728 x 90

اعتراض و قيام در كردستان,

فریناز دختر ایران – نبی اسدزاده

-

فریناز، خواهرم
فریناز، خواهرم
حالا دیگر همه قصه فریناز را شنیدیم. دختر کردی که در هراس از تعدی یک جانور اطلاعاتی، خود را از طبقه چهارم هتل محل کارش به پایین پرتاب کرد و جان سپرد. مهاباد و کردستان بپا خاستند تا از حیثیت خود دفاع کنند.

اما آن چه بر فریناز گذشت یک حادثه نبود، نه مرگ فریناز و نه آن چه به مرگش منجر شد. این ادامه همان مسیری است که خمینی ملعون از 35سال پیش بر مردم نجیب ما تحمیل کرد. این ادامه همان تجاوزها و بی‌ناموسیهایی است که لاجوردی و باندش بر خواهران مجاهد و مبارز ما روا می‌داشتند. این پرده‌دری همان فجایعی است که حاج داود و اذنابش بر زندانیان ما در قفس و واحدهای مسکونی روا داشتند. این سیر منطقی همان فجایعی است که به نام شرع و اسلام بر زنان ایران قبل از اعدام روا می‌داشتند.

این داستان هر روزه بی‌حرمتی‌هایی است که فاسدترین مخلوقات هستی بر زنان ایران در خیابانها و بعد بازداشتگاهها روا می‌دارند. تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر، حرام‌ترین اعمال را بر جامعه زنان و دختران ایران روا می‌دارند که زبان از بیانش شرم می‌کند. مگر همین چند روز پیش خبر مشابهی را در فلان دانشگاه یک شهرستان نخواندیم؟ مگر ریحانه جباری برای چه اعدام شد؟ ریحانه را به‌رغم همه اعتراضات جهانی و هزینه‌های سیاسی که برای رژیم خامنه‌ای مفلوک داشت اعدام کردند تا به زنان ایران این پیام را بدهند که اگر در مقابل ما بایستید این سرنوشت شماست؛ و حالا فریناز درس دیگری از مقاومت به رژیم داد و دست مریزاد به جوانان غیور کرد که پژواک صدای مظلومانه خواهرشان بودند.

واقعیت آن است که لمپنیسم حاکم بر رژیم آخوندی که ریشه تاریخی در حوزه جهل و جنایت دارد و مردارهای عفنی چون باند خامنه‌ای بیرون می‌دهد، اکنون در پروسه رشد قهقرایی خود مرزهای جدیدی از وقاحت و بی‌شرمی را پشت سر گذاشته است و دارای چند ویژگی منحصربه‌فرد است:
1-این لمپنیسم در پرتو برخورداری از ثروت نامشروع و قدرت نامشروع، به چیزی به نام حقوق مردم و حقوق فردی اعتقاد و باور ندارد. آنان حتی تجاوز و سرقت و قتل را برای خود مجاز می‌دانند. نباید فراموش کرد که در جریان درگیریهای باندی مربوط به قتلهای زنجیره‌یی، آخوند جنایتکار حسینیان از باند خامنه‌ای در یک نشست علنی برای ترساندن باند رقیب نعره می‌زد که: «چی فکر کردید بابا! ما روزی برای خودمان قاتلی بودیم.»..

2-بر خلاف لمپنیسم بی‌سر و پای خیابانی، این لمپن‌ها کار خود را مشروع می‌دانند. در حقیقت هر کدام از این عناصر، ولی‌فقیه‌های کوچک و تکثیر شده‌یی هستند که خود را حاکم بر جان و ناموس مردم می‌دانند. بنابراین، نه احساس گناه دارند نه احساس شرم و نه وجدان و نه اخلاق. جانوران درنده‌یی می‌شوند که هیچ سد و مانعی در مقابل خود نمی‌بینند. الله قلی پاسدار جنایتکاری که به مدت 25سال در کنار لاجوردی، مجاهد کشته بود، در پیری و در اوج حماقت می‌گفت: «آی شما بچه‌های منافق، بچه‌های خوبی هستین. آنوقتها که جوان بودم با مشتم دو تا را کشتم، دستم درد گرفت. شما بچه خوبی هستین».

3- این لمپنیسم افسار گسیخته، به سبب گستردگی و عمق جنایاتش به‌شدت مورد نفرت مردم است. شدت خشم و عصیان عمومی را، خود لمپنهای حاکم به خوبی در قیامهای مردم اسلام شهر، در قیام مشهد، در قیام 18تیر78 تهران و سرانجام در قیام سال 88 به خوبی ‌تجربه کرده‌اند، طوری که سران این باندها با وحشت در همان زمان از شدت و سرعت فوران خشم مردم ابراز وحشت کرده بودند... .

بی شک دیر نیست روزی که خشم فروخورده میلیونها ایرانی که طی 35سال حاکمیت آخوندی هزاران فرینازشان پرپر و یا هتک حرمت شدند و یا به بند و زنجیر کشیده شدند و یا بر چوبه‌های دار رقص رهایی کردند، سر بر دارد و به انتقام همه فریادهای خفه شده و قلب‌های از کار افتاده، این تبهکاران و لمپنهای بی‌سر و پا را به گور تاریخی‌شان بسپرد. این عهد و پیمان هر ایرانی شرافتمند با خواهرشان فریناز است. همه ایران باید با کردستان هم صدا شود، چون فریناز دختر ایران بود.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c83adced-e0f3-43c0-aea6-fca03be9ad14"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات