728 x 90

فقر و بيكارى,

ابعاد وحشتناک بیکاری جوانان و فارغ‌التحصیلان

-

بیکاری جوانان تحصیل کرده
بیکاری جوانان تحصیل کرده
بیکاری، بحرانی است که رژیم آخوندی نه تنها دیگر قادر به پنهان کردن آن نیست، بلکه اذعان می‌کند که از یک معضل اجتماعی، به یک بحران سیاسی و امنیتی برای رژیم تبدیل شده است. در یک برنامه تلویزیونی که غلامرضا کاتب رئیس فراکسیون اشتغال مجلس ارتجاع و عادل آذر رئیس مرکز آمار رژیم در آن شرکت داشتند، کاتب یک تصویر کوتاه اما بسیار تکان‌دهنده از ابعاد بیکاری که به‌طور تصاعدی هر روز بر حجم آن افزوده می‌شود، ارائه داد. او گفت: «سالانه نزدیک به800هزار نفر، فقط فارغ‌التحصیل دانشگاهی داریم که به جرگه بیکاران کشور ما در این مدت 4-5سال اضافه شده‌اند. طبق میانگین آخرین بررسی انجام شده توسط وزارت کار، حداکثر تعداد فارغ‌التحصیلانی که برای آنها اشتغال ایجاد شده، 50هزار نفر بوده است» (تلویزیون رژیم ـ 23فروردین 95).

این آمار و ارقام را رئیس مرکز آمار رژیم، تحت این عنوان که بر اساس تعاریف حرفه‌یی نیست رد کرد، اما طرف مقابل جا نزد و پاسخ داد: «من حداقل 5سال مدیرکل آمار و برنامه‌ریزی نیروی انسانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بودم. اشراف ما در بخشهای آماری هم با میزان تجربه کاری که داشتیم (از شما) کمتر نیست… (لذا این طور نیست که ما بگوییم سمعاً و طاعتاً و بدون هیچ‌گونه نگاهی آن را بپذیریم».

علت اختلاف بسیار زیاد بین آماری که این دو مهرهٴ حکومتی ـ آن‌چنان‌که در خلال بحثها مشخص می‌شود ـ این است که سازمان آمار تعریف خاص خودش را برای بیکاری دارد و مطابق این تعریف، آمار بیکاری را ارائه می‌دهد که عبارت است از 11 و نیم درصد برای عموم و 18 و نیم درصد برای جوانان؛ اما کاتب در این زمینه می‌گوید:
«80درصد شاغلین ما بیکاری پنهان دارند و 20درصد آنها بیکاری آشکار دارند. اختلاف جامعه با شما این است که شما یک تعریفی از بیکاری در مرکز آمار می‌آورید و مثلاً کسی که درطول 24ساعت یک ساعت یا نیم ساعت جایی مشغول شده باشد را شاغل محسوب می‌کنید. این تعاریف غلط است».

مطابق فرمول و تعریف سازمان آمار رژیم و وزارت کار دولت حسن روحانی، اگر کسی در هفته یک ساعت کار کرده باشد -کاری در حد این‌که مثلاً کت یا ساعت خود را به دست گرفته و در خیابانها چرخیده باشد تا آن را بفروشد تا نان شبش را تأمین کند؛ یا جوانی که یک ساعت در هفته، پشت دخل مغازة پدرش ایستاده تا به او کمکی کرده باشد- شاغل محسوب می‌شود!

در ادامه عادل آذر می‌گوید آنچه مردم می‌بینند یا از دور و بر خود می‌گیرند، واقعی نیست، چون هر فرد تنها همان ملأ و پیرامون خود را می‌بیند. وی برای اثبات این حرف می‌گوید: «… ما یک استانی داریم که نرخ بیکاری جوانانش نزدیک 40درصد است… نرخ بیکاری تحصیلکرده‌ها الآن ۱۸.۵درصد است. (خود همین رقم هم خیلی بالاست) مگر باید نرخ بیکاری 80 درصد باشد که بگوییم بالاست؟ ۱۸.۵ درصد، عدد خیلی بالایی است. در فرمولهای بین‌المللی اگر نرخ بیکاری جوانان (15 تا 29ساله) دو برابر نرخ بیکاری کل (15 تا 64ساله) باشد، بحران بیکاری وجود دارد. هر روز رئیس‌جمهور می‌گوید که مشکل اصلی ما بیکاری جوانان ما است. … نرخ بیکاری جوانانمان 23 و 3دهم درصد است».

اگر چه همین آماری که دست آخر، این مهرهٴ رژیم ناچار می‌شود اعتراف کند، رقم تکان‌دهنده‌یی است و بیانگر یک بحران عمیق اجتماعی می‌باشد، اما همین آمار هم بر اساس همان تعریف یک ساعت کار در هفته به دست آمده و با واقعیت فاصلهٴ بسیار دارد. با بررسیهای به‌عمل آمده، رقم واقعی بیکاری جوانان بیش از 50درصد است، یعنی از هر دو جوان، یک نفر بیکار است و این در مورد زنان و دختران جوان به بالای 80درصد می‌رسد. آنچه این کارگزاران حکومتی به آن اعتراف می‌کنند، نمایانگر بخشی از ابعاد هیولای بیکاری در میهن آخوندزدهٴ ماست. اما سؤال مهمتر این است که چه چیزی باعث شده، این واقعیتهای وحشتناک در تلویزیون رژیم فاش شود و مورد بحث و اعتراف قرار بگیرند؟ نخست این است که به قول آن نماینده در همین برنامه تلویزیونی، واقعیت چنان است که دیگر قابل کتمان نیست، علت دوم جنگ و جدال دو باند حاکم و شکاف موجود در رژیم است و این‌که هر باند می‌خواهد تقصیر این وضعیت مرگبار را به گردن دیگری بیندازد و خودش را در ببرد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a70f9a76-1c3f-4857-ae37-5b699bb7a5a1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات