پول نفت ایران، چقدره و کجا میره؟
این اولین سؤال هر ایرانیه! چه وقتی که بگه و چه وقتی که نگه!
روز پنجشنبه 6 آبان 95 روزنامه حکومتی رسالت در مقالهیی از قول نوبخت نوشت: پیشنویس لایحه بودجه کل کشور تا هفته آینده به دولت تقدیم میشود.
بودجه کل کشور، در حقیقت برنامه مالی دولت برای یک سال مالی است و در خلاصهترین شکل، آنگونه که ستوننویس رسالت نوشته و درست هم نوشته: این لایحه که همه ساله بهصورت یک کتابچهٴ 5 جلدی تنظیم و منتشر میشود، در نهایت حاوی 2 عدد و رقم مربوط به درآمدها و هزینههای پیشبینی شده است. چیزی مثل اینکه در زیر میبینید:
این اولین سؤال هر ایرانیه! چه وقتی که بگه و چه وقتی که نگه!
روز پنجشنبه 6 آبان 95 روزنامه حکومتی رسالت در مقالهیی از قول نوبخت نوشت: پیشنویس لایحه بودجه کل کشور تا هفته آینده به دولت تقدیم میشود.
بودجه کل کشور، در حقیقت برنامه مالی دولت برای یک سال مالی است و در خلاصهترین شکل، آنگونه که ستوننویس رسالت نوشته و درست هم نوشته: این لایحه که همه ساله بهصورت یک کتابچهٴ 5 جلدی تنظیم و منتشر میشود، در نهایت حاوی 2 عدد و رقم مربوط به درآمدها و هزینههای پیشبینی شده است. چیزی مثل اینکه در زیر میبینید:
در همان مقاله رسالت آمده که مجلس باید این اعداد و ارقام را ارزیابی کرده و صحت حساب و کتابهایش را مشخص کند اما ”روال معمولی مجلس این است که در تقویم ریالی و تسجیل ارقام بودجه تاملی ندارد و به همین دلیل معماهای اعداد و ارقام بودجه حتی برای نمایندگان هم رازگشایی نشده است“.
بعد هم به دو مورد ناقابل از این عدم رسیدگیها اشاره میکند:
اول، پول نفت.
دوم، بودجه صندوق توسعهٴ ملی.
یعنی به زبان ساده، نه میزان درآمدهای نفتی ایران در این لایحه مشخص و معلوم است و نه میزان عایدی صندوق توسعهٴ ملی که باید 20 درصد از درآمدهای نفتی، مستقیماً به آن واریز شود.
به عبارت دیگر، یعنی نه اصل در آمد نفت مشخص است و نه 20 درصد آن!
و افتضاحتر از این، مجلس است و نمایندگانش که باید روی اعداد و ارقام این ردیف بودجه، حساب و کتاب کنند، اما اصلاً نمیدانند درآمدهای نفتی ایران چقدر است تا بعد از آن بدانند میزان 20 درصدش چقدر است؟
آنهم در مملکتی که بزرگترین منبع در آمدهای دولتش، (نه این حکومت که تمامی حکومتهای تقریباً یکصد سال اخیر ایران) پول حاصل از فروش نفت ایران بوده و اکنون هم همین است.
همین آقای رسالت نویس چند خط پایینتر اضافه کرده که اضافه بر نفت، یکی دیگر از مهمترین منابع درآمدهای رژیم، ناشی از فروش گازی است که شرکت ملی گاز ایران استخراج کرده و در داخل و خارج کشور به فروش میرساند.
همین رسالت نویس که خودش حاصل و زادهٴ همین نظام است نوشته: ”همه ساله بیش از 5/1 میلیون بشکه نفت در روز تحویل پالایشگاههای کشور میشود که 27 قلم فرآورده نفتی از آن تولید میگردد. یک قلم آن 24 میلیارد لیتر بنزین است و رقمی در حدود 24 هزار میلیارد تومان برای شرکت درآمد به وجود میآورد“.
خب این پول، کجای لایحة بودجه ثبت شده؟
اصلا ثبت نشده!
یک خط پایینتر نوشته: ”شرکت ملی گاز سالانه 429 میلیارد مترمکعب گاز خانگی و تجاری تحویل مردم میدهد“.
بعد هم سؤال کرده: درآمدهای حاصل از فروش این میزان گاز در داخل کشور، کجای لایحة بودجه کشوری ثبت شده؟
جواب این سؤال هم مانند پرسش قبلی است.
بگذارید باز هم از همین روزنامه داخلی که ارگان غارتگرترین باند بازاریهای شریک حاکمیت است، نقلقول شود آنجا که مینویسد:
”شرکت ملی گاز سالانه 218 میلیارد مترمکعب گاز تحویل صنایع و 267 میلیارد مترمکعب گاز تحویل نیروگاهها میدهد که اگر مترمکعبی 100 تومان بهطور متوسط حساب کنیم رقمی بالای 88هزار میلیارد تومان درآمد برای شرکت گاز دارد“.
بعد هم سؤال میکند: ”همه این درآمدها در اعداد و ارقام بودجه گم است“.
بعد هم اضافه کرده: ”نه تنها مجلس از این عدد و رقمها خبر ندارد، بلکه دیوان محاسبات هم در این مورد ساکت است، چون اساساً سواد رسیدگی به این امور را ندارد!“.
نه تنها مجلس و دیوان عالی محاسبات، بلکه خزانهداری کل کشور هم از میزان این درآمدها بیخبر است!.
و خلاصه در این مملکت مردم، از میزان درآمدهای شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز ایران و همینطور شرکت ملی صنایع پتروشیمی بیخبرند! در حالیکه این سه شرکت از بزرگترین بنگاههای اقتصادی ایران و جهانند.
اما حقیقت آنکه میزان درآمدهای نفتی ایران (نفت و گاز و...) راز پنهانی نیست، اینرا همهٴ دنیا میدانند جز خود ایرانیها!.
آنچه که از عدد و رقم به قلم آن رسالت نویس در ابتدای این نوشته دیدید را یکبار دیگر برگردید و نگاه کنید، و به یاد آورید که بودجه امسال را با پول نفت به حساب بشکهای 35 دلار بستند در حالیکه نفت مدتهاست از مرز 40 دلار گذشته و هم اینک از مرز 48 دلار و 15 سنت هم فراتر رفته. به سند زیر نگاه کنید
بعد هم به دو مورد ناقابل از این عدم رسیدگیها اشاره میکند:
اول، پول نفت.
دوم، بودجه صندوق توسعهٴ ملی.
یعنی به زبان ساده، نه میزان درآمدهای نفتی ایران در این لایحه مشخص و معلوم است و نه میزان عایدی صندوق توسعهٴ ملی که باید 20 درصد از درآمدهای نفتی، مستقیماً به آن واریز شود.
به عبارت دیگر، یعنی نه اصل در آمد نفت مشخص است و نه 20 درصد آن!
و افتضاحتر از این، مجلس است و نمایندگانش که باید روی اعداد و ارقام این ردیف بودجه، حساب و کتاب کنند، اما اصلاً نمیدانند درآمدهای نفتی ایران چقدر است تا بعد از آن بدانند میزان 20 درصدش چقدر است؟
آنهم در مملکتی که بزرگترین منبع در آمدهای دولتش، (نه این حکومت که تمامی حکومتهای تقریباً یکصد سال اخیر ایران) پول حاصل از فروش نفت ایران بوده و اکنون هم همین است.
همین آقای رسالت نویس چند خط پایینتر اضافه کرده که اضافه بر نفت، یکی دیگر از مهمترین منابع درآمدهای رژیم، ناشی از فروش گازی است که شرکت ملی گاز ایران استخراج کرده و در داخل و خارج کشور به فروش میرساند.
همین رسالت نویس که خودش حاصل و زادهٴ همین نظام است نوشته: ”همه ساله بیش از 5/1 میلیون بشکه نفت در روز تحویل پالایشگاههای کشور میشود که 27 قلم فرآورده نفتی از آن تولید میگردد. یک قلم آن 24 میلیارد لیتر بنزین است و رقمی در حدود 24 هزار میلیارد تومان برای شرکت درآمد به وجود میآورد“.
خب این پول، کجای لایحة بودجه ثبت شده؟
اصلا ثبت نشده!
یک خط پایینتر نوشته: ”شرکت ملی گاز سالانه 429 میلیارد مترمکعب گاز خانگی و تجاری تحویل مردم میدهد“.
بعد هم سؤال کرده: درآمدهای حاصل از فروش این میزان گاز در داخل کشور، کجای لایحة بودجه کشوری ثبت شده؟
جواب این سؤال هم مانند پرسش قبلی است.
بگذارید باز هم از همین روزنامه داخلی که ارگان غارتگرترین باند بازاریهای شریک حاکمیت است، نقلقول شود آنجا که مینویسد:
”شرکت ملی گاز سالانه 218 میلیارد مترمکعب گاز تحویل صنایع و 267 میلیارد مترمکعب گاز تحویل نیروگاهها میدهد که اگر مترمکعبی 100 تومان بهطور متوسط حساب کنیم رقمی بالای 88هزار میلیارد تومان درآمد برای شرکت گاز دارد“.
بعد هم سؤال میکند: ”همه این درآمدها در اعداد و ارقام بودجه گم است“.
بعد هم اضافه کرده: ”نه تنها مجلس از این عدد و رقمها خبر ندارد، بلکه دیوان محاسبات هم در این مورد ساکت است، چون اساساً سواد رسیدگی به این امور را ندارد!“.
نه تنها مجلس و دیوان عالی محاسبات، بلکه خزانهداری کل کشور هم از میزان این درآمدها بیخبر است!.
و خلاصه در این مملکت مردم، از میزان درآمدهای شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز ایران و همینطور شرکت ملی صنایع پتروشیمی بیخبرند! در حالیکه این سه شرکت از بزرگترین بنگاههای اقتصادی ایران و جهانند.
اما حقیقت آنکه میزان درآمدهای نفتی ایران (نفت و گاز و...) راز پنهانی نیست، اینرا همهٴ دنیا میدانند جز خود ایرانیها!.
آنچه که از عدد و رقم به قلم آن رسالت نویس در ابتدای این نوشته دیدید را یکبار دیگر برگردید و نگاه کنید، و به یاد آورید که بودجه امسال را با پول نفت به حساب بشکهای 35 دلار بستند در حالیکه نفت مدتهاست از مرز 40 دلار گذشته و هم اینک از مرز 48 دلار و 15 سنت هم فراتر رفته. به سند زیر نگاه کنید
تولید روزانهٴ آنهم از میزان یک و نیم میلیون بشکهای که در ابتدا و هنگام بستن بودجه سال قبل پیشبینی شده بود بسا بیشتر شده و به مرز 4 میلیون بشکه در روز رسیده. عدد سه میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز، میزانی است که خود رژیم در تابستان امسال اعلام کرده واینک بیشک روی 4 میلیون است.
منابع اطلاعاتی غربی البته میزان نفت تولیدی ایران را (کما اینکه میزان تولید نفت سایر کشورها را) با عدد و رقم دقیق ماهانه اعلام کرده و میکند. طبق اطلاعات همین منبع، رژیم در حال حاضر روزانه 4231000 بشکه نفت تولید میکند (چهار میلیون و دویست وسی و یکهزار بشکه در روز).
منابع اطلاعاتی غربی البته میزان نفت تولیدی ایران را (کما اینکه میزان تولید نفت سایر کشورها را) با عدد و رقم دقیق ماهانه اعلام کرده و میکند. طبق اطلاعات همین منبع، رژیم در حال حاضر روزانه 4231000 بشکه نفت تولید میکند (چهار میلیون و دویست وسی و یکهزار بشکه در روز).
این عدد 4231000 را در عدد 48 دلار و 15 سنت ضرب کنید، عدد حاصله، که چیزی بالای 200000000 (یعنی دویست میلیون دلار) است، میزان تقریباً درست در آمد روزانهٴ نفت ایران در حال حاضر است.
درآمدی که حجم سالانهٴ آن، به بالای 74 میلیارد دلار میرسد!.
یعنی چیزی حدود 300هزار میلیارد تومان!.
و بعد چنین پولی که حتی نوشتن و خواندن عدد مابازایش کار هر کسی نیست، ناگهان در کتاب بودجه سال دولت گم میشود!.
اینها البته تنها بخشی از زوایای پنهان بودجه مملکت است. همین رسالت نویس در مقالات دیگری به اقتضای درگیریهای باندی به بخشی از دیگر درآمدهای کلان باند رقیب هم ”گیر“ داده و بهعنوان مثال در تاریخ 8 آذر 94 دربارهٴ دزد بازار حکومتی در مناطق آزاد تجاری نوشته:
”مناطق آزاد تجاری مشتمل بر منطقه آزاد کیش، قشم، چابهار، ارس، اروند، انزلی و ماکو طبق قانون بهصورت شرکت اداره میشوند. شرکتی که 100 درصد سهامش متعلق به دولت است اما بودجه مصوب هیچکدام در قانون بودجه کل کشور منعکس نیست“.
البته همگان میدانند و همین رسالت نویس هم گفته که این دزدیها خاص دولت یازدهم نیست و تمامی دولتهای پیشین از دولت مهروزران تا اصلاحاتچیها و سازندگی و... همه و همه بر همین منوال با پول و سرمایههای ملی این مملکت، رفتار! کردهاند و هیچکدامشان نیامدهاند بگویند درآمدشان از مناطق آزاد تجاری کشور چقدر بوده؟!
به یک عدد دیگر از همین جنس که باز هم همین روزنامه حکومتی در جریان جنگ و جدالهای باندی رو کرده نگاه کنید: رسالت 28 دی 94: دوازده هزار میلیارد تومان ارز دولتی از پول مواد مخدر برای دولت در سال 94 حاصل میشود، این پول در کدام ردیف درآمدهای بودجه ثبت شده؟
جواب روشن ا ست، هیچکجا!
اینها تنها بخشی از رازهای سر به مهری هستند که آنقدرها هم ”راز “ تلقی نمیشوند. چرا که مردم تقریباً همه چیز را میدانند و همهٴ اینها را در حافظة خود ثبت میکنند تا در روزی که باید، به مطالبه شان برخیزند.
درآمدی که حجم سالانهٴ آن، به بالای 74 میلیارد دلار میرسد!.
یعنی چیزی حدود 300هزار میلیارد تومان!.
و بعد چنین پولی که حتی نوشتن و خواندن عدد مابازایش کار هر کسی نیست، ناگهان در کتاب بودجه سال دولت گم میشود!.
اینها البته تنها بخشی از زوایای پنهان بودجه مملکت است. همین رسالت نویس در مقالات دیگری به اقتضای درگیریهای باندی به بخشی از دیگر درآمدهای کلان باند رقیب هم ”گیر“ داده و بهعنوان مثال در تاریخ 8 آذر 94 دربارهٴ دزد بازار حکومتی در مناطق آزاد تجاری نوشته:
”مناطق آزاد تجاری مشتمل بر منطقه آزاد کیش، قشم، چابهار، ارس، اروند، انزلی و ماکو طبق قانون بهصورت شرکت اداره میشوند. شرکتی که 100 درصد سهامش متعلق به دولت است اما بودجه مصوب هیچکدام در قانون بودجه کل کشور منعکس نیست“.
البته همگان میدانند و همین رسالت نویس هم گفته که این دزدیها خاص دولت یازدهم نیست و تمامی دولتهای پیشین از دولت مهروزران تا اصلاحاتچیها و سازندگی و... همه و همه بر همین منوال با پول و سرمایههای ملی این مملکت، رفتار! کردهاند و هیچکدامشان نیامدهاند بگویند درآمدشان از مناطق آزاد تجاری کشور چقدر بوده؟!
به یک عدد دیگر از همین جنس که باز هم همین روزنامه حکومتی در جریان جنگ و جدالهای باندی رو کرده نگاه کنید: رسالت 28 دی 94: دوازده هزار میلیارد تومان ارز دولتی از پول مواد مخدر برای دولت در سال 94 حاصل میشود، این پول در کدام ردیف درآمدهای بودجه ثبت شده؟
جواب روشن ا ست، هیچکجا!
اینها تنها بخشی از رازهای سر به مهری هستند که آنقدرها هم ”راز “ تلقی نمیشوند. چرا که مردم تقریباً همه چیز را میدانند و همهٴ اینها را در حافظة خود ثبت میکنند تا در روزی که باید، به مطالبه شان برخیزند.