728 x 90

-

تهاجم شدید روحانی، علنی کردن جنگ پشت صحنه

-

رفسنجانی، خامنه‌ای و روحانی
رفسنجانی، خامنه‌ای و روحانی
در پی اظهارات دلجویانهٴ روز چهارشنبه (18فروردین) علی خامنه‌ای از حسن روحانی که در آن به‌کرات، از لزوم «همدلی و همزبانی و اتحاد مسئولان» صحبت کرد و روحانی و دولت او را مورد تقدیر و تمجید قرار داد، روز بعد (پنجشنبه 19فروردین) حسن روحانی به صحنه آمد و با طعنه‌ها و حملات آشکار، به‌عقب‌نشینی و منت‌کشی زبونانهٴ ولی‌فقیه طلسم شکستهٴ ارتجاع واکنش نشان داد.

حسن روحانی به این ترتیب تلاطم و کشمکشی را که پس از سخنرانی روز 11فروردین علی خامنه‌ای بالا گرفته و با شدت تمام طی 7، 8روز گذشته در پشت پرده جریان داشت، علنی کرد.

علی خامنه‌ای در سخنرانی 11فروردین خود و در تاخت و تازی که به باند رقیب کرد تا زدن مارک خیانت به رفسنجانی هم پیش رفت و بنزین روی آتش جنگ باندی ریخت.

خامنه‌ای در سخنرانی روز اول فروردین و سخنرانیهای بعدی خود، برجام را تماماً زیر سؤال برده و آن را «خسارت محض» توصیف کرده بود؛ در مقابل، حسن روحانی در سخنرانی (19فروردین) برجام را به عرش اعلا رساند و آن را از «مهمترین موفقیتهای دیپلوماسی در قرن اخیر» توصیف کرد. گزنده‌تر این‌که رودرروی خامنه‌ای که گفته بود اصطلاح تندرو و میانه‌رو «ادبیات دشمن است» (سخنرانی خامنه‌ای ـ 5اسفند 94) ؛ مارک افراطی به خامنه‌ای زد و در طعنه به او که گفته ما به آمریکا اعتماد نداریم و نباید اعتماد بکنیم، گفت: «فکر افراطی به ما می‌گوید، به هیچ‌کس اعتماد نکنید. فکر افراطی به ما می‌گوید، به همسایگان هم اعتماد نکنید. فکر افراطی به ما می‌گوید به دوستان هم اعتماد نکنید».

این تک و پاتکها، تنها به جنگ تبلیغاتی و حملات لفظی محدود نبود و در پشت پردهٴ رژیم غوغایی جریان داشت که این اظهارات، تنها بازتاب محدودی از آن بود.

یکی از نمودهای این جنگ پنهانی، روز چهارشنبه (18فروردین) و در دیدار به‌اصطلاح عیدانهٴ خامنه‌ای با کارگزاران سه قوه از پرده بیرون افتاد و آن هنگامی بود که در دیدار کارگزاران سه قوه با ولی‌فقیه، آن هم پس از گذشت 18روز از عید، سران سه قوه حضور نداشتند! کاملاً محتمل است و از قرائن نیز چنین پیداست که روحانی در واکنش به سخنرانی 11فروردین خامنه‌ای قهر کرده و حاضر نشده به دیدار او برود، در نتیجه سران دو قوه دیگر هم در این دیدار شرکت نکردند تا غیبت روحانی به‌چشم نیاید.

نشانهٴ قابل تأمل دیگر در همان روز سخنرانی دلجویانهٴ علی خامنه‌ای، اظهارات هاشمی رفسنجانی در ملاقات با ولایتی است (که لابد خامنه‌ای او را فرستاده بود) که گفت: «عقلای قوم بنشینند و صحبت کنند تا کشور دچار اختلافات کینه‌توزانه نشود». کار به چه جاهای باریکی باید رسیده باشد که نیاز است «عقلای قوم بنشینند» و چاره‌اندیشی کنند.

البته حسن روحانی در سخنرانی خود چند جا رندانه و با تعارفات ظاهری از «رهبر انقلاب و هدایتهای معظم له» یاد کرد، اما این هنگامی بود که روحانی می‌خواست به دلواپسان گوشزد کند که برجام، هر چه هست، از اول تا آخر زیر نظر خود خامنه‌ای صورت گرفته است.

جای دیگری که روحانی از «مقام معظم رهبری» با سلام و صلوات اسم برد جایی بود که می‌خواست از حرف اخیر خامنه‌ای مبنی بر این‌که «روزگار ما روزگار همه چیز است» بل بگیرد و از آن به‌عنوان تأیید تعامل و مذاکره استفاده کند و به‌ویژه هشدار دهد: «فرصتی که برجام برای ما به‌وجود آورده، دائمی و ابدی نیست… اگر خدای ناکرده، خدای ناکرده، عدهٴ معدودی موفق شوند و نگذارند ما به‌خوبی از این فرصت استفاده کنیم، این فرصت باز نمی‌گردد».

در انتها باید این نکته را مورد توجه اکید قرار داد که این کشمکشها و تلاطمها، دور و تسلسلی بی‌حاصل نیست، بلکه مواضع سینوسی و الاکلنگی علی خامنه‌ای که مثلاً در روز اول فروردین می‌آید روضهٴ فلاکت می‌خواند، بعد روز 11فروردین می‌آید تیغکشی می‌کند و بعد دوباره یک هفته بعد می‌آید از روحانی که قهر کرده، دلجویی و مجیزگویی می‌کند و ولایتی را خدمت رفسنجانی می‌فرستد؛ تماماً ناشی از ضعف و طلسم‌شکستگی مفرط اوست و در هر یک از این بالا پایینی‌ها، این موقعیت ولی‌فقیه و موقعیت کل رژیم است که در معرض فرسایش قرار می‌گیرد و تضعیف می‌شود و رژیم را یک قدم به فرجام محتوم سرنگونی، نزدیکتر می‌کند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bcde054d-645a-46bc-be96-f25b8c3ccac6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات