خامنهای امروز 12آبان، به بهانهٴ سالگرد روز 13آبان به صحنه آمد و حرفهایی زد که از اول تا آخرش دود و دم و البته تمامش تکراری بود و در واقع هیچ حرف تازهیی نداشت. بهطوری که خود او هم به تکراری بودن و بینتیجه بودن حرفهایش اذعان کرد و گفت این حرفهایی که میزنم: «سخنان مکرری (است) که از ابتدای مذاکرات هستهیی در خصوص بد عهدی و دروغگویی آمریکاییها» گفتهام و اضافه کرد: «اکنون دیگر این من نیستم که میگویم آنها بدعهد هستند، بلکه مسئولان محترم کشور و حتی خودِ مذاکرهکنندگان که زحمت بسیاری را نیز متحمل شدند، سخن از بد عهدی آمریکا میگویند».
سپس خامنهای از این فرصت برای تصفیه حساب با روحانی و رفسنجانی استفاده کرد و در حالی که به خمینی و حرف او که: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» گفت که اینها دو نکته میگویند، «یکی اینکه میگویند حرفهای خمینی از سرِ تعصب و لجبازی بود؛ دوم اینکه میگویند حل مشکلات کشور در گرو مذاکره و سازش با آمریکاست.» بعد از کسانی که چند دقیقه پیش تحت عنوان مسئولان محترم و کسانی که خیلی در جریان مذاکره زحمت کشیدند، مورد تمجید قرار داده بود، تحت عنوان عوامل وابسته به آمریکا، پشیمان شدهها، از نَفَس افتادهها و دنیا طلبها و صاحبان تفکر بسیارخطرناک یاد کرد که معتقدند اگر ما با آمریکا سازش کنیم همه مشکلات کشور حل خواهد شد!
وی سپس برجام را بهشدت تخطئه کرد. برجامی که روز قبل روحانی در سخنرانیش در مجلس از آن بهعنوان تنها راه نجات که در داخل و خارج دستاوردهای چنین و چنان برای رژیم داشته، یاد کرده بود، اما خامنهای همین برجام را: «یک نمونه بارز برای اثبات نادرست بودن این تفکر» توصیف کرد.
خامنهای در صحبتهایش به موضوعی که این روزها در درون رژیم آن هم در بالای نظام موضوع بحث و جنگ و جدال است اشاره کرد و گفت: «عدهیی میگویند برویم با همین آمریکا بر سر سوریه، حزبالله لبنان، عراق، افغانستان، یمن و حتی مسائل داخلی کشور مذاکره و سازش کنیم!… اما مذاکره با آمریکاییها مشکلات ما را حل نخواهد کرد… زیرا مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه افزایش هم میدهد.»
حرفهای خامنهای این سؤال را بلافاصله ایجاد میکند که چرا وی این حرفها را میزند؟
چون هر آدمی با اندکی عقل و فهم حق دارد سؤال کند که مگر تو خودت ولیفقیه و همه کارهٴ رژیم نیستی؟ اگر برجام این قدر برای رژیم نکبتبار است، منتظر چه هستی؟ جلویش را بگیر! یا حداقل الآن میز آن را چپ کن. یا اگر مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیکند بلکه اضافه هم میکند، همین الآن جلویش را بگیر!
واقعیت این است که حرفهایی که ولیفقیه ارتجاع میزند، از دو حال خارج نیست، یا او مشغول حقه بازی و دو دوزه بازی است. چون پشت پرده، خودش برجام و مذاکره با آمریکا را پیش برده و الآن هم زیر نظر خود اوست؛ بنابراین برای شیره مالیدن سر نیروهای خودش و جلوگیری از ریزش آنها این حرفها را میزند. یا نه، واقعاً همان طوری که خودش هم میگوید مکرر این حرفها را میزند ولی این قدر بدبخت و ضعیف و طلسمشکسته است که «مسئولان» برای حرفهای او تره هم خرد نمیکنند.
البته تمام شواهد و نشانهها حاکی از این است که شق اول، یعنی کلک بازی و دو دوزه بازی خامنهای به واقعیت نزدیکتر است که البته این هم خودش دال بر ضعف و طلسمشکستگی اوست، چون اگر ضعیف نبود که لازم نبود این همه دو دوزه بازی بکند و این قدر سخیف دوگانهگویی و ضد و نقیض گویی کند!
