728 x 90

گردهمايي بزرگ ايرانيان,

هزار جنگل شاداب

-

گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
احساس می‌کنم
در بدترین دقایق این شام مرگ زای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می‌جوشد از یقین
احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه این شوره زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می روید از زمین (1)

خورشید ناب می‌جوشد و جنگل؛ هزار جنگل شاداب می‌روید از زمین.

در روزگاری که مادران تحقیر می‌شوند، کودکان در کارتن پیر می‌شوند و دخترکان در سایه تبخیر می‌شوند، ناگاه! هزار جنگل شاداب در دستان آفتاب تکثیر شد.

از مدتها قبل پاسداران و حامیان شیخ مأموریت داشتند که با بهره‌گیری از فضای امنیتی فرانسه و امواج وحشیانهٴ کشتار و انفجارهای تروریستی در اروپا _اگر توانستند_ مانع شکل‌گیری گردهمایی بزرگ ایرانیان شوند، اگر نه _لااقل_ تا می‌توانند از هیأت و هیبت و غرور و قدرت انجمن زیبای ضد ولایت در نهم ژوئیه کم کنند.

پس تیم‌های دسیسه و نیرنگ با بودجه‌های کلان دست به‌کار شدند، گفتند و نوشتند و دویدند و در گام بعد با تشدید محاصره لیبرتی و بستن راه سوخت و آب و غذا، زمینه را برای انتقام از کانون فروزان آزادی مهیا کردند. سرانجام درست 5روز قبل از شلیک کهکشان، با 50موشک بر کانون شرف باریدند. بله! این بار سوختند و دریدند و به خیال خامشان بر پیکر بی‌جان ولایت دمیدند. هدف ارعاب و انحراف افکار عمومی و اتلاف و شکاف در انرژی یاران و نقش‌آفرینان کهکشان بود. درست مانند 3سال قبل که شیخ نیمه جان با همهٴ دوستان و دستان ناپاکش وارد شد. موشکهای درشت و«موش»ک‌های ریزش را به صحنه آورد تا نور و فروغ کهکشان را خنثی کند اما دیدیم که همهٴ تیرهایش به صخره‌های ستبر مقاومت برخورد و به سمت خودش کمانه کرد. اما این بار در همان دقایق اول هر نفر گلوله‌یی شد و هر سخنران موشکی سنگین بر فرق و پیشانی رژیم. تا جایی که بعد از 3دقیقه ماشینهای جعل و دسیسه و تزویر در منتهای شکست و حقارت و در تدافع کامل به راه افتاد و از فرط افلاس و درماندگی به طرح موضوعاتی که حتی کودکان دبستانی را فریب نمی‌دهد پرداختند تا شاید در این میان پاسداران کودن و حامیان ابله ولایت را شاد کند. میزان انعکاس‌ها و حجم دست و پا زدنها گویای شکست قطعی و غیرقابل انتظار شیخ عمامه سفید و شحنه‌گان دل سیاه بود.

آری داستان کهکشان امسال با همهٴ اجزا و گستردگی‌اش داستان دیگری‌ست. داستان هزار جنگل رویان، هزار چشمه جوشان و هزار خورشید درخشان است که بر قلب و ضمیر ایرانیان می‌درخشد و این نه یک شعار یا آرزو که یک مسیر و مکانیزم مادی برای به زیر کشیدن استبداد سیاه مذهبی حاکم بر میهن است.

آری! هزار جنگل؛ همان هزار کانون شورشی در سراسر جهان است که توانهای سرکوب شده را در هم ضرب می‌کند، قلبهای پراکنده را جمع می‌کند و اعتماد مجروح و امید‌های پرپر شده را احیا می‌کند. جنگلی که در پرتو خورشید تابان آزادی اراده کرده است تا آزادی را در کام اژدها هم که باشد، به‌دست بیاورد.

آری! یک طرف هزار چشمه و هزار خورشید و هزار جنگل و یک طرف هزار سایه و هزار تردید و هزار انگل!

یک طرف هزار دشنه و هزار کینه و هزار افسون و یک طرف هزار سینه و هزار کانون و هزار اشرف!

پس با الهام از خورشید درخشان آزادی و با اتکا به هزار جنگل شاداب، به آنان که سودای نابودی مجاهدین را داشتند با صدای بلند می‌گوییم:
نابودی و سرنگونی بی‌تردید از آن نظام ولایت است و رویش و رویانی از آن مقاومت مردم ایران که در کهکشان ایران آزاد در شکوهی بی‌نظیر خود را نشان داد.

(1) زنده ياد احمد شاملو

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d760f1ad-c19b-4fc4-889a-24304954f4b0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات