روز عید فطر، خامنهای در خطبههای نمازش پس از اینکه به تقریباً تمامی مسایل ریز و درشت دیگر کشورها اشاره کرد، دو سه دقیقهیی را هم ”حرام “ فضاحت حقوقهای میلیونی و دریافتهای میلیاردی مدیران نظامش کرد تا غیرمستقیم بگوید خودش از این قضیه اطلاعی نداشته و این کار، غلط است و الآن هم رؤسای سه قوه به او تعهد دادهاند که این مسأله را دنبال کنند و اگر کسی بیقانونی کرده مجازات میشود و اگر سوء استفادهای هم از قانون شده بایستی برکنار شود و...
خامنهای در نماز عید فطر، با دجالیت خاص خودش، تلاش میکرد موج اجتماعی ناشی از برانگیختگی مردم را از سر خودش بگذراند. اما یادش رفته بود که درست یک روز پیش، روحانی در جلسه مشترک دولت و مجلس در مورد همین حقوقهای میلیونی و دریافتهای میلیاردی اعلام کرده بود که دریافتهای میلیاردی طبق آییننامههای مصوب سال 90 صورت میگرفته!
سال 90 در شمار همان سالهای ماه عسل خامنهای با رئیسجمهور مکتبیاش احمدینژاد است که ”طرف“ را تا مرتبت رئیسجمهور ”معصوم و مستضعف پناه“ بالا برده بود. روحانی در آن نشست مشترک با مجلس گفته: «بر طبق آییننامههای سال ٩٠، یک مدیر میتوانست حتی تا یک میلیارد تومان هم دریافتی داشته باشد و در ظاهر هیچ مشکلی هم وجود نداشت» روحانی با همان ”رندی“ خاص خودش در همان جلسه مشترک اضافه کرده: «مشکلی که در زمینه حقوقهای نامتعارف وجود دارد، همگانی است و مربوط به یک قوه و دستگاه خاصی نیست“ یعنی بیخودی یقه دولت را نگیرید، توی قضاییه و مقننه هم از این دزدیها هست. و بعد هم صراحتاً ”ته “ داستان را بسته و گفته: ”به هر حال مشکلی وجود داشته و دستگاههای نظارتی دقت لازم و بهنگام را روی این مسأله انجام ندادند“.
این سه تا جملهٴ روحانی را که جمع کنیم و در همدیگر فشارشان دهیم تا یکی شوند، نهایتش میشود اینکه:
هر سه قوه از این پولها گرفتهایم، اگر اشکالی هم پیدا شده، به بازرسی کل کشور برمیگردد که جزء قوه قضاییة نظام است و طبق قانون اساسی، تحت نظر ولیفقیه کار میکند و در واقع همهٴ این داستانها زیر چشم خود ”حضرت آقا! “ اتفاق افتاده و بدتر از همه، همهٴ این پرداختها، قانونی و مصوب سال 90 یعنی دو سال قبل از روی کار آمدن روحانی و در دوران احمدینژاد بوده! و همهاتان هم خبر دارید و هیچکس نیست که بتواند مدعی شود که بیخبر بوده!
یکی دو روز قبل هم، باز همین روحانی بنا به گفته تلویزیون دولتی گفته بود که علت این قبیل پرداختهای نجومی به مصوباتی در سالهای 70 و 84 برمیگردد و چیز تازهیی نیست!
البته اگر به منابع اپوزیسیون نگاه کنید رد این قبیل غارتها را میتوانید تا دوران طلایی خود امام (ره!) هم پیدا کنید.
باقی میماند علت این همه جنجال روی چیزی که همهٴ مقامات نظام میدانستهاند و ماه به ماه پای صندوقهای بانک و حسابداری مربوطه، روی شمارش سی شاهی و صنار آن، وقت میگذاشتهاند! و هنوز هم!
چون این داستان و داستانهای مشابه آن یکی از مهمترین محورهای دعوای ملت با آخوندها از روز اول حکومتشان بوده تا امروز، یعنی هم آخوندها میدانند دارند چگونه بیتالمال را چپاول میکنند و هم مردم میدانند که آخوندها تا کجاها را دارند غارت میکنند.
اینکه در هر فضاحتی هم که رو میشود باندهای نظام تلاش میکنند دار و دستهٴ رقیبشان را ضربه فنی کنند طبیعی است اما اینکه در هیچیک از مواردی که تا کنون موضوع دعوا قرار گرفته، حرف اصلی را هیچکدام از باندهای نظام نزدهاند، همان نکتهیی است که در رسانههای بیرون از نظام به آن پرداخته میشود. و حرف اصلی در این داستان، یک جمله بیشتر نیست:
مدیران نظام، در مدارهای چهارم و پنجم دایرهٴ قدرتاند،
چرا وارد مرکز این ”هزار تو“ نمیشوید؟
چرا ثروت رهبر و رؤسای جمهور نظام و وزرا و وکلای نظام و همین سردار سرلشگرهای نظام را نگاه نمیکنید؟ و قبل از همه ثروت خود ولیفقیه!
خامنهای خودش آن ثروت 95میلیارد دلاری را (که رویترز در سال 92 افشا کرد) از کجا آورده؟
خامنهای هرگز به این افشاگری جواب نداد اما عواملش را همآنموقع روانه بازار رسانهها کرد تا قضیه را وصله پینه کنند. مثلاً روز 30 دی همانسال یکی از سایتهای زنجیرهیی خامنهای به اسم خیبر آنلاین نوشت: داستان 95میلیارد دلار، آمیزهیی از حق و باطل است! این عین جملات آن سایت است:
خبرگزاری رویتر روز دوشنبه 20آبان گزارشی منتشر میکند مبنی بر اینکه «دارایی رهبر انقلاب بالغ بر 95 میلیارد دلار تخمین زده میشود» . ... ! رویترزیها دارایی «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» را محاسبه کردهاند و آن را دارایی رهبر انقلاب بحساب آوردهاند. شاید بشود این گزارش را جمع حق و باطل دانست.
حالا چند میلیارد این خبر ”حق “ است و چقدرش ”باطل“ ؟ کار حسابسران قسم خوردهای است که روزی روزگاری نه چندان دور و در نظامی دیگر پیدایشان خواهد شد و با عدد و رقم، مو را از ماست خواهند کشید.
باقی میماند آخوندهایی از قبیل روحانی و پاسدارهایی از قبیل احمدینژاد که خود بهعنوان رؤسای قوه مجریة نظام به زیر و بم این عدد و رقمهای میلیاردی اشراف داشته و دارند و باز هم لام تا کام دهن باز نمیکنند. یا وقتی هم که دهان باز میکنند مثل همین چند روز پیش روحانی تلاش میکنند با دروغ و دغل سر مردم کلاه بگذارند و بگویند این حقوقها ”استثناء“ است و همه اینجور نیستند اما وقتی از طرف باند رقیب احساس خطر میکند تا مصوبههای سال90 و 84 و 70 هم عقب میرود تا هم دهان خامنه و مجلس نشینانش را ببندد! و هم خاک در چشم مردم بپاشد.
گرچه که این هم یک امر ”طبیعی“ دیگر است چون اینها نیز خود حاصل و محصول همین نظاماند و خود نیز ثمرها از این دزد بازار بردهاند و یک قلمش اینکه یک مشت پاسدار بیسر و پا و یک آخوند بیمقدار آمدهاند و رئیسجمهور یکی از کهنترین و ریشهدار ترین ملل جهان شدهاند! و بنا بر این، ترس سران نظام از خشم مردم یا قهر یا دلزدگی مردم از نظام بهخاطر این قبیل دزدیها هم طبیعی است. خلاصه همه چیز طبیعی است، همه چیز! تا آنروز ”غیر طبیعی“.
خامنهای در نماز عید فطر، با دجالیت خاص خودش، تلاش میکرد موج اجتماعی ناشی از برانگیختگی مردم را از سر خودش بگذراند. اما یادش رفته بود که درست یک روز پیش، روحانی در جلسه مشترک دولت و مجلس در مورد همین حقوقهای میلیونی و دریافتهای میلیاردی اعلام کرده بود که دریافتهای میلیاردی طبق آییننامههای مصوب سال 90 صورت میگرفته!
سال 90 در شمار همان سالهای ماه عسل خامنهای با رئیسجمهور مکتبیاش احمدینژاد است که ”طرف“ را تا مرتبت رئیسجمهور ”معصوم و مستضعف پناه“ بالا برده بود. روحانی در آن نشست مشترک با مجلس گفته: «بر طبق آییننامههای سال ٩٠، یک مدیر میتوانست حتی تا یک میلیارد تومان هم دریافتی داشته باشد و در ظاهر هیچ مشکلی هم وجود نداشت» روحانی با همان ”رندی“ خاص خودش در همان جلسه مشترک اضافه کرده: «مشکلی که در زمینه حقوقهای نامتعارف وجود دارد، همگانی است و مربوط به یک قوه و دستگاه خاصی نیست“ یعنی بیخودی یقه دولت را نگیرید، توی قضاییه و مقننه هم از این دزدیها هست. و بعد هم صراحتاً ”ته “ داستان را بسته و گفته: ”به هر حال مشکلی وجود داشته و دستگاههای نظارتی دقت لازم و بهنگام را روی این مسأله انجام ندادند“.
این سه تا جملهٴ روحانی را که جمع کنیم و در همدیگر فشارشان دهیم تا یکی شوند، نهایتش میشود اینکه:
هر سه قوه از این پولها گرفتهایم، اگر اشکالی هم پیدا شده، به بازرسی کل کشور برمیگردد که جزء قوه قضاییة نظام است و طبق قانون اساسی، تحت نظر ولیفقیه کار میکند و در واقع همهٴ این داستانها زیر چشم خود ”حضرت آقا! “ اتفاق افتاده و بدتر از همه، همهٴ این پرداختها، قانونی و مصوب سال 90 یعنی دو سال قبل از روی کار آمدن روحانی و در دوران احمدینژاد بوده! و همهاتان هم خبر دارید و هیچکس نیست که بتواند مدعی شود که بیخبر بوده!
یکی دو روز قبل هم، باز همین روحانی بنا به گفته تلویزیون دولتی گفته بود که علت این قبیل پرداختهای نجومی به مصوباتی در سالهای 70 و 84 برمیگردد و چیز تازهیی نیست!
البته اگر به منابع اپوزیسیون نگاه کنید رد این قبیل غارتها را میتوانید تا دوران طلایی خود امام (ره!) هم پیدا کنید.
باقی میماند علت این همه جنجال روی چیزی که همهٴ مقامات نظام میدانستهاند و ماه به ماه پای صندوقهای بانک و حسابداری مربوطه، روی شمارش سی شاهی و صنار آن، وقت میگذاشتهاند! و هنوز هم!
چون این داستان و داستانهای مشابه آن یکی از مهمترین محورهای دعوای ملت با آخوندها از روز اول حکومتشان بوده تا امروز، یعنی هم آخوندها میدانند دارند چگونه بیتالمال را چپاول میکنند و هم مردم میدانند که آخوندها تا کجاها را دارند غارت میکنند.
اینکه در هر فضاحتی هم که رو میشود باندهای نظام تلاش میکنند دار و دستهٴ رقیبشان را ضربه فنی کنند طبیعی است اما اینکه در هیچیک از مواردی که تا کنون موضوع دعوا قرار گرفته، حرف اصلی را هیچکدام از باندهای نظام نزدهاند، همان نکتهیی است که در رسانههای بیرون از نظام به آن پرداخته میشود. و حرف اصلی در این داستان، یک جمله بیشتر نیست:
مدیران نظام، در مدارهای چهارم و پنجم دایرهٴ قدرتاند،
چرا وارد مرکز این ”هزار تو“ نمیشوید؟
چرا ثروت رهبر و رؤسای جمهور نظام و وزرا و وکلای نظام و همین سردار سرلشگرهای نظام را نگاه نمیکنید؟ و قبل از همه ثروت خود ولیفقیه!
خامنهای خودش آن ثروت 95میلیارد دلاری را (که رویترز در سال 92 افشا کرد) از کجا آورده؟
خامنهای هرگز به این افشاگری جواب نداد اما عواملش را همآنموقع روانه بازار رسانهها کرد تا قضیه را وصله پینه کنند. مثلاً روز 30 دی همانسال یکی از سایتهای زنجیرهیی خامنهای به اسم خیبر آنلاین نوشت: داستان 95میلیارد دلار، آمیزهیی از حق و باطل است! این عین جملات آن سایت است:
خبرگزاری رویتر روز دوشنبه 20آبان گزارشی منتشر میکند مبنی بر اینکه «دارایی رهبر انقلاب بالغ بر 95 میلیارد دلار تخمین زده میشود» . ... ! رویترزیها دارایی «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» را محاسبه کردهاند و آن را دارایی رهبر انقلاب بحساب آوردهاند. شاید بشود این گزارش را جمع حق و باطل دانست.
حالا چند میلیارد این خبر ”حق “ است و چقدرش ”باطل“ ؟ کار حسابسران قسم خوردهای است که روزی روزگاری نه چندان دور و در نظامی دیگر پیدایشان خواهد شد و با عدد و رقم، مو را از ماست خواهند کشید.
باقی میماند آخوندهایی از قبیل روحانی و پاسدارهایی از قبیل احمدینژاد که خود بهعنوان رؤسای قوه مجریة نظام به زیر و بم این عدد و رقمهای میلیاردی اشراف داشته و دارند و باز هم لام تا کام دهن باز نمیکنند. یا وقتی هم که دهان باز میکنند مثل همین چند روز پیش روحانی تلاش میکنند با دروغ و دغل سر مردم کلاه بگذارند و بگویند این حقوقها ”استثناء“ است و همه اینجور نیستند اما وقتی از طرف باند رقیب احساس خطر میکند تا مصوبههای سال90 و 84 و 70 هم عقب میرود تا هم دهان خامنه و مجلس نشینانش را ببندد! و هم خاک در چشم مردم بپاشد.
گرچه که این هم یک امر ”طبیعی“ دیگر است چون اینها نیز خود حاصل و محصول همین نظاماند و خود نیز ثمرها از این دزد بازار بردهاند و یک قلمش اینکه یک مشت پاسدار بیسر و پا و یک آخوند بیمقدار آمدهاند و رئیسجمهور یکی از کهنترین و ریشهدار ترین ملل جهان شدهاند! و بنا بر این، ترس سران نظام از خشم مردم یا قهر یا دلزدگی مردم از نظام بهخاطر این قبیل دزدیها هم طبیعی است. خلاصه همه چیز طبیعی است، همه چیز! تا آنروز ”غیر طبیعی“.