیل از سال 2006آغاز و در سال 2010به یک میلیون بشکه در روز رسید و با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به روش شکست هیدرولیکی در فرآیند استخراج، از آن سال تاکنون، تولید این نوع نفت به 4میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
این پیشرفت عظیم تکنولوژیک البته که باعث شد که حفاریهای مناطق وسیعتری زیر پوشش شرکتهای برزگ حفاری نفت قرار گیرد. تا آنجا که آژانس اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) تخمین زده است که در سال ۲۰۱۶روزانه نه و نیم میلیون بشکه نفت خام در این کشور تولید خواهد شد که چیزی معادل دوبرابر تولید نفت در سال ۲۰۰۸است. در حال حاضر آمریکا با سرعتی قابلتوجه در این زمینه پیش میرود و روزانه هشت میلیون بشکه نفت تولید میکند و این احتمال هست که که آمریکا تا سال آینده میلادی به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان پس از روسیه و عربستان سعودی تبدیل شود.
در این رابطه حتی وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که در سال ۲۰۱۷تولید نفت خام در این کشور در مجموع به ۴۶۰هزار بشکه در روز میرسد که ۸۰هزار بشکه بیشتر از تولید نفت خام در آمریکا تا دسامبر ۲۰۱۶است.
همین جا باید خاطرنشان کرد که بنا بر نتایج تحقیقات مؤسسه ریستاد انرژی در نروژ، تولید نفت شیل در آمریکا اکنون این کشور را صاحب بالاترین حجم ذخایر نفتی جهان کرده است. ذخیره نفت ایالات متحده آمریکا ۲۶۴میلیارد بشکه که البته ۵۰درصد آن نفت غیرمتعارف شیل است، پس از آن روسیه با ۲۵۶میلیارد و عربستان سعودی با ذخایر ۲۱۲میلیارد بشکه نفت پشت آمریکا قرار دارند.
با این توضیحات بهخوبی میتوان وحشت و هراس روزافزون رژیم را از تحولات فعلی حاکم بر بازارهای نفتی جهان دریافت چرا که تنها منبع در آمد این رژیم قرونوسطایی صرفاً به صادرات نفت متکی است و کاهش قیمت آن در ماههای اخیر کابوس سرنگونی را هر چه بیشتر در خاطر و یاد آنها زنده کرده است.
-روزنامه حکومتی موسوم به شهروند 31خرداد 96تحت عنوان سراشیبی نفت وحشت و هراس خود را از تاثیرگذاری قیمت نفت آمریکا بر بازار نقتی جهان اینچنین بیان مینماید: «آمریکا با اعضای اوپک شاخ به شاخ شد. حالا در شرایطی که کشورهای عضو اوپک تلاش میکنند با سیاست کاهش تولید، از شر نفت ارزان رها شوند، آمریکاییها با بکارگیری پیشرفتهترین فناوریها تلاش میکنند تولید نفت گران قیمت خود را بالا ببرند.
حالا آنها با این تکنیک موفق شدهاند در شرایطی که قیمت نفت به زیر ٥٠ دلار سقوط کرده است باز هم به تولید نفت پرهزینه خود ادامه دهند. این موضوع توانست تصمیم اعضای اوپک برای افزایش قیمت نفت را بیاثر کند و حالا ریزش قیمتهای جهانی تا آنجا ادامه پیدا کرده است که دیروز قیمت نفت به کمترین رقم ۷ماه اخیر خود رسید. ... دوران رویایی نفت به پایان رسیده است و ایران هم برای نجات درآمدهای ملی خود ناچار است کاهش وابستگی اقتصاد به نفت را جدی بگیرد و بیشتر بر صادرات گاز متمرکز شود».
این منبع حکومتی در ادامه ضمن اعتراف به تاراج منابع نفتی کشور توسط رژیم دولت آخوند روحانی در روزهای اخیر اینچنین اضافه مینماید: «این موضوع در حالی رخ میدهد که دولت تلاش میکند با گشایشهای سیاسی انجام شده و مذاکره با غولهای نفتی جهان تکنولوژیهای برتر استخراج و تولید نفت را به ایران بیاورد تا عقبماندگی از سایر رقبای بزرگ خود را جبران کند. در همین راستا، شرکت ملی نفت ایران دیروز با انی ایتالیا تفاهمنامهای امضا کرده است و توتال نیز گفته است بدون توجه به تحریمهای آمریکا حضور جدیتری در ایران خواهد داشت».
این منبع حکومتی همچنین بیآینده بودن سیاستهای نفتی رژیم را اینگونه به چالش میکشد: «طبق آمار شرکت خدمات میدان نفتی بیکر هیوز، شرکتهای شیل با افزودن ۴۲۵دکل جدید برای حفاری نفت از پایان ماه می سال ۲۰۱۶به این طرف، شمار دکلهای حفاری نفت فعال را بیش از دو برابر افزایش دادهاند. بعضی از تولیدکنندگان شیل آمریکا مدعی هستند میتوانند با قیمتهای پایین ۵۰دلار در هر بشکه یا حتی ۴۵دلار، تولید سودآوری داشته باشند و بازار نفت احتمالاً این ادعاها را به آزمایش خواهد گذاشت. تولیدکنندگان با وجود کاهش حدود ۱۰دلاری قیمتهای نفت پایه از اواسط فوریه، به اضافهکردن دکلهای جدید ادامه دادند. قیمتها اکنون چهار دلار پایین سطح قیمت مدت مشابه سال گذشته هستند».
و نهایتاً وحشت رژیم آخوندی از کاهش قیمت نفت در آینده نزدیک و تاثیرگذاری آن بر سیاستهای ورشکسته رژیم اینگونه بیرون میزند: «رشد اقتصادی در اکثر کشورهای جهان متوقف شده و دوران فروشهای رویایی نفت تمام شده است. دولت دوازدهم باید یک سیاست جدید کلان انرژی اتخاذ کند و در این سیاست «گاز» و فروش آن را به نفت ارجح بداند».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا 22خرداد 96این گونه وحشت و هراس خود را از تحولات نفتی در بازارهای جهان بازگو مینماید: «در هر بحثی که درباره بازار نفت مطرح میشود، راحت است پیامدهای واقعی کاهش قیمتی که در سه سال گذشته رخ داده است، نادیده گرفته شود اما به تاثیری که تغییر قیمت بر کشورهای عرضه کننده نفت داده است، وقعی نهاده نمیشود در حالیکه تغییر ساختاری که روی داده است، عمیقاً بیثبات کننده بوده و احتمالاً بسیار خطرناک است».
این منبع حکومتی در ادامه با بررسی سیاستهای ضدمردمی رژیم در برابر کاهش قیمت نفت وحشت و هراس خود از پیامدهای بعدی آن اینگونه برملا مینماید: «کاهش قیمت نفت، درآمد کشورهای عضو اوپک را حدود ۷۵۰میلیون دلار از سطح سال ۲۰۱۲کاهش داده که بیش از ۶۰درصد کاهش نشان میدهد. هیچیک بهطور کامل با این ضرر در درآمد وفق نیافتند. اکثر این کشورها پنداشتند که تغییر قیمت موقتی خواهد بود و بعضی حتی برای پوشش کسری درآمد در برابر هزینه جاری خود به استقراض اقدام کردند و در نتیجه مشکلات بیشتری را برای آینده ذخیره کردند.
رنج واقعی تدابیر ریاضت به اجرا درآمده تازه آغاز شده است و همچنان که دولتها پی میبرند کاهش قیمتها بیش از اینکه دورهای باشد، ساختاری است، عمیقتر خواهد شد. جدیدترین اقدام برای مدیریت بازار، تمدید توافق کاهش تولید به مدت ۹ماه دیگر بوده که تاثیر مثبتی نداشته است. قیمت نفت برنت روز جمعه به حدود ۴۸دلار در هر بشکه سقوط کرد.
این مشکل بهشدت بیثبات کننده خواهد بود. چرا که در سراسر کشورهای عضو اوپک، گروه رو به رشد از جوانان بیکار و ناآرام بین ۱۵تا ۳۰سال وجود دارند.
به نظر میرسد اوپک بهدلیل تغییراتی که در صنعت جهانی نفت روی میدهد در حال از دست دادن توانایی برای کنترل قیمتهاست. در واقع، کاهش ساختاری قیمت نفت، بیثبات کنندهترین رویداد اقتصادی است که از زمان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸اتفاق افتاده است».
خاطر نشان میشود که کاهش قیمت نفت ضربه جدی به درآمدهای ارزی رژیم زده است در شرایطی که رژیم بخش اعظم بودجه خود را از این منبع تأمین میکند. بهرغم اینکه رژیم امیدوار بود با لغو تحریم نفتی برخی مشکلات اقتصادی خود را حل و فصل کند اما بهدلیل نصف شدن قیمت نفت به نسبت قبل از تحریمها، چنین رؤیایی عملی نشد. و البته این در حالی است که دیکتاتوری قرونوسطایی ولایتفقیه از آغاز پیروزی انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران تا به امروز بیش از 1500میلیارد دلار از سرمایههای عظیم این ملت را تحت پوش صادرات نفت به حراج گذاشته است و امروز در نهایت درماندگی و افلاس از زبان سران و کارگزاران خود اعتراف میکند: «رشد اقتصادی کشور منفی و یا بسیار پایین است، بیکاری جوانان و بهخصوص تحصیل کردگان همانند بمب ساعتی به ساعت صفر نزدیک میشود، اقتصاد کشور از رکود شدید رنج میبرد و کارخانهها با ظرفیت پایین و عمدتاً به شکل غیراقتصادی اداره میشود. رتبه کسب و کار نامناسب است، فاصله طبقاتی شدت یافته و توزیع درآمد نابرابر میباشد و این بمب به ساعت صفر نزدیک شده است».