ضروری است که در همین نمایشی که خامنهای برپا کرد به ابراز نگرانی و وحشت او از جوانها هم اشاره شود که با رذالت و مثل همهٴ دیکتاتورها، اشتیاق مردم و نسل جوان به آزادی را تحت عنوان لاابالیگری تخطئه کرد، اگر چه بیشتر وحشت خودش از جوانان و مردمی که کارد به استخوانشان رسیده را بارز نمود.
سپس خامنهای از این فرصت برای تصفیه حساب با روحانی و رفسنجانی استفاده کرد و در حالی که به خمینی و حرف او که: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» گفت که اینها دو نکته میگویند، «یکی اینکه میگویند حرفهای خمینی از سرِ تعصب و لجبازی بود؛ دوم اینکه میگویند حل مشکلات کشور در گرو مذاکره و سازش با آمریکاست.» بعد از کسانی که چند دقیقه پیش تحت عنوان مسئولان محترم و کسانی که خیلی در جریان مذاکره زحمت کشیدند، مورد تمجید قرار داده بود، تحت عنوان عوامل وابسته به آمریکا، پشیمان شدهها، از نَفَس افتادهها و دنیا طلبها و صاحبان تفکر بسیارخطرناک یاد کرد که معتقدند اگر ما با آمریکا سازش کنیم همه مشکلات کشور حل خواهد شد!
وی سپس برجام را بهشدت تخطئه کرد. برجامی که روز قبل روحانی در سخنرانیش در مجلس از آن بهعنوان تنها راه نجات که در داخل و خارج دستاوردهای چنین و چنان برای رژیم داشته، یاد کرده بود، اما خامنهای همین برجام را: «یک نمونه بارز برای اثبات نادرست بودن این تفکر» توصیف کرد.
خامنهای در صحبتهایش به موضوعی که این روزها در درون رژیم آن هم در بالای نظام موضوع بحث و جنگ و جدال است اشاره کرد و گفت: «عدهیی میگویند برویم با همین آمریکا بر سر سوریه، حزبالله لبنان، عراق، افغانستان، یمن و حتی مسائل داخلی کشور مذاکره و سازش کنیم!… اما مذاکره با آمریکاییها مشکلات ما را حل نخواهد کرد… زیرا مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه افزایش هم میدهد.»
حرفهای خامنهای این سؤال را بلافاصله ایجاد میکند که چرا وی این حرفها را میزند؟
چون هر آدمی با اندکی عقل و فهم حق دارد سؤال کند که مگر تو خودت ولیفقیه و همه کارهٴ رژیم نیستی؟ اگر برجام این قدر برای رژیم نکبتبار است، منتظر چه هستی؟ جلویش را بگیر! یا حداقل الآن میز آن را چپ کن. یا اگر مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیکند بلکه اضافه هم میکند، همین الآن جلویش را بگیر!
واقعیت این است که حرفهایی که ولیفقیه ارتجاع میزند، از دو حال خارج نیست، یا او مشغول حقه بازی و دو دوزه بازی است. چون پشت پرده، خودش برجام و مذاکره با آمریکا را پیش برده و الآن هم زیر نظر خود اوست؛ بنابراین برای شیره مالیدن سر نیروهای خودش و جلوگیری از ریزش آنها این حرفها را میزند. یا نه، واقعاً همان طوری که خودش هم میگوید مکرر این حرفها را میزند ولی این قدر بدبخت و ضعیف و طلسمشکسته است که «مسئولان» برای حرفهای او تره هم خرد نمیکنند.
البته تمام شواهد و نشانهها حاکی از این است که شق اول، یعنی کلک بازی و دو دوزه بازی خامنهای به واقعیت نزدیکتر است که البته این هم خودش دال بر ضعف و طلسمشکستگی اوست، چون اگر ضعیف نبود که لازم نبود این همه دو دوزه بازی بکند و این قدر سخیف دوگانهگویی و ضد و نقیض گویی کند!
ضروری است که در همین نمایشی که خامنهای برپا کرد به ابراز نگرانی و وحشت او از جوانها هم اشاره شود که با رذالت و مثل همهٴ دیکتاتورها، اشتیاق مردم و نسل جوان به آزادی را تحت عنوان لاابالیگری تخطئه کرد، اگر چه بیشتر وحشت خودش از جوانان و مردمی که کارد به استخوانشان رسیده را بارز نمود